از ده سال پیش به شوهرم علاقه مند نشدم!

00:14 - 1396/01/31

با سلام.خانمی ۳۱ ساله هستم روزی که همسرم با خانواده برای حرفای اخر و به اصطلاح روزه بله برون تشریف اوردند شخص قبلی که بنده ۲ سال ایشان را می شناختم و قرار بود برای خواستگاری تشریف بیاورند تماس گرفتند ولی کار از کار گذشته بودو ما جواب قطعی را به همسرم داده بودیم.متاسفانه بعد مدت ۱۰ سال و با وجود ۲ بچه هنوز فکر بنده با شخص قبلی است و گاهی اوقات با او تماس تلفنی برقرار میکنم لطفا کمک کنید تا این رابطه را تمام کنم....با همسرم مشکلات فراوانی از جمله تامین نکردن بنده و تقاضاهای غربی و...دارند که بنده دوست ندارم..

-------------------------------------

کاربران محترم توجه داشته باشند که ادامه‌ی ارتباط با کارشناسان سایت و درج نظرات جدید برای رسیدن به پاسخ نهایی و جامع، تنها با عـضویـت در سایت ممکن خواهد بود؛ برای عضویت در سایت به آدرس مقابل مراجعه فرمائید: www.btid.org/fa/user/register
بعد از عضویت می‌توانید در همین بحث و یا مباحث دیگر انجمن نیز شرکت داشته باشید: http://www.btid.org/fa/forums

http://btid.org/node/107336

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 10 =
*****
تصویر حسین وجدانی «مشاور»

با سلام

از اینکه گروه مشاوران رهروان ولایت را برای همفکری و مشاوره انتخاب نمودید متشکریم.
مسئله شما ریشه در اشتباهات گذشته و فعلی دارد، یعنی در گذشته، مسائلی اتفاق افتاده است که نباید این طور می شد، و در حال حاضر نیز اشتباهات خطرناکتری در زندگی شما جاری هست!
در مورد مسائل گذشته عرض کنم که ارتباط با نامحرم از منظر دین مبین اسلام مردود بوده و باعث اسیب های زیادی می شود رسول مکرم اسلام می فرمایند: «از گفتگو و اختلاط با زنان بپرهیز. به راستی هیچ مردی با زن نامحرمی در خلوت سخن نمی گوید مگر اینكه در دل او نسبت به وی رغبت پیدا می كند.»[1] و اتفاقا همین رغبت بیمار گونه است که بعد از ده سال هنوز ادامه دارد و این علاقه کاذب نتیجه ارتباط با نامحرم بوده است.
مسئله بعد اینکه اگر شما واقعا وی را دوست داشتید و می شناختید همان ده سال پیش می توانستید ازدواج کنید هر چند وی در لحظه اخر قدم برداشته بود، لیکن از مطلب شما چنین بر می اید که وی اقدامی نکرده بود و اقدامش در لحظه آخر نیز مشخص نیست به چه نیتی بوده باشد.
اما ارتباط تلفنی شما در حال حاضر خیانت به همسر و فرزندان تان تلقی می شود و شما هر چند وقت اگر هم بخواهید به زندگی دلگرم شوید، با یک تماس تلفنی به هم می ریزید. برای هرزه بودن ان شخص همین بس که با خانم شوهردار تماس می گیرد! به نظر شما چه برهانی روشن تر از این، بر فاسد بودن اون فرد می توان ارائه داد؟ روزى جوانى نزد پيامبر«صلى الله عليه و آله و سلم» آمد و با‌كمال بی ادبی گفت: اى پيامبر خدا آيا به من اجازه مى‌دهى زنا كنم؟! با گفتن اين سخن فرياد مردم بلند شد و از گوشه كنار به او اعتراض كردند، ولى پيامبر با كمال ملايمت و اخلاق نيك به جوان فرمود: نزديك بيا، جوان نزديك آمد و در كنار  پيامبر«صلى الله عليه و آله و سلم» نشست. پيامبر از او پرسيد: آيا دوست دارى كسى با مادر تو چنين كند؟ گفت: نه فدايت شوم. فرمود: همينطور مردم راضى نيستند با مادرشان چنين شود. بگو ببينم آيا دوست دارى با دختر تو چنين كنند؟ گفت: نه فدايت شوم. فرمود: همينطور مردم درباره دخترانشان راضى نيستند. بگو ببينم آيا براى خواهرت می‌پسندى؟ جوان مجددا انكار كرد و از سوال خود پشيمان شد. پيامبر«صلى الله عليه و آله و سلم» دست بر سينه او گذاشت و در حق او دعا كرد و فرمود:« خدايا قلب او را پاك گردان و گناه او را ببخش و دامن او را از آلودگى بى عفتى حفظ كن». از آن به بعد، زشت ترين كار در نزد اين جوان، زنا بود.[2] البته پاسخ دادن شما به تماس تلفنی وی، در به گناه افتادنش کم موثر نیست و شما شریک گناهانش هستید. زنانی که غریب پسندند، و به مرد خود اعتنا نمی کنند و با نگاه تحقیر به شوهر خود نگاه می کنند یعنی شوهر خود را بی شخصیت و خوار به حساب می آورند و دیگران را محترم و با شخصیت می بینند. بدانند که این کارش موجب آتش جهنم و ننگ او خواهد بود. تا جایی که در روایات دینی فتنه زنان، هم سنگ و همسان عذاب قبر شمرده شده است! اللُّهمَّ إِنیّ أعوُذُ بِکَ مِن فِتنَهِ النساءِ وَ أعوذُ بِکَ مِن عذابِ القَبرِ یعنی خدایا! از فتنه و دردسر مشکلات زنان به تو پناه می برم و از عذاب قبر هم به تو پناه می برم. [3]
با توجه به مطالبی که بیان شد اولا بایستی از گناه خود توبه کنید و ثانیا با رعایت مواردی که در ذیل بیان می شود زندگی تان را بهبود ببخشید.
1-- در وهله اول به فرزندان تان فکر کنید و به این فکر کنید که شوهر شما هر چی هم نباشد پدر دو فرزند شماست و روا نیست شما به خاطر یک عشق کذایی در گذشته حتی از پاره تن خود که فرزندان هستند بگذرید و به پدرشان عشق نورزید. ضمن اینکه موفقیت فرزندان در گرو خانواده ارام و عشق در خانواده است. ایا فکر نمی کنید که این کمی خود خواهی باشد که شما در گذشته سیر کنید تا آینده بچه هایتان تباه شود؟ ایا ما باید تنها به خواسته های خود بیاندیشیم یا خواسته های اعضای خانواده هم مهمند؟ اگر شخصی تنها یک لبخند بر لبان فرزندمان بنشاند ما بهش احترام می گذاریم چطور به پدری که تکیه گاه کودکان هست بی توجه باشیم؟

2- به این فکر کنید که گویا به اون فرد رسیدید و با وی ازدواج کردید از کجا معلوم وی از شوهر فعلی شما بهتر می بود؟ چه بسا خیلی خصوصیات بدی داشته باشد اما چون به وی نرسیدید در نظرتان کمال مطلق جلوه می کند خواهر من توجه داشته باشید همه انسانها نقص دارند و قطعا اون فرد هم کامل نبوده است.

3- چه بسا چشمانتون را به خصوصیات مثبت شوهر بسته اید و نه اونها را می بینید و نه ازش لذت می برید شاید خدا نکرده روزی برسد به همه اونها غبطه بخوری و تازه ببینی چه عزیزی را از دست دادی و اون موقع فایده نخواهد داشت و دیگر اون نعمت ها وجود نخواهد داشت.

4- برای فراموشی گذشته سعی کنید به خاطرات دور فکر نکنید و بیکار نمونید خودتان را مشغول کنید همچنین در مراسمات مذهبی شرکت کنید و قران تلاوت کنید قطعا اثر عمیقی در روان شما خواهد گذاشت.
5- نمازها، «خصوصاً نماز صبح» را حتماً اول وقت بخوانید. پیامبر اكرم فرمودند:«شیطان تازمانی كه مؤمن بر نمازهای پنج گانه در وقت آن محافظت كند، پیوسته از او در هراس است؛ پس چون آنها را ضایع نمود بر وی جرأت پیدا كرده و را در گناهان بزرگ می اندازد» [4]
6- خودخواه نباشید بلکه دگر خواهی کنید و در تصمیمات تان منافع خانواده را در نظر بگیرید و به دل کل اعضای خانواده توجه کنید نه فقط دل خودتان.
7- به هیچ وجه به تماسهای تلفنی وی پاسخ نداده و هر گونه ارتباط را قطع نمائید.
موفق باشید

پی نوشت ها
1- بهشت جوانان، ص 472. مرآت النساء: ص 141.
2- کتاب يك صد موضوع 500 داستان.
3- نهج الفصاحه حدیث 530
4- وسائل الشیعه، ج 3، ص 81و 9و 86.