دختر21ساله ای هستم که حدود 6ماه نشون کرده ی یه پسری که حدود 2سال پیش توی وب باهم آشنا شدیم و خلاصه کارمون به ازدواج کشیده شد ...بنا به مسائل خانوادگی (داشتن خواهر بزرگتر و تموم نشدن درسم)محرم نشدیم و بعلت معتقد بودن خانواده ها هیچ نوع ارتباطی نباید بینمون باشه...ولی با درجریان گذاشتن مادرم که ما به این ارتباط نیاز داریم تونستیم اجازه بگیریم که حداقل مجازی باهم درارتباط باشیم!!از اونجایی که باید به شناخت از هم برسیم تصمیم گرفتیم پنهانی بیرونم بریم...خلاصه بعد از این مدت نامزدم پیشنهاد داد که بدون اینکه خانواده ها بفهمن ،برای اینکه خیالمون راحت باشه صیغه ی موقت بخونیم که یوقت خداینکرده گناهی هم مرتکب نشیم از اونجایی که خودمم تو یه خانواده ی مذهبی بزرگ شدم بعداز کلی دغدغه ی فکری ..موافقت کردم، راستش من از همون اولم با شک به ایشون جواب مثبت و داده بودم و هنوزم که هنوزه قلبا دوسش ندارم این حسیم که دارم بیشتر به وابستگی شبیهه...خلاصه بعد اینمدت..چندروز پیش بعد از یه جر و بحث بچه گونه که از نظر ایشون من مقصرم.. تا اونجایی که تونست به من توهین کرد!!(البته اس ام اسی)تو این مدت آشناییمون این بار اولی بود که انقد بی شرمانه هرچی که دلش خواست بمن گفت...خیلی مواقع باهم سر خیلی موضوعات بحث داشتیم ولی هیچوقت اینجوری نبوده ! منم یجورایی نسبت بهش سرد شدم و ازاونجایی که از همون اولم آنچنان مورد تاییدم نبود تو فکر یه راهیم که ازش جدا شم..ولی دودلم چون هم پسر خوبیه شرایطشم تا حدودی خوبه فقط بخاطر اینکه حس میکنم روش بروم وا شده که بهم توهین کنه حس میکنم ادامه این ارتباط بیفایده س چون بعد اونروز دوباره سر یه مسئله ی کوچیک دیگه هم توهین کرد... من شدیدا به احترام بین زن و شوهر حساسم ،میترسم از روزی که دستشم بروم بلند بشه...!!حالا موندم چیکار کنم با اینکه ایشون شدیدا بهم علاقه داره و میدونم جداییمون شکست سنگینیه واسش..واز طرفیم چون کلی عکس بدون حجاب و ...دارم، میترسم که برای اینکه منو نگه داره همرو به بابام نشون بده و هرچی بینمون بودرو بخاطر اینکه من ردش نکنم با خانوادم درمیون بذاره...از اینکه اینکارارو کنه شک دارم ولی این احتمالم میدم که اینکارو کنه!!!! خواهش میکنم کمکم کنید چیکار کنم...بدجور بین دوراهی موندم...
ببخشید طولانی شد!!!ممنون
ببین خانم وقتی میگن دوره نامزدی باید باشه و طرفین همدیگه رو بشناسن همینه دیگه
چون طرف شما هر چقدر هم بازیگر خوبی باشه، طی 1 الی 2 ماه بتونه خودشو تو اون نقش نگه داره
کم کم واقعیتهای اخلاقی خودشو رو میکنه
چیز خیلی عجیبی اتفاق نیفتاده به نظر من
فقط شما داری با شخصیت واقعی اون آشنا میشی که متاسفانه صورت خوشی نداره
ولی کار خیلی اشتباهی کردی که آتو دستش دادی
به نظرم بشین با پدر مادرت صحبت کن و بگو بهشون که عکس ازت داره و اخلاقش اینجوریه
اینجوری بهتره تا اینکه اون خودش بره عکسا رو به خونوادت نشون بده و بی آبروت کنه
البته بهتره اول با مادرت صحبت کنی
سلام خواهر خوب
مشکل خانمها همین ساده بودنشون هست
به نظرم خیلی با ارامی بهش بگو این ازدواج برای هردو مناسب نیست و کلا کات کن
اگر بخواد از عکسها سو استفاده کنه که نمیکنه راه شکایت هست
اما با نشون دادنش به پدرت هم راه بجایی نمی بره اگر تهدید کرد راحت و خونسرد بگو با اینکارش خانوادتو در ندادن دخترشون قرص تر میکنه
خلاصه نترس
صبا جان به نظر من نذار تحقیرت کنه ..با توجه به اینکه میگی انقد توهین میکنه ..فعلا با هاش سرد برخورد کن و اینکه اشتباهت این بوده که شما که تکلیفت مشخص نبوده نباید انقد وارد حریم هم میشدید ولی با مامانت در میون بذار بهتره
رقتارت رو به شدت سرد کن...احتمالا خودش میذاره و میره
اگرم واقعا دوستت داشت میپره چرا اینقدر سرد شدی و تو هم دلیلش رو بهش بگو
اگرم بد دل و کینه ای باشه و بخواد بهت ضربه ای بزنه ، اولا مادرت در جربان بوده و حالا وظیفه اش اینه کمکت کنه و ثانیا بالاخره تقصیر خودت هم بوده و هرچیزی تاوانی داره (هرچند یقین بدون جرات چنین کاری رو نداره چون جدیدا قوانین خیلی سختگیرانه ای در رابطه با این مسائل وضع شده(فاش کردن عکس های خصوصی و آبروریزی) و اگر شکایت کنید به شدت باهاش برخورد میشه)
عذرمیخوام خانم شما که انقدر با خودت رو راستی و میدونی که عاشقش نیستی پس چرا اجازه دادی بیاد خواستگاریت چرا اجازه دادی صیغت کنه چرا اجازه دادی ازت عکس های بی حجاب بگیره. شما که میگی از اولم مورد تاییدم نبود. چراباهاش ادامه دادی.چرا تو کارات یه ذره عقل رو دخیل نکردی. الان دو راه بیشتر نداری اولا به قلبت رجوع کن ببین شاید واقعادوسش داشته باشی.شاید از دستش عصبانی هستی که اینارومیگی. به هر حال همه که پیامبر نیستن که بی عیب باشن.درسته اون عیب هایی داره ولی حتما اخلاق های خوبی هم داره ببین شاید بتونی با اخلاقای خوبش زندگی کنی.همین که انقد دوستت داره که به هیچ قیمت نمیخواد از دستت بده.این خیلی عالیه . دوما اینکه همه چی رو تموم کن و پای اشتباهاتت وایسا و هر اتفاقی که پیش اومد بپذیر.به نظرمن اولی بهتره.خود دانی.
من ازشون بدمم نمیومد...تا همین الانم سعی کردم احساسمو تو انتخابم دخیل نکنم...چون آشناییمون مجازی بوده ،همه جوره جوانب و در نظر گرفتم تا الانم با کلی مشاوره رفتن و تحقیق و پرسجوئه که پاهاشون در ارتباطم ..
با سلام
مضاف بر حرفهای آقای مصطفوی خدمت تون عرض کنم که یکی از اسیب های فضای مجازی وابستگی بی پایه و اساس و از روی عادت است ظاهرا این آقا چیز خاصی ندارد که وی را از دیگران متمایز کند تنها از روی عادت می خوای باهاش ازدواج کنی در صورتی که در ازدواج انتخاب مهمه و وقتی انسان کسی را برای یک عمر زندگی انتخاب می کنه حتما برای انتخابش دلیل داره که از بین این همه مردم مثلا اقای الف را انتخاب می کنه حتما در اقای الف خصوصیاتی وجود دارد که در دیگران نیست اما در فضای مجازی این مسائل مطرح نیست و به نوعی انتخاب اجباریه و یه نفر به طور اتفاقی با شما شروع به صحبت می کنه و شما به مرور وابسته میشید
اما در مورد نشون دادن عکسها این پست را مطالعه کنید می خواد عکسها را نشون بده
با سلام، ابتدا از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر میکنم.
از اینکه روش انتخاب طرف مقابلتون درست بوده یانه، فکتور می‌گیرم ولی در حال حاضر هنوز این رابطه منجر به ازدواج نشده و هنوز هر دو در حال محک همدیگر هستید.
همانطور که می‌دانید برای انتخاب همسر، باید طرفین تناسب اخلاقی، اعتقادی، فکری، رفتاری، فرهنگی و خانوادگی داشته باشند و اگر در یکی از این موارد تناسب برقرار نباشد، طرفیم با مشکل مواجه می‌شوند، البته اختلاف کم در این موارد مشکل ساز نیست.
به هر حال باتوجه به توضیحاتی که از طرف مقابلتان دادید، به نظر میاد که طرف مقابلتان به سرعت خشمگین می‌شوند و تاحدودی خشونت رفتاری را با خود دارد. اگر تصور می‌کنید که رفتار ایشان با ازدواج تغییر می‌کند باید عرض کنم که اینگونه نیست. لذا تحلیل بنده در مورد رفتارها این است که؛
اول؛ بعضی از رفتارها، ناشی از خُلقیات ذاتی یا رفتاری است که فرد به آن عادت کرده و سال‌ها انجامش داده است و به راحتی قابل تغییر نیست.
دوم: بعضی از رفتارها، ناشی از فکر و عقیده فرد است که تنها با تغییر فکر، قابل تغییر است. مثلا اگر فرد متدین باشد از خود رفتارهایی همچون نماز خواندن، روزه گرفتن و ... بروز می‌دهد.
سوم: بعضی از رفتارها ناشی از محیط بد یا دوستان ناباب است که با تغییر محیط و تغییر دوستان قابل اصلاح است.
با توجه به سه نوع رفتاری که بیان شد. اگر رفتار خشونت بار ایشان از نوع اول یا دوم باشد، هرگز توصیه به چنین ازدواجی نمی‌دهیم؛ زیرا ازدواج به امید تغییر فرد، نادرست است. امّا اگر رفتار بد او از نوع سوم باشد مشروط به اینکه فرد این رفتار را نادرست بداند و انگیزه تغییر را داشته باشد، می‌توان امید به تغییر فرد داشت، البته باید احتمال عدم تغییر را منتفی ندانست و خود را برای عدم تغییر یا برگشت او آماده کرد.
امّا اگر فرد از رفتار خود پشیمان نبوده و آن را نادرست نداند، باز هم توصیه به چنین ازدواجی نمی‌شود.
بنابراین اگر رفتار ایشان از نوع سوم باشد و قصد تغییر خود را داشته باشد، ضمن اینکه خود شما نیز باید صبر و خویشتن داری خود را بالا ببرید، لازم است با گفتگو و اتمام حجت با ایشان، از او بخواهید که رفتارهای نادرست خود را تکرار نکند.
از آنجایی دراین مدت باهم بدون اطلاع خانواده‌ها، در ارتباط بودید، کار نادرستی انجام داده‌اید؛ زیرا احتمال اشتباه و سوءاستفادگی در اینگونه روابط وجود دارد و شما هستید که بیشترین آسیب را خواهید خورد. پس بهتر است تحت نظر هر دو خانواده این رابطه را داشته باشید تا جلوی احیانا تالی فاسدهای اینگونه روابط گرفته شود.
ضمنا اگر به هر دلیلی به این نتیجه رسیدید که امکان تغییر رفتار ایشان بسیار کم است و امیدی به تغییر رفتاری ایشان ندارید، بهتر است با گفتگو او را قانع کنید که هر دو مناسب هم نیستید. امّا اگر ایشان برای اینکه شما را نگه دارد از اهرم فشار استفاده کند، لازم است بدانید که این فرد اصلا مناسب شما نیست و نباید تن به خواست او بدهید و از طرفی اگر بخواهد کار خود را عملی کند، او نیز زیرسوال خواهد رفت و به قولی پای او گیر می‌افتد، آن موقع است که خانواده شما می‌توانند از ایشان شکایت کند.
با آرزوی موفقیت
ممنونم بابت راهنماییتون... خیلی لطف کردید،من اینم بگم که مشاوره ی ازدواجی که رفتیم ...از همه لحاظ بهم میخوردیم الا فرهنگی و مادی..اونم یکی دو درجه...متاسفانه برای بنده هم ظاهر و مادیات مهمه...ولی از اونجایی ک پسره خوب و متینیه این موضوع و درنظر نگرفتم ولی میترسم از روزی که پشیمون شم!!!!ایشالله همه ی جوونا خوشبخت بشن و به خواسته هاشون برسن ولی نمیدونم مصلحت خدا چیه که دوساله تو شک و تردیدم ...اعتقادات خونواده ها هم باعث شده من نتونم بطور کامل طرفمو انتخاب کنم !!!واسم دعا کنید...