آیات 5 تا 6

21:39 - 1397/02/26

سوره الرعد (13): آیات 5 تا 6

اشاره

وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَ إِذٰا کُنّٰا تُرٰاباً أَ إِنّٰا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ أُولٰئِکَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ اَلْأَغْلاٰلُ فِی أَعْنٰاقِهِمْ وَ أُولٰئِکَ أَصْحٰابُ اَلنّٰارِ هُمْ فِیهٰا خٰالِدُونَ (5) وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِّئَهِ قَبْلَ اَلْحَسَنَهِ وَ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ اَلْمَثُلاٰتُ وَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَهٍ لِلنّٰاسِ عَلیٰ ظُلْمِهِمْ وَ إِنَّ رَبَّکَ لَشَدِیدُ اَلْعِقٰابِ (6)

ترجمه:

5-و اگر می خواهی(از چیزی)تعجب کنی عجیب گفتار آنها است که می گویند آیا هنگامی که خاک شدیم(بار دیگر زنده می شویم و)به خلقت جدیدی باز می گردیم؟! آنها کسانی هستند که به پروردگارشان کافر شده اند و آن غل و زنجیرهاست در گردنشان، و آنها اصحاب آتشند و جاودانه در آن خواهند ماند!.

6-آنها پیش از حسنه(و رحمت)از تو تقاضای تعجیل سیئه(و عذاب)می کنند با اینکه قبل از آنها بلاهای عبرت انگیز نازل شده،و پروردگار تو نسبت به مردم با اینکه ظلم می کنند دارای مغفرت است و هم پروردگارت عذاب شدید دارد.

تفسیر:

اشاره
تعجب کفار از معاد.

بعد از بحثی که پیرامون نشانه های عظمت خداوند در آیات قبل گذشت، در نخستین آیه مورد بحث به مساله"معاد"می پردازد،و با ارتباط و پیوستگی خاصی که میان مساله مبدء و معاد است،این بحث را تحکیم می بخشد و می گوید: "اگر می خواهی تعجب کنی از این گفتار آنها تعجب کن که می گویند آیا هنگامی که خاک شدیم بار دیگر آفرینش تازه ای پیدا خواهیم کرد"؟!( وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَ إِذٰا کُنّٰا تُرٰاباً أَ إِنّٰا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ ) (1).

این همان تعجبی است که همه اقوام جاهلی از مساله معاد داشتند،و آفرینش و حیات جدید را بعد از مرگ محال می پنداشتند،در حالی که در آیات گذشته و سایر آیات قرآن به این مساله به خوبی پاسخ گفته شده است و آن اینکه چه فرقی میان آغاز خلقت و تجدید خلقت است؟همان کسی که قادر بود در آغاز آنها را بیافریند قادر است بار دیگر جامه هستی و حیات را در اندامشان بپوشاند،گویا اینها آغاز خلقت خویش را فراموش کرده اند که در تجدید آن بحث و گفتگو می کنند.

سپس وضع فعلی و سرنوشت آینده این گروه را در سه جمله بیان می کند:

ابتدا می گوید:"اینها کسانی هستند که به پروردگارشان کافر شدند" ( أُولٰئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ ).

چرا که اگر خداوند و ربوبیت او را قبول داشتند،هرگز در قدرت او در مساله معاد و تجدید حیات انسان تردید نمی کردند،بنا بر این خرابی کار آنها در معاد،مولود خرابی کارشان در توحید و ربوبیت خدا است.

دیگر اینکه بر اثر کفر و بی ایمانی و خارج شدن از زیر پرچم آزادگی توحید،خود را گرفتار غلها و زنجیرها کرده اند،و زنجیرهای بت پرستی، هواپرستی،ماده پرستی و جهل و خرافات را با دست خود بر گردن خویش نهاده اند


 1) جمله" إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ "در حقیقت به این معنی است که اگر می خواهی از چیزی تعجب کنی،از گفتار آنها تعجب نما،که بسیار جای شگفتی است و در حقیقت " فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ "جزای جمله شرطیه است،این احتمال نیز در معنی جمله فوق داده شده که مفهومش این است"اگر تعجب از بت پرستی آنها می کنی،تنها بت پرستیشان مایه تعجب نیست بلکه انکار کردن معاد از ناحیه آنها نیز مایه تعجب است"ولی معنی اول صحیحتر به نظر می رسد.

"و این غل هاست در گردنهایشان"( وَ أُولٰئِکَ الْأَغْلاٰلُ فِی أَعْنٰاقِهِمْ ).

"چنین افرادی با این وضع و این موقعیت،مسلما اصحاب دوزخند،و جاودانه در آن خواهند ماند"و جز این نتیجه و انتظاری در باره آنان نیست( وَ أُولٰئِکَ أَصْحٰابُ النّٰارِ هُمْ فِیهٰا خٰالِدُونَ ).

*** در آیه بعد،به یکی دیگر از سخنان غیر منطقی مشرکان پرداخته و می گوید:"آنها به جای اینکه از خداوند به وسیله تو تقاضای رحمت کنند، درخواست تعجیل عذاب و کیفر و مجازات می نمایند"( وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِّئَهِ قَبْلَ الْحَسَنَهِ ).

چرا این قوم اینقدر لجوج و جاهلند؟چرا آنها نمی گویند اگر راست می گویی رحمت خدا را چنین و چنان بر ما نازل بگردان،بلکه می گویند اگر سخن تو راست است،عذاب خدا را بر ما فرو فرست!.

آیا آنها فکر می کنند مجازات الهی دروغ است؟"با اینکه در گذشته عذابهایی بر امتهای سرکش پیشین نازل گردید"که اخبار آن بر صفحات تاریخ و در دل زمین ثبت است( وَ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاٰتُ ). (1)

سپس اضافه می کند:"خداوند،هم در برابر زشتیها و ستمهای مردم، دارای مغفرت است و هم دارای کیفر شدید است"( وَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَهٍ لِلنّٰاسِ عَلیٰ ظُلْمِهِمْ وَ إِنَّ رَبَّکَ لَشَدِیدُ الْعِقٰابِ ).

هرگز شدت مجازات او مانع رحمت عامش نخواهد بود،همانگونه که رحمت عام او نباید این اشتباه را پیش آورد که او به ظالمان فرصت می دهد که هر چه بخواهند بکنند،چرا که در چنین مواردی شدید العقاب است،و دستیابی به آثار هر یک از این دو صفت پروردگار یعنی"ذو مغفره"و"شدید العقاب"


 1) مثلات جمع"مثله"(بفتح میم و ضم ث)به معنی بلاها و کیفرهایی است که بر امتهای پیشین وارد شد آن چنان که"ضرب المثل"گردید.

به زمینه هایی که در وجود خود انسان است بستگی دارد.

***

نکته ها:

اشاره
1-تعجب از آفرینش جدید چرا؟

از آیات مختلف قرآن استفاده می شود که یکی از مشکلات پیامبران در مقابل اقوام مشرک اثبات مساله"معاد جسمانی"بوده است زیرا آنها همیشه از این موضوع تعجب می کردند که چگونه انسان بعد از خاک شدن بار دیگر به حیات و زندگی باز می گردد،و همین تعبیر که در آیات مورد بحث دیدیم( أَ إِذٰا کُنّٰا تُرٰاباً أَ إِنّٰا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ )با مختصر تفاوتی در هفت مورد دیگر از آیات قرآن دیده می شود(مؤمنون-35،مؤمنون-82،نمل-67،صافات-16 و 53،ق-3، واقعه-47).

و از این روشن می شود که این اشکال از نظر آنها بسیار مهم بوده است که همه جا روی آن تکیه می کردند،ولی قرآن مجید در عبارات بسیار کوتاهی، جواب قاطع به آنها می دهد،مثلا:در آیه 29 سوره اعراف با جمله کَمٰا بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ که چند کلمه بیشتر نیست به این موضوع پاسخ دندانشکن می دهد، و می گوید:"همانگونه که در آغاز شما را آفرید باز می گردید"و در جای دیگر می گوید: وَ هُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ :"باز گشت شما حتی از آغاز ساده تر و آسانتر است"(روم-27)چرا که در آغاز هیچ نبودید و اکنون استخوان پوسیده یا خاک شده ای لا اقل از شما موجود است.

و در بعضی از موارد دست مردم را می گیرد و به مطالعه عظمت و قدرت خدا در آفرینش این زمین و آسمان پهناور وا می دارد که"آیا آن کس که قدرت دارد این همه کرات و کهکشانها و ثوابت و سیارات را بیافریند قادر بر اعاده خلقت نیست"؟!(یس-8).

2-آیا خداوند ستمگران را می بخشد؟.

در آیات فوق خواندیم که پروردگار نسبت به مردم با ظلمی که دارند، دارای مغفرت و آمرزش است،مسلما منظور این نیست که خداوند ظالمی را که بر ظلمش اصرار دارد مشمول عفو می کند،بلکه می خواهند به ظالمان نیز امکان بازگشت و اصلاح خویش را به این وسیله بدهد،و الا مشمول جمله دوم که می گوید پروردگار تو"شدید العقاب"است خواهد بود.

ضمنا از این آیه استفاده می شود که گناهان کبیره(از جمله ظلم)نیز قابل بخشش است(منتها با تمام شرائطش)این آیه و مانند آن به گفتار نادرستی که از قدیم از"معتزله"نقل شده که می گفتند گناهان کبیره هرگز بخشیده نخواهد شد پاسخ قاطع می دهد.

و در هر حال،ذکر"مغفرت وسیع"پروردگار و"عقاب شدید"او در واقع برای قرار دادن همگان در خط میانه"خوف"و"رجاء"است که عامل مهم تربیت انسان می باشد،نه هرگز از رحمت خدا مایوس شوند،هر چند جرمشان سنگین باشد،و نه هرگز از مجازات او خود را در امان بدانند هر چند گناهشان خفیف باشد.

و لذا در حدیثی از پیامبر ص می خوانیم

لو لا عفو اللّٰه و تجاوزه ما هنا احدا العیش،و لو لا وعید اللّٰه و عقابه لا تکل کل واحد: "اگر عفو و بخشش خدا نبود،هرگز زندگی در کام کسی گوارا نمی شد و اگر تهدیدهای الهی و مجازاتش نبود،هر کسی تکیه به رحمت او می کرد و هر چه می خواست انجام می داد" (1).

و از اینجا روشن می شود آنها که به هنگام انجام گناهان،مغرورانه می گویند:


 1) مجمع البیان صفحه 278 ج 5 و 6 ذیل آیه-تفسیر قرطبی جلد 6 صفحه 3514.

خدا کریم است،در واقع به کرم خدا تکیه نکرده اند آنها دروغ می گویند و در واقع بی اعتنا به کیفر پروردگارند.

برچسب‌ها: