بهشت رزرو شده‌ی ما نیست!!!

20:18 - 1394/06/22

در نزد خیل عظیمی از انسانها غفلت و پندار، پرده‌ای ضخیم بر حقیقت پوشانده است.
از جمله غفلت‌ها و توهمات و پندارهایی که مردم بدان گرفتار هستند توهمِ پسندیده بودنِ آنهاست. بسیاری از ما مردم در پرده‌ای از پندار و توهم بسر می‌برند و به زعم خود، خویش را خوب و مومن و با خدا می‌دانند و می‌پندارند که بهشت رزرو شده‌ی آنانست و آنان از بهشتیان هستند و خیال می‌کنند که جهنم را لمس نمی‌کنند و یک راست پس از مرگ، به بهشت روانه می‌شوند. خویش را خوب و نیکو می‌پندارند و بدی‌های خود را نمی‌بینند و خود را پسندیده و برای خویش فضیلت می‌سازند.

آنها غافلانی هستند که شیطان آنها را در پرده توهمشان اسیر کرده و آنها را از تلاش برای نیکوتر شدن باز می‌‌دارد. توهمِ خود پسندی از بزرگترین ترفندهای شیطان برای باز ایستاندن انسان از سعادت و کمال واقعی اوست.
آنها گمان می‌برند که به بهشت رفتن به این آسانی است غافل از آنکه ذره ذره‌ی اعمال آنها را حسابی است ولو به اندازه‌ی اخم کردنی باشد.

آنچنان که در عرف جامعه می‌بینیم، تا کسی از کسانشان می‌میرد می‌پندارند که وی جایش در بهشت است در حالی‌که بسا آن فرد، انسان مومن و با خدایی هم نبوده است. بسیاری نیز به صرف اینکه کسی اخلاق خوشی داشته او را بهشتی می‌دانند اگرچه هم اهل خدا نبوده باشد. اینان نمی‌دانند که اخلاق نیز باید لله و برای خدا خوب باشد و به صرف خوش خلقی، بهشت ارزانی کسی نمی‌شود چراکه او ممکن است فقط برای اینکه مردم او را خوب بدانند و جایگاه خوبی نزد ایشان داشته باشد رفتار خوبی با آنان داشته که در این صورت، نیت او خدایی نبوده است و اجری عند الله ندارد.
و یا بالعکس با پندار خویش، کسی را که به آنان بد کند [اگرچه هم حق بوده باشد] در ردیف بد طینتان به شمار می‌آوردند و بسا وی را جهنمی بدانند. اینان جای خدا حکم می‌کنند و کسی را بهشتی و یا جهنمی می‌شمارند.
پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «وای بر کسانی از امت من که به جای خدا حکم می‌کنند و می‌گویند: فلانی در بهشت است و دیگری در جهنم»[1]. مگر اینان نمی‌دانند که حکم از آن خداست؟!!!
این پرده‌های توهم و پندار و غفلت چه در مورد خود و چه در مورد دیگران، یکی از خطرناک‌ترین حربه‌های شیطان بر علیه انسان است.

گاهی چنین توهماتی یک قوم را فرا می‌گیرد. یهودیان گرفتار این پرده‌ی توهم شدند و خود را تافته‌ی جدا بافته می‌دانستند. خداوند در مورد یهودیان می‌فرماید: ﴿ألم ترَ إلی الّذین یزکّون أنفسهم بل الله یزکّی من یشاء و لایظلمون فتیلا﴾[نساء/49]«آیا نمی‌نگرید کسانی را که خویش را به پاکی می‌ستایند [و خود پسند هستند]! بلکه خدا هر کس را بخواهد پاک و تزکیه می‌کند و هیچ یک از مردم حتی به اندازه دانه‌ی خردلی ستم نمی‌شوند».
یهودیان گاهى مى‏گفتند: ﴿لن تمسّنا النار إلّا أیاماً معدودةً﴾[بقره/80]«آتش دوزخ جز چند روزى ما را فرا نخواهد گرفت».
و گاهى مى‏گفتند: ﴿نحن أبناء الله و أحبائه﴾[مائده/18]«ما فرزندان و دوستان خدائیم».
﴿وَ قَالُواْ لَن يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَن كَانَ هُوداً أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُواْ بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴾[بقره/111]«و گفتند: هرگز كسى به بهشت درنيايد، مگر آنكه يهودى يا ترسا باشد. اين آرزوهاى [واهىِ‏] ايشان است. بگو: اگر راست مى‏گوييد، دليل خود را بياوريد».
خداوند در این آیه در رفع توهم این انحصار طلبان بهشت می‌فرماید: «این سخنشان تنها آرزوئی بیش نیست و اگر در اين ادعا صادق هستند دليل خود را بياورند».

اساساً غفلت زدايى و برداشتن پرده پندار از ديدگان مردم، جايگاه مهمى در تعاليم دینی و انبيا الهى دارد. غفلت و توهم، عمده‌ترين آسيب شخصيتى است كه درمان آن در وصول انسان به كمال واقعى، و سعادت جاودان، ضرورى است و به همين دليل، غفلت زدايى و رفع پندار، طبيعى‌ترين انتظارى است كه از انبيا مى‌توان داشت. آنها اساساً برای زدودن غفلت و نیز برداشتن پرده پندار از چشم بشر آمده‏اند.
حضرت علی(علیه‌السلام) آنجا که هدف و برنامه تربیتی پیامبر‌گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را ترسیم می‏فرمایند، به جایگاه مهم غفلت‏زدایی و زدودن پرده پندار و توهم، در این برنامه اشاره دارند. در بیان حضرت، پیامبران همچون طبیبانی وصف می‏شوند که پیشگیری و درمان بیماری توهم و غفلت، مهمترین نقش آنها است:
«طبیبی که بر سر بیماران گردان است و مرهم او بیماری را بهترین درمان؛ و آنجایی که داروی او سودی ندهد، داغ او سوزان. آن را به هنگام حاجت بر دلهایی نهد که از دیدن حقیقت نابینا است و گوشهایی که ناشنوا است و زبانهایی که ناگویا است. با داروی خود دلهایی را جوید که در غفلت است یا از هجوم شبهت در حیرت».[2]

مردان خدا کسانی هستند که پرده‌های پندار و توهم را از خود دریده‌اند و از طریقت شرعی، اهل حقیقت شده‌اند.[3]
یا رب این پرده پندار که در دیده‌ی ماست        باز کن تا که ببینم همه عالم نور است.

________________________
پی‌نوشت:
[1]. «ویل للمتالین من امتی الذین یقولون فلان فی الجنه و فلان فی النار». کنز العمال، حدیث 7902
[2]. «طبیب الدوار بطبه قد احکم مراهمه و احمی مواسمه، یضع ذلک حیث الحاجه الیه من قلوب عمی و اذان صم و السنه بکم، متبع بدوائه مواضع الغفله و مواطن الحیرة». نهج البلاغه، خطبه 108.
[3]. مردان خدا پرده پندار دریدند                        یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند.
      چون خلق درآیند به بازار حقیقت                  ترسم نفروشند متاعی که خریدند
      کوتاه نظر غافل از آن سرو بلند است             کاین جامه به اندازهٔ هر کس نبریدند

http://btid.org/node/73927

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 3 =
*****