افزودن دیدگاه

تصویر نفس م
نویسنده نفس م در

سلام ممنون از کمک های خوبتون.راستش من تو این یک سالو نیم چن بار به طلاق فک کردم ولی فقط در حد فک کردن چون حتی تحمل ندارم شوهرم یک لحظه به خانم دیگه فک کنه چه برسه که حالا جدا بشمو بخواد ازدواج کنهsadاشتی کردیم البته اون با من قهر نبود اومد پیشم با این همه کم محلی  اون زیاد دوست نداره یه بحثو کش بدیم در کل وقتی بها هم سرو سنگیم میشیم خیلی میترسه..  خیلی حرف زدیم با هم منم اون شب حرفایی از روی عصابنیت بهش زدم که خیلی ناراحت شد بهش گفتم خودت میدونی نمی خاستم بهت جواب مثبت بدم از داخل کوچمون تا تمام کسای دیگه کشته مردم بودم راستش پسر همسایمون قبلن خاستگارم بوده والان با خواهر زاده  ی شوهرم ازدواج کرده شوهرمم میدونه این قضیررو و احساس میکنم نبست بهش خیلی حساسه و شده یه جور نقطه ضعف شوهرم البته به روش نمیاره ولی من خوب میفهمم از رفتارش خلاصه بعضی اوقات از این نقطعه ضعفش استفاده میکنمblush..خب تقصیر خودشه برا چی این حرفارو بهم میزنه که دهن منم باز کنه بعدش اونم دلخور بشه ازم مثلا یه چن وقت پیش ابروهامو رنگ گذاشتم بهش میگم خشگل شدم اونم با ناز بر میگرده. میگه 2در3 بودی حالا3در 2 شدی..خب اینم حرفه.گاهی اوقاتت زبونش خیلی تلخه میسوزونه ادمو .بعضی اوقات خیلی حرفا و بحثامون بچه گانه میسه سر چیزای الکی و بیخود اون شب بهم گفت تو فک میکنی مگه فرشته ای تو هم این حرفارو بهم میگی میگه تو جلب تری ازمangryههه خلاصه فعلن اشتی   همیشه همینجوریه هر یک ماه یک بار یا کمتر یه چیزی پیش میاد من قهر میکنم او ناز بکشه باز روز از نو.یه انگشتر خشگلم خرید واسم البته اون شب قولشو داد رفتیم خرید بابت کادو ی تولد از این کارا میکنه هاا ..میگم از 100در 100 70 درصد از اخلاقاشو قبول دارم چیزایی دیگه هم هست ولی فعلن این رفتارش بیشتر رو اعصابم بود...بازم مرسی ک به حرفام گوش دادین خخخخخخیلی خیلی ممنوم فک نمیکردم جوابمو بدبن مرسی از همگی خیلی کمکم کردین

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
18 + 1 =
*****