افزودن دیدگاه

تصویر فقط حیدرامیرالمؤمنین است
نویسنده فقط حیدرامیرالم... در

جناب؛ از نظر لطفتون سپاسگزارم.

اگه اجازه بدید خواهرانه و خیرخواهانه دو مطلب را خدمتتون عرض میکنم. چون حس میکنم پذیرشش رو دارید؛ وگرنه ابدا جسارت نمی کردم.

در رابطه با عصبانیت؛ رنج اون آدم رو ببینید. اونی که عصبی میشه و به شما پرخاش میکنه؛ یک رنج نهفته ای پشت خشمش هست که شما لزوما دلیلش نیستید. منتها شاید شما ناخواسته برای اون شخص جرقه آخر رو زدید. لذا دلیلی نداره با برافروخته شدن اون، شما هم شعله ور بشید!!!!

مساله بعدی فرمودید: در مباحثی که صاحب اسم و رسم میشید، صاحب ادعا میشید؛ جناب به این فکر کنید اگه عنایت و اراده خدا یک لحظه از شما گرفته بشه ؛ تمام زحماتتون هیچِ هیچ میشه!

برادر؛ استاد فاضلی داشتیم ایشون سالمند بودند... ایشون وقتی احکام حج به اون سختی رو درس میدادند، گویی خودشون در حال طواف خانه کعبه بودند...

به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند

که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی

ایشون گرچه بظاهر برون کعبه؛ ولی بواقع درون خانه بودند. ایشون موقع نماز ظهر و عصر، پیش نماز شدند؛ پس از 40 سال بیشتر که ایشون امام جماعت بودند؛ موقع قرائت ؛ حمد یادشون نمی اومد، 3 مرتبه بسم الله ... را گفتند تا مأمومین متوجه موضوع شدند و ادامه دادند الحمد الله ... وقتی از نماز فارغ شدند؛ به ما گفتند: "حالِ امروز من بزرگترین درس هست برای شما؛ من حرفی ندارم؛ نماز عصر را میخوانیم". اون روز استاد ما بین دو نماز هیچی نگفتند؛ جز اینکه اگر عنایت خدا برای آنی از بنده گرفته بشه پس از 60_70 سال نماز خواندن، سوره حمد هم یادش نمیاد...

گر بگوید چشم را، کو را فشار

درد چشم از تو برآرد صد دمار

ور به دندان گوید او بنما وبال

پس ببینی تو ز دندان گوش مال

باز کن طب را بخوان باب العلل

تا ببینی لشکر تن را عمل

حقیقتا قصد جسارت نداشتم؛ بعنوان هدیه از یک خواهر مجازی بپذیرید.

امیدوارم در سایت بمانید و ما از نظراتتون کماکان استفاده کنیم. پایدار باشید.

برای خودم و شما دلی لبریز از خدا و اعصابی آرام آرزو میکنم. امین

یاعلی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 4 =
*****