در سِفر تکوین تورات آمده است: سالیانی پس از آنکه ابراهیم(علیهالسلام) هاجر و اسحاق را به صحرا فرستاد، به حکم خداوند پسر خود را برای قربانیکردن به زمین موریا برد، و چون برای این کار آماده شد و کارد بر گلوی فرزند نهاد، خداوند قوچی را فرستاد تا به جای اسحاق قربان شود.
در قرآن کریم نیز از این قربانی یاد شده است، ولی نامی از اسحاق یا اسماعیل در میان نیست. در روایات اسلامی در این باره اختلاف هست. برخی اسحاق را «ذبیح» دانسته و برخی اسماعیل را. اما «ذبیح الله» کیست؟
آیتالله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل تفسیر آیه 101 سوره مبارکه صافات به این موضوع پاسخ میدهد:
در این که کدام یک از فرزندان ابراهیم (اسماعیل یا اسحاق) به قربانگاه برده شد، و لقب «ذبیح الله» یافت؟ در میان مفسران سخت گفتگو است، گروهى «اسحاق» را «ذبیح» مىدانند، و جمعى «اسماعیل» را، نظر اول را بسیارى از مفسران اهل سنت، و نظر دوم را مفسران شیعه برگزیدهاند.
دلائلی برای ذبیح بودن حضرت اسماعیل
اما آنچه با ظواهر آیات مختلف قرآن هماهنگ است، این است که ذبیح، اسماعیل(علیهالسلام) بوده است، زیرا:
اوّلاً؛ در یک جا مىخوانیم: وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِیّاً مِنَ الصّالِحِیْنَ: «ما او را بشارت به اسحاق دادیم که پیامبرى بود از صالحان».(صافات، آیه 112)
این تعبیر، به خوبى نشان مى دهد که خداوند بشارت به تولد اسحاق(علیهالسلام) را بعد از این ماجرا و به خاطر فداکارى هاى ابراهیم(علیهالسلام) به او داد، بنابراین ماجراى ذبح مربوط به او نبود.
به علاوه، هنگامى که خداوند نبوت کسى را بشارت مىدهد، مفهومش این است که زنده مىماند، و این با مسأله ذبح در کودکى سازگار نیست.
ثانیاً؛ در آیه 71 سوره «هود» مىخوانیم: فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ یَعْقُوبَ: «ما او را به تولد اسحاق بشارت دادیم و نیز به تولد یعقوب بعد از اسحاق».
این آیه نشان مىدهد که ابراهیم(علیهالسلام) مطمئن بود، اسحاق(علیهالسلام) مىماند و فرزندى همچون یعقوب(علیهالسلام) از او به وجود مى آید، بنابراین نوبتى براى ذبح باقى نخواهد ماند.
کسانى که ذبیح را اسحاق(علیهالسلام) مى دانند در حقیقت این آیات را نادیده گرفتهاند.
ثالثاً؛ روایات بسیارى در منابع اسلامى آمده است که: نشان مى دهد ذبیح اسماعیل(علیهالسلام) بوده است، به عنوان نمونه:
در حدیث معتبرى از پیامبر گرامى اسلام نقل شده: أَنَا ابْنُ الذَّبِیْحَیْنِ: «من فرزند دو ذبیحم» و منظور از «دو ذبیح» یکى پدرش «عبدالله» است که «عبدالمطلب» جدّ پیامبر(ص) نذر کرده بود او را براى خدا قربانى کند، سپس یکصد شتر به فرمان خدا فداء او قرار داد و داستانش مشهور است، و دیگر اسماعیل(علیهالسلام) بود، زیرا مسلّم است که پیامبر اسلام از فرزندان اسماعیل است، نه اسحاق. (تفسیر «مجمع البیان»، ذیل آیات مورد بحث)
در دعائى که از على(علیهالسلام) از پیامبر گرامى نقل شده مىخوانیم: یا مَنْ فَدا اِسْماعِیْلَ مِنَ الذِّبْحِ: «اى کسى که فدائى براى ذبح اسماعیل قرار دادى». («نور الثقلین»، جلد 4، صفحه 421)
در احادیثى که از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نقل شده مىخوانیم: «هنگامى که سؤال کردند: «ذبیح» که بود؟ فرمودند: «اسماعیل».
در حدیثى که از امام علىبن موسىالرضا(علیهالسلام) نقل شده، نیز مىخوانیم: لَوْ عَلِمَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ شَیْئاً أَکْرَمَ مِنَ الضَّأْنِ لَفَدَى بِهِ إِسْمَاعِیلَ: «اگر حیوانى بهتر از گوسفند پیدا مى شد آن را فدیه اسماعیل قرار مى داد».(«نور الثقلین»، جلد 4، صفحه 422)
خلاصه، روایات در این زمینه بسیار است که اگر بخواهیم همه آنها را نقل کنیم، سخن به درازا مىکشد. (براى اطلاع بیشتر از این روایات به تفسیر «برهان»، جلد 4، صفحه 28 به بعد، و تفسیر «نور الثقلین»، جلد 4، صفحه 420 به بعد مراجعه فرمائید)
در برابر این روایات فراوان، که هماهنگ با ظاهر آیات قرآن است، روایت شاذى بر ذبیح بودن اسحاق(علیهالسلام) دلالت دارد که نه مى تواند مقابله با روایات گروه اول کند، و نه با ظاهر آیات قرآن هماهنگ است.
از همه اینها گذشته، این مسأله مسلّم است، کودکى را که ابراهیم(علیهالسلام) با مادرش به فرمان خدا به «مکّه» آورد و در آنجا رها نمود، و سپس خانه «کعبه» را با کمک او ساخت، و طواف و سعى با او به جا آورد، اسماعیل(علیهالسلام) بود، و این نشان مىدهد: ذبیح نیز اسماعیل(علیهالسلام) بوده است، زیرا برنامه ذبح مکمل برنامههاى فوق محسوب مىشده.
البته، آنچه از کتب «عهد عتیق» (تورات کنونى) بر مى آید این است که ذبیح، اسحاق(علیهالسلام) بوده است. («تورات»، سفر تکوین، فصل 22)
و از اینجا چنین به نظر مىرسد که بعضى از روایات غیر معروف اسلامى که اسحاق(علیهالسلام) را ذبیح معرفى مىکند، تحت تأثیر اسرائیلیات است، و احتمالاً از مجعولات «یهود» است، «یهود» چون از دودمان «اسحاق» بودند، مایل بودند این افتخار را از مسلمانان که پیامبرشان زاده اسماعیل(علیهالسلام) بود سلب کنند، و براى خود ثبت نمایند، هر چند از طریق انکار واقعیات باشد! به هر حال، آنچه براى ما از همه محکم تر است، ظواهر آیات قرآن است، که به خوبى نشان مىدهد: ذبیح اسماعیل(علیهالسلام) بوده است، گر چه براى ما تفاوتى نمى کند: ذبیح اسماعیل(علیهالسلام) باشد یا اسحاق(علیهالسلام)، هر دو فرزند ابراهیم(علیهالسلام) و پیامبر بزرگ خدا بودند، هدف روشن شدن این ماجراى تاریخى است.