23:22 - 1402/03/11
من یه زن 24 ساله هستم و یه دختر 4 ماهه دارم
یکم بعد از تایمی که ازدواج کردم متوجه رابطه شوهرم با مادرم شدم که بعد با هر مکافاتی که بود تموم شد اما من اصلا به روی مادرم نیاوردم..
بعد از مدتی باز متوجه رابطه مادرم با کس دیگه شدم و باز هم به روش نیاوردم
تازگی فهمیدم که دیگه رابطه اش در حد چت کردن نیست و پیاماشون رو با یه پسری همسال خودم توی گوشیش دیدم و الان واقعا نمیدونم باید چیکار کنم لطفا کمکم کنید
اینو بگم که پدر و مادرم 12 سال اختلاف سنی دارند و پدرم اصلا چه تو تفریح چه چیزای دیگه اصلا پایه مادرم نبوده و فقط از نظر اقتصادی تامینش میکنه و روابط جنسیشون هم از روی اجباره و مادرم با کلی کمبود در این زندگی بوده
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/247167
سلام
از اینکه مشکل خود را با ما در میان گذاشتید سپاسگزاریم.
متوجه نگرانی شما برای مشکل به وجود آمده هستیم.
در زندگی زناشویی و زندگی زوجین همواره مشکلات و چالش‌هایی وجود داشته است و هیچ فردی را نمی توان یافت که درگیر این چالش ها و مشکلات نشده باشد. اما زوجین موفق و فرد موفق کسی است که بتواند به خوبی این چالش ها و مشکلات را حل نماید و به رابطه خود و همسرش نیز آسیب وارد نکند. ارتباط با خانواده خود و مشکلاتی که ممکن است در این باره پیش بیاید نیاز به مدیریت زوجین دارد. اینکه شما توانسته اید با مدیریت صحیح رابطه نامناسب مادر و همسرتان را به پایان برسانید، بسیار خوب است، اما بهتر بود در این باره از یک مشاور نیز کمک می گرفتید و مادرتان را نیز در جریان باخبر شدن خودتان قرار می‌دادید. قبل از هر چیز این را بدانید که صبر و حوصله شما و همچنین نگه داشتن احترام مادر از اولویت حل این مشکلات است. پس با صبوری مشکلاتتان را حل نمایید و از صبر و حوصله و امید به خداوند کمک بگیرید.
در ادامه چند نکته عرض می‌کنیم و امیدواریم مفید واقع شود.
۱. در یک پیامک و به صورت غیر مستقیم و یا در یک نامه به مادرتان بگویید که متوجه روابط نادرست او شده‌اید و نگرانش هستید، و از اینکه احساس میکنید دارد به خودش آسیب وارد می کند، ناراحت هستید. به او بگویید که کنارش هستید و تصور منفی نسبت به او پیدا نکرده و همیشه او را مادر خود می دانید. اما در مورد روابطی که برقرار کرده است، نگران هستید و می ترسید به خودش آسیب وارد کند. از او بخواهید برای اینکه این مشکل حل شود، به همراه ایشان به یک مشاور بروید. سعی کنید خودتان یک مشاور متخصص را پیدا کنید و او را نزد آن مشاور ببرید. اگر از یک روان درمانگر در این قضیه کمک بگیرید نیز بسیار می تواند موثر واقع شود. پس خودتان را در شرایطی که برای آنچه برای مادرتان پیش آمده مسئول بدانید و در مشکل پیش آمده او را یاری نمایید.
۲. در یک نشست صمیمانه با پدرتان صحبت کنید و از او بخواهید که بیشتر کنارِ مادرتان باشد و بیشتر به او محبت کند؛ به پدرتان بگوید احساس می کنید که مادرتان مدتی است که دلگیر و ناراحت شده و نشانه های افسردگی را از خودش بروز می دهد. به پدرتان بگویید برای حل این مشکل نیاز است که کنار مادرتان باشد و ساعت های بیشتری را با او بگذراند، به او محبت کند و علاقه درون قلبش را به او نشان دهد. سعی کنید طوری این قضیه را مطرح کنید که احساس نیاز شدید مادرتان را به پدرتان برسانید و پدرتان را متوجه این مطلب کنید که مادرتان نیاز فوری به وجود پدرتان و محبت ها و توجه او دارد. به نظر می‌رسد اگر رفتار پدرتان با مادر تغییر پیدا کند و محبت و رابطه خوبی با مادرتان داشته باشد، به مرور زمان رابطه پدر و مادرتان بهبود یافته و مادر نیز کمتر احساس نیاز برای رابطه های دیگر پیدا می کند.
امیدواریم که مطالب گفته شده، شما را در حل مشکل به وجود آمده یاری کند.
اگر در مورد مطالب گفته شده سوالی برایتان پیش آمد، خوشحال می‌شویم با ما مطرح کنید.
بهترین‌ها را برای شما آرزو داریم.