خاموشی خورشید و آتش گرفتن دریاها در سوره تکویر

17:32 - 1397/02/02

سؤال خیلی ساده است: مگر می شود وقتی که خورشید خاموش می شود؛ دریاها سوزان شوند و به جوش بیایند. این مطلب را در سوره تکویر می بینیم؛ در حالی که علم ثابت کرده که با خاموشی خورشید، دمای زمین به دمای منفی 200 درجه می رسد.

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/132544

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 2 =
*****
تصویر معین شرافتی

پاسخ در سه نکته تقدیم می شود:
۱- اشتباه در فهم آیه اول سوره تکویر
در آیه اول این سوره خداوند فرموده است:« إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ[تکویر/۱]» واژه ناشناخته آیه همان کوّرت است که كور به معنای پيچيدن و جمع كردن است و راغب اصفهانی مي‌گويد: «كور الشّى‏ء: دور زدن آن و ضمیمه ساختن قسمتی به قسمت دیگر است مانند پیچیدن عمامه» عبارت فيومى در مصباح نیز چنين است:
«كارَ العَمامَة كَوراً یعنی پیچیدن عمامه به دور سر» ايضا در مصباح و صحاح گفتند: «كُلّ دُورِ كُورٌ یعنی هر گرديدن كور است. تكوير نيز بمعنى پيچيدن است.[قاموس قرآن، ج۷، ص۱۶۸] پس نباید آیه را به معنای خاموش شدن خورشید دانست چرا که معنای آن پیچیده شدن است. از این رو مترجم های کلام وحی نیز این آیه را به صورت های زیر ترجمه نموده اند:
انصاریان:  هنگامی که خورشید را به هم درپیچند.
خرمشاهی : آنگاه كه خورشيد تاريك شود.
فولادوند : آنگاه كه خورشيد به هم درپيچد.
قمشه‌ای:  هنگامی که آفتاب تابان تاریک شود.
مکارم شیرازی : در آن هنگام كه خورشيد درهم پيچيده شود.
۲- اشتباه در فهم آیه ای دیگر
در آیه «وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ[تکویر/۶] درياها آنگه كه جوشان گردند.» منظور سوختن آب نیست؛ بلکه تسجير و افروختن درياها، به دو معنا تفسير شده، يكى افروختن دريايى از آتش و دوم پر شدن درياها از آتش، و معناى آيه بنا به تفسير اول اين است كه روز قيامت درياها آتشى افروخته مى‏شود، و بنا بر دوم اين مى‏شود كه درياها پر از آتش مى‏شود.[ترجمه المیزان، ج۲۰، ص۳۵۰] حال این فرآیند با هر کدام از دو معنای فوق می واند مانند راه یافتن گدازه های آتشفشانی به دریاها یا فعال شدن آتشفشانهای زیر دریا یا حتی آتشی بر خواسته از شکاف هسته ای هیدروژن و اکسیژن یا همان عناصر تشکیل دهنده آب باشد. اینها احتمالاتی است که ممکن بودن معنای آیه را به اثبات می رساند؛ هر چند که می تواند به نوعی دیگر وقوع یابد.
ذهن بشر شاید به دلیل گستردگی مشغولیت ها، امور بدیهی و ساده را غیر ممکن بداند و آن را دروغ بر شمرد. مثلاً اگر به کسی سخن از خاک های گداخته و آتشین گفته شود؛ وی انکار بکند و بگوید مگر خاک قابلیت اشتعال و سوختن دارد؟ حال آنکه بارها و بارها آتشفشانا و گدازه های آن که چیزی جز همین خاک نیست را دیده و اخبار آن را شنیده است.
۳- مقایسه ای غلط
البته یک مقایسه غلط در سؤال نیز رخ داده است و آن به این صورت است که زمین دنیایی را با زمین عرصه قیامت مقایسه کرده است و فرمول های دنیارا به مرحله نخست قیامت و برپایی محشر کبری کشانده است. باید بدانیم که هر سرایی برای خود مقتضیاتی به خصوص دارد. همچنانکه داریم که خداوند در تعریف روز قیامت فرموده است:« يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ[ابراهیم/۴۸] روزی که زمین (به امر خدا) به غیر این زمین مبدل شود و هم آسمانها دگرگون شوند.» پس وقتی زمین قیامت و آسمان آخرت چیزی جز این زمین و آسمان است؛ باید احکام مربوط به خود را داشته باشد و در آیاتی مشابه هم نباید اینگونه سؤالات مطرح شود و کار به انکار حقیقت بلندی چون قرآن کشیده شود.
نتیجه گیری
در سوره تکویر سخن از خاموش شدن خورشید به میان نیامده تا کسی بیاید و حرف از سرمای ۲۰۰ درجه زیر صفر آن روز را به میان آورد؛ بلکه حرف از در هم پیچیده شدن است. به علاوه آنکه زمین و خورشید اُخروی با دنیوی آن متفاوت است و هر کدام احکام و قوانین خود را دارند.