سوره توبه

21:40 - 1397/02/02

(9) سوره توبه این سوره دارای 129 آیه است که همه در"مدینه"نازل شده

اشاره

توجه به این نکات قبل از تفسیر سوره لازم است:

1-نامهای این سوره.

مفسران برای این سوره نامهای زیادی که بالغ بر ده نام می شود ذکر کرده اند، که از همه معروف تر"برائت"و"توبه"و"فاضحه"است،و هر یک از این نامها دلیل روشنی دارد،نام"برائت"به این جهت بر این سوره گذارده شده که آغاز آن برائت و بیزاری خداوند از مشرکان پیمان شکن است.

و"توبه"به این خاطر است که در این سوره سخن از"توبه"فراوان به میان آمده،و نامگذاری به"فاضحه"به جهت آن است که آیات مختلفی از آن موجب رسوایی و فضاحت منافقان و پرده برداری از روی اعمالشان بوده است.

2-تاریخچه نزول سوره

این سوره آخرین سوره یا از آخرین سوره هایی است که بر پیامبر ص در مدینه نازل گردید،و همانگونه که گفتیم دارای 129 آیه است. آغاز نزول آن را در سال نهم هجرت می دانند،و مطالعه آیات سوره نشان می دهد که قسمتی از آن پیش از جنگ تبوک،و قسمتی به هنگام آمادگی برای جنگ،و بخش دیگری از آن پس از مراجعت از جنگ نازل شده است. از آغاز سوره تا آیه 28 قبل از فرا رسیدن مراسم حج نازل گردیده،و همانطور که شرح آن به خواست خدا خواهد آمد،آیات آغاز این سوره که پیرامون وضع باقیمانده مشرکان بود در مراسم حج به وسیله امیر مؤمنان علی ع به مردم ابلاغ شد.

***

3-محتوای سوره

از آنجا که این سوره به هنگام اوج گرفتن در جزیره عرب و پس از در هم شکسته شدن آخرین مقاومت مشرکان نازل گردیده،محتوای آن دارای اهمیت ویژه و فرازهای حساسی است. قسمت مهمی از آن پیرامون باقیمانده مشرکان و بت پرستان و قطع رابطه با آنها،و الغاء پیمانهایی است که با مسلمانان داشتند(بخاطر نقض مکرر این پیمانها از طرف آنان)تا بقایای بت پرستی برای همیشه از محیط اسلام بر چیده شود. و از آنجا که با گسترش اسلام و در هم شکسته شدن صفوف دشمنان عده ای تغییر چهره داده،خود را در صفوف مسلمانان جای دادند،تا در فرصت مناسب به اسلام ضربه کاری زنند،قسمت مهم دیگری از این سوره از منافقان و سرنوشت آنان سخن می گوید،و به مسلمانان شدیدا هشدار می دهد و نشانه های منافقان را بر می شمرد. بخش دیگری از این سوره پیرامون اهمیت جهاد در راه خدا است،زیرا در این موقع حساس غفلت از این موضوع حیاتی باعث ضعف و عقب نشینی و یا شکست مسلمانان می شد. بخش مهم دیگری از این سوره به عنوان تکمیل بحثهای گذشته از انحراف اهل کتاب(یهود و نصاری)از حقیقت توحید،و انحراف دانشمندانشان از وظیفه رهبری و روشنگری سخن می گوید. و نیز در آیات دیگری به تناسب بحثهای مربوط به جهاد،مسلمانان را به اتحاد و فشردگی صفوف دعوت می کند و متخلفین یعنی افراد سست و تنبلی که به بهانه های مختلف شانه از زیر بار وظیفه جهاد تهی می کردند شدیدا سرزنش و ملامت و به عکس از مهاجرین نخستین و سایر مؤمنان راستین مدح و ستایش می کند. و از آنجا که جامعه گسترده اسلامی در آن روز نیازهای مختلفی پیدا کرده بود،که می بایست بر طرف گردد،به همین مناسبت بحثی از زکات،و پرهیز از تراکم و کنز ثروت،و لزوم تحصیل علم،و وجوب تعلیم افراد نادان را یاد آور می شود. علاوه بر مباحث فوق،مباحث دیگری مانند داستان هجرت پیامبر ص، مساله ماههای حرام که جنگ در آن ممنوع است،موضوع گرفتن جزیه از اقلیت ها و امثال آن به تناسب مطرح گردیده است.

***

4-چرا این سوره"بسم اللّٰه"ندارد؟

پاسخ این سؤال را چگونگی شروع این سوره به ما می دهد،زیرا این سوره در واقع با اعلان جنگ به دشمنان پیمان شکن،و اظهار برائت و بیزاری و پیش گرفتن یک روش محکم و سخت در مقابل آنان آغاز شده است،و روشنگر خشم خداوند نسبت به این گروه است و با" بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ "که نشانه صلح و دوستی و محبت و بیان کننده صفت رحمانیت و رحیمیت خدا است،تناسب ندارد. این موضوع در روایتی از علی ع نقل شده است 1. گروهی نیز معتقدند چون این سوره در حقیقت دنباله سوره انفال است، زیرا در سوره انفال پیرامون پیمانها سخن گفته شده،و در این سوره پیرامون الغای پیمانهای پیمان شکنان بحث شده،لذا "بسم اللّٰه" در میان این دو ذکر نشده است. روایتی نیز در این باره از امام صادق ع نقل شده است 1. و هیچ مانعی ندارد که علت ترک "بسم اللّٰه" هر دو موضوع باشد، که به یکی در روایت نخست و به دیگری در روایت دوم اشاره شده است.

5-فضیلت و سازندگی این سوره

در روایات اسلامی اهمیت خاصی به تلاوت این سوره و سوره انفال،داده شده است،از جمله در روایتی از امام صادق ع می خوانیم که فرمود:" من قرأ برائه و الانفال فی کل شهر لم یدخله نفاق ابدا و کان من شیعه امیر المؤمنین حقا ":"کسی که سوره برائت و انفال را در هر ماه بخواند روح نفاق در او داخل نمی شود و از پیروان راستین علی ع خواهد بود". بارها گفته ایم اهمیت فوق العاده ای که در روایات به خواندن سوره های مختلف داده شده نه به این معنی است که خواندن بدون اندیشه و عمل سبب میشود که به طرز خارق العاده ای این آثار آشکار شود،و فی المثل کسی که الفاظ برائت و انفال را بدون کمترین فهم معنی آنها بخواند از نفاق بیگانه و در صف شیعیان راستین قرار خواهد گرفت،بلکه اینها در حقیقت اشاره به محتوای سوره و اثر سازنده آن در تربیت فرد و اجتماع است،که آنهم بدون فهم معنی و آمادگی برای عمل ممکن نیست،و از آنجا که صفوف مؤمنان راستین و منافقان و خطوط اصلی زندگی آنان در این دو سوره به طرز واضحی مشخص شده،و برای آنها که مرد عملند نه سخن،راه را کاملا روشن ساخته است،بنا بر این تلاوت آنها به ضمیمه فهم محتوا و پیاده کردن آن در زندگی،این اثر فوق العاده را دارد و آنها که به قرآن و آیات نورانیش همانند یک افسون می نگرند در حقیقت از روح این کتاب تربیتی و انسان ساز بیگانه اند. اهمیت نکات مختلفی که در این سوره به آن اشاره شده بقدری زیاد است که از پیامبر ص نقل شده که فرمود سوره برائت و توحید با هفتاد هزار صف از صفوف ملائکه بر من نازل گردید و هر کدام اهمیت این دو سوره را توصیه می کردند! ***

6-یک واقعیت تاریخی که بعضی سعی دارند آن را بپوشانند

تقریبا تمام مفسران و مورخان اتفاق نظر دارند که هنگامی که این سوره- یا آیات نخستین آن-نازل شد و پیمانهایی را که مشرکان با پیامبر اسلام ص داشتند لغو کرد پیامبر اسلام ص برای ابلاغ این فرمان آن را به ابو بکر داد تا در موقع حج در مکه برای عموم مردم بخواند سپس آن را گرفت و به علی ع داد و علی ع مامور ابلاغ آن گردید و در مراسم حج بهمه مردم ابلاغ کرد گرچه جزئیات و شاخ و برگ آن را متفاوت نقل کرده اند ولی توجه به چند نکته زیر می تواند حقیقتی را برای ما روشن سازد: 1-"احمد حنبل"پیشوای معروف اهل سنت در کتاب"مسند"خود از "ابن عباس"چنین نقل می کند که پیامبر ص فلان شخص را(منظور ابو بکر است که از روایات آینده روشن می شود)فرستاد و سوره توبه را به او داد(تا به مردم به هنگام حج ابلاغ کند)سپس علی ع را به دنبال او فرستاد و آن را از او گرفت و فرمود" لا یذهب بها الا رجل منی و انا منه ":"ابلاغ این سوره تنها به وسیله کسی باید باشد که او از من است و من از اویم" 1. 2-و نیز در همان کتاب از"انس بن مالک"نقل می کند که پیامبر ص سوره برائت را با ابو بکر فرستاد اما هنگامی که به"ذی الحلیفه"(نام دیگرش مسجد شجره است که در یک فرسخی مدینه قرار دارد)رسید فرمود: " لا یبلغها الا انا او رجل من اهل بیتی فبعث بها مع علی ": "این سوره را جز خودم یا کسی که از خاندان من است نباید ابلاغ کند.سپس آن را با علی ع فرستاد" 1. 3-و نیز در همان کتاب به سند دیگر از علی ع نقل می کند که پیامبر ص هنگامی که سوره برائت را با او فرستاد علی ع عرض کرد ای پیامبر خدا!من خطیب و سخنور نیستم،پیامبر فرمود چاره ای جز این نیست،که یا من آن را باید ببرم یا تو،علی ع گفت:اکنون که چنین است من می برم، پیغمبر ص فرمود:" انطلق فان اللّٰه یثبت لسانک و یهدی قلبک ":"برو که خداوند زبان تو را ثابت می دارد و قلب تو را هدایت می کند"سپس پیامبر ص دستش را بر دهان علی ع گذارد(تا به برکت آن زبانش گویا و فصیح گردد) 2. 4-"نسایی"پیشوای مشهور اهل سنت در کتاب"خصائص"از"زید بن سبیع"از علی ع چنین نقل می کند که پیامبر ص سوره برائت را با ابو بکر به سوی اهل مکه فرستاد،سپس او(علی ع)را به دنبال وی فرستاد و گفت نامه را از او بگیر و به سوی مکه برو،علی ع در راه به ابو بکر رسید و نامه از او گرفت،ابو بکر محزون بازگشت و به پیامبر عرض کرد:انزل فی شیء؟ آیا در باره من آیه ای نازل شده؟(که مرا از این کار عزل کردی)پیامبر ص فرمود نه،" الا انی امرت ان ابلغه انا او رجل من اهل بیتی ":"من مامور شدم که یا خودم آن را ابلاغ کنم یا مردی از خاندانم آن را ابلاغ کند" 3. 5-و نیز به سند دیگر از"عبد اللّٰه ابن ارقم"چنین نقل می کند که پیامبر ص سوره برائت را با ابو بکر فرستاد،هنگامی که قسمتی از راه را پیمود، علی را فرستاد و سوره را از او گرفت و آن را با خود(به مکه)برد و ابو بکر در دل یک نوع ناراحتی احساس کرد(و خدمت پیامبر ص آمد)پیامبر فرمود: " لا یؤدی عنی الا انا او رجل منی ". 16-دانشمند معروف"ابن کثیر"در تفسیر خود از"احمد حنبل"از "حنش"از علی ع چنین نقل می کند،هنگامی که ده آیه از سوره برائت بر پیامبر ص نازل شد،ابو بکر را خواند و او را برای تلاوت این آیات برای اهل مکه مبعوث نمود،سپس به دنبال من فرستاد،و فرمود به دنبال ابو بکر برو و هر کجا به او رسیدی نامه را از او بگیر...ابو بکر به سوی پیامبر بازگشت، و پرسید آیا در باره من چیزی نازل شده،پیامبر ص فرمود نه،" و لکن جبرئیل جاءنی فقال لن یؤدی الا انت او رجل منک " 2. 7-عین همین مضمون را"ابن کثیر"از"زید بن یسیغ"نقل کرده است 3. 8-و نیز همان دانشمند اهل سنت این حدیث را به سند دیگر از"ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن علی(امام باقر) ع،در تفسیر خود آورده است 4. 9-علامه"ابن اثیر"دانشمند دیگر اهل سنت در"جامع الاصول"از "ترمذی"از"انس بن مالک"چنین نقل کرده است،که پیامبر ص سوره برائت را با ابو بکر فرستاد،سپس او را خواست و فرمود: لا ینبغی لاحد ان یبلغ هذه الا رجل من اهلی،فدعا علیا فاعطاه ایاه :"برای هیچ کس سزاوار نیست که این سوره را ابلاغ کند مگر مردی از خاندانم،سپس علی ع را خواست و سوره را به او داد" 5. 10-"محب الدین طبری"اهل سنت در کتاب"ذخائر العقبی"از "ابو سعید"یا"ابو هریره"چنین نقل می کند:رسول اللّٰه ص ابو بکر را مامور نظارت بر امر حج کرد هنگامی که به سرزمین"ضجنان"رسید،صدای شتر علی ع را شنید،و آن را شناخت،و به سراغ او آمده و گفت برای چه آمدی؟ گفت خیر است،پیامبر ص سوره برائت را با من فرستاده است،هنگامی که ابو بکر بازگشت(و از تغییر این رسالت اظهار نگرانی کرد)پیامبر فرمود: لا یبلغ عنی غیری او رجل منی یعنی علیا :هیچ کس جز خودم نباید از طرف من ابلاغ کند،مگر کسی که از من است،منظورش علی ع بود 1. در روایات دیگر تصریح شده که پیامبر ص شتر مخصوص خود را به علی سپرد تا بر آن سوار شود و به مکه برود و این دعوت را ابلاغ کند،در وسط راه هنگامی که ابو بکر صدای شتر را شنید شناخت. این حدیث با آنچه در بالا ذکر شد،در واقع یک مطلب را می رساند، و آن اینکه شتر،شتر مخصوص پیامبر ص بود که در آن موقع در اختیار علی ع قرار داده بود،زیرا ماموریت او ماموریت مهمی بود. در بسیاری دیگر از کتب معروف اهل سنت این حدیث گاهی به صورت مسند،و گاهی به صورت مرسل نقل شده است،و از احادیثی است که هیچ کس در اصل آن ایرادی ندارد. مطابق بعضی از روایات که از طرق اهل تسنن وارد شده ابو بکر پس از آنکه از منصب ابلاغ این آیات عزل شد،به عنوان امیر الحاج به مکه آمد،و بر امر حج نظارت داشت.

توضیح و بررسی:

این حدیث به روشنی فضیلت بزرگی را برای علی ع اثبات می کند، مفسران برای این سوره نامهای زیادی که بالغ بر ده نام می شود ذکر کرده اند، که از همه معروف تر"برائت"و"توبه"و"فاضحه"است،و هر یک از این نامها دلیل روشنی دارد،نام"برائت"به این جهت بر این سوره گذارده شده که آغاز آن برائت و بیزاری خداوند از مشرکان پیمان شکن است.

و"توبه"به این خاطر است که در این سوره سخن از"توبه"فراوان به میان آمده،و نامگذاری به"فاضحه"به جهت آن است که آیات مختلفی از آن موجب رسوایی و فضاحت منافقان و پرده برداری از روی اعمالشان بوده است.

2-تاریخچه نزول سوره

این سوره آخرین سوره یا از آخرین سوره هایی است که بر پیامبر ص در مدینه نازل گردید،و همانگونه که گفتیم دارای 129 آیه است. آغاز نزول آن را در سال نهم هجرت می دانند،و مطالعه آیات سوره نشان می دهد که قسمتی از آن پیش از جنگ تبوک،و قسمتی به هنگام آمادگی برای جنگ،و بخش دیگری از آن پس از مراجعت از جنگ نازل شده است. از آغاز سوره تا آیه 28 قبل از فرا رسیدن مراسم حج نازل گردیده،و همانطور که شرح آن به خواست خدا خواهد آمد،آیات آغاز این سوره که پیرامون وضع باقیمانده مشرکان بود در مراسم حج به وسیله امیر مؤمنان علی ع به مردم ابلاغ شد.

***

مفسران برای این سوره نامهای زیادی که بالغ بر ده نام می شود ذکر کرده اند، که از همه معروف تر"برائت"و"توبه"و"فاضحه"است،و هر یک از این نامها دلیل روشنی دارد،نام"برائت"به این جهت بر این سوره گذارده شده که آغاز آن برائت و بیزاری خداوند از مشرکان پیمان شکن است.

و"توبه"به این خاطر است که در این سوره سخن از"توبه"فراوان به میان آمده،و نامگذاری به"فاضحه"به جهت آن است که آیات مختلفی از آن موجب رسوایی و فضاحت منافقان و پرده برداری از روی اعمالشان بوده است.

2-تاریخچه نزول سوره

این سوره آخرین سوره یا از آخرین سوره هایی است که بر پیامبر ص در مدینه نازل گردید،و همانگونه که گفتیم دارای 129 آیه است. آغاز نزول آن را در سال نهم هجرت می دانند،و مطالعه آیات سوره نشان می دهد که قسمتی از آن پیش از جنگ تبوک،و قسمتی به هنگام آمادگی برای جنگ،و بخش دیگری از آن پس از مراجعت از جنگ نازل شده است. از آغاز سوره تا آیه 28 قبل از فرا رسیدن مراسم حج نازل گردیده،و همانطور که شرح آن به خواست خدا خواهد آمد،آیات آغاز این سوره که پیرامون وضع باقیمانده مشرکان بود در مراسم حج به وسیله امیر مؤمنان علی ع به مردم ابلاغ شد.

***

مفسران برای این سوره نامهای زیادی که بالغ بر ده نام می شود ذکر کرده اند، که از همه معروف تر"برائت"و"توبه"و"فاضحه"است،و هر یک از این نامها دلیل روشنی دارد،نام"برائت"به این جهت بر این سوره گذارده شده که آغاز آن برائت و بیزاری خداوند از مشرکان پیمان شکن است.

و"توبه"به این خاطر است که در این سوره سخن از"توبه"فراوان به میان آمده،و نامگذاری به"فاضحه"به جهت آن است که آیات مختلفی از آن موجب رسوایی و فضاحت منافقان و پرده برداری از روی اعمالشان بوده است.

2-تاریخچه نزول سوره

این سوره آخرین سوره یا از آخرین سوره هایی است که بر پیامبر ص در مدینه نازل گردید،و همانگونه که گفتیم دارای 129 آیه است. آغاز نزول آن را در سال نهم هجرت می دانند،و مطالعه آیات سوره نشان می دهد که قسمتی از آن پیش از جنگ تبوک،و قسمتی به هنگام آمادگی برای جنگ،و بخش دیگری از آن پس از مراجعت از جنگ نازل شده است. از آغاز سوره تا آیه 28 قبل از فرا رسیدن مراسم حج نازل گردیده،و همانطور که شرح آن به خواست خدا خواهد آمد،آیات آغاز این سوره که پیرامون وضع باقیمانده مشرکان بود در مراسم حج به وسیله امیر مؤمنان علی ع به مردم ابلاغ شد.

***

مفسران برای این سوره نامهای زیادی که بالغ بر ده نام می شود ذکر کرده اند، که از همه معروف تر"برائت"و"توبه"و"فاضحه"است،و هر یک از این نامها دلیل روشنی دارد،نام"برائت"به این جهت بر این سوره گذارده شده که آغاز آن برائت و بیزاری خداوند از مشرکان پیمان شکن است.

و"توبه"به این خاطر است که در این سوره سخن از"توبه"فراوان به میان آمده،و نامگذاری به"فاضحه"به جهت آن است که آیات مختلفی از آن موجب رسوایی و فضاحت منافقان و پرده برداری از روی اعمالشان بوده است.

2-تاریخچه نزول سوره

این سوره آخرین سوره یا از آخرین سوره هایی است که بر پیامبر ص در مدینه نازل گردید،و همانگونه که گفتیم دارای 129 آیه است. آغاز نزول آن را در سال نهم هجرت می دانند،و مطالعه آیات سوره نشان می دهد که قسمتی از آن پیش از جنگ تبوک،و قسمتی به هنگام آمادگی برای جنگ،و بخش دیگری از آن پس از مراجعت از جنگ نازل شده است. از آغاز سوره تا آیه 28 قبل از فرا رسیدن مراسم حج نازل گردیده،و همانطور که شرح آن به خواست خدا خواهد آمد،آیات آغاز این سوره که پیرامون وضع باقیمانده مشرکان بود در مراسم حج به وسیله امیر مؤمنان علی ع به مردم ابلاغ شد.

***

مفسران برای این سوره نامهای زیادی که بالغ بر ده نام می شود ذکر کرده اند، که از همه معروف تر"برائت"و"توبه"و"فاضحه"است،و هر یک از این نامها دلیل روشنی دارد،نام"برائت"به این جهت بر این سوره گذارده شده که آغاز آن برائت و بیزاری خداوند از مشرکان پیمان شکن است.

و"توبه"به این خاطر است که در این سوره سخن از"توبه"فراوان به میان آمده،و نامگذاری به"فاضحه"به جهت آن است که آیات مختلفی از آن موجب رسوایی و فضاحت منافقان و پرده برداری از روی اعمالشان بوده است.

2-تاریخچه نزول سوره

این سوره آخرین سوره یا از آخرین سوره هایی است که بر پیامبر ص در مدینه نازل گردید،و همانگونه که گفتیم دارای 129 آیه است. آغاز نزول آن را در سال نهم هجرت می دانند،و مطالعه آیات سوره نشان می دهد که قسمتی از آن پیش از جنگ تبوک،و قسمتی به هنگام آمادگی برای جنگ،و بخش دیگری از آن پس از مراجعت از جنگ نازل شده است. از آغاز سوره تا آیه 28 قبل از فرا رسیدن مراسم حج نازل گردیده،و همانطور که شرح آن به خواست خدا خواهد آمد،آیات آغاز این سوره که پیرامون وضع باقیمانده مشرکان بود در مراسم حج به وسیله امیر مؤمنان علی ع به مردم ابلاغ شد.

***

مفسران برای این سوره نامهای زیادی که بالغ بر ده نام می شود ذکر کرده اند، که از همه معروف تر"برائت"و"توبه"و"فاضحه"است،و هر یک از این نامها دلیل روشنی دارد،نام"برائت"به این جهت بر این سوره گذارده شده که آغاز آن برائت و بیزاری خداوند از مشرکان پیمان شکن است.

و"توبه"به این خاطر است که در این سوره سخن از"توبه"فراوان به میان آمده،و نامگذاری به"فاضحه"به جهت آن است که آیات مختلفی از آن موجب رسوایی و فضاحت منافقان و پرده برداری از روی اعمالشان بوده است.

2-تاریخچه نزول سوره

این سوره آخرین سوره یا از آخرین سوره هایی است که بر پیامبر ص در مدینه نازل گردید،و همانگونه که گفتیم دارای 129 آیه است. آغاز نزول آن را در سال نهم هجرت می دانند،و مطالعه آیات سوره نشان می دهد که قسمتی از آن پیش از جنگ تبوک،و قسمتی به هنگام آمادگی برای جنگ،و بخش دیگری از آن پس از مراجعت از جنگ نازل شده است. از آغاز سوره تا آیه 28 قبل از فرا رسیدن مراسم حج نازل گردیده،و همانطور که شرح آن به خواست خدا خواهد آمد،آیات آغاز این سوره که پیرامون وضع باقیمانده مشرکان بود در مراسم حج به وسیله امیر مؤمنان علی ع به مردم ابلاغ شد.

***

ولی متاسفانه مانند سایر احادیثی که از اینگونه است،مورد بی مهری قرار گرفته، و جمعی تلاش و کوشش می کنند آن را یا به کلی از ارزش بیاندازند،و یا از اهمیت آن بکاهند،و برای این کار راههایی انتخاب کرده اند!. 1-گاهی مانند،نویسنده"المنار"از میان احادیث مربوط به این قسمت،تنها آن احادیثی را انتخاب کرده اند که در باره نظارت ابو بکر بر مراسم حج سخن می گوید،ولی در باره گرفتن سوره برائت از او و گفتاری که پیغمبر ص در باره علی ع فرمود سکوت اختیار کرده اند!. در حالی که سکوت قسمتی از احادیث از این موضوع دلیل بر آن نمی شود که آن همه احادیث را که در این باره بحث می کند نادیده بگیرند،روش تحقیقی ایجاب می کند که همه احادیث را مورد توجه قرار دهند،هر چند بر خلاف میل و پیشداوریهای آنها باشد. 2-زمان دیگری به تضعیف سند بعضی از احادیث مانند حدیثی که به "سماک"و"حنش"منتهی می شود،پرداخته اند.(همانند همان مفسر مذکور). در حالی که این حدیث یک طریق و دو طریق ندارد،و راوی آن منحصر به"سماک"و"حنش"نیست،بلکه به طرق متعدد در کتب معتبر آنان آمده است. 3-و زمانی به توجیه های شگفت انگیزی در باره متن حدیث پرداخته اند، مثل اینکه گفته اند اگر پیامبر ص ماموریت ابلاغ سوره را به علی ع داد، به خاطر این بوده که بنا به عادت عرب لغو پیمانها باید به وسیله خود شخص یا یکی از خاندان او ابلاغ گردد. در حالی که اولا در طرق متعددی تصریح شده که پیغمبر ص فرمود جبرئیل برای من این دستور را آورده،و یا چنین ماموریتی پیدا کرده ام. ثانیا در بعضی از طرق این احادیث که در بالا ذکر شد می خوانیم که پیامبر ص به علی ع فرمود،اگر تو این کار را نکنی من خودم باید اقدام به این کار کنم مگر عباس عموی پیغمبر یا یکی دیگر از بستگان او در میان مسلمانان وجود نداشتند که اگر علی ع نرود باید شخص پیامبر ص اقدام به این کار کند. ثالثا برای اصل این موضوع که عادت عرب چنین بوده است هیچ گونه مدرکی ذکر نکرده اند،و چنین به نظر می رسد که حدس و تخمین و گمانی برای توجیه حدیث فوق،طبق میل خود بوده است. رابعا در بعضی از طرق معتبر این حدیث جمله"لا یذهب بها الا رجل منی و انا منه"یا مانند آن آمده است که نشان می دهد پیامبر علی ع را همچون خودش و خویش را همچون او می دانست(همان مضمونی که در آیه مباهله آمده است). از آنچه در بالا آوردیم چنین نتیجه می گیریم که اگر تعصبها و پیشداوریها را کنار بگذاریم پیامبر با این کار برتر بودن مقام علی ع را از همه صحابه مشخص ساخته است،"ان هذا الا بلاغ" مفسران برای این سوره نامهای زیادی که بالغ بر ده نام می شود ذکر کرده اند، که از همه معروف تر"برائت"و"توبه"و"فاضحه"است،و هر یک از این نامها دلیل روشنی دارد،نام"برائت"به این جهت بر این سوره گذارده شده که آغاز آن برائت و بیزاری خداوند از مشرکان پیمان شکن است.

و"توبه"به این خاطر است که در این سوره سخن از"توبه"فراوان به میان آمده،و نامگذاری به"فاضحه"به جهت آن است که آیات مختلفی از آن موجب رسوایی و فضاحت منافقان و پرده برداری از روی اعمالشان بوده است.

2-تاریخچه نزول سوره

این سوره آخرین سوره یا از آخرین سوره هایی است که بر پیامبر ص در مدینه نازل گردید،و همانگونه که گفتیم دارای 129 آیه است. آغاز نزول آن را در سال نهم هجرت می دانند،و مطالعه آیات سوره نشان می دهد که قسمتی از آن پیش از جنگ تبوک،و قسمتی به هنگام آمادگی برای جنگ،و بخش دیگری از آن پس از مراجعت از جنگ نازل شده است. از آغاز سوره تا آیه 28 قبل از فرا رسیدن مراسم حج نازل گردیده،و همانطور که شرح آن به خواست خدا خواهد آمد،آیات آغاز این سوره که پیرامون وضع باقیمانده مشرکان بود در مراسم حج به وسیله امیر مؤمنان علی ع به مردم ابلاغ شد.

برچسب‌ها: