با سلام.من یه دختر32ساله هستم .حدود یکسال هست که جدی به ازدواج فکر میکنم.(قبلا خواستگارهای زیادی داشتم و خیلی راحت رد میکردم)از طریق سایت همسریابی با آقایی آشنا شدم که در یه شهر دیگه هستن.و گفتن که برای ادامه زندگی به شهر ما میان.دوبار به شهر ما اومدن و ما همو دیدیم.دیدارها و گفتگوها خیلی رسمی بوده.مشکل اینجاست که هیچ علاقه ای در من ایجاد نشده.چه از ظاهر و چه صحبت کردنش خوشم نیومده.ولی ایشون تصمیمشون رو گرفتن ومنو پسندیدن.با این حال بهشون گفتم از طریق خانواده اقدام کنن.ظاهرا خانوداه ایشون روستایی هستن و ایشون از این مساله خجالت میکشن.هر چند من بهشون گفتم صداقت و پاکی مهمه.ایشون میگن من به تنهایی میام خواستگاری اگر خانوادت موافق بودن با خانواده میایم.حتی یه بار گفتن میشه اصلا شما خانواده منو نیبینین یا به جای اینکه اونا بیان شما بیاین ببینینشون؟که البته من مخالفت کردم و بعد حرفشون رو پس گرفتن.من جواب منفی دادم بهشون.دوباره پیام دادن و گفتن بازم فکر کن.منم قبلا خیلی از خواستگارام رو خاطر نداشتن علاقه رد کردم و پشیمونم.و الان واقعا دچار تردید شدم.ایشون از لحاظ شخصیتی آدم خوبی هستن و اهل دوست دختر و این رابطه ها نبودن.این از رفتارشونم معلومه.به نظر شما چیکار کنم؟
یه تجربه رو بهتون بگم
دوست صمیمی من پارسال عقد کرد دقیــــــــــــــــــــــقا شرایط شما
توی فیس بوک اشنا شدن باهم قرار گذاشتن که قرار بود برن کانادا
ولی از اهالی یکی از روستاهای اطراف شهرمون درامدن
البته این اقا از شرایط مالی خوبی برخوردار بود و تحصیل کرده م بود
خانواده شم با اینکه مال روستا بودن همه تحصیل کرده بودن
دوستم از همون اول چهره اقارو نپسندید و نه از ظاهرش نه از برخورد و اخلاقش خوشش نیومد
بعد از چند جلسه تصمیم به ازدواج گرفتن و مسئله به خانواده ها منتقل شد و عقد کردند
ولی واقعا از همه لحاظ باهم متفاوت بودن خیــــــلی متفاوت!
الان بعد از گذشت یکسال دوستم به جایی رسیده که گاهی حرف از خودکشی میزنه و خوش بینانه ترین حالتش رو طلاق میدونه اینا از زمین تا اسمون متفاوتن و هیچ علاقه و میلی بهم ندارن
تو سن 24 دچار افسردگی شده و احساس شکست میکنه فقط واسه یه تصمیم شتابزده و عجولانه
حالا دیگه خود دانی ...........
مخاطب گرامی!
یقینا تحقیق و بررسی از خانواده لازم است، یادتون نره بعد از معیار ایمان و اخلاق، شما با دوتا معیار مهم مواجه هستید اینکه سطح فرهنگی و معاشرتی رو با همین تحقیق بررسی کنید که همتایی وجود دارد یا نه، یکی هم همون معیار*پسند قلبی* یا حداقلی علاقه و یا بهتر *دلنشینی* که یقینا در خواستگارای قبلیتون براتون مهم بوده، خب این بار هم باید مهم باشه بصرق سن بالا رفتن و عقب افتادن ازدواج نباید این معیار هم رو ساده بگیرید، مازاد بر اینکه الان شما مهر باط شدن بر این معیار*پسند قلبی* نزنید اجازه بدید خواستگاری رسمی انجام شود و تحقیق از خانواده شون، بعد جمیع معیارهارو نمره بدید و آخر سر به این معیار پسند قلبی توجه کنید ببینید با تمام معیارهای خوبی که دارن آیا حاضر به زندگی با ایشون هستید یا نه
موفقید انشالله
غلط املایی بصرف- مهر باطل شدن
بهتره انقد سریع تصمیم نگیری کسی فقط به خاطره ظاهره روستایی پدرو مادرشو مخفی نمیکنه و نمیگه شما بیا ببینشون چون اگر به خاطره ظاهره روستاییه پس تفوتی بینه اومدنه اونا با رفتنه شما نیست شاید مشکله دیگه ای وجود داره که به شما نمیگه و ازش بیخبری به نظره من بهتره از شهره خودتون و از بین پسرایی که تو دنیای واقعی میشناسی اونم با دقت تمام همسر انتخاب کنی نه از دنیای مجازی که هیچ اعتمادی بهش نیست
سلام دوستان گل
کسی ایمیل آقای یه دوست رو داره
اگر میشه بزارید
تشکر
سلام
با مشاور موافقم
اما شما که انقدر صبر کردی بازم صبر کن توکل کن به خدا
با سلام
از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را برای مشاوره و همراهی انتخاب نموده اید متشکریم
مسئله شما از چند زاویه قابل بررسی می باشد
اول اینکه: شما فرمودید 32 سالتونه و تا به حال خواستگار هم داشته اید ولی ازدواج نکرده اید این نشان از ایده الگرایی شما دارد و به عبارتی در امر انتخاب همسر سخت گیر می باشید و همین امر باعث شده سنتون به 32 برسد بدیهی است که الان از کیفیت و کمیت خواستگاراتون کاسته شده است و وقتی به گذشته نگاه کنید می بینید خواستگارهای خوبی داشته اید که رد نمودید اما به هر حال این اتفاق افتاده و لذا باید الان به فکر اینده باشید و خواستگارا را الکی رد نکنید و ایده الگرایی را بذارید کنار تا شوهر کنید.
مسئله دوم: خواستگاری و همسریابی در فضای مجازی است که ما نظر خود را بارها در سایت به دوستان گفتیم که فضای مجازی صرفا می تونه در حد آشنایی کاربرد داشته باشد اما شناخت به هیچ وجه تو فضای مجازی امکان پذیر نیست توضیح مطلب اینکه انگار شخص ناشناسی بدون اطلاع قبلی همین طور اومده خواستگاری شما خب شما باید حداکثر تحقیق و تفحص را از وی و خانواده اش بکنید چون کلا ناشناسه و ممکنه در آینده مشکل ساز شود لذا شما باید از این فرد کامل تحقیق کنید آن هم نه شما بلکه خانواده تان باید تحقیق نمایند.
مسئله سوم در مورد خانواده پسر می باشد، این مسئله خیلی مهمه و اینکه وی گفته خانواده ام را نمیارم و اصلا صحبتشو نکنید جای تردید و شکه نمیشه که از خانواده شخصی سوال نشود چه بسا اطلاعاتی که وی داده کاملا کذب باشد لذا حتما باید با خانواده وی صحبت شود شما گفتید شاید به خاطر روستایی بودن خانوادش خجالت می کشد این حرف صحیح نیست و موجه نمی باشد
مسئله اخر هم اینکه شما گفتید وی را پسند نکردید خب پسند اولیه برای انتخاب همسر مهمه و وی باید به دلتون بشیند و الا در انتخاب تون باید تامل نمایید.
موفق باشید