از خواب عشق بیدارشدم یا به خواب فرو رفتم؟!

13:34 - 1392/12/23

سلام به مسئولین سایت
خسته شدم از نگرفتن جواب سوالم

ازدوران دبستان از دختز عموم خوشم اومده بود وبه اش علاقمند بودم چون هم بازی بودیم تا اینکه درسن ۱۸سالگی علاقه ام به اش عوض شد وفهمیدم که دوسش دارم برام ازدواج .
خیلی دوسش داشتم حتی با ندیدنش حالم خراب میشد وآرزوم شده بود ازدواج با دختر عموم.ولی چون به اعتقاداتم پایبند بودم هیچ گاه نه به اش نزدیک شدم ونه چیزی به اش گفتم

تا اینکه چند سال گذشت و وارد دانشگاه شدم ودرسن ۲۰سالگی از خواب عشق بیدار شدم وفهمیدم که کسب وکارباباش حرام است(تمام حرام)
جلوتر میفهمیدم ولی زیاد برام مهم نبود

و تو دانشگاه ازیکی از همکلاسیهام خوشم اومد و باخودم گفتم من که از ۸سالگی شروع به نماز خوندن کردن و بابام لقمه ی حلال به ام داده
سر سفره ی حرام نمیروم

واز همکلاسیم خواستگاری کردم ولی باباش جواب رد داد(مشکلات متفرقه)
ومن ودختره هم به هم علاقمندیم

واما مشکل اصلی این است که :
دخترعموم تا الان به خواستگاراش جواب رد میده ولفظی گفته که من میخوام با پسرعموم(بامن) ازدواج کنه

ولی من دیگه بخدا بقرآن نمیخوام سرسفره ی حرام برم وقتی میرم خونشون .بعد از غذا شکم درد میگیرم(واقعیته)

واز اون طرف هم که بابای همکلاسیم جواب رد داده

با خودم فکرمیکنم شاید دل دخترعموم راشکستم که اونجا همکلاسیم باباش دلمو شکسته وجواب رد میده

سوال :تکلیف من چیه آیا میتونم سر سفره ی حرام برم وتا قبل عروسیم با دخترعموم از غذاشون از امکانتشون استفاده کنم

----ما بلوچ شیعه هستیم ولی به اعتقاداتمون پاییبند و پیرو ولایت فقیه ایم ازشما مسولین سایت ازشما برادران تقاضا دارم جواب منطقی وخدا پسندانه ای به ام بدهید

بعضی وقت ها فکر میکنم شاید همون نمازی که از۸سالگی تا الان خوندم نزاشته سر سفره ی حرام برم ودیگه هم نمیزاره ..من فقط آدرسو وبلاگو دارم وسرعت اینترنتم پایینه خواهشا حتما جواب بدید
کمکم کنید

http://btid.org/node/27191
تصویر shakib
نویسنده shakib در

سلام با تشکر از شما که سوالاتو با ما در میان گذاشتی و به ما اعتماد کردید

قبل از هر چیزی، شما نباید از اصل مهم ازدواج یعنی بر خوردار بودن از تناسبهای لازم فکری اعتقادی اخلاقی رفتاری و پسند قلبی از طرف مقابل هر چند حداقلی،غافل بشید.فلذا شما توجه کن که با کدوم مورد،دختر عموت یا همکاسی،از تناسبهای بیشتری برخوردارید.بعد از آن برای جلب رضایت شان تلاش کن.

اما بر فرض با دختر عموتون تناسب داشتید، در اینصورت اگر یقین دارید و مطمئن هستی که لقمه ای که برای شما می آورند حرام است،شما باید از قبل در باره این موضوع با ایشان یعنی بیشتر دخترشون صحبت کنید تا با هم به توافقی برسید و اینکه آیا ایشان شما را درک می کنند یا خیر ؟آیا از این لحاظ به توافق می رسید و از این لحاظ تناسب اعتقادی (پرهیز از مال حرام)دارید،چون گاهی فرزندان بر خلاف دین واعتقاد والدینشون هستند .

اینکه شما در این مسائل دقت دارید که مال حرام نخورید این خیلی خوب و عالی ست چون مال حرام  در نسل انسان تاثیرات بسیار منفی می گذارد.

و از طرفی هم چون این یک مساله شرعی ست باید از مرجع تقلید خودتون کسب تکلیف کنید و می توانید سوالات فقهی و شرعی خودتون را از طریق همین سایت پیگیری کنید.

اما اگر همکاسی شما که پدرشان به شما جواب رد دادند،فرد مناسب شماست و از تناسبهای لازم برخوردارید،ایشان یعنی دختر باید در جلب رضایت پدرشان تلاش کنند مثلا از اطرافیان کمک بگیرند و علت مخالفت پدرشان را جویا بشن تا بهتر بتوانید رضایت ایشان را جلب کنیدو ...

 

 

تصویر maleki
نویسنده maleki در

با سلام

 به نام خدایی که رزق هر جنبنده ای را مقرر فرمود

بسیار عالی بود این تقید و تعهد شما نسبت به مسائل دینی

حرام بودن یا نبودن یک لقمه ای نمیتونه مانع یک امر مهمی مقل ازدواج بشه

گاهی هم مصائل را بیش از اونی که هست میبینمو جلوه میدیم البته شما حق داری حساس باشی ولی :

اولا دختر و زندگی شما حسابش جدای از پدرشون هست

دوما میتونید هر بار که شما چیزی خوردین بعد از مراسم و بیرون از اومدن خونه کل خوراکیها را حساب کنید و یک پنجم کل را به عنوان خمس و یه مقداری هم رد مظالم و غیره بپردازید.

مصالح و حکمت هایی در این رفت و برگشت نهفته بوده که ما بهش دسترسی نداریم لذا سریعا برای ازدواج با دخترعموتون اقدام کرده و مسائل بعدی و جنبی را هم با مهارت حل و اگر کمکی از ما بر بیاد در کنارتون هستیم.

موفق و موید باشید

تصویر هانا
نویسنده هانا در

پدره ایشون عموتونه انقد تفاوت مگه میشه هر چی باشه برادر هستن پدراتون سر یه سفره بزرگ شدن دوتا اشکال هست یکی اینکه اگر پدره شما انقد مذهبی هستنو حلال حرومی براشون مهمه چرا به برادرشون چیزی نمیگن چرا گذاشتن برادرشون به این راه کشیده بشه پس حتما خیلیم براشون مهم نبوده دومین اشکال عمو خیلی نسبتش نزدیک تر از اونیه که فقط با ازدواج نکردن با دخترعموتون رابطه تموم بشه شما فامیلی هاتون یکیه مثله پدر میمونه عمو هر کس بیاد تحقیق اگر از موضوعه عموتون خبر دار بشه دختر بهتون نمیده پس انقد راحت و مغرورانه عموتونو کوچیک نکنید انگار که یه غریبس اینارو گفتم بدونی همون اندازه که هر کس در مورده دختر عموت به خاطره شغله عموت بدبین و بددل میشه در مورده شما هم همینه حالا شاید یکم کمتر خیلی کم (چون اون دختره در زندگیه آینده با هر کس ازدواج کنه چون زن ها ذاتا مطیع هستن تحت تاثیره خونواده شوهرش میشه ولی شما یه آقایی پس این موضوع در مورده شما مهمتر میشه) بلاخره شما هم که هیچ اعتراضی نسبت به شغله عموت نکردید بهش فقط داری از دخترش ایراد میگیری بنده خدا دخترعموت تو این خونواده .....در مورده دختر عموت شما اگر نمیخوایدش چرا انقد کشش میدید؟رک و راست بگید نمیخواید چرا معطلش کردیو میذاری به همه بگه میخواد با شما ازدواج کنه زیرلفظی میخوای تا بگی نه یا بگی بله واقعا کارتون قشنگ نیست کاش بعضی پسرامون یکم مردونگیو جدیت داشتن انقد زندگیه دخترارو خراب نمیکردن.
 

تصویر یه دوست

می فرمایید از قبل می دونستید کسب و کار پدر دختر حرامه ولی زیاد براتون مهم نبود، بعدش تو دانشگاه دختر دیگری رو دیدید و ازش خوشتون اومد، اونوقت به این نتیجه رسیدید پای سفره حروم نمی تونید بنشینید و حتی دل درد می گیرید!!!.

 

اولا لقمه حرام دل درد نمیاره، معمولا خوشمزه تر و لذیذتر از لقمه حلال هم هست. وگرنه اینهمه مردم رو گمراه نمی کرد. برای دل دردتون علت دیگه ای رو جستجو کنید.

 

دوما: چرا بعد از آشنایی با دختر خانم جدید این مسئله براتون اینقدر مهم شد؟ قبلش که زیاد مهم نبود. بعد هم که با خودتون به این نتیجه رسیدید که بابای دختره حروم خوره (نه خود دختره) از دختر دوم خواستگاری کردید و البته جواب منفی گرفتید.

 

الان اومدید می پرسید می تونید سر سفره حرام بروید و تا قبل از ازدواج با دختر عمو از غذا و امکاناتشون استفاده کنید؟

 

ما رو چی فرض کردی؟ این سوال ها رو باید قبل از خواستگاری از اون دختر مطرح می کردی و اگر برات ممکن نبود می رفتی خواستگاری. رفتی بهت ندادند، دوباره برگشتی میگی میشه لقمه حرام بخورم؟ ازدواج با دختر عمو رو هم که پیش فرض مسلم گرفته ای. (تا قبل از عروسیم با دختر عموم)

برای چی برگشتی؟ پدر همون پدره و کارش هم همون کار قبلی. چه اتفاق جدیدی افتاده که میخوای با دختر عمو ازدواج کنی؟ در واقع مسلم فرض می کنی؟  اگر بابای دختره جواب مثبت می داد، بازم میومدی این سوال ها رو بپرسی؟ بازم همینطور با قاطعیت از عروسی با دختر عموت می گفتی یا اعتقاداتت اجازه نمی داد با دختری که سر سفره حرام بزرگ شده ازدواج کنی؟

حالا اگر امروز و فردا یه دختر دیگه ای رو دیدی و ازش خوشت اومد چی؟ باز دختر عمو، اخ میشه؟

 

جواب منطقی و خداپسندانه میخوای؟ دست از سر دختر عموی بیچاره ات بردار، بلکه با کسی ازدواج کنه که حقیقتا دوستش داشته باشه نه با کسی که یکبار فروخته اش و پیش بیاد بازهم انگ حروم و حلالی به خانواده اش میزنه و میره پای دل کسی دیگه.

خودت هم حسابت رو با خودت و خدا روشن کن. جنابعالی با خودت هم نفاق و ریا می کنی.

 

*** جهت موارد مشابه ولی صادق

 

هرکسی مسئول اعمال خودش هست. خانواده آقا، اگر به کسب حرام و روزی حاصل از آن رضایت داشته باشند، منطقا آنها هم گناهکار و حرامخوارند. ولی اگر رضایت قلبی نداشته باشند، و از سر ناچاری تن داده اند، مسلما خداوند گناه دیگری رو به پای آنها نمی نویسه. در این مورد آخر، خواستگار میتونه مطلب رو با خود دختر صریح یا با اشاره و در لفافه مطرح کنه تا اگر ازنظر اعتقادی و عملی به تفاهم رسیدند، با هم برای پس از مستقل شدن تصمیم بگیرند.

 

موضوعی باقی میمونه و اون اثر گذاری روزی حرام در جسم و روح فرد مقابل (زن یا مرد) است، همینطور رفت و آمدهای پس از ازدواج و تاثیر آن بر خود افراد و کودکانی که از ترکیب روزی حلال والدین و حرام پدربزگ، بدنیا آمده و رشد می کنند. به عبارت دیگر اثر وضعی آن (اگر درست گفته باشم).

مثال بزنم، کسی که ظرف آبی رو سر می کشد ولی نمی داند در آن شراب بوده است و نه آب، اگرچه گناهی نکرده است، ولی اثر وضعی آن که مست شده گی و اعمال ناشی از آن است، باقی می ماند. یا ندانسته خوردن سم، که تقصیری متوجه کسی نیست، ولی سم بدون توجه به گناهکار یا بیگناه بودن فرد اثر خودش را می گذارد.

در مورد ازدواج های اینگونه ای چیکار باید کرد؟ قطع رابطه کامل پس از ازدواج؟ معاشرت بدون استفاده از غذا و سایر امکانات و حتی نپذیرفتن هدیه از طرف مقابل؟ ....؟ یعنی باید بین دین و فامیل یکی رو انتخاب کرد یا راه وسطی هم وجود داره؟

 

تصویر سیتاخانم

مثل همیشه جواب هاتون عالی بود!

بنده هم وقتی این مطلب رو خوندم دلم برای اون دختر عموهه سوخت.

به نظر من زندگی با فردی که پدرش مال حرام میاره خونش خیلی سخته.

می شه گفت غیر ممکنه!

 

تصویر یه عاشق واقعی

سلام علیکم ....

امام حسین میفرمایند : « فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ ؛ چون شکم‌های شما از حرام پرشده است ، حرف‌های من در شما اثر نمی گذارد.»- بحار الانوار / ج ۴۵ / ص ۸

حدیثی دیگر....« کَسْبُ الْحَرَامِ یَبِینُ فِی الذُّرِّیَّةِ ؛ مال حرام در فرزندان آشکار می شود و روی آن‌ها اثر می ‌گذارد.»- کافی / ج ۵ / ص ۱۲۴

خب هدفم از این احادیث اینه که یه خورده بیشتر به انتخابتون دقت کنید .....نمیگم اون دختر عموت هم تاثیر پذیرفته یا نه ....میگم بیشتر دقت کنید .....مثلا اسیه زن فرعون بود ولی با اینکه درامد هاش از راه حرام بود .....اما یه همچین ادمی رشد کرد که اسلام از ایشون به عنوان یکی از چهار زن برتر تاریخ یاد کرده است .......

پس بهتره که از همه چیز بیشتر به انتخابت...به این که اون دختر چقدر با معیار هات مطابق هست پیش بری ...

اما در مورد پدر و مادر این دختر بعدا میگم ...

یاحق

تصویر سیتاخانم

ای ولا

چه جواب مستندی!

تصویر ترنم
نویسنده ترنم در

در ادامه بازم تاكيد مي كنم حتما از يه روحاني عالم بپرسيد
 

تصویر ترنم
نویسنده ترنم در

سلام برادرم

ببينيد يه وقت قضيه ي احتماله و حرف مردم كه مي گيم با تحقيق و كنجكاوي و بررسي به قطعيت مي رسيم

و يه وقت قضيه ي يقينه

بازم من دقيق نمي دونم بهتره از يه روحاني عالم بپرسيد

ولي من از طريق يه نفر كه از يه روحاني سوال كرده بود (دقيقا درباره خوردن غذا و لقمه اونا)شنيدم كه مي گن نبايد توي زندگي مردم تجسس كرد تا بدونيم لقمه اي كه قراره سر سفره دعوتي اونا بخوريم حرامه يا حلال و اين يعني تجسس تو زندگي يه نفر ديگه كه خودش گناهه

بعدشم اگه واقعا دختر عموتون رو دوست داريد انصاف نيست كه اينطوري قضاوت كنيد.

ببينيد از نظر شرعي دختر عموي شما تحت سرپرستي پدرشه و مجبوره لقمه اي رو بخوره كه پدرش توي خونه مياره و اين شايد باب ميل خودشم نباشه ولي وظيفه اي به گردنش نيست و تموم گناه مربوط به پدره كه با فرض شما شكم همسر و فرزند رو اينجوري سير مي كنه.

خود دختر بعد از اردواج با شما مي تونه توبه كنه و با شما تا هميشه از لقمه اي بخوره كه دسترنج زحمات شما و حلاله.

و شما هم اگر به يقين رسيديد با هماهنگي با خود دختر خانم مي تونيد اونجا كمتر يريد و يا چيزي نخوريد البته بدون اينكه پدر و مادرش از قضيه ي بين شما با خبر بشن و دلشون خداي نكرده بشكنه ...

برادر خوبم قصد بي ادبي و جسارت ندارم ولي اينجوري درباره مردم قضاوت نكنيد كه دلم درد مي گيره و اينا...

 

 

واي خداي من

چقدر خوشحالم كه خدايي به بزرگي تو دارم

ستار العيوبي و اين همه حجاب توي دنيا قرار دادي كه حتي فقط خودت شاهده گناه من هستي و با وجود گناهم ... باز هم در هاي توبه و باز گشت به سوي خودت رو برايم گشوده اي ....

به سمت خوبيهايت هدايتم كن.

برادرم منظوري به شما نداشتم فقط دلم از اين همه دنيا گرفته ....

بازم عذر خواهي مي كنم .

تصویر آقا سعید

موافقم

فقط خدا میدونه اگه یه نفر دیگه زندگی ماهارو کنترل کنه به چه نتایجی میرسه.چون ما خودمون از عملکردمون خبر نداریم و هرکار میکنیم فکر میکنیم درسته.

ترنم خانم صد در صد باهاتون موافقم :)

تصویر 565
نویسنده 565 در

اگه بهش قول ازدواج ندادی مسئولیتی نداری اما اگه یه کارایی کردی که احساساتش رو به بازی گرفتی یعنی کارایی که خودتون بهتر میدونید ذهن هر دختری درگیر میشه درسته بهش مستقیم چیزی نگفتی اکما غیر مستقیم فکر و ذهنش رو مشغول کردی حالا دیگه خودت میدونی ... یکی ممکنه اینها رو فراموش کنه و ببخشه یکی هم ممکنه فراموش نکنه و نبخشه ! 

همونطور که پسردایی من این کار رو با من کردم اما من بخشیدمش همه چیز رو فراموش کردم اما نفهمید که چطور من رو خرد کرد و شکست از خدا نخواستم که عوضش رو سرش دربیاره و بجنس بازی در بیارم چون اهلش نیستم اما.............

تصویر آقا سعید

از لحاظ شرعی فکر نمیکنم ازدواج با ایشون مشکل داشته باشه ولی از غذاشون نباید بخوری

مسولین سایت بهتره از لحاظ فقهی به ایشون جواب مناسب رو بدن و همینجا بنویسن تا ما هم متوجه بشیم که جوابشون چی میشه.لطفا مسولین سایت هرچه زودتر جوابشونو بدین تا مشکلش حل بشه به امید خدا

تصویر سحر20
نویسنده سحر20 در

اگر شما به دختر عموت قولی برای ازدواج ندادی پس عذاب وجدان و ناراحتی بی مورده

دختر عموت کاره اشتباهی میکنه

که به همه گفتهقصد ازدواج با شما را داره

پس شما هیچ مسئولیتی در برابر احساسات ایشون نداری

پس ناراحت نباش و به فکره آینده خودت باش

 

تصویر سیتاخانم

خوب احتمالا دختر عموتون متوجه علاقه قبلی شما به خودش شده بوده و همین باعث شده که خودش هم به شما علاقه مند باشه و اونو اعلام کنه.

اگر کار عموی شما حرام هست پس این خانواده از نظر اعتقادی هم احتمالا با شما متفاوت باشن دیگه، درسته؟

تازه اگر هم همه جوره به کفویت داشته باشین، باز هم دختری که سر سفره حرام بزرگ شده فکر نمی کنم همسر مناسبی برای شما و در نهایت مادر مناسبی برای بچه هاتون بشه!

شاید بهتر باشه باهاش صحبت کنین و با دلایلی منطقی اونو راضی کنین که شما به درد هم نمی خورین تا لطمه روحی نخوره.