به کارگر بابام علاقه مند شدم

12:25 - 1395/08/28

سلام من از پسری خوشم می اد اون کارگر بابامه پسر خوبیه با ایمان و با اخلاق عاشق ائمه ولی خانواده زیاد موافق نیستن  نمی دونم باید چه کار کنم من 19سالمه و اون 27 ....خیلی به خانوادمون نزدیک شده ....من از حال معنویش خوش می اد ...شکل ظاهری خوبی هم نداره ...من خیلی زیبا ترم ...درامدش خیلی کمه ...و خانوادش هم خیلی ضعیفا ولی خودش خیلی ادم خوبه ... من خاستگار زیاد دارم ... ولی من یه بیماری خاص هم دارم اون این رو هم میدونه ...

-------------------------------------

کاربران محترم توجه داشته باشند که ادامه‌ی ارتباط با کارشناسان سایت و درج نظرات جدید برای رسیدن به پاسخ نهایی و جامع، تنها با عـضویـت در سایت ممکن خواهد بود؛ برای عضویت در سایت به آدرس مقابل مراجعه فرمائید: www.btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/101222

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 3 =
*****
تصویر احسان69

خانم م.م   من نمیدونم بین شما و آسمان ۹۵ چی پیش اومده فقط میدونم بحثتون شده.

یه چیزی اینجا وجود داره که واسه من قابل درکه و اونم اینه که کسی که در مورد ازدواجش به مشکل یا مسئله ای برخورد میکنه یعنی در مورد بزرگترین تصمیم زندگیشه که به کمک نیاز داره.  پس باید درکش کرد.  هرکسی ممکنه واسه رسیدن به هدفش مشکلاتی سر راهش باشه،  هدفی که دوسش داره و روی اون تعصب خاصی داره، هدفش هرچی که باشه واسه خودش محترم و مقدسه .  پس بهتره اگه میتونیم کمکش کنیم و اگه نمیتونیم نمک رو زخمش نریزیم.  چون مطمئنا اون انقده فکرش مشغول هست که تو مغزش جایی واسه حرفای ضد و نغیض دیگران باقی نمی مونه

تا به مشکلی برخورد نکنید نمیتونید حرف منو درک کنید.

تصویر م م
نویسنده م م در

خانم محترم من که گفتم که با شما حرفی ندارم ...و این رو هم لازمه ذکر کنم که سن نشون دهنده سواد نیست  ... من تا اون جا که تونستم احترام شما قائل شدم ...تمومش کنید لطفا ...چون من دوست ندارم حرمت ها و فضا زیبای این محیط به خاطر مشاجره با شما خراب بشه 

تصویر مدیر انجمن

تذکر:

م م و آسمان95؛ لطفا در نوشته‌های خود دقت داشته باشید.

تصویر آسمان95

این پروژه ها و تحقیق ها به گروه خونی شما نمی خوره ....ههههه ؟؟؟؟م م نشون دادی خیلی بی فرهنگی ، اولا اگر این دروغت هم راست باشه!!! که 25 سالته پس 6 سال از من کوچیکتری و یقینا سوادتم از من کمتره ترجیح میدم وقتم رو به خاطر فردی مثل تو تلف نکنم .

تو قبل از اینکه بیماری ام اس داشته باشی ثابت کردی مشکل اعصاب و روان داری!!!!

تصویر م م
نویسنده م م در

راستی بی فرهنگ از نظر علوم اجتماعی واژه ای غلط است اگر می خواهید از این کلمه استفاده کنیید باید ان را به صورت ضد فرهنگ به کار ببرید ...

اخه شما سوادتون از من بیشتره حیفم اومد نگم ....بیماری داشتن هم عار نیست من یک زمان لطف خدا همراهم بود .... خدا به شما این گونه لطفی ندهد چون گویا مایه شمساری نزد شما است ... و همین طور خدا به همه بیماری روح نصیب نکند ...که متاسفانه سخت درمان می شود ....تمام خانم محترم ....فک می کنم خانمی با سواد شما دیگه معنی واژه ی تمام رو بدونه 

تصویر م م
نویسنده م م در

وعزیزم دیگه وقت جواب دادن به تو رو ندارم ....و اصلا ترجیح می دم وقتم رو صرف شما نکنم ....این نشون دهنده کم اوردن نیست می خوای این طور تعبیر کنی بکن چون نظر شما برام اهمیت نداره....شما که خوب هر چیزی تعبیر می کنی ...کاربر48هم خودشون می تونن از خودشون دفاع کنن مگر اینکه شما خودتون رو زبان ایشان فرض کرده باشید ...گفتن سر بزنید به سایت ها که من هم با منبع براشون توضیح دادم ....  اگر می خوان منابع رو هم زیر سوال ببرن حرفی نیست اگر این طوریه شما ها درست میگین ...بعضی مواقع با بعضی افراد بحث نکنی بهتره چون .... 

تصویر م م
نویسنده م م در

اسمان 95 من از شما عذر خواهی نکردم دلیلی هم برای عذر خواهی از شما نمی بینم ... من اصلا روی صحبتم با شما نیست ....چرا توی حرف بقیه می پری گلم .... بعدش هم شما نمی دونی من کاربری شماره رمزم رو گم کردم دوباره صفحه باز کردم  ...بعدش هم ادبیاتت رو درست کن گلم فعلا تو ادب نداری ...بعدش هم این پروژه ها و تحقیق ها به گروه خونی شما نمی خوره ....ههههه ولش کن زیاد فکرتو مشغول نکن خسته می شی

تصویر م م
نویسنده م م در

ممنون از این که حرف های من را شنیدید 

با احترام نصبت به تمام کاربران فهیم و شریف انجمن 

تصویر م م
نویسنده م م در

تنها وظیفه ام را به عنوان یک شهروند و یک دوست از جانب دوستانم این بود که حداقل از این گروه ها و بسیاری دیگر از این گروه ها این را به  گوش مردم ایران برسانیم که این بیماری از هزاران بیماری دیگر همچون دیابت راحت تر است ...و به این دلیل  که جز بیماری ها خاص گذاشته شده به معنای تاثیر ان در زندگی یا خطر ناک بودن نیست ...  یکی از دوستان پدرم که متخصص مغز و اعصاب هست که ذکر کردن نام ایشان نیاز به اذن از ایشان دارد پس از این مورد معضورم می فرمایند که در دیگر کشور ها همچین نگاهی به این بیماری نیست ....ایشان در دانشگاه کمبریج  انگلستان تدریس و یکی از پزشکان برجسته در این عرصه هستند می فرمایند که این بیماری هیچ تاثیری در اینده ندارد و تنها مردم ایران نسبت به این بیماری وحشت دارند و هزاران نفر در انگلستان و ...این بیماری را دارند ولی اصلا برای مردم بیماری مهمی نیست 

تصویر م م
نویسنده م م در

آیا ام اس بیماری ترسناکی است ؟ 
ام اس هیچ ترسی ندارد، در استان اصفهان حدود ۳۰۰۰۰۰ نفر به بیماری دیابت مبتلا هستند و این بیماری ممکن است در یک بازی زمانی چشم، قلب، ریه و بقیه قسمت های بدن را درگیر کند و مریض را از پا بیندازد ولی بیمار ام اس عمرش طبیعی است، کم پیش می آید که بیمار ام اس زود ناتوان و زمین گیر شود. بنابر این بیماری از خیلی بیماری های دیگر خوشخیم تر و بهتر است، این بیماری چون در نسل جوان و خانم ها بیشتر است از اول یک ترس کاذب راجع به این بیماری ایجاد شده وگرنه در تجربه ما بیماری ام اس نه ترسناک است و نه مشکلی برای بیمار ایجاد می کند . .... این ها صحبت های اقای دکتر اعتمادی فر ریئس انجمن ام اس در سال1392بوده ...این زمان حاکی از این است که از این زمان ها هم مشکلی نبوده و در زندگی اینده تاثیری نخواهد گذاشت و تنها یک درصد از این عزیزان دچار وضع نا بسمانی هستند .... الان بعد از گذشت سه سال نیز این دیدگاه ها ادامه دارد که در زندگی تاثیر گذار است درحالی این گونه نیست ...

تصویر م م
نویسنده م م در

آخر عاقبت ام اس ؟ 
پیش آگهی بیماری ام اس پیش آگهی نسبتا خوبی است، ۷۵ درصد این بیماری ها رفت و برگشتی و بهبود پذیر هستند بنابراین بیمار ام اس اگر درمان خود را خوب انجام دهد مشکلی نخواهد داشت، در ۲۰ سال گذشته درمان نداشتیم وخیلی از بیماران مشکل پیدا می کردند. حالا به خاطر داروهای خوبی که ساخته شده، بیماران به زندگی عادی شان ادامه می دهند و معمولا هیچ مشکلی هم ندارند. تنها در یک درصد کمی از بیماران شاید کمتر از ۱۰ درصد ممکن است بیمار سیر پیش رونده به خود بگیرد و به خاطر مشکلاتی که برای بیمار به وجود می اید دچار ناتوانی های جسمی و حرکتی شود که این بیماران اگر با روش موجود آشنا باشند می توانند به زندگی عادی شان ادامه دهند.  

تصویر م م
نویسنده م م در

و این نکته نیز حائز اهمیت هست که برخی از این افراد اصلا امپول مصرف نمی کنند 

تصویر م م
نویسنده م م در

ما نیازی به تعارف نداریم ...ما هم تعارفی نکردم و نیاز به تایید احساساتی نداشتیم ... تنها واقعیت ها بیان شد 

تصویر م م
نویسنده م م در

باز هم خدمتون عرض می کنم که این بیماری هیچ تاثیری بنا به نوعش ندارد ....و هزینه های درمانی این بیماری هم متفاوت است ... و حتی در گران ترین هزینه ها هم با استفاده از بیمه می توان مبلغ کمی راپرداخت کرد و حتی این هزینه ها برای برخی از مردم نیز اصلا محاسبه نمی شود ...لازم به ذکرست که نوع این بیماری تعیین کننده تاثیر ان در زندگیست ....ودر اینده هیچ گونه تاثیری ندارد به غیر ازنوع پیشروندش که ان هم بیشتر متحمل خود فرد می شود 

بنا به گفته دکتر مقدسی ریشه این بیماری تا سال2018از بین می رود ...

ممنون ...

تصویر 48
نویسنده 48 در

با سلام.....

عرض احترام صمیمیانه خدمت تمامی کاربران سایت..... چه قدیمی و چه جدید......

من چند بار دیگم در همین سایت عرض کردم که غرضی از ابراز نظر ندارم لذا اون چیزی رو که فکر می کنم درسته عنوان می کنم...... بنده از نزدیک چند مورد بیماری ام اس دیدم ..... در مورد هزینه نیاز به آمپول های گران قیمت است.... البته اگر بخواید حال عمومیتون رو به بهبود نسبی بره. اینکه بخوام مشکلاتش رو بگم نیازی به حرف من نیست..... میتونید در اینترنت سرچ کنید.

من از دید خودم مسایل رو می بینم..... اما یقینن برای نظر شما هم احترام قائلم ولی باور بفرمایید تایید احساسات و تفکرات دیگران و تعارف داشتن همیشه مناسب نیست. در ضمن مطمعن باشید همه، بیماران خاص رو به چشم تحقیر نمی بینن. بلکه هستن کسانی که کاملا طبیعی برخورد می کنن، نه از روی ترحم. بسیار بسیار خوشحالم که بیماریتون خاموش شده.... خدا رو شکر که درد آدمی کمتر شد.

تصویر احسان69

من هم زمانی که مشکلم رو مطرح کردم حرفهای زیادی شنیدم. بعضی کاربران مسخرم کردن

تصویر م م
نویسنده م م در

سلام ... بعضی مواقع لازمه بجای اینکه بقیه رو همدم احساسات با ارزشتون کنید ...خودتون برای خودتون احساساتتون رو بیان کنید و با گوش دل اون ها رو بشنوید .... شاید بقیه ارزش احساسات پر بار شما رو ندونن ... چون احساس مثل گل میمونه که هر لحظه مستعد پژ مرده شدنه 

با ارزوی موفقیت روز افزون شما

تصویر م م
نویسنده م م در

کاربر 48من صمیمانه ازتون عذر می خوام ولی بعد از گذاشتن خودم در گذشتم و جای کسی که این مشکل رو الان داره نتو نستم خودم رو کنترل کنم ... اگر بدونید حال این بچه ها چقدر از این موضوع داغونه ...خاهش می کنم به عنوان کسی که بعد با این مشکل دست و پنجه نرم میکرده با این موضوع کمی تامل بفرمایید ...ممنون ...که احیانا دلی کسی از گفتهها تون نشکنه ...چون هر کسی مشکلی داره و نصبت به اون مشکلش مثل شیشه می مونه که هر لحظه امکان شکستن داره ....من خودم در ابتدا این گونه بودم ...ولی بعدا واقعا به حرفهایی که زدم اعتقاد پیدا کردم و تونستم این بیماری رو شکست بدم ولی هنوز معتقدم هر مشکلی لطفی از جانب اوست و هر چه از اوست نکوست ...شاید این حرفا ها به کسی زده شه که هنوز تو همون مرحله شکستن باشه 

ممنون 

لطفا من رو ببخشید 

تصویر 48
نویسنده 48 در

زنده و پاینده باشید

تصویر م م
نویسنده م م در

باز هم از همتون عذر خواهی میکنم و ممنون از همراهیتون ....من این موضوع رو با افراد و سایت های مختلف درمیون گذاشتم برای تکمیل این موضوع و هنوز خیلی ها این تفکر رو دارن 

تصویر م م
نویسنده م م در

اگر احیانا تصمیم گرفتید عذر خواهی کنید یه سر بزنید به سایت ام اس سنتر و بعد از عضویت و همراه شدن با درد ها شون که اکثرا از طرز تفکر مردمه از اون ها عذر خواهی کنید 

من این چیز هایی که بهتون گفتم حرف های 5 6سال قبلمه الان هم 25سالمه الان من دیگه بیماریی ندارم و کاملن خاموش شده و هیچ گونه درمانی رو طی نمی کنم  این صحبت ها برای زمان 19سالگی منه .... من گفتم دانشجوی رشته روان شناسی هستم راست گفتم و این پروژه ای تحقیقاتی بود که باید خودمون رو جای شخصی می گذاشتیم من هم ترجیح دادم خودم رو جای سال های قبل خودم و اسیب هایی که از همین تفکر نشئت می گیره بزارم تا به این پاسخ ها برسم تا ببینم هنوز همون طرز تفکرات هست ... تا بتونم با مثل قدیم خودم هم دردی کنم و احساساتشون رو پاسخ بدم ... چون من هنوز با اون ها هستم و مثل خواهر و برادر نداشتم برام عزیزن وبه همین سبب از تون عذر می خوام ...ولی ازهمتون یه خواهش دارم کمک کنیم این طرز تفکر از بین بره ...

تصویر آسمان95

وا چرا یه هو حمله میکنی ؟؟؟ اولا کنتور که نداره! اگر برای تحقیق بود باید کامل مینوشتی نه اینکه در صورت مساله بنویسی یک بیماری دارم و هیچی نگی و دربارش توضیح ندی و تمام صورت مساله رو ببری روی شخصیت پسر. مگر اینکه تحقیقت برای کودکستان باشه خخخخخخخخ ثانیا کی گفته مطلب برای تو هستش؟ آیدی تو مشخصه ، ولی این سوال به عنوان سوال کاربرانه ثالثا اینجا هیچ کس به بیماران توهین نکرده خصوصا 48 که هرچی بیشتر میگذره به صحت کلامش بیشتر میرسم احتیاجی به معذرت خواهی تو هم نداریم برو یکم حرف زدن یاد بگیر

تصویر آسمان95

وا م.م عصبانی چرا شدی؟؟؟
این بنده خدا چیزی نگفته بود که!
شما یه بیماری داری منم ممکنه یه بیماری دیگه داشته باشم
حالا این بنده خدا 48 هم که تلخی زندگی رو قبلا چشیده گفته که برای همسر آیندت بالاخره لازمه یکم وضع مادی هم درنظرگرفته بشه تا اگر برای درمان کامل بیماری پول خواستید دستتون خالی نباشه
یقین دارم اصلا نمیخواست ناراحتت کنه
من که دعا میکنم خوشبخت بشی

تصویر م م
نویسنده م م در

گلم ...ادم ها بدون اطلاعات نباید حرف بزنن ...اول اون یا شما اصلا می دونن من چه نوع از این بیماری رو داریم ...

اصلا از کجا می دونی که بیماری من خاموش نباشه.... 

بعد هم ممنون از نظراتتون ... من وقتی تشکر کردم از راهنمایاتون یعنی دیگه نخواستم ادامه بدید... و این رو هم بگم که یک انسان نباید در مسئله ای که بهش ربط نداره فضولی کنه ...وقتی من نگفتم بیماری چیه یعنی نمی خواستم بگم ...ودلیل گفتنم هم این بوده به شما بگم که این چیز ها مهم نیست و برای من و امثال من عار نیست ...از کجا معلوم که یک نفر که با کسی ازدواج میکنه هیچ مشکلی نداشته باشه و با کسی ازدواج کنه که زیاد وضع مادی خوبی نداشته باشه ولی بعدا یه بیماری صعب العلاج نگیره ...... ومن اعصبانی نیستم اون بنده خدا هم مشکلی اگر داره نیاز نیست به یاد اوریش که داغش رو تازه کنی ...از ضعف ادم ها برای دلسوزیشون استفاده نکنیم بهتره ... اون بنده خدا هم یه مشکلی داشته ...زندگیه هیچکس بی مشکل نیست ...خودشون انقدر فهیم هستن که پذیرش این موضوع رو داشته باشن ....

ایشون یا بقیه دارن فکر مردم رو خراب میکنن دوز این بیماری متفاوته و هیچ مشکلی در اینده و زندگی نداره ... و حتی در مواردی بعد از مدتی خاموش میشه و دیگه سراغت نمی اد ...

شما ممکنه حرفاتون به نظر خودتون درست باشه ولی من که با دوستیام که این بیماری دارند صحبت می کنم همه از طرز تفکر جامعه می نالن مگنه درد همچین بزرگی هم نیست اول با فیلم ها تلوزیونی که هنوز هم مردم فک می کنن هر کی این بیماری میگیره معلول میشه و بعد از فیلم دیگری که ام اس ها رو دارای یه ضعف شدید در جسم می دونه من این فیلم ها رو نگاه نکردم ولی از دوستام و گله ها شون شنیدم بعد هم از تفکرات مردم که باعث بسیاری از جدایی هاو بهم خوردن زندگی ها شده .... دیگه ممنونم فک کنم دیگه متوجه بشید که دیگه نمی خوام ادامه بدید ...چون اون کسانی که نظراتشون رو دادند و منطقی بود گفتن و من استفاده کردم ...

 

تصویر 48
نویسنده 48 در

خدا رو شکر که با قضیه بیماریتون کنار اومدید........ اما بیماری شما از جمله بیماری هایی هستش که در ازدواج و آینده کاملا حائز اهمیت و تاثیر گزار است. خب انگار خدا رو شکر شما طرز فکری دارید که بیشتر به شخصیت و اخلاق آدم ها اهمیت می دهید...... البته شخصیت فوق العاده مهمه ولی در کنار اون حداقال مادیات و مهیا بودن شرایط زندگی از طرف پسر هم مهم است. مخصوصا با شرایطی که شما در مورد ابتلا به مالتیپل اسکلروزیس دارید نیاز به سطح قابل قبولی از مادیات می باشد. خداوند به همراهتون

تصویر م م
نویسنده م م در

شما و امثال شما هیچوقت از اینده خودتون خبر دارید ؟مطمئن هستی که خودتون فردا یا شاید هم همین امروز به بیماری که حتی علاجی هم نداشته باشه مبتلا نشی.... چه خوبه که ادم قبل اینکه بخواد حرفی بزنه درموردش فک کنه

تصویر م م
نویسنده م م در

انسان هایی مثل شما هستند که زندگی ها رو خراب می کنند 

تصویر م م
نویسنده م م در

سلام ... جناب لطفا بفرمایید کجاش در اینده تاثیر داره ... و اینکه شما که اطلاعاتتون قوی نیست بهتره حرف نزنید این طوری خودتون سنگین ترید  شما خودتون... من و امثال من به نظر انسان های بی سوادی چون شما نیاز نداریم ...اسم کاملش هم خودمون بلدیم نیاز به تذکر شما نیست ... تو خودت با زنده بودن کنار اومدی ...چون فک نمی کنم راحت با هرچی کنار بیای  ....فقط لطف کن تاثیرش رو تو زندگی بگو ...لازم به ذکره که همیشه هزینه نداره و این اطلاعاتت برای 10سال پیشه 

تصویر متفکّر

با سلام؛ در مورد بیماری‌تان فرمودید: «بقیه با نام ام اس میشناسن این مهم نیست ... چون برای من این بیماری که بقیه بیماری می دونن ش لطف و مرحمت خدا است و اسمش ام اس نیست بلکه ام به اضافه خدا است»؛ یقینا این دیدگاه موهبتی الهی است که به شما ارزانی داشته شده و با خواندن متن شما ناگهان به یاد این روایت افتادم که رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند: «إِنَ‏ الرَّجُلَ‏ لَيَكُونُ‏ لَهُ‏ الدَّرَجَةُ عِنْدَ اللَّهِ‏ لَا يَبْلُغُهَا بِعَمَلِهِ يُبْتَلَى بِبَلَاءٍ فِي جِسْمِهِ فَيَبْلُغُهَا بِذَلِكَ[1] شخص نزد خدا درجاتی دارد كه با تلاش و كارش به آن مقامات نمی‌رسد تا آنكه به بلايي جسمانی مبتلا می‌شود، آن گاه خدا او را به همين سبب به آن درجات نايل می‌كند»
برای شما موفقیت و پیروزی در دنیا و آخرت را از خداوند متعال خواستار هستم.
اما در مورد سوال‌تان عرض می‌کنم چنانکه دوستان نیز اشاره داشتند نباید احساسی با این قضیه برخورد کنید؛ آیا شما درباره حال معنوی و اخلاقی ایشان در سایر مکان‌ها و شرایط آگاهی دارید و تحقیق کرده‌اید؟
چقدر با خلق و خوی ایشان آشنا هستید؟ از کجا معلوم سایر خواستگاران‌تان چنین ویژگی‌ای را نداشته باشند؟ شاید سایر خواستگاران‌تان هم با این بیماری شما کنار بیایند! آیا تا به حال به آنان در رابطه با بیماری‌تان چیزی گفته بودید؟
ایشان گفته بودند: «من لایق شما نیستم ...»؛ شاید واقعا ایشان قصد ازدواج نداشته باشند و شما بی‌دلیل سایر خواستگاران‌تان را رد کرده باشید!
به هر حال از شما درخواست دارم تا قطعی نشدن ماجرای ایشان و تا زمانی که رسما به خواستگاری نیامده‌اند، فکرتان را مشغول او نکنید.

------------------------------------------

پی‌نوشت:
[1]. نوری، حسین، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏2، ص56

تصویر م.م
نویسنده م.م در

والبته اون مستقیما هم با من صحبت نمی کنه ...فقط چون خیلی به خانواده از پدر و... وابسته شده می خواستم دلش نشکنه ....که دیگه نخواهم گذاشت وابستگیشون زیاد بشه که احیانا بعدا هم من وهم ایشون بخوایم لطمه ببینیم 

تصویر م.م
نویسنده م.م در

و اینکه اون می خواد خاستگاری بیاد ولی میگه من باید برای رسیدن به شما خودم رو امده تر کنم و پدر و مادر هامون هم از این موضوع خبر دارند  و اون این حال معنویش همیشه باهاشه چون تغریبا 24ساعته با پدرم هست ... در هر حال ممنون از دیدگاهای خوبتون ... با نظر هایتان پاسخ سوال و شکّم را دریافت کردم

تصویر م.م
نویسنده م.م در

ممنونم ... فک کنم انقدر لایق لطف خدا باشم ... 

تصویر آسمان95

چقدر رمانتیک !
با نوشته های احسان69 موافقم
ولی نگفتی که بیماریت چی هست
خیلی احساسی برخورد هم نکن
مخالف رد کردن این پسر هستم
ولی یک درصد هم احتمال بده بعدا اخلاقش عوض شد !!!
اون وقت هیچی نداری ........

تصویر م.م
نویسنده م.م در

بقیه با نام ام اس میشناسن این مهم نیست ... چون برای من این بیماری که بقیه بیماری می دونن ش لطف و مرحمت خدا است و اسمش ام اس نیست بلکه ام به اضافه خدا است 

اون فردی که من اقدر رمانتیک ازش حرف می زنم هم به ظاهر به درک این موضوع رسیده که این دعا ورد زبانش باشد که خدایا عافیت و تعالی روح نصیبان کن به جای عافیت تن 

اگه وسیله خراب باشه میشه درستش کرد و باهش یه جورایی هدف رو طی کرد ولی اگه هدف داغون باشه هیچ اون وقته که معنی پیدا می کنه ....

زندگیتون سرشار از نعمت و خوشبختی 

ممنون از راهنمیا ی همتون یه ذره چشمامو بیشتر از همیششه باز کردید

 

تصویر احسان69

اگر اینطور که شما میگی هست و حاضره بخاطرت فداکاری کنه به نظر من از هر کسی واست لایقتره!  حتی از یه آدم پولدار و تحصیلکرده هم لایقتره!

میگن: بدون عشق،  ایثار امکانپذیره،     ولی بدون ایثار،  عشق هرگز امانپذیر نیست!

به نظر من آنچه که دلت میگه رو انجام بده و حرف و حدیث های ظاهری دیگران رو بریز دور.  

مطمئن باش اگه دلت پاک باشه خوشبخت میشی

مثل الان من

تصویر م.م
نویسنده م.م در

ممنونم از راهنمایتون

تصویر احسان69

ببین به نظر من واسه کسی بمیر که واست تب کنه.

اگه اون جای شما میبود چیکار میکرد؟

ازت میخوام رو اسمم کلیک کنی و اولین پستی که من۳ سال پیش گذاشتم رو بخونی و بعد جواب بدی

تصویر م.م
نویسنده م.م در

حرفتون درسته و قبولش دارم ....نمی دونم اگه اون شرایط من رو داشت چه کار می کرد ....

ولی نمی خوام بی دلیل ردش کنم که خدا سرم بیاره ..

اون وقتی فهمید من بیماری دارم گفت این مشکلیه که ممکنه برای هر کسی پیش بیاد در حالی که من نمدونم اگه جای اون بودم بااین بیماری قبول می کردم یا نه البته فک می کنم قبول می کردم ... واقعا متاسفام اون دختر خیلی بی رحم بوده که وقتی به شما جواب داده باز از شما به عنوان تنها یه گزینه استفاده کرده ... ولی با این وجود اون تا الان برای اثبات خودش هر کاری کرده  پدرم هر کاری میگه میکنه ... و وقتی از خواهر خاستگاری کرد گفت من لایق خواهرتون نیستم ولی اگه اجازه بدین میرم خودم رو امده می کنم چون خواهر شما نمی تونه با حقوق پایین من زندگی کنه می رم کار و درسم رو جور میکنم ...ولی قبول دارم حرفتون رو و سعی می کنم ببینم چقدر حاضر برای من تو زحمت بیفته 

تصویر احسان69

میشه بگی تحصیلات شما و اون چقدره.  چقدراز نظر مالی اختلاف دارین.  پدرت مالک چه جور جایی هست که اون کارگرشه؟

تصویر م.م
نویسنده م.م در

از نظر مالی هم تغریبا خیلی 

تصویر م.م
نویسنده م.م در

من دانشجوی روان شناسی یم اون دیپلم ...پدرم تولیدی پوشاک داره

تصویر احسان69

خانواده شما چرا نمیپسندند؟ خانواده ی اون شمارو می پسندند؟ خوده طرف مقابلتون نظرش چیه

تصویر م.م
نویسنده م.م در

میگن موقعیت های بهتری هم برات پیش می اد .

خانواده ی اونا از خدا شونه ..البته خودشون گفتن که من لایق شما نیستم ...به خاطر شرایط مادیش ....من با اوضاع و شرایط مادیش مشکلی ندارم ...فقط می ترسم که تفکرم غلط باشه که این چیزا مهم نیست ... می ترسم که از نظر ظاهری این طور خوب باشه ... یا عوض بشه

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما به کاربر محترم

در مورد فرد موردنظرتان، اشاره نکردید که آیا ایشان به صورت رسمی با خانواده اقدام به خواستگاری کرده است یا نه؟ اگر هنوز اقدامی نکرده است، زود است که درباره مخالفت خانواده بحث کنید. اول باید مشخص شود که آیا واقعا ایشان قصد ازدواج با شما را دارد یا نه؟ اگر با ایشان در ارتباط هستید، از او بخواهید که به صورت رسمی اقدام کند و بعد از آن، بررسی کنید که آیا اصلاً خانواده شما با این موضوع مخالفت می‌کنند یا نه؟ اگر مخالفت کردند، ببینید چه دلیل یا دلایلی برای مخالفتشان بیان می‌کنند. اگر دلیلشان قانع کننده است که باید بپذیرید و به حرف آنها گوش دهید. اگر هم دلیلشان قانع کننده نبود، در آنصورت راهکارهایی وجود دارد که می‌توانید رضایت آنان را بدست آورید. امّا قبل از هرچیز باید طرف مقابلتان اقدام رسمی کند.

در مورد ایمان و اخلاق ایشان باید عرض کنم که اگر ایمان و اخلاق خوبی داشته باشد که از ویژگی مثبت ایشان است، ولی شناخت دقیق تر را باید به عهده پدرتان بگذارید؛ زیرا ایشان همکار پدرتان است و پدرتان بهتر و بیشتر می‌تواند در این زمینه اطلاعات داشته باشد. درباره اختلاف سنی 8 سال هم باید عرض کنم که این اختلاف سنی، اگر منجر به اختلاف درک و شعور، افکار، سلایق، خواست‌ها و تمایلات نشود، مسئله‌ای ندارد.

شکل ظاهری ایشان هم به خود شما بستگی دارد که آیا ایشان را در مجموع می‌پسندی یا نه. در مورد درآمد پایین ایشان هم باز به خود شما برمی‌گردد که آیا شخصیت قانعی دارید و می‌توانید در زندگی مشترک به ضروریات زندگی اکتفا کنید و فشارهای بعضا اقتصادی در زندگی را تحمل کنید یا نه.

در مورد بیماریتان هم اشاره نکردید که چه نوع بیماری دارید که ایشان با این مسئله کنار آمده است. در مجموع لازم است در ابتدا ایشان به صورت رسمی با خانواده اقدام کند و سپس اقدامات بعدی مرحله به مرحله انجام شود. اگر ایشان اقدام رسمی کرد، در مورد راضی کردن والدینتان بعداً می‌توان راهکارهایی داد که رضایتشان را بدست آورد.

با آرزوی موفقیت