سلام دوستان... اول از همه ببخشید سوالم هیچ ربطی به ازدواج نداره!!!! من مشکلی باخودم پیدا کردم که تصمیم گرفتم با شما مطرح کنم تا شاید بتونم از این سردرگمی نجات پیدا کنم! من سال اخر دانشگاهم .سه سال پیش موقع کنکور تا حدودی دوست داشتم برم حوزه ولی کسی نبود راهنماییم کنه و همه خانواده می خواستن که من به عنوان تنها دختر خانواده برم دانشگاه .یه جورایی انگار خانوادم کلی آرزو هاااااااااا دارن!!!! منم خب وقتی اصرار بقیه رو دیدم والبته تعریف دوستان رو می شنیدم تصمیم گرفتم برم دانشگاه!(حالا فکر می کردم چه خبره!!!!!!!) دوسال اول عاشق رشته ام بودم و با دل و جون می خوندم اما از سال سوم اوضاع عوض شد و ترم شش داغون شد! حالا دیگه هیچ انگیزه ای برای درس خوندن ندارم یعنی بزور می خونم! فکر حوزه یه لحظه از ذهنم بیرون نمیره .افکار به ذهنم هجوم میارن همش با خودم فکر می کنم که آیا راهی که اومدم درست بوده؟ اصلا فایده این چیری که خوندم چی بوده؟! راستش من هیچ علاقه ای تاکید می کنم هیچ علاقه و ذوقی برای کار ندارم!!!فقط اگر مجبور باشم می رم سرکار! بعد فکر می کنم من نمی خوام برم سر کار چرا باید برم دانشگاه؟! خواستم با خانوادم این قضیه رو مطرح کنم اما اولش فکر کردن دارم شوخی می کنم ، کلی دستم انداختن!!! خانواده من مذهبینا ولی خب حوزه براشون قابل هضم نیست! نمی دونم شاید منو درون حد نمیبینن!!! بعد از این که فهمیدن تصمیمم جدیه مادرم به شدت مخالفت کردند و گفتند ارشدتم بخون بعد هرچی خواستی بخون!!!!! اما من نهایت خیلی دوام بیارم در حد گذروندن همین 29 واحد باقی موندس ....یعنی می خواستم همین ترم هفت تمومش کنم بره ولی خب نشد! حالا باید به ارشدش فکر کنم:'( شما می گید من چیکار کنم از طرفی خانوادم که با کلی ارزو منو فرستادن دانشگاه و کلی خرجم کردن و از طرفی دل خودم!! من نمی خوام خدایی نکرده دلشون بشکنه و ازم نا امید شن ولی دل خودمو چیکار کنم .از طرفی مشکلی دارم که متاسفانه قادر به توضیحش نیستم و شش ماهه با این مشکل درگیرم! احساس می کنم برم حوزه مشکلم حل می شه! چون دوست ندارم برم سر کار دوست دارم حداقل یه خانم واقعی برای زندگی باشم و این تکامل و تو حوزه می بینم چون دیدم خانم هایی که در حوزه تحصیل می کنن در برخورد با زندگی و مشکلاتش خیلی بهتر عمل می کنن و یه جورایی موفق ترن. والبته حوزه فکر می کنم بتونه روح داغونمو یکم آروم کنه :( از یه خانم که حوزه می رفت پرسیدم می گفت سه سال تو مصاحبه رد شد ! اگر من برم و رد شم خانوادمو چیکار کنم ؟!!! شما می گید چیکار کنم؟ چه طور رضایتشونو جلب کنم؟! واقعا حس می کنم این سه سال وقتمو تلف کردم!این افکار داره عذابم می ده! التماس دعا...
جمع بندی
http://www.jonbeshnet.ir/news/45988
شایسته جان کاش رشته تون رو می گفتین . اون طور که توی یکی از کامنتها گفتید مرتبط با حوزه هست . اگر مرتبط هست چرا فکر می کنین اشتباه کردین و تلف کردین وقتتونو . رشته تون رو بفرمایین بهتر میشه بررسی کرد اگر دوست دارین البته . اگر اون رشته هایی که حدس می زنم باشه ، راه حل های بهتری هم وجود داره
آهان ببخشید تیترو یادم رفت که نوشتین مهندسی . پس چرا نوشتین مرتبط با حوزه هست ؟
سلام.
بله مهندسیه....رشته امو دوست دارم ولی احساس می کنم خیلی به درد من نمی خوره!همینم انگیزه امو از بین برده .البته الان دارم تلاش می کنم این انگیزه برگرده.
یعنی باید برگرده چون خانوادم هنوز راضی نیستن.
نهایتا خدا بخواد برای حوزه دانشجویی اقدام می کنم.
سلا علیکم...
واقعا حوزه التیام بخش روح انسان هست...
فک کنم امکانش باشه همزمان هم دانشگاه هم حوزه بخونید...البته حوزه رو به صورت غیرحضوری یا نیمه حضوری...هفته ای یک
یادوجلسه هم به حوزه یه سری بزنید وازکلاس اساتیدش فیض ببرید چون درس حوزه رو خوندن بدون حضور درمحضر اساتید
بی فایده ست...
به شخصه به نظرتون افتخار می کنم (چون دوست ندارم برم سر کار دوست دارم حداقل یه خانم واقعی برای زندگی باشم)
احسنت برشما خواهرخوبم...
خیردنیا وآخرت را برای شما از خداوند آرزومنـــــــــــــدم....
سلام رایحه گرامی
بلاخره یکی پیدا شد از ما تعریف کرد:)))))
ممنونم ازلطفتون
سلام
ابتدا دیدگاه خود را نسبت به حوزه از وضعیت آرمانی و ایده آلیستی خارج نمایید تا بتوانید تصمیم منطقی تری گرفته و احساسات و افکار خود را به یک جمع بندی برسانید و سرانجام هدف زندگی خود را تبیین نمایید . ابتدا این هدف و آینده برای خودتان باید تبیین و نمایان شود و سپس بتوانید دیگران را از خودتان و اینده تان مطلع و توجیح نمایید .
تحصیل در حوزه به خودی خود درمان هیچ چیزی نمی تواند باشد . باید به این موضوع دقت نمایید که ابتدا هدفتان از رفتن به حوزه چیست ؟ متاسفانه در زندگی در برهه هایی قرار می گیریم که هدف و وسیله را اشتباه می گیریم و باعث سردرگمی در زندگی و اشتباهات و متعدد بعدی می شود . رفتن به حوزه یک هدف نیست بلکه وسیله ای برای رسیدن به اهداف زندگی ست . و یا رفتن به دانشگاه وسیله ای دیگر است برای رسیدن به هدفی . وقتی پیش از رفتن به دانشگاه هدفی به طور مثال کار یا غیره معین نشده باشد عمرتان همین طور که بدان اشاره فرمودید به بطالت گذشته و در وضعیتی که امروز به آن رسیده اید دچار می شوید . پس اشتباه تان را دوباره تکرار نکنید و این بار قبل از حرکت به سوی چیزی به هدف بودن و یا وسیله بودن آن آگاه شوید و سپس هدف خود را مشخص کنید تا پس از رسیدن به حوزه و یا هر جای دیگری بتوانید با انگیزه دو چندان به هدف بزرگتری برسید .
در مورد رضایت خانواده و اطرافیانتان نیز ابتدا مصمم بودن خودتان و سپس سنجیدن تمام جوانب حال و آینده تان با دلایل عقلی و مذهبی که آنها بدان معتقدند نیاز است . یعنی ابتدا خودتان به اعتماد به نفس کامل در این باره برسید و سپس آینده خودتان در این مسیر را بررسی و آشکار نمایید و سپس با زبان خودشان از تصمیم خودتان انها را آگاه نمایید . ابتدا شاید با مخالفت آنها روبرو شوید اما اگر به راه و تصمیم تان اطمینان داشته باشید و استوار بمانید آنها نیز با دیدن رفتار شما به مرور زمان همراه تان خواهند بود . همه این مسیر به خودتان و اعتقاد و افکارتان وابسته است .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و ( عجل فرجهم )
جمع بندی
http://www.jonbeshnet.ir/news/45988
سلام
وقتی پست شما رو می خووندم خاطراتم برام زنده شد!
با این تفاوت که من اصلا وارد دانشگاه نشدم و سال اول بعد از اینکه دانشگاه رشته خوبی نیاوردم با اصرار خودم و مخالفت خانواده خصوصا پدرم و با حمایت مادرم وارد حوزه شدم.
تا اتمام پایه سوم خیلی خوشحال بودم ولی از پایه چهارم روز به روز از حوزه بیشتر زده شدم تا حدی که افت تحصیلی زیادی داشتم و حتی استادم پی گیر علت شد و به ابشون گفتم فقط از ترس دارم این دوسال آخر رو می خوونم (ترس از سرزنش دیگران) و بعد از پایان سطح 2 حوزه رو رها کردم.
از جهتی خیلی خوب بود چون مسائلی که مربوط به زندگیم بود رو یاد گرفتم ولی از جهتی حس خوبی ندارم و آرزو می کردم که ای کاش حرف پدرم رو گوش میکردم.
اگر می تونید سعی کنید در هر دو فعالیت داشته باشید (هم ارشد دانشگاه و هم سطح 2 حوزه) براتون سخت میشه ولی اگه بعدا پشیمون شدید راه بازگشت دارید خصوصا اینکه ارشد دانشگاه رو می تونید تو دوسال تموم کنید.
سعی کن تمام جوانب رو بسنجی و بعد تصمیم بگیری.
یا علی
سلام.
ممنونم از این که تجربه خودتونو در اختیار بنده قرار دادید.
بله نظر خودمم همینه که هر دوش باشه ولی این وقت زیاد و تلاش زیادی و می طلبه.
نمی دونم بتونم یا نه....
سلام
وقت و نیروی زیادی ازتون میگیره ولی در عوض راه بازگشت براتون بازه. اگر پشیمون شدید را دیگری رو ادامه میدید نه اینکه از نو بخواهی شروع کنی.
انشالله موفق باشی
یا علی
دوست خوب
سلام
من یک توصیه دارم یک روز اگر امکانش هست بروید حوزه با فضای اونجا آشنا بشید یا سعی کنید با خانمهای حوزه اعم از راضی یا ناراضی گفتگو کنید
ممکنه تصور شما با واقعیت متفاوت باشه
ضمنا سعی کنید فعلا به درساتون لطمه نخوره بعد اتمام تحصیل بروید اما من بحای حوزه برای شما ثبت نام در موسسات اموزش علوم قرآنی رو توصیه می کنم
البته اگر حوزه دانشجویی هم هست جالبه اونم تحقیق کنید بعد بروید
ولی دین و دینداری به تلاش خود ادمه
فکر نکنید حوزه به جز چهارتا کتاب و استاد چیز خاصیه
یک روز به دادگاه ویژه روخانیت بروید این ادمهایی که رفتن حوزه ولی دیندار هم نشدن را ببینید تازه برخیشون چقدر هم سر مردم کلاه میگذارند جوری که خودشون میخوان یک فکری بکنند تا هر کسی نیاد حوزه
طرف یه سطح حوزه خونده ولی درست نشده
همه جا همه جور اذمی هست
پس فکر نکنید بروید حوزه فقط ادمهای مومن می بینید
چه بسا یکی در دانشکده مهندسی شما مومن تر باشه
ممنونم دوست عزیز.
بله متاسفانه در همه جا ادم خوب و بد هست حتی در بین طلبه ها.مثل چادر که ازش سوءاستفاده می شه بعضی جاها.
البته این نباید باعث بشه تا دید ما نسبت به چادر یا طلبه ها تغییر کنه بلکه این افراد از این لباس ها سوء استفاده می کنن.
ولی در کل صحبت شما درست.بهتره من برم یه مدت این محیط و از نزدیک ببینم.
عارف معاصر مرحوم حاج اسماعیل دولابی میخواست بره نجف طلبگی بخونه پدرش ناراضی بود نرفت به خاطر همین احترام به پدر خدا درس نخونده علمی به وی داد که در جلسات درس ایشون مراجع حاضر میشدند حال شماهم عین حرف خودتونو بگم فکر میکنین حوزه چه خبره ه ه شما میتونید حوزه دانشجویی ثبت نام کنید کلاساش تو دانشگاهه دانشجویان میتونند هم رشته خودشونو بخونن هم همزمان دروس حوزوی رو بخونین حوزه های علمیه ما دیگر مثل گذشته قوی نیستند نمونه اش این ملا های ضعیفه بهتره خودتون خودسازی کنید مرید حوزه یه بلایی هم سرتون میارن شما هم که معلومه دمدمی مزاج هستید فردا یه حرف دیگه می زنید
سلام .ممنونم از نظرتون
ببخشید از کجا تشخیص دادید من دمدمی مزاج هستم؟!
من توی متن هم گفتم علاقه ام از اول همین بود ولی نمی تونستم با شرایطی که داشتم برم.
من درسمو خدا بخواد تموم می کنم ولی مساله من ارشد بود!
برای همینم اینجا پست گذاشتم که اشتباه نکنم و تصمیم درستو بگیرم
ببینید اگه از اول علاقتون به حوزه بود به هر شکلی می بود می رفتید حوزه الان مثلا شرایطتون چه چیزیش عوض شده که میخواید برید حوزه .در ضمن علاقه شرط اصلی نیست من خودم الاهیات فقه و حقوق میخونم که همون دروس حوزه است تو دانشگاه به صورت دست و پاشکسته خداییش خیلی سخته اول باید ببینید استعداد فقه خوندن رو هم دارید علاوه بر علاقه یا نه. دروس حوزه فقط همون چند تا درس شیرین اخلاقی که از دور میبیندید نیستند خیلی درس های سختی دارن . هر حوزه علمیه ای قوی نیست مثلا آیت الله جوادی املی اول تو حوزه مشهد درس میخوندند که دیدن شاگردای حوزه به اساتید احترام نمیذارن از اونجا بیرون اومدن و رفتن یه حوزه بهتر محیط سالم تر پیدا کردن متاسفانه شما دختر هستید و اگر یه حوزه ای رفتید دیدید محیطش پاک نبود (صرف حوزه بودن یه جایی نشون دهنده ی پاک بودن اونجا نیست) ویا استاداش دیدید ضعیفا چون دخترید فکر نمیکنم خوانواده تون براحتی بزارن حوزه تونو عوض کنید و اونجا بهتون بگن دمدمی مزاجید به اینها فکر کنید و در ضمینه طلبه افراد زیادی وارد شدن دیگه کمبودی نداریم ولی اسم رشته تون رو نگفتید چییه ولی در زمینه های رشته های مهندسی و پزشکی کمبود داریم یعنی مهندس دیندار پزشک دیندار خیلی کم داریم افکار عمومی ایران اکثرا به علت ظلم های حکومت از طلبه ها تنفر دارن ولی از مهندس ها پزشک ها خوششون میاد شما میتونید با نشان دادن چهره یک مهندس دیندار اون کاری که وظیفه طلبه هاست رو شما انجام بدید یعنی نشون بدید که دین خوبه تبلیغات دینی کنید مثلا در حوزه با وجود این همه فقیه باز هم اکثرا میرن فقه میخونن ولی در قسمت هایی مثل تفسیر فلسفه کمبود داریم کسی وارد نمیشه شما کمبود ها رو پیدا کن و برو سراغ اون کمبود ها .تموم انرژی تو بذاری برای ارشد و دکترا و این که از این رشته ای که میخونی یه خیری برسونی به شیعیان خیلی بهتره از این که بری حوزه یا اصلا یه جایی که نیازی نیست تو داخل شی به حد کافی نیرو داره. ببینید زمان امام صادق امام همه شاگرداشونو نمی فرستاد علوم دینی بخونن یکی رو میفرستاد شیمی بخونه یکی پزشکی بخونه شما توحید مفضل رو قسمت های پزشکیشو بخونید ببینید چه اطلاعات پزشکی با ارزشی داره شما باد فکر کنید سرباز امام زمان هستید و امام شمارو فرستاده قسمت مهندسی این طوری به رشته تون نگاه کنید تا درس خوندنتون بشه عبادت. اگه دغدغه تهذیب نفس پاک کردن خودت رو هم داشته باشی بدون حوزه رفتن با اساتید فن میتونی این کار رو بکنی این وبلاگم معرفی میکنم که توش اساتید اخلاق و عرفان بیشتر شهر های کشور با ادرس جلساتشون رو معرفی کرده از اونجا هم میتونی استادی رو انتخاب کنی و انجام با دادن برنامه هاشون خودت رو هم پاک کنی
http://raheshia12.blogfa.com/
سلام منم علاقه ام به درس خوندن خیلی کم شده و حس میکنم درسی که میخونم به درد زندگیم نمیخوره دوست دارم درسی که مربوط به زندگی باشه بخونم مثل روانشناسی یا درس های معارف و الهیات و ادبیات هم خیلی دوست دارم
اما نمیدونم چیکار کنم :(
سلام منم علاقه ام به درس خوندن خیلی کم شده و حس میکنم درسی که میخونم به درد زندگیم نمیخوره
علتش اینه که اول کار فکر نکردین در مورد علیق و اهدافتون همینجوری یئلخی وارد یه رشته ای شدین حالا وسط درس خوندن فهمیددید علاقه ندارید انسان عاقل اول فکر میکنه بعد حرف میزنه جاهل اول حرف میزنه بعد فکر میکنه شما ماشا الله مقامتون خیلی بالاست کارتون از حرفم بالاتره اول عمل کردید بعدش فکر کردید این چه کاری بود کردم
داداش شما چرا این قدر به همه می پری ؟ اونم با این لحن و واژگان ؟ بهترین حرف وقتی با لحن خیرخواهانه و درست و متین همراه نباشه به درد نمی خوره و توی طرف مقابل اثر تخریبی میذاره نه سازندگی .
حالا مگه قراره بینش آدم تو طول زندگی تغییر نکنه ؟ مگه آدم همیشه در یه سطح فکر می کنه ؟ مگه همیشه یه آرمان داره ؟ یه وقت یه جور فکر می کنه بعدا می فهمه که فکر قبلیش به خاطر شست و شوی مغزی ای بوده که دیگرون روش انجام دادن . یا به هر دلیل دیگه . تغییر روحیاتش یا خیلی چیزا . من افرادی دیدم که تغییر رشته دادن و تو رشته ی دوم به طرز عجیبی پیشرفت کردن . حتی بیشتر از افرادی که از اول اون رشته رو انتخاب کرده بودن
این قدر که حرفای اساتید اخلاق رو گوش دادی ، اونا یه بار نگفتن سرزنش و برچسب زدن و استفاده از چنین لحنی کار قشنگی نیست ؟
سلام شایسته جان
حوزه دانشگاهیان هم من شنیدم هست و بعضی از دوستام همزمان بارشته دانشگاهیشون می خوندند و می تونی این کار و کنی هم رشته رو می خونی و هم حوزه...
منم گاهی به سرم می زنه واسه ارشد برم رشته های حوزوی بخوونم اما نمی دونم چه جوری می شه؟
سلام ارام جان
تا جایی که بنده اطلاعات گرفتم برای ارشد چون ما رشته هامون با علوم حوزوی نا مربوط هست باید سطح 2 حوزه یعنی دوره عمومی که تقریبا 5 سال هست رو بخونیم تا بتونیم وارد سطح 3 یعنی ارشد بشیم!
البته اگر اشتباه می کنم دوستان بگن.
درباره حوزه دانشگاه هم اطلاعاتی گرفتم ....
دانشجویان و یا فارغ التحصیلان می تونن تو این دوره ها که در طی 6 ترم برگذار می شه و شامل 60 واحد هست شرکت کنند البته هنوز نمی دونم که مدرک داره یا نه!
البته من خودم دوست دارم اگر مدرک نداره و وارد این دوره شدم حداقل ارشدمو بخونم.
یا اگر قرار نیست ارشد برم وارد حوزه علمیه رسمی بشم.
با سلام
می تونید از این سایت کمک بگیرید و حتی تماس تلفنی با مسئولین اش بگیرید تا به طور کامل راهنمایی کنند
http://new.jz.ac.ir/
ممنونم جناب مهدیار.
به این سایت سر زدم اطلاعات کامل بود ممنونم.
مخاطب گرامی!
اینجور که معلومه شما هنوز روی پله *شک* قرار دارید با یک دراید و کسب آگاهی خاصی زود خودتون رو به پله *یقین* برسونید
آیا فک نمیکنید همه لحظه لحظه زندگی نباید در عرض سنجیده بشه باید در طول هم بهش بیشتر برسید
هدف از خلقت انسان رسیدن به کمال هست (گوش کنید) پس شما میتونید برا رسیدن به کمال خود که علم فنی هم در پیش دارید کارشناسی رو تموم کنید و به زوایای دیگه ی طول زندگی برسید
خانمی بودند میگفتند من از میان خواستگارام به اونی جواب دادم که با منطق افکارم سازگاری داشت یعنی تحصیل رو برای کار نمیخواستم و همسری رو انتخاب کردم که معیار ایمان و اخلاقش عالی بود که میزان خرجی زندگی رو برام مهیا کنه که من کار نرم و همینطور هم شد یعنی برای آرامش اعصابم کار نرفتم و ماندم منزل فرزند خوبی تربت کردم و همسرم هم در خرجی دادن کمکاری نکرد چون این معیار اخلاق رو دقیق شناخت داشتم بهش که پول من و تو نداره و من تامین میکنم نیاز مالی زندگی رو
موفقید انشالله
لینک پاسخ حجت الاسلام پناهیان به سوال «حوزه برویم یا دانشگاه؟»
خیلی عالی بود ممنونم.
دقیقا به یه سری از سوالای من پاسخ داده شده بود.
دوستان طلبه حالا چه خانم و چه اقا لطفا منو راهنمایی کنید واقعا گیج شدم!!!!!
شرایط حوزه تو اینترنت یه چیزی زده بیرون یه چیز دیگه می گن!!!!
سلام
از لحاظ قانونی حوزه با یک شرایطی مجوز تحصیل همزمان رو به دانش پژوهاش میده. البته حوزه برادران اینطوره و خواهران رو دقیق اطلاع ندارم. اما در عمل بنده هم در حوزه خواهران و هم در حوزه برادران افرادی رو دیدم که همزمان تحصیل میکنن.
به خصوص افرادی که از لیسانس وارد حوزه میشن برای تحصیل در مقطع ارشد با مشکل کمتری روبرو هستن چون کلاس های ارشد کمه و تداخل کلاس ها کمتر پیش میاد.
در مورد نظر بعضی دوستان که تاکید روی ادامه تحصیل در رشته فعلیتون دارن به نظر من در صورتی این پیشنهاد خوبه که شما به فکر آینده شغلی رشتتون باشین ولی اگه علاقه و تمایلی برای اشتغال در اون رشته نداشته باشین، ادامه تحصیل صرفا برای جلب رضایت خانواده است و فایده ی دیگه ای نداره. لذا اگه از راه دیگه ای رضایت خونواده جلب بشه عقلا ادامه دادن به اون رشته منتفیه.
ممنونم.
ولی من هرجا می پرسم می گن تا در ازمون قبول شدی و مصاحبه رو گذروندی باید از دانشگاه انصراف بدی!!!!!
و مدارک انصرافتو ارائه بدی!!!!!
سلام عزیزم.منم قبل از کنکور تصمیم داشتم تغییر رشته بدم اولش خواستم برم حوزه ولی خانوادم به شدت مخالف بودند و میگفتند درستوبخون تا یه دانشگاه خوب قبول بشی.البته درسای حوزه هم خیلی خیلی سخته.استخاره که کردم بد درومد خواستم برم سپاه نشد خواستم برم ارتش که ۳بار ازطریق یک روحانی استخاره کردم بد درومد و بهم گفت اخرش پشیمون میشی.این یکی هم نشد.خلاصه باکلی فراز و نشیب کنکورو دادم و رشته ای قبول شدم که خداروشکردوست دارم فقط دوتاگرایش دارم میخونم ازدانشگاهمم راضیم هم از لحاظ کیفیت وهم محیط. توحکمت خداموندم.به نظرم توام استخاره کن.راستش یه جورایی فکرمیکنم شرایطت مثل قبلکنکورمنه.درست حسابی فکراتوکن یه وقت نری بعدش پشیمون بشی؟از آشناهای ما بودند که دبیرستان رو رهاکردند و رفتند حوزه ولی اونجاهم دووم نیاوردنن و اومدن بیرون.والان بلاتکلیفن.پس خیلی خوب به همه ی اینا فکرکن.باافراد خبره هم مشورت کن.اگه باز مصمم بودی بری حوزه حداقل تا فوق بخون.اینطوری هم خانوادت مخالفت نمیکنن و هم اگه رفتی و خدایی نکرده نتونستی اونجاادامه بدی پشیمون و شرمنده ی خانوادت نشی.
سلام حلما جان.
ممنون از نظرت.
منم از شرمندگیش می ترسم.
البته درسته فکر می کنم وقتمو می تونستم بهتر استفاده کنم ولی به هر حال رضایت خانواده شرطه به خصوص رضایت پدر به عنوان سرپرستم.
من دوست دارم ادامه راه هم با رضایت کامل اونها باشه تا خدایی نکرده اخرش سرزنشی درکار نباشه
خواهش میکنم.شایسته الان ذهنتو درگیر این موضوع نکن حیفه بخدا.حداقل حداقل کارشناسیتو تموم کن و ارشد شرکت کن بعدش باخیالی آسوده دراین مورد بشین فکرکن و باتحقیق و پرس و جوی بیشتر و توکل و توسل به خدا و ائمه بهترین تصمیم رو بگیر که هم مورد رضایت خودت باشه هم خانوادت.
اخه حلما جان من برای ارشد دو راه بیشتر ندارم.
اگر بخوام برم دولتی چون رشته من کنکور جدا نداره باید کنکور برق و یا نکانیک بدم که خیلی برام سخته !!!!!!
ازادم هزینه خیلی زیادی داره!!!!
به فرض اینم که خانوادم به ازاد رضایت بدن واقعا خودم وجدانم قبول نمی کنه چنین هزینه ای رو بپردازن!به خصوص من علاقه به کار در بیرون از منزل ندارم!
برای همین شاید نتونم سال اول دولتی ارشد قبول شم
خب ازالان جدی بخون و کنکورهای آزمایشی شرکت کن و برنامه ریزیه دقیق داشته باش.خواستن توانستن است.
بله خواستن توانستن است اما همش ذهنم درگیر حوزه است!
واقعا نمی تونم تمرکز کنن
کنم
درکت میکنم منم درهمچین شرایطی بودم.ولی نمیتونم و نمیشه و ... رو باید بذاری کنار. استخاره کردی؟
نه حلما جان می خوام مشورتا رو بگیرم اگر به نتیجه نرسیدم و دو دل بودم اون موقع استخاره بگیرم
آره این بهتره.انشالله هرچی صلاحته برات رقم بخوره عزیزم.توکل کن و ازخدا بخواه راه رو برات باز کنه.
ممنونم حلما جان .ان شاءالله با دعای خیر دوستان.
ان شاءالله شما هم موفق و سعادتمند باشی.
ممنونم شایسته ی عزیز.همچنین.
رشته ای که الان داری میخونی خیلی اینده ی کاری داره و شایدآرزوی خیلیا باشه که این رشته رو بخونن. حوزه بعدا هم هست منظورم چندسال دیگه ست.(قصد جسارت به خواهروبرادرای طلبه ندارم منظورم اینه شاید موقعیتی که الان این دوستمون داره بعدا نتونه داشته باشه ولی برای رفتن به حوزه هروقت خواست میتونه اقدام کنه چه الان چه چندسال دیگه.)(خواستم منظورم بد برداشت نشه وگرنه خودم به شخصه حوزه رو دوست دارم)
به نظر من تو حوزه درسهایی رو یاد میگیریم که به درد هم دنیا و هم آخرت میخوره مانند تزکیه نفس مانند خودشناسی خداشناسی که خودش سرآمد تمام علم هاست به شرطی که بهش عمل کنیم نه در حد تئوری . اگه این احساس درونی در شما از ابتدا بوده و شما رو سوق میده به اون سمت و یک مدت با دانشگاه رفتن از اون چشم پوشی کردید ولی دوباره اومده سراغتون و هر بار پررنگتر از سری قبل و ممکنه دوباره با چیز جدیدی سرتون گرم بشه ولی دویاره چند سال بعد پررنگتر و قویتر از فبل بشه حتما بهش بها بدید چون هیچ چیز ناپسندی در این مسیر وجود نداره بلکه خودش تحصیل امور دینی هستش .
اما باید ببینید دلیله خانواده تون چیه که مانع این کارمیشن چون در خیلی جاها دیده میشه خانواده ها بیشتر به حرف مردم بها میدن تا خواسته فرزندشون . اونقدر که در پی جلب رضایت مردم هستند و دوست دارن مردم کار اونها رو تایید کنند در پی جلب رضایت و تامین خواسته فرزندشون نیستند فقط در پی این هستند که مردم اینو میگن مردم اونو میگن این کار رو نکنیم که دیگران برامون حرف در نیارن یعنی این افراد برای خودشون زندگی نمیکنن در اصل برای مردم زندگی میکنند . و زندگیشون در اصل نمایشی هست برای دیگران چون هیچ وقت خود واقعی نیستن درس میخونن برا جلب رضایت دیگران شو اجرا میکنن برا جلب توجه دیگران آرایش میکنند برا دیگران کفشهای پاشنه بلند میپوشند واسه مردم چه بسا که خودشون هم معذب هستند اما خود واقعیشون رو پشت حرفها و تاییدیه مردم پنهان میکنند و هیچ لذتی از خودشون و زندگیشون نمیبرند چه بسا وقتی به خود میان که دیر شده .
شما برای دلتون برای راهتون تصمیم گرفتید چرا پس اینهمه شک و تردید دارید چرا تو تصمیمتون همه چی رو در نظر میگیرید الا خودتون .درس حوزه یکی از درسهای خودسازیه که برای تمام انسانها چه مسلمان چه غیر مسلمان لازمه . جالبه که ما انسانها به تمام امورات زندگی توجه میکنیم الا خودشناسی و سپس خودسازی . دوست داریم تمام رشته ها ازقبیل فیزیک شیمی خیاطی گلسازی آشپزی مهندسی پزشکی رو یاد بگیریم و تلاشی براش یکنیم و همه رو فتح کنیم الا خودمون . چرا دوست نداریم به خودمون سفرکنیم دوست نداریم خودمون رو بشناسیم نقاط قوت و ضعفمون رو بشناسیم مثلا بدونیم نقطعه ضعف منه نوعی زبانم هستش آفت زبان رو بشناسم بعد از شناختن تو مسیر تزکیه نفس اون رو پاکش کنم که الببته یک شبه رخ نمیده حاصل سالها ممارست و تمرین هستش که هم سودش شامل خود شخص میشه هم شامل جامعه و چه بسا دیگران با دیدن اون شخص وارسته که چقدر در جامعه امروزی کمیاب هستش افراد بسیار زیادی هم همون راه درست رو پیشه بکنند .
بنده شخصا هیچ منافاتی در تحصیل این امور نمیبینم با امورات دیگرتون . چون قرار نیستش که بقیه زندگیتون رو تعطیل کنی این هم به موازات ابعاد دیگه زندگیتون میتونه رشدیکنه .
راهتون به خودتون بستگی داره با خواسته خودتون پیش برید یا خواسته و تصمیم دیگران
سلام .ممنونم از نظرتون
البته خداروشکر خانواده من اصلا ادمایی نیستن که به فکر حرفای مردم باشن و براشون مهم باشه.این که می خوان من داشگاه برم صرفا یه علاقه است از طرف خودشون.
البته منم اگر شرایطی فراهم باشه دوست دارم هردوش باشه اما تمایلم به طرف حوزه رفته ...
چون دروس دانشگاهم باعث می شه فکر ادم باز بشه و بتونه بهتر از فکرش استفاده کنه.
اما حوزه و دروسش یه جورایی روح ادمو درنظر می گیره و من اینو می خوام
دوستان محترم اگر اشنایی با حوزه ازاد دارن یا از حوزه علمیه دانشجویی چیزی می دونن لطفاومنو راهنمایی کنن...ممنونم
سلام .منم یه آقایی رو میشناختم البته الان دانشجوی مهندسی دکتراس دلش میخواست بره حوزه ولی نشد ... چون مثل شما خانوادش درکش نکردن بعدشم همسرش درکش نکرد ...
چیزی که میگی بد نیست حتی عجیبم نیست ...حوزه هم یه نوع دانشگاس دیگه اتفاقا برخلاف همه درسایی که میخونیم بیشتر از همه چیز به درد زندگیمون وسعادتمون میخوره ..تلاشتو بکن .
سلام
قبل از هر چیزی باید عرض کنم تحصیل همزمان شما در مقطع ارشد و حوزه منافاتی با هم ندارد و میتوانید بین آن ها جمع کنید. البته طبیعتا نیاز به صرف زمان و تلاش بیشتری دارد.
با این حال اهداف شما و مسیری که برای زندگی خود ترسیم کرده اید نقش سازنده در این تصمیم گیری دارد. مثلا اگر شما به رشته تحصیلی خود هیچ علاقه ای نداشته باشید طبیعی است که ادامه دادن به آن عاقلانه نیست. از طرفی قبل از اینکه وارد حوزه شوید باید تصوری درستی از آن داشته باشید چون ممکن است الان در ذهن شما چیزهایی باشد که وقتی وارد حوزه شدید هیچ کدام از آنها تحقیق پیدا نکند. برای این کار حتما با کارشناسان حوزی مشاوره داشته باشید به خصوص در مورد مشکلی که فکر میکنید با رفتن به حوزه حل شود.
بنابراین شما ابتدا تکلیف رشته تحصیلی خود را مشخص کنید. اگر بنا بر ادامه شد میتوانید بعد از اتمام دوره کارشناسی هم در آزمون حوزه شرکت کنید و هم در ارشد. اگر هر دو را قبول شدید که میتوانید همزمان ادامه دهید و اگر هم یکی را قبول شدید، آن یکی را به سال بعد موکول کنید و دوباره در ازمون شرکت کنید. به نظرم با این کار احتمال مخالفت خانواده خیلی کم شود.
اما اگر به هیچ وجه علاقه ای به ادامه رشته تحصیلی خود نداشتید برای راضی شدن خانواده میتوانید همان کار بالا را انجام دهید ولی با این تفاوت که وقت خود را صرف قبولی حوزه کرده و وقتی خانواده ببینند ارشد دانشگاه قبول نشدی، احتمال مخالفت آنها خیلی کم خواهد شد.
پیروز و سربلند
ممنونم از پاسختون.
ولی من شرایط حوزه رو دیدم زده بود که تنها می شه در یک جا تحصیل کرد یعنی در صورت ورود به حوزه نمی تونم در دانشگاه تحصیل کنم!!!!
وگرنه خودم دوست دارم که دوتاش باشه