با سلام،
من پسری هستم 26 ساله و کارشناسی ارشد دانشگاه سراسری خوب که پدر و مادرم رو از دست دادم ( 4 سال قبل ) و چون خواهر و برادری ندارم تنها زندگی میکنم. الان نزدیک یک سال هست که مشغول به کار هستم و در محل کار به دختری علاقمند شدم که 4 سال و نیم از من بزرگتر هستش. من نه علاقه و حوصله برای دوستی های بی سر و ته دارم و نه شرایطم طوری هست که بخوام از این کارها بکنم. هرچند که ادم منطقی هستم ولی خب از نظر احساسی قوی هستم و دوست ندارم ضربه عاطفی بخورم. توی سایت شما و مشاوره های دیگه در مورد ازدواج با دختر بزرگتر از خود، مطالعه کردم و متوجه مواردش هستم. با توجه به اینکه چند سالی هست تنها زندگی می کنم فکر نمی کنم که شخصیت وابسته ای داشته باشم تا مثلاً نتونم مستقل باشم و دختر بزرگتر روی من حساس بشه که بچه هستم و همچنین از نظر شغلی و تحصیلی به ثبات رسیدم.
از نظر مالی هم یه خونه دارم که معمولیه خیلی خاص و یا گرون قیمت نیست. برای ازدواج و هیچ چیز دیگه ای هم نمیخوام روی خانواده درجه دوم خودم حساب کنم لذا فکر کنید 1 نفر هستم و روی پای خودم و روی این حساب راهنماییم کنید. تازه شروع کردم به پس انداز کردن و مقدار کمی هم جمع کردم هرچند که حقوقم آنچنان نیست و خب چون تازه 1 سال هست که میرم سر کار ...
در مورد دختر خانم هم، چیزهایی که تا الان متوجه شدم اینه که احساسی هستش، صادق و راستگو و رک هستش، وضع مالیش از من بهتر هستش،1 برادر و 1خواهر بزرگ تر از خودش داره و اینکه از نظر عقلانی به نظر نمیاد که بچه باشه و فکرش خوب کار می کنه ( مثلا پولاشو رفته جمع کرده ماشین خریده با کمک خانواده و ... )
در مورد فرهنگ و دین هم، نمازخون هست و خانواده ش هم به نظر من ( آشنایی خیلی دور دارم ) تا حدی مذهبی هستند ولی خب از نظرحجاب زیاد رعایت نمی کنه و به قول معروف امروزی هستش!! توی خانواده درجه دو من هم به همین روال هستش هرچند که خود من به شخصه ترجیحم اینه که طرفم حجابش بهتر از این باشه.. بیشتر تفاوت شاید به خود من برگرده تا خانواده ها ! یعنی حس می کنم خانواده ی اون و خانواده درجه دو من نزدیک هستن به هم ولی برای شخص من، حجاب و ارتباط با جنس مخالف و .. مهم تره ..
با توجه به شرایط زندگیم، نمی دونم انتخابم بده یا خوبه ؟ اصلاً من باید انتخاب کنم یا باید حالا حالاها صبر کنم تا کار و حقوقم بهتر باشه و کلی جمع کنم که بتونم عروسی برگزار کنم و ... ؟ اینو هم اضافه کنم که کلاً کم پیش میاد از دختری برای ازدواج خوشم بیاد، اخرین بار یک سال پیش بود که متاسفانه بهم خورد. برای مثال خاله م، غیرمستقیم نظرمو راجع به دختر خاله م که 4 سال از من کوچیکتره پرسیده که من رد کردم چون اصلاً و ابداً هیچ حسی بهش ندارم ( صفر مطلق ) حتی با اینکه وضع مالیش خیلی خوب بود و تک دختر بود و خیلی ها شاید اگه جای من بودن ازدواج می کردن ولی خب من نمی خوام بدون علاقه ازدواج کنم
ببخشید سرتونو درد آوردم، خواهش می کنم راهنماییم کنید، اول در مورد این خانم و دوم اینکه دوست دارم بیشتر با این خانم آشنا شم و بشناسمش ولی بلد نیستم چطوری که هم رد نکنه و هم اینکه قبول کنه بشناسیم همو و هم اینکه خوب و منطقی باشه
-------------------------------------
کاربران محترم توجه داشته باشند که ادامه‌ي ارتباط با کارشناسان سايت و درج نظرات جديد براي رسيدن به پاسخ نهايي و جامع، تنها با عـضويـت در سايت ممکن خواهد بود؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
بعد از عضويت مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
خانم یاسمین زهرای عزیز، به نظر من کسی که نسبت به دختر بزرکتر از خودش حس داره، باید بره دنبال همون دختر بزرگتر. من شخصا خودم متولد ۶۹ هستم، تصمیم گرفتم فققط با دهه شصتی ازدواج کنم. حالا یا همسن یا بزرگتر. من خواستگاری متولد ۶۵، ۶۶ و ۶۸ هم رفتم. خودشون راضی نشدن. الان خانم من ۳۳روز از من کوچکتره. اگه بزرگتر هم میبود واسم هیییچ ایرادی نداشت. استاد ریاضی خودم دختر یکی از همکاران پدرم بود. پدرم با پدرش صحبت کرد متولد ۶۵بود. چند جلسه باهم رفتیم بیرون خودش راضی بود اما پدر و مادرش خواستن که اختلاف سنی کمتر باشه. اونایی که رفتم خواستگاریشون هنوزم ازدواج نکردن. پس به نظر من تو اینجور موارد دختر و پسر نباید سخت بگیرند
افرین به شما و وسعت دید و نگاهی که دارید
خوشبخت و سعادتمند بشید ان شاءالله
سلام
ممنون از نظر لطف اقا احسان برادر خوب و اقا سینا
اگر من جای شما بودم سعی میکردم بی گدار به اب نزنم و قبل از اینکه درخواستمو مطرح کنم مینشستم و روراست با خودم سنگامو وا میکردم و اولویت هامو مشخص میکردم بعد میدیدم این خانم واجد چندتا زا اوناس و در مرحله بعد سعی میکردم غیرمستقیم نظراتشو جویا شم در مورد ازدواج و نگاهش به مسئله سن و سایر معیارهاش
نظر من اینه اگر فرد معتمدی تو اداره تون دارید که میتونه کمکتون کنه باهاش مطرح کنید و بخواید ک زیر زبون طرف بره
اگر گروه تلگرامی مخصوص همکاران دارید میتونید مثلا در قالب ی بحث دوستانه تو گروه موضوع ازدواج و دیدگاههای افراد رو مطرح کنید البته این ظرافت خودشو میخواد حواستون باشه صاف و مستقیم نرید بگید دوستان نظرتون در مورد ازدواج چیه؟:)
وقتی تا حدی به دیدگاههای طرف اشنا شدید اونوقت میتونید با توجه ب شناختی ک ازشون دارید اقدام کنید
ایشالا خوش خبر باشید و بیاید بگید مزدوج شدید:)
سلام
کار خوبی می کنید و ان شاءالله ک واسطه بتونه نقش خوبی ایفا کنه اگر گفتند سنتون نمیخوره و این مسائل بهشون بگید که من سنشونو میدونم و برام مسئله ای نیست و حل شده اس برام
در مورد نظردختر خانم درباره سن باید عرض کنم اگر بگن کوچیکتر رو رد میکنن ی جورایی طبیعیه این خوده شما هستید که باید نظرشونو تغییر بدید با صحبت کردن و نشون دادن جدیتتون و اینکه انتخابتون بخاطر عواطف و هیجانات زودگذر نبوده وقتی ببینند منطقی هستید یحتمل نظرشون تغییر میکنه
ما رو هم بی خبر نذارید اقا سینا ..ایشالا اخرش خیر باشه دل ما نیز شاد شود:)
یا علی
من خیلی از شما ممنونم بخاطر راهنمایی .. حتماً بعد از اینکه به واسطه گفتم، نظر واسطه و صحبت های رد و بدل شده رو هم درمیون میذارم اینجا .. خیلی خوشحال میشم نظرتونو بگید :) بازم ممنون
ان شاء الله خیر ببینید
ممنون از پاسختون
اتفاقاً امروز با یه خانمی که بهش اعتماد دارم و طرفو کامل میشناسه به صورت خصوصی صحبت کردم گفتم اگه یه زمانی وقت داشته باشین باهاتون صحبت کنم درباره یه مورد خصوصی میخواستم ازتون کمک بگیرم :) ایشونم به صورت یکم مشکوک ولی مهربون گفت باشه مساله ای نیست.
میخوام بگم بدم نمیاد از فلانی، دوست دارم بیشتر بشناسمش باهاش اشنا شم، نظر شما چیه در این مورد ؟ و ... ؟ اینجوری خوبه شروع کنم ؟
شاید تا حرف بزنم بگه اوووووه سنتون که نمیخوره و فلان ... در حالی که همونطور که شما گفتی سن فقط یک ترجیحه اگه طرف رو بشناسی و با اخلاق و خلقیاتش اشنا بشی ممکنه حتی متوجه بشی که با توجه به شرایط زندگی، مثلا منی که 4 سال و نیم کوچیکترم چیزهایی رو تجربه کرده باشم که اون تجربه نکرده باشه و از یه جهات هایی برتری های لازم مردونه رو بیشتر هم داشته باشم .
راستی اینو بگم که ایشون دانشجو ارشده و از نظر تحصیلی اوکی هستیم
آهان یه موضوع دیگه، یه بار غیر مستقیم صداشو از جایی میشنیدم و برداشت هایی که داشتم این بود که : 1- مردهای متاهل 2- مردهای تحصیلات پایین زیاد میرن سمتش و رد میکنه ... البته در مورد سن هم متاسفانه همچین چیزی شنیدم که کوچکترو رد میکنه :)
توکل به خدا ببینیم چی میشه
بسم الله
ضمن احترام به نظر مشاور محترم بنده نظری متفاوت با ایشون دارم
همه چیز به شما دو نفر بستگی داره بزرگوار
به اینکه چقد به جایگاههای زن و شوهر تو زندگی و درک متقابل واقفید
بنظر من اختلاف سنی معکوس نمیتونه مشکل ساز باشه اگر:
-طرفین جایگاههای همدیگه رو بشناسن و سعی نکنن نقشهاشون و جایگاهاشونو تغییر بدن
-خونواده های دو طرف راضی به این وصلت باشن
- و اینکه این اختلاف سنی منجر به تفاوت در درک و مهارت اون دو نفر نشه
سن یه ترجیحه نه ی معیارو این برای هر کسی میتونه متغیر باشه
ازدواجای معکوس زیادی دیدم که خوش و خرم دارن زندگی میکنن و مشکلی هم با هم ندارن
ان شاءالله بتونید بهترین تصمیم رو بگیرید
لایکک ک ک!!!
منم شدیدٱ با یاسمین زهرا موافقم!!!
سلام
ممنونم که نظر دادید
راستش نظر من هم به شما نزدیک تره ! من بیشتر به دنبال این هستم که راهی پیدا کنم که به صورت منطقی و به دور از قصدهای منفی با این خانم اشنا شم ببینم به هم میخوریم یا نه ولی با شرایطی که دارم و توضیح دادمشون واقعا سخت شده واسم ... هم اینکه نمی دونم چیکار کنم هم اینکه می ترسم ردم کنه و ... خب سر کار دوست ندارم کسی بفهمه یا ردم کنه میخوام اگه نظرش منفیه اصلا جلو نرم
با سلام
خوشحالیم که می توانیم به شما کمک کنیم
لزوم بزرگتر بودن پسر از دختر به نحوي نيست كه در هيچ صورت نتوان خلاف آن را انجام داد بلكه تجربه نشان داده كه هر قدر تناسب سني بيشتر باشد, زن و مرد بهتر مي توانند با هم زندگي كنند و مشكلاتشان كمتر خواهد بود و بهترين حالت اين است كه مرد چند سالي از زن بزرگتر باشد و اين به خاطر اختلافات زنان و مردان از جهات جسمي، تمايلات جنسي، دوران رشد و بلوغ و مسائل روحي، رواني است كه علم روانشاسي هم بر آن صحه نهاده است. اما در مورد استثناء اگر طرف مقابل شما تمام ويژگي هاي مناسب يك همسر را در حد قابل قبولي دارا باشد و فقط عدم تناسب در سن آن هم در حد يك سال بزرگتر بودن دختر باشد اين موضوع قابل چشم پوشي است و ان شاء الله مشكل ساز نخواهد بود.
لذا به این نکات علمی نیز توجه بفرمایید:
«براي دختر و پسري كه مي‌خواهند ازدواج كنند و بين 18 تا 30 سال سن دارند، اختلاف 5 تا 6 سال مناسب است، يعني به علت رشد سريع دختران، پسر 5 تا 6 سال بزرگتر از دختر باشد از نظر رواني و فيزيولوژيكي مناسبت خواهد داشت. يكي از فرمول‌هايي كه در اين مورد پس از آمارگيري‌هاي سن ازدواج و توجه به مصالح و مفاسد تفاوت سني پيشنهاد شده است، آن است كه در سال‌هاي اوليه ازدواج نصف سن پسر به اضافه 7 سال سن مناسبي براي دختر خواهد بود، به عنوان مثال براي يك پسر 24 ساله دختري با سن 19 سال مناسب است (19=7+12 و 12 = 2:24) هر چند كه اين يك فرمول قطعي و يا غير قابل تغيير نيست و به عبارت ديگر قابل دستكاري مي‌باشد و با توجه به شرائط و تناسب هاي قوي بين آنها افزودن يك تا دو سال به طرفين اشكالي به وجود نمي‌آورد ولي راه‌گشاي بسيار خوبي است كه با اصول علمي، تربيتي، مشاوره‌اي و روان‌شناسي سازگاري كامل دارد.»(1)
اگر اين اصل علمي و تجربي و فيزيولوژيكي را بپذيريم كه رشد دختران حدود 5 تا 6 سال بيش از پسران است و از جهات مختلف رشدي جلوتر از پسران هستند، لزوم وجود تفاوت سن دختر و پسر در ازدواج قابل فهم است و مي‌توان گفت كه بزرگتر بودن دختر از پسر توجيه‌پذير نيست. در نگرش اسلامي ازدواج با نيت و انگيزه رسيدن به ساحل آرامش، فراهم شدن بستر رشد، و نيل به كمال انجام مي‌پذيرد و اگر به شرائط كفويت و همساني زوجين كه مورد تأكيد دين مبين اسلام است توجه نشود، اهداف ياد شده محقق نخواهد شد. يكي از شرايطي كه براي كفو بودن زوجين مطرح است تناسب سني آنها است كه در مورد اين تناسب مطالبي هر چند مختصر بيان شد. كه اميدواريم با دقت كافي در مطالب مزبور و تحليل صحيح آنها و مطالعات بيشتر تصميم مطلوبي بگيريد.
مشكلات ناشي از بزرگتر بودن زن
1. مشكل عدم درك مطلوب يكديگر:
فردي با داشتن حدود 10 سال سن بيشتر، به طور طبيعي از تجارب بيشتري برخوردار است و يا لااقل چنين احساسي دارد كه من چون ده سال بزرگ‌ترم پس تجربيات بيشتري در اختيار دارم و اين واقعيت يا احساس زمينه‌اي فراهم مي‌كند كه اين شخص ارزش لازم را به مسائل و نظريات فرد كوچك‌تر ندهد و همين مسأله زمينه عدم تفاهم و در نهايت بروز مشكلات خانوادگي را فراهم مي‌آورد.
2ـ انعطاف‌پذيري كمتر فرد بزرگتر:
دختري كه 28 سال سن دارد شاخصه‌هاي مديريتي و شخصيتي او تقريباً به طور كامل (اگر نگوئيم كامل) شكل گرفته است و امكان تغيير و تحول مورد توجه شما در وي وجود ندارد و او به راهي مي‌رود كه خود مي‌خواهد. و حال آنكه اگر شما با يك دختر 19 و 20 ساله ازدواج كنيد، اخلاق وي قابل تغيير است و احتمال دستيابي به سازگاري و هماهنگي بيشتر با يكديگر وجود دارد.
3ـ ناهماهنگي در ارضاي نيازها:
يكي از اهداف ازدواج ارضاي غرايز (عاطفي، جنسي و...) است و اين خود مي‌تواند عامل مؤثري در تداوم زندگي خانوادگي باشد. آن‌گاه كه زن حدود 10 سال از مرد بزرگتر باشد به طور طبيعي اميال جنسي او نسبت به مرد 24 ساله كمتر است و احتمال اختلاف نظر و عدم ارضاي جنسي مرد و بي‌ميلي زن وجود دارد و يا شايد نتواند نيازهاي عاطفي يك مرد 24 ساله را آنچنان كه نياز دارد، برطرف نمايد.
4ـ عدم تناسب در توانايي‌هاي جسمي:
به مرور زمان و بالا رفتن سن توانايي‌هاي انسان تحليل مي‌رود و يك زن 28 ساله از با توجه به مشكلات زنان مثل زايمان و... جهت توانايي جسمي متناسب با يك جوان 24 ساله با نشاط و طراوت نيست و با گذشت چند سال از زندگي آثار پيري در زن ظاهر مي‌شود و موجبات نارضايتي مرد را فراهم مي‌كند همچنين سن بارداري به تعويق افتاده و فرد به زودي توان بارداري مطلوب را از دست مي‌دهد.
5ـ احساس پشيماني:
پس از وقوع ازدواج و بروز مشكلات يكي پس از ديگري و علاوه بر آن طعنه‌هاي اطرافيان كه تو پير دختر گرفته‌اي، زن شما بزرگتر از خودتان است و... موجبات پشيماني فراهم مي‌شود و هميشه انسان را در يك حالت نامطلوب نگه خواهد داشت و اگر فرد از نظر معنوي ضعيف هم باشد، دچار افسردگي و مشكلات روحي متعدد و از همه بدتر اختلافات خانوادگي خواهد شد.
تذكر:
از نظر اسلام ازدواج كردن با چنين تفاوت سني امر نامشروعي نيست و آنچه در سنّت پيامبر (ص) ديده مي‌شود، حكايت از مشروعيت اين نوع ازدواج دارد. اما ناگفته نماند، كمالات پيامبر (ص) به عنوان انساني كامل به حدي بود كه به خوبي با حضرت خديجه (س) زندگاني كرد و معضلي به خاطر تفاوت سن و سال ديده نشد و فقط كساني مي‌توانند در اين نوع ازدواج‌ها موفق شوند كه از رفتار پيامبر (ص) و خديجه (س) به خوبي متأثر باشند. در غير اين صورت غالب ازدواج‌هايي كه با تفاوت سني زياد و يا بزرگتر بودن زن صورت مي‌گيرد، دچار مشكلات زيادي هستند كه براي پرهيز از بروز چنين مشكلاتي مي‌توان از انجام اين نوع ازدواج پرهيز نمود.
پاورقی:
1. ر.ك: حسيني بيرجندي، سيد مهدي، مشاوره ازدواج و خانوده، نشر آواي نور.