دین و خشونت- قسمت دوم پاسخ به زئوس

11:25 - 1397/05/31

مناظرة من و زئوس

دین و خشونت- قسمت دوم

در مناظرة پیشین دربارة مسألة دین و خشونت مطالبی بیان شد. اینک ادامة این بحث را ببینید.

زئوس: چنان چه گفتم اسلام در ذات خود خشونت پرور است. دلیل این مطلب دستورات و احکامی است که در قرآن می بینیم. یکی از موارد که قبلاً گفتم این است که اسلام به مردان اجازه داد در صورت نافرمانی زن را به باد کتک بگیرند.

من: این تعبیر خیلی عجیب است. چنین چیزی با روح اسلام که روح محبت و مهربانی و گذشت است، سازگار نیست. شما چگونه چنین ادعایی می کنید؟

زئوس: می توانید به قرآن مراجعه کنید و ببینید. این آیه را ملاحظه کنید:

« وَاللاَّتي‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ- و آن دسته از زنان را كه از سركشى و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! در بستر از آنها دورى نماييد! و آنها را تنبيه كنيد-نساء 34»

معنی آیه خیلی روشن است؛ دستور به کتک زدن زنان.

من: شما که نمی توانید این آیه را به دلخواه خود ترجمه و تفسیر کنید. حالا توضیح معنای آیه را با دقت گوش کنید. اسلام مرد را به دلیل ویژگی های جسمی و روحی به عنوان سرپرست و مدیر خانواده قرار داده است. البته این سرپرستی به معنی مطلق العنان بودن مرد نیست، بلکه حد و چارچوب های معینی دارد. ناگهان در خانواده نشانه های نشوز و نافرمانی بوجود میاید. اسلام منتظر نمی ماند تا نشوز واقع شود و پرچم نافرمانی بلند شود و خانواده به دو بخش تقسیم شود. اگر وضع خانواده به این حالت برسد، معالجه کمتر اثر می کند. از این رو باید به معالجة مشکل در آغاز آن پرداخت. چنین مشکلی در نهایت به فساد این نهاد مهم منجر می شود که در نتیجه آرامش از آن رخت برمی بندد و تربیت کودکان در آن به نتیجه نمی رسد. و در نهایت فروپاشی کامل این نهاد و آوارگی کودکان رخ می دهد. بنابراین مسأله مهم است و باید به انجام راهکارهای پلکانی برای علاج نشانه های نشوز مبادرت نمود. در راستای صیانت این نهاد از فساد یا فروپاشی، برای سرپرست آن مجاز شده تا بعضی از روش ها را با هدف اصلاح بکار گیرد. البته نه برای انتقام و اهانت و زجر دادن، بلکه برای اصلاح و رفع شکاف در همین مرحلة آغاز نشوز. این راهکارها مانند یک عملیات پیش گیرانه اند تا جان ها را اصلاح کند.

« وَاللَّاتِي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنّ»

این نخستین کار است ... موعظه ... این نخستین وظیفة سرپرست خانواده است. یک عمل تهذیبی.

ولکن ممکن است موعظه بع دلیل های مختلف نفع ندهد. اینجا نوبت راهکار دوم می رسد ... یک عمل برتری جویانه روانی از مرد نسبت به هر چیزی که زن به آن غرّه می شود؛ مانند زیبایی یا مال یا مکانت خانوادگی یا ارزش های دیگر که به سبب آن زن خود را برتر از مرد می بیند. « وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ»

مضجع- خوابگاه- مکان فریفته کردن و جاذبه است. در اینجا زن ناشزه و برتری جو به اوج سلطة خود می رسد. اگر مرد بتواند انگیزه های خود را در برابر این اغراء مهار کند، می تواند زن را از مؤثرترین سلاحش که به آن فخر می کند، خلع سلاح کند. و غالباً زن در برابر ایستادگی مرد و در برابر بروز اراده و شخصیت مرد، میل بیشتری به رجوع و نرمی دارد.

قرآن این هجر را منوط به نکته ای می کند که قابل توجه است؛ هجر و ترک در خوابگاه. یعنی این هجر نباید ظاهر و در غیر مکان خلوت زوجین باشد. نباید در برابر اطفال باشد که در آن ها تأثیر منفی بنهد. و نباید در برابر دیگران باشد که موجب خواری زن شود و کرامت او را مخدوش کند و نافرمانی اش را بیشتر کند. ولکن گاهی این گام نیز نتیجه نمی دهد. آیا خانواده رها می شود تا از هم بپاشد؟

اینجا راهکار دیگری داریم که کمی سختگیرانه تر است، در عین حال از نابودی مؤسسة خانواده کوچک تر وآسان تر است: « وَاضرِبوهُنّ»

با در نظر گرفتن مطالب گذشته معلوم می شود هدف از این زدن، زجر دادن برای انتقام و تشفی خاطر و یا اهانت و خواری و تحقیر نیست.

این راهکارها در حالت وفاق بین زوجین در خانواده جایی ندارند، بلکه تنها و تنها برای مقابله با خطر فساد و گسست در خانواده است. این ها تنها برای جایی است که انحرافی وجود دارد و این راهکارها آن را علاج می کنند. و وقتی موعظه نفعی ندهد و ترک خوابگاه اثر نکند، به طور حتم این انحراف از نوع دیگر و در سطح دیگری است که راهکارهای دیگر در آن اثر نکرد. و ممکن است این راهکار تأثیر داشته باشد.

نباید گمان شود که این قانون همان اعمال خطایی است که در جاهلیت ها به چشم می آید؛ این که مرد به اسم دین به جلادی تبدیل می شود و زن نیز به اسم دین یک کنیز می شود.

زئوس: ولی بالاخره قرآن می گوید در صورت نافرمانی زن را بزنید « وَاضرِبوهُنّ»

من: منظور از این نافرمانی هر نوع مخالفت زن با مرد نیست. برخی چنین تبلیغ می کنند که طبق این آیه اگر زن کارهای معمول خانه مثل نظافت و آشپزی و ... را انجام ندهد، مرد مجاز است او را بزند. این اشتباه است. منظور از نافرمانی در این آیه بطور خاص تکالیف زناشویی زن است که از نظر دین اسلام واجب است. انجام کارهای معمول خانه بر زن واجب شرعی نیست تا در صورت ترک آن، این آیه شامل آن شود. تعبیر زدن هم نباید موجب سوء برداشت شود. بر اساس روایاتی که این آیه را توضیح داده اند، زدنی که همراه با جراحت و کبودی پوست و دردکشیدن زن و اموری از این قبیل باشد، جایز نیست و هیچ ارتباطی با این آیه ندارد. زدن در این آیه، زدنی آرام و بدون خشونت و وحشی گری و برای تأثیرگذاری روانی بر روح و روان زن است و نه برای درد جسمی و آسیب بدن زن.

http://btid.org/node/136341

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 0 =
*****