افزودن دیدگاه

تصویر بیادش.....
نویسنده بیادش..... در

برادرعزیزم لطف دارید.من همیشه نظراته شمارومیخونم وواقعا براتون احترام قائلم.ومیدونم مردباغیرت وشرفی هستید.درسته طلاق هست تجردزیاده خیانت زیاده درسته توزندگیامون بحث زیاده چرابرنمیگردیم ب خودمون نگاه کنیم اب جای حل مشکل بدترش میکنیم. بنده خودمو عرض میکنم چرا توقعامون نمیاریم پایین چرا قانع نیستیم همه ی اینها نشانگردوری ازخداوسستی و ضعف درایمانمونه .وقتی منه خانوم توزندگیم ب هرانچه دارم قانع باشم و پا بپای همسرم درمشکلات تلاش کنم حل مشکل کنم ن اینکه فرارازمشکل یا خدایی نکرده افزودن ب مشکل .ودرنبود همسر طوری زندگیمو اداره کنم ک حتی چشم حریصو هوس بازی جرئته نگاه ب منو زندگیم نداشته باشه و متعهد باشم ب همسرم وهمچنین همسرم ب من .واقعا ازته دل ب این ایمان داشته باشم که همه دنیا چه خوب و چه بد فانیست چه بهتر که خوب رقم بزنم .مشکل ما اینه که وقتی میخوایم متاهل بشیم به دید اینکه بله خوشبختی و ازادی و هرچه دررویاهامون میپنداریم قراره رقم بخوره بااین دیدمیریم جلو وقتی متاهل شدیم یواش یواش هشیار میشیم خیرازاین خبرانیست. همه ی اینهابخاطراینکه خیلیامون هنوزفهم و درکه کاملی ازازدواج نداریم وازدواج رو مثله وسیله ای میبینیم که مارو ب ارزوهامون میرسونه میبینیم ونمیدونیم ازدواج یعنی تعهد هردوطرف به هم که درسختیهای زندگی پشته هم ودسته به دسته هم بدون اینکه کناربکشیم سختیهارو سهل واسان کنیم .ووقتی باهم پیمانِ زندگی کردن درکنارهم میبندیم یعنی چشممون رو روهرنامحرمی ببندیم و فقط همسرمونو ببینیم و بهش ایمان واعتمادداشته باشیم و درهرشرایطی چه خوب وچه سخت کنارهم باشیم اونوقته که به معنای واقعیه ارامش درکنارهم میرسیم اگر درست انتخاب کنیم کسی رو انتخاب کنیم باچشم باز که همسو درراستایی قدم برمیداره که رضایته خدا دراون هست.اونوقته که میبینیم شیرینیه این زندگی باهیچ ماشینه انچنانی و زندگی انچنانی قابله مقایسه نیست .برادرم من کوچیکه شماهستم ودرمحضرشمابزرگوار چنین جسارتی کردم.عذرمیخوام ومیدونم وایمان دارم ب شمامردای باغیرته کشورم وبدونید کم نیستن دختران و زنان پاک سرزمینم که پشت ب پشته مردانشون دارن تلاش میکنن برای حفظ ابرو وشرف ملت و کشورمون.پس بهتره همرو بایه دیدنسنجیم میدونم هم من هم شما وقتی این شرایطارو میبینیم واین نوعه رفتارو زندگی غلطِ بعضی از زنان و مردان سرزمینمونو دلمون میشکنه و گاهی شده پامونم میلغزه ولی چرا تو کفه ترازویی که هرچندبه گفته ی دیگران که کفه ی (خیانت.دروغ.دزدی .دوری ازخدا.خوردن حق الناس وظلم ووووووو......)سنگینتره قراربگیریم .چی میشه مابریم تو کفه ی سبکتره ترازو (ذکرویادخدا.مهربانی.کمک ب ضعفا.پایبندی درزندگیو..........)تابلکه سنگیترش کنیم.و بدونیم دیریازود هممون رفتنی ایم پس بزارحداقل یادگاری های خوبی ازخودمون جابزاریم .برادرعزیزم خداحفظتون کنه برای خانواده وماها وبدونید اگه هنوز حیاتی هست همه ب امیده خداو شماهاست پشتمونو تو این میدون خالی نذارید.  زنده باشید

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 7 =
*****