همسرم با اینکه جلو بقیه و فامیل ادم مهربون و اروم به نظر میرسه .
ولی هر دفعه ازش ناراحت میشم و یه جوارایی بابت دروغ که بهم میگه اعصبانی میشم و تصمیم میگیرم که باهاش حرف نزنم
خیلی بی تفاوته که من باهاش قهرم .......... تنها کاری میکنه طبق معمول همیشه یه اسمس میده که سلام عزیزم خوبی
و زنگ میزنه که وصل کنی .بعدش قطع کنه .که فقط بگه من اسمس دادم .همین!!!!
و بهشم گفتم وقتی اینجوری میشه من از شما به عنوان همسرم این انتظارات و برخوردها رو دارم .نه طبق همیشه برخورد کنی .بازم عین خیالش نیست .
اگرم کلی حرف تحقیرامیز بهش بزنم ... حتی بهش توهین کنم جسارت کنم ... بازم فقط اسمس میده .قد خدا دوست دارم
حسابی کلافه شدم از کاراش... نمی دونم چیکار کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
و از طرفی خیلی بهش به حرف مامانش گوش میده .... و ممکنه اگه باهام حرفمون بشه میره به مامانش میگه .... مامانشم بیشتر طرف خودشه. احتمال میدم بجای اینکه بگی خب اره زنا اینجورین باید این کاراا بکنی ... میگه ولش کن از الان بخای ناز بکشی دیگه بدبخت میشی.
خوش بحالت شوهر من اصلا پیام نمیده اگه هم بده ندادنش سنگینتره اول که به اصرار من بفرسته هم انگار یه غریبه باهام حرف میزنه
ازش پرسیدم میگه تو هر کاری کنی دوست دارم و لی مهمترین چیزی اینه که فقط احترام یاد ت نره
اما احساس میکنم گاهی یادش میره .احترام یعنی بی اعتنا نبودن به احساسات و ناراحتیای همسرت
البته ما دور از هم زندگی میکنیم من در یک و اون در یک شهر فاصله اشم یک روز راهه.که دیر به دیر میاد میگه کار دارم .حتی اگه کار نداشته باشه .بدون اجازه مامانش نمیاد
قبل عید 75 روز نیومد اونم که اومد برای سال تحویل اومد
سلام،
شما ميگيد وقتي بد ميگم ،ميگه قد خدا دوست دارم.
اگه اين رو هم كامل گفتيد:"هر جوری بگی بهش گفتم که تورو خدا یکم اونجوری باش که من میخام ...انتظار محبت و دلگرمی و امیدواری داره ..."
پس واقعا ناز كشيدن بلد نيست. البته زياد معني ناز كشيدن رو نمي فهمم همون محبت كردن بگيم بهتره. بنابراين اين ديدگاه كه مادرشوهرم اينو بهش ميگه رو رها كنيد ، اين حرف كه"ولش کن از الان بخای ناز بکشی دیگه بدبخت میشی." خيلي نامنطقي و خيالي به نظر ميرسه.
بعلاوه از طريقي هم بهش ياد بدين كه چي جوري محبت كنه يا ناز بكشه و هم اگر توقع اين رو داريد كه با شما همونجوري باشه كه دوست داريد شما هم بايد همونجوري باشيد كه اون دوست داره. ازش بپرسيد چه چيزهايي دوست داره و اگر بر خلاف اون ها قبلا كاري كرديد و يادش مونده از دلش در بياريد.
موفق باشيد
سلام عرض میکنم خدمت آزیتا خانم ....
خواهرم اینکه پیش مشاور رفتید و دستورالعمل گرفتید و عمل کردید و نتیجه ای هم نداده به نظرتون چه دلیلی میتونه داشته باشه ؟؟؟ خواهرم این مشاورا خیلیاشون حرفایی میزنن که زندگی ها رو از هم می پاشونه .....برید هزار بار خدا رو شکر کنید که این اتفاق واسه شما نیفتاده!!!! همین که هنوز با این رفتارها شوهرتون پیشتون هست باید شاکر خدا باشید ........
نکته بعدی که تو پیامتون متاسفانه دیدم این بود که رفتارهاتون رو منتی بر سر همسرتون میدونید .....خواهرم مسابقه طناب کشی که شرکت نکردید میگید طاقچه بالا نذاشتم اونم اینجوری شده .....زودتر این افکار رو از خودتون دور کنید و سعی کنید تو توقعاتتون از همسرتون تجدید نظر کنید .....
شما که انقد این موضوع براتون مهم هست باید قبل از ازدواج بهش دقت می کردید ....باید دقت میکردید که ایشون در ابراز احساسات و بروز اونها به چه شکل رفتار میکنه ......اما حالا سعی نکن با رفتارهای شتابزده و اشتباه خدایی ناکرده زندگی تون به جدایی برسه .....شما هیچ مشکلی تو زندگی تون نداریداااااا اما یه دفعه نشه نفهمید چرا جلوی میز دادگاه رفتید واسه طلاق!!!!
مردها تحمل میکنن ....تحمل میکنن ...تحمل میکنن .....اما یه دفعه تحمل نمیکنن ......
این موضوعات بیش از اینکه نیاز به مجله و کتاب داشته باشه نیاز به تمرین داره !!!! تمرین تمرین تمرین!!!!!!!!
قطعا ایشون همه این چیزها رو بلده ...اما موقعیتی رو برای انجامش نمیبینه ...هم ترس هم خیلی علل دیگه ای میتونه داشته باشه ....که شما باید با فراهم کردن شرایط به مرور ایشون رو آماده کنید .....ابتدا شاید فقط کلمه ای مثل دوستت دارم رو به زبون بیاره ....اما به مرور به اون ایده الی که شما در نظرتون هست میرسه البته اگه دقت کنید ....اگه زیاده روی نکنید و مهمتر از همه اینه که اگه شرایط رو مهیا ببینه و شما هم بخوبی ایشون رو سر ذوق بیارید و اجباری در کار نباشه !!!!
خواهرم ایشون نیاز به تمرین داره نه علم!!!
یاحق
بچه ها ناگفته نمونده که من با شوهرم بدجور سازش کردم
گاهی با خودم میگم شاید به دلیل اینکه مثل بقیه دخترا طاقه بالا نه خانواده ام گذاشتن نه خودم
شوهرم خیالی نیست براش
بچه ها ممنون از همه تون
ولی باور کنید محبت من به شوهرم کم نیست .اینقد من پیام عاشقانه بهش دادم .براش کادو گرفتم . خیلی جاها با اینکه اون نبوده .جلو بقیه ازش تعریف کردم .بردمش بالا.
خیلی جاها برای یه سری چیزا محض اینکه کسی فکر نکنه شوهرم چیزی بارش نیست . واقعا کم نگذاشتم.
کلن اخلاق شوهرمم همین طوره .... اهل اداب معاشرت با دیگران نیست .حتی من ...
بهش مطلب دادم .مجله دادم .بهش با حالت ناز و گریه ... با تنش و دلخوری ... هر جوری بگی بهش گفتم که تورو خدا یکم اونجوری باش که من میخام .. من ازت چیزی میخام که هر دختری از نه تنها از جنس مخالف بلکه همه ادما و بیشتر از همه از همسرش انتظار محبت و دلگرمی و امیدواری داره ... توقع زیادی دارم
من قبلن پیش مشاور.. کلی دستورالعمل بهم گفت .عمل کردم ...
سلام عرض میکنم خدمت خواهر گرامی .........
خواهرم شما از شوهرت چه توقعی داری ؟؟؟ توقع داری دیگه چیکارت کنه ؟؟؟ اسمس میده و میگه سلام (( عزیزم )) خوبی ؟؟ خب دیگه چی میخای بگه ؟؟؟ بعد هم واسه اینکه مطمئن بشه شما پیامش رو میخونی زنگ میزنه و میس کال میندازه که بخونی .....حالا شما اینجا به خواسته های اون توجه نمیکنی یا ایشون ؟؟؟
شما ایشون رو تحقیر میکنی و بهش توهین میکنی و جسارت میکنی و ایشون در کمال ارامش و فداکاری و انسانیت ساکت میشینه و بهت محبت میکنه و میگه قد خدا دوستت دارم ....حالا هم میگی حسابی کلافه شدم از کاراش ؟؟؟ بعدش میگی دیگه نمیدونی چیکارش کنی ؟؟؟؟ خواهرم شوهرت رو با بولدوزر یکسان کردی و حالا میگی چیکار کنم ؟؟؟ خب معلومه بیشتر بهش فحش بده بیشتر تحقیرش کن تا جواب بگیری ....
خواهرم شما همسر ایشون هستی نه دوس دخترش که بخوای اون کارا رو واست انجام بده ....شما باید کنارش باشی نه اینکه جلوش وایسی و بخای همش منتت رو بکشه .....
خواهرم همسرش باش!!!!
هیچ همسری به همسرش توهین نمیکنه ........بهش جسارت نمیکنه ......تحقیرش نمیکنه ......!!!!!!!!!!!!!!
یاحق
البته اینم بگم قدرشو بدون که :
اگرم کلی حرف تحقیرامیز بهش بزنم ... حتی بهش توهین کنم جسارت کنم ... بازم فقط اسمس میده .قد خدا دوست دارم
معلومه ادمه با گذشتیه براهمین از شما هم توقع داره به دل نگیری...
اما کتابای روانشناسی حتما بخون بلد نیستم بگم چجور ناز کنی براش.
کاری نداره
یبار که قهر کرد یه پیام بده بعدم زنگ بزن قطع کن.
اگه دیدی مثه خودش کردی پذیرفت اونوقت یعنی چی؟
یعنی اینکه شما خودتو کمی تغییر بدی چون مدلش اینه و خودشم گذشتش زیاده.
اما اگه دیدی نه اینجورنیس
به رو خودت نیار
اونوقت ان شاالله بدون اینکه حرفشم بزنی خودش میفهمه که کافی نیست و تغییر میکنه.
مردای عزیز، لطفا برید راجع به "عشق ورزی" یه خورده مطالعه کنید تا نیاز خانمتون اینجوری بی پاسخ نَمونه.
اونا اینطوری خلق شدن،این یکی از حقوق اوناست، کاری هم به مشکلات شما ندارن. شما وظیفه خودتونو انجام بدید.
مگه یه التماس کوچیک عاشقانه یا یه قربون صدقه رفتنِ ساده برای تلطیف روابط چقد طول میکشه؟
خوبه اونا هم متقابلا بدون اجازه شما هر کاری بکنن؟
شاید مشکل از رفتار شما باشه، بقول اون دوستمون تو شرایط به این سختی که طرف مجبوره از صبح تا شب کار کنه و به هزار مشکل فکر و رسیدگی کنه وقتی خسته و کوفته میاد خونه آرامش میخواد، فرض کن حالا یه زنی هم داشته همش غر بزنه و قهر کنهو تحقیر و لوس بازی و اینکارا! واقعا تو این 6 میلیارد آدمی که دارن زندگی میکنن یه نفر پیدا میشه که اعصاب چنین زندگی ای رو داشته باشه؟؟!! ناز کردن جز ذات زنهاست، اما قهر کردن با ناز کردن خیلیییییییی متفاوته، دخترای امروزی ظاهرا این دو موردو با هم اشتباه گرفتن!
سلام به نظرم شما باید راه برخورد باهمسر خود راپیدا کنید و وقتایی که حوصله نداره شما زیاد توقعی ازش نداشته باشبد و بگذارید تا کمی با خودش خلوت کند سعی کنید با اومهربانی کنید و مطمین باشید وقتی رفتار خوب و بامحبت شما راببیند اوهم عوض میشود و درآرامش باهم صحبت کنید وتوقعتتان را ازهم به خوبی بگویید . با مادر همسرتون هم بااحترام برخورد کنید. امیدوارم به زودی مشکلتان برطرف شود
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.
به نظر میآید مدت کمی است که زیر یک سقف باهم زندگی میکنید. لذا اوایل زندگی به دلیل کم تجربگی و شناخت کم، بعضا مشکلات و دلخوریها و سوءتفاهمهای فی مابین بوجود میآید.
برای بهتر کردن روابط خود با همسر، باید از راه احساسی وارد شوید و سعی کنید با ایجاد فضای آرام در خانه و به به دور از هرگونه تنش، با همسرتان درد دل کنید و در مورد مشکلات بوجود آمده با همسرتان گفتگو کنید. مسلما گفتگو و کمک خواستن از همسرتان بهترین راهکار برای بهتر شدن روابط میان شما و همسرتان است.
توجه داشته باشید که هنگامی که همسرتان به نوعی حال مساعدی دارد پیش او بروید و با او درد دل کنید و به او احترام بگذارید و تا میتوانید روابطتان را میان همدیگر بهبود دهید هرچند که ممکن است گاهی همسرتان باب میل شما رفتار نکند ولی شما سعی کنید به خاطر زندگیتان و برای حفظ آن و برای بهتر شدن، صبر و تحمل خود را بالا ببرید و از هیچ کوششی برای بهتر شدن روابطتان دریغ نکنید.
گاهی در خلوت خود با همسرتان، احساسات او را برانگیزانید و به او اظهار محبت کنید و به او قدرت بدهید؛ مثلا به او بگویید که خوشحالم که تو را دارم، به تو افتخار میکنم و ... هرچقدر که به او قدرت بدهید، مسلما به شما احساس عُلقه بیشتری خواهد کرد و در ادامه سعی خواهد کرد که انتظارات شما را برآورده کند.
از باب یادآوری عرض کنم که مسئله نازکشیدن همسر، نیازمند مهارت است، لذا بیشتر همسرانی که تازه ازدواج کردهاند به گونهای با این مسأله روبه رو هستند. برای همین همسران باید توجه داشته باشند که این مهارت به صورت تدریجی و با شناخت بیشتر از همدیگر، بدست میآید.
از این رو شما سعی کنید صبر و تحملتان را افزایش دهید و به جای متمرکز شدن روی این مسأله، بهتر است روابط فی مابینتان را بهبود دهید. مسلما هر چقدر روابط میان شما بهتر شود، احساس رضایت از رفتار همسرتان افزایش پیدا میکند و به تدریج همسر شما نیز این مهارت را پیدا خواهد کرد.
توجه داشته باشید: که بهترین شیوه اثر گذاری یک زن بر همسرش، استفاده از قدرت عاطفی فوق العادهای است که خداوند به زنان بخشیده است؛ مثلا شما میتوانید به مناسبت روز تولد، سالگرد ازدواج، اعیاد، هدیهای برای او بگیرید و نامهای همراه با ابراز احساسات برای او بنویسید و بعد در آن نامه بنویسید که اگر فلان نقایص را نداشتید، علاقه شما به او بیشتر و زندگی شما شیرین تر میشد.
مسلما با وقت گذاشتن و صبر داشتن همراه با تدبیر میتوانید زندگی رضایت بخشی را با همسرتان تجربه کنید.
نکاتی در خصوص ارتباط شما با مادرشوهرتان:
طبیعی است که آقا پسرها در اوایل ازدواجشان نسبت به خانواده خود به ویژه مادر حساس باشند و به نوعی سعی در تایید و توجیح رفتارهای احیانا نادرست خانواده خود داشته باشند و از طرفی هم مادر نیز نسبت به آقا پسر خود که یک عمر او را رشد داده و در دامان او بزرگ شده است احساس مالکیت میکند و متاسفانه دخترخانمها هم در اوایل ازدواجشان نسبت به این حس دو طرفه بین مادر و فرزند کمتر توجه میکنند و با انجام رفتارهایی، زمینه سوءتفاهم را میان خود و مادرشوهر ایجاد میکنند.
البته این حس مالکیت در دخترخانمها نیز به واسطه ازدواج در مورد همسرشان ایجاد میشود، لذا مادرشوهرها هم غافل از این حس، گاهی رفتارهایی را انجام میدهند که زمینه سوءتفاهم را برای خود و عروسشان ایجاد میکنند.
بنابراین با آگاهی از این حس، سعی کنید از هر گونه مقابله با رابطه میان همسرتان و مادرش خودداری کنید. هیچگاه نسبت به خانواده همسرتان نزد ایشان و دیگران بدگویی نکنید که به شدت روابط شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
لذا به جای اینکه ذهن خودتان را درگیر رابطه همسرتان با مادرش کنید، خودتان را معطوف این مسأله کنید که چگونه میتوانید رابطه خود را با همسرتان بهبود دهید به طوریکه هر دو از زندگی زناشویی بیشترین رضایت و لذت را ببرید.
برای این منظور، باید یک سیاست رفتاری خاصی را بکار گیرید؛ توجّه داشته باشید که حضور و وجود مادرشوهرتان میتواند یک فرصت مناسبی برای بهبود روابط شما با همسرتان باشد.(مطمئنا هر چقدر رابطه شما با مادرهمسرتان توأم با احترام باشد و همانند مادر خود به ایشان احترام بگذارید، رابطه شما و همسرتان نیز بهتر خواهد شد.) پس با دوری از هر گونه تنش با خانواده همسرتان، سعی کنید رابطه احترام آمیز خود را با آنها حفظ کنید و چه بسا گسترش دهید. البته باید به اندازهای باشد که مورد سوءاستفاده نیز قرار نگیرید.
این نکته هم ضروری است که هرگاه روابط شما با خانواده همسرتان بهبود پیدا کند، مسلما خانواده همسرتان هم بیشتر به حرفهای شما اهمیت خواهند داد و در نتیجه سعی در بهبود روابط شما با همسرتان خواهند کرد.
در هرحال این شماهستید که میتوانید با انجام راهکارهایی که ارائه شد همراه با صبر و تدبیر، میتوانید از رابطه خود با همسرتان احساس رضایت بیشتری کنید.
با آرزوی موفقیت
ناز چی بکشه آخه ؟ تو این شرایط به این گرونی و سختی . شما زنا عوض این که هوای مرد بیچاره رو داشته باشید چه توقعات ما ورایی دارید .
بدبخت دمی اگر عشق کنی
فارغ ز پول اگر زنی طلب کنی
ناز می کند قهر دسیسه او
شاید به وفا بهرش تب کنی
سلام چه ربطی داشت به گرونی دوست عزیز...
به نظرم اتفاقا اگه آقایون هوای خانومش و داشته باشن و از نظر احساسی اونها رو غنی کنند خواهند دید که باگرونی و مشکلات مادی هم دست و پنجه نرم نمی کنند و مشکلات زندگیشون کمتر می شه و حداقل آرامش زندگیشون بیشتر می شه...متاسفانه بعضی از آقایون مثل شما این توقعاتی که اصلا خرجی هم نداره رو اسمش و می ذارید توقعات ماورایی...متاسفم واقعا...