افزودن دیدگاه

تصویر کاکا
نویسنده کاکا در

سلام دوست عزیز ..ممنون بابت راهنمایی هاتون

من چون درسم خوبه  ایده آلم این بود که اول کارمند شم تا بتونم باعث افتخار خودم و خانواده و همسرآیندم باشم...از طرف دگه نیاز به همسر و اون آرامشی که با ازدواج به آدم دست میده رو میخوام داشته باشم.شرایط زندگیم هم طوری بوده که به شدت از بچگی احساس تنهایی میکردم.الان این تنهایی به اوج خودش رسیده

مثل بعضی ها که شعار میدن تنها هستن هم نیستم.اونایی که میگن تنهاهستن میتونن من رو الگوشون قرار بدن.شاید باورش سخت باشه خونه ای که من دارم زندگی میکنم تو دل بیابون قرار داره! اطرافش چندتاخونه بیشتر نیستش

هم سن و سال هم تو محل زندگیم هیچوقت نداشتم خلاصه تو این 25سال با خودم دوست بودم! البته تو شهر دوست کم ندارم ولی اونها هم همیشه نمیتونن پیشم باشن اما منظور من داشتن بچه محل هستش که ازش محروم بودم. حتی برای اینکه اینترنت بگیرم کلی مکافات داشتم چون به قول شرکتی که اینترنت میداد خارج از محدوده بودیم!!! که با اصرار زیاد و دوندگی فراوون مشکل حل شد.

خلاصه الانم دگه وقتشه از زندگی منم لذت ببرم..اکثر دوستان و آشنایان هم سن و سالم دارن ازدواج میکنن و به آرامش میرسن 

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 5 =
*****