خدا باید دهن مردمو ببنده (2)

14:45 - 1394/02/21

سلام من باکاربری جدید اومدم نمیتونستم وارد بشم باعرض معذرت دوباره سوالمو میپرسم 
خدمت دوستان و مدیر سایت .اولین باره ک ب سایت خوبتون سر زدم ب طور کاملا اتفاقی .امروز بعد نماز صبح خوابم نبرد و داشتم سایت طلاق برااولین بار نگاه میکردم ک وارد سایتتون شدم.
متاسفانه برای معرفی باید بگم زنی هستم22ساله.بخاطر عجول بودن و سادگی خودم و خانواده در سن 16سالگی درگیر مسائل ازدواج شدم پسره هم سنی نداشت21ساله اما بگم ک اصلا ویژگی خوبی نبود ک بهش امیدوار باشم سرباز فراری بود و کار درست درمونی هم نداشت گچکار بودمثلااااا .اردیبهشت سال 88بود ک نامزد و ماه خردادش عقد کردم .مهرماهم عروسی.انگار همه چیز خیلی زود پیش میرفت
توی مدت عقد ک اذیتی ازش ندیدم اما چشمتون روز بد نبینه بعد از عروسی انگار ورق برگشت و همه چیز خیلی بد اتفاق افتاد ب فرد خیلی بدی تبدیل شد طوری ک خود زنی میکرد چن بار خودکشی باقرص داشت و تیغ ..هم منو میزد .بددهن و بیکار توی خونه ...ک بخام بگم ی رمان میشه ازش داورد بعد از یکسال و 4ماه زندگی مشترک ک توی این مدتم خیلی قهرکرده بودم و بازم با واسطه رفتم سر زندگی ب خونه پدرم برگشتم اسفند89بود ک رفتم دادگاه و دوماه نشده اردیبهشت90 طلاق گرفتم بدون مهر ک بخشیدم بهش توافقی جداشدیم .. الان مدت4ساله طلاق گرفتم خاستگارای زیادی داشتم بطوری ک تا دوسال پیش همه خاستگارام پسر بودن  ..ک هرکدوم میفهمیدن مطلقم میزاشتن میرفتن .حالا این بماند .چن تا خاستگارم داشتم ک شرایطمو میدونستنو اومدن اما همین ک باهم صحبت کردیم رفتن و دیگه نیومدن چهره ی خوشگلی هم دارم بنظر خیلیا .از نظر خانواده هم خانواده خوبی دارم اما احساس میکنم پشتم حرف میزنن مردم .احساس میکنم بختم بسته شده .اما اعتقادم اینه ک خدا هرکاری بخاد میتونه بکنه حتی دهن مردمو ببنده ولی انگار خدا فراموشم کرده.سوالم اینه چرا این خاستگارای خوبی ک دارم درست نمیشه ؟؟ایا واقعا بختم رو بستن؟یا مشکل ازجای دیگست؟

http://btid.org/node/64950

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 1 =
*****