افزودن دیدگاه

تصویر متفکّر

با سلام؛ در مورد بیماری‌تان فرمودید: «بقیه با نام ام اس میشناسن این مهم نیست ... چون برای من این بیماری که بقیه بیماری می دونن ش لطف و مرحمت خدا است و اسمش ام اس نیست بلکه ام به اضافه خدا است»؛ یقینا این دیدگاه موهبتی الهی است که به شما ارزانی داشته شده و با خواندن متن شما ناگهان به یاد این روایت افتادم که رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند: «إِنَ‏ الرَّجُلَ‏ لَيَكُونُ‏ لَهُ‏ الدَّرَجَةُ عِنْدَ اللَّهِ‏ لَا يَبْلُغُهَا بِعَمَلِهِ يُبْتَلَى بِبَلَاءٍ فِي جِسْمِهِ فَيَبْلُغُهَا بِذَلِكَ[1] شخص نزد خدا درجاتی دارد كه با تلاش و كارش به آن مقامات نمی‌رسد تا آنكه به بلايي جسمانی مبتلا می‌شود، آن گاه خدا او را به همين سبب به آن درجات نايل می‌كند»
برای شما موفقیت و پیروزی در دنیا و آخرت را از خداوند متعال خواستار هستم.
اما در مورد سوال‌تان عرض می‌کنم چنانکه دوستان نیز اشاره داشتند نباید احساسی با این قضیه برخورد کنید؛ آیا شما درباره حال معنوی و اخلاقی ایشان در سایر مکان‌ها و شرایط آگاهی دارید و تحقیق کرده‌اید؟
چقدر با خلق و خوی ایشان آشنا هستید؟ از کجا معلوم سایر خواستگاران‌تان چنین ویژگی‌ای را نداشته باشند؟ شاید سایر خواستگاران‌تان هم با این بیماری شما کنار بیایند! آیا تا به حال به آنان در رابطه با بیماری‌تان چیزی گفته بودید؟
ایشان گفته بودند: «من لایق شما نیستم ...»؛ شاید واقعا ایشان قصد ازدواج نداشته باشند و شما بی‌دلیل سایر خواستگاران‌تان را رد کرده باشید!
به هر حال از شما درخواست دارم تا قطعی نشدن ماجرای ایشان و تا زمانی که رسما به خواستگاری نیامده‌اند، فکرتان را مشغول او نکنید.

------------------------------------------

پی‌نوشت:
[1]. نوری، حسین، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏2، ص56

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 3 =
*****