حرف مشاورین سایت رو گوش ندادم

با سلام

من چندین بار با شما صحبت کردم ممنونم از پاسخ های آگاهانه تون. راستش من حرف مشاورهای سایت رو گوش ندادم و زمستان عروسی کردم به این امید که بعد عروسی خوب میشه و اشتباه محض کردم ای کاش قبل عروسی تمومش میکردم الان که سه ماه از زندگی مشترکم میگذره مشکلات و دعواهامون فراوون شده و بینمون دیگه هیچ احترامی وجود نداره. الان چند روزه اومدم خونه مامانم قهر و دیگه انشالله قصد برگشت ندارم و اصلا برنمیگردم.ما بعد عروسی مشهد رفتیم ولی خیلی منو زجر داد توی برف و کولاک تو جاده قوچان منو از ماشین انداخت بیرون گفت گمشو برو زنگ بزن بابات بیاد دنبالت. من کنار خیابون فقط زار میزدم خلاصه خیلی زجر کشیدم از خانوادش هم دل خوشی ندارم دیگه خسته شدم همه حرفاش تو خواستگاری ظاهری بود اهل نمازشب بودنش بله نماز شب و نماز اول وقت میخونه ولی کله ملق میزنه دو دقیقه ای نمازو تموم میکنه تا حالا چندین بار سرنمازخوندنش بهش گفتم با حضور قلب بخون ولی همیشه خدا حرف حرف خودشه هیچوقت منو آدم حساب نمیکنه رفته بودم خونه مادرشوهرم. مادرشوهرم اومده میگه ما با حمید داریم میریم دریا بیرون دور بزنیم تو نمیای!!! وقتی مامانشو میبینه مثل پروانه دورش میگرده ازشون متنفرم تازه فهمیدم برا زندگی من از اول از روز عقد دعا گرفته بودن از اول که هنوز منو نمیدونستن دختر خوبی هستم یا بد کل زندگی منو دعاکردن . الان تند تند زنگ میزنه میگه برگرد سرزندگیت قول میدم درست میشه میگه حضرت زهرا ازمون ناراحت میشه برگرد ولی بهش گفتم چند ماه پیش هم از این قولا داده بودی تازه عقدنامه و شناسنامه منو گرفته و نمیده.

حالا من که عقدنامه و شناسنامه ندارم چطوری میتونم جدا بشم؟ مهریه رم میخوام ببخشم

-------------------------------------

کاربران محترم توجه داشته باشند که ادامه‌ی ارتباط با کارشناسان سایت و درج نظرات جدید برای رسیدن به پاسخ نهایی و جامع، تنها با عـضویـت در سایت ممکن خواهد بود؛ برای عضویت در سایت به آدرس مقابل مراجعه فرمائید: www.btid.org/fa/user/register
بعد از عضویت می‌توانید در همین بحث و یا مباحث دیگر انجمن نیز شرکت داشته باشید: http://www.btid.org/fa/forums