هم برای شناسایی افراد خیرخواه از غیر آنها و هم برای شناخت خود لازم است كه اجمالاً با برخی نشانههای نُصح و خیرخواهی آشنا گردیم:
1 تا 4. نشانههای انسان خیرخواه در كلام پیامبرصلی الله علیه وآله
رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: اَمَّا عَلامَةُ النَّاصِحِ فَأَرْبَعَةٌ یقْضِی بِالْحَقِّ وَیعْطِی الْحَقَّ مِنْ نَفْسِهِ وَیرضی لِلنَّاسِ ما یرضاهُ لِنَفْسِهِ وَلا یعْتَدِی عَلی اَحَدٍ؛ (29) امّا نشانه ناصح [و خیرخواه] چهار چیز است: 1. به حق داوری و حكم میكند؛ 2. و خود نیز حق را مراعات میكند [و به حق رفتار میكند] ؛ 3. و آنچه برای خود میپسندد، برای مردم نیز میپسندد؛ 4. و بر هیچ كس تعدّی [و تجاوز] روا نمیدارد.»
5. نهی از آنچه برای خود نمیپسندد
علی علیه السلام فرمود: «حَسَبُ الْمَرْءِ... مِنْ نُصْحِهِ نَهْیهُ عَمَّا لا یرْضاهُ لِنَفْسِهِ؛ (30) از خیرخواهی مرد همین بس كه... از آنچه برای خود نمیپسندد، [دیگران را] نهی نماید.»
6. فرمانبرداری از خدا
علی علیه السلام فرمود: «اِنَّ اَنْصَحَ النَّاسِ لِنَفْسِهِ أَطْوَعُهُمْ لِرَبِّهِ وَاِنَّ أَغَشَّهُمْ لِنَفْسِهِ أَعْصاهُمْ لِرَبِّهِ؛ (31) همانا مطیعترین مردم برای خدا ناصحترین آنان به خود میباشد و نافرمانترین مردم نسبت به خداوند فریبكارترین نسبت به خود میباشد.»
7. حسود نباشد
كسی میتواند خیرخواه مردم باشد كه از پیشرفت دیگران ناراحت نشود و به تعبیر بهتر، حسود نباشد. حسود هرگز نمیتواند ناصح و خیرخواه خوبی برای مردم باشد.
امام صادق علیه السلام فرمود: «اَلنَّصِیحَةُ مِنَ الْحاسِدِ مُحالٌ؛ (32) خیرخواهی از انسان حسود [نسبت به دیگران محال است.» منظور محال عادّی است؛ یعنی معمولاً انسان حسود خیرخواه مردم نیست؛ نه محال عقلی؛ چون ممكن است در موردی بر اثر انفعال و... حسود هم بتواند خیرخواهی كند.
آثار خیرخواهی
انسان خیرخواه چون دارای نیت پاك است و براساس «اِنَّمَا الْاَعْمالُ بِالنِّیاتِ؛ (33) همانا عملها براساس نیتها هستند [كه محاسبه میشوند] .» هر روز از نظر روحی و روانی ترقّی و رشد بیش تری پیدا نموده، به خداوند نزدیكتر میشود.
تا آنجا كه بالاترین مقام در نزد خداوند مخصوص خیرخواهان است:.».. اَعْظَمُ النَّاسِ مَنْزِلَةً... اَمْشاهُمْ... بِالنَّصِیحَةِ» (34)
راوی میگوید: نزد پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله نشسته بودم، آن حضرت فرمود: «اكنون شخصی بر شما وارد میشود كه از اهل بهشت است.» پس مردی از انصار درحالی كه آب وضو از محاسنش میچكید وارد شد و سلام كرد و مشغول نماز شد. فردای آن روز نیز پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله آن سخن را تكرار فرمود. باز همان مرد انصاری وارد شد و روز سوم نیز همین داستان تكرار شد. بعد از خارج شدن آن حضرت از مجلس، یكی از یاران به دنبال آن مرد انصاری رفت و سه شب در نزد او به سر برد؛ ولی از شب بیداری و عبادت [فراوان] چیزی ندید، جز اینكه هنگام رفتن به رخت خواب ذكر خدا را میگفت و بعد میخوابید و برای نماز صبح بیدار میشد.
بعد از سه شب آن صحابی گفت: من از پیغمبر خداصلی الله علیه وآله درباره تو چنین سخنی شنیدم، خواستم بفهمم كه چه اعمال و عباداتی انجام میدهی كه باعث شده پیامبرصلی الله علیه وآله تو را بهشتی بخواند؟ مرد انصاری در جواب گفت: غیر از آنچه دیدی از من بندگی [بیش تری] سرنمی زند، جز آنكه بر احدی از مسلمانان در خود غشّ و خیانتی نمیبینم و بر خیر و خوبی كه خدای تعالی به او عنایت كرده، حسدی نمیورزم [و در یك كلام خیرخواه مردم هستم] . آن صحابی گفت: این حالت است كه تو را به این مرتبه [عالی] رسانده و این صفتی است كه تحصیل آن از ما [و از هر كسی] برنمی آید.» (35)
نكات پایانی
در خیرخواهی و خیرپذیری به این نكات توجه شود:
1. میانه روی
اندازه نگهدار كه اندازه نكوست هم لایق دشمن است وهم لایق دوست
امام زین العابدین علیه السلام فرمود: «كَثْرَةُ النُّصْحِ تَدْعُو اِلَی التُّهَمَةِ؛ (36) زیادی نصحیت و خیرخواهی [و تكرار آن عامل [بدگمانی] و تهمت میشود.»
2. توجه به خیرخواهی دیگران
خیرخواهی و نصیحت آن گاه به نتیجه مفید میرسد كه شخص نصیحت شده، خیرخواهی دیگران را مورد توجّه قرار دهد و به آن ترتیب اثر دهد.
علی علیه السلام فرمود: «طُوبی لِمَنْ اَطاعَ ناصِحاً یهْدِیهِ وَتَجَنَّبَ غاوِیاً یرْدِیهِ؛ (37) خوشا به حال كسی كه خیرخواهی ناصحی را كه او را هدایت میكند، اطاعت كند و از گمراهی شخصی كه او را به پستی میكشاند، دوری گزیند.»
و فرمود: «مَنْ خالَفَ النُّصْحَ هَلَكَ؛ (38) كسی كه با خیرخواهی مخالفت كند، هلاك میشود.»
و حضرت باقرعلیه السلام فرمود: «اِتَّبِعْ مَنْ یبْكِیكَ وَهُوَ لَكَ ناصِحٌ وَلا تَتَّبِعْ مَنْ یضْحِكُكَ وَهُوَ لَكَ غاشٌّ؛ (39) پیروی كن كسی را كه تو را میگریاند در حالی كه خیرخواه توست و پیروی نكن از كسی كه تو را میخنداند لیكن فریبنده توست.»
• پاورقــــــــــــــــــــی
________________________________________
29) تحف العقول، ص 20؛ منتخب میزان الحكمة، ص 502، ح 6098.
30) كشف الغمّة، اربلی، ج 3، صص 137 - 138، به نقل از: منتخب میزان الحكمة، ص 502.
31) نهج البلاغة، ترجمه مكارم شیرازی، خطبه 86، ص 212؛ الدرة الباهرة، ص 26؛ منتخب میزان الحكمة، ص 502.
32) ] . بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 78، ص 194، ح 9.
33) وسائل الشیعة، ج 1، ص 48، ح 89.
34) ترجمه و منابع آن گذشت.
35) محجّة البیضاء، محسن فیض كاشانی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ج 5، ص 325؛ الترغیب والترهیب، ج 3، ص 548، ح 1؛ معراج السعادة، مرحوم نراقی، نشر هجرت، ص 472.
36) ] . بحار الانوار، ج 72، ص 66، ح 7؛ ر. ك: الدّرة الباهرة، ص 26؛ منتخب میزان الحكمة، ص 502.
37) غرر الحكم، ح 4575.
38) همان، ح 10663.
39) المحاسن، برقی، ج 2، ص 440، ح 2526؛ منتخب میزان الحكمة، ص 502