رابطه و ازدواج

10:26 - 1401/04/06

سلام خسته نباشید

من در گذشته آدمی بودم که همیشه با این دختر با اون دختر بودم ولی دیگه حالم از خودم بهم می‌خورد که تصمیم گرفتم با هیچکی رابطه نداشته باشم ولی دلم پیش یه دختر گیر کرده الان نزدیک ۱ ساله با هیچکی رابطه ندارم ولی نمیتونم فکر اون دختر از سرم بیرون کنم چون واقعا عاشقشم نمی خوامم دیگه به این چیزا برگردم و واقعا موندم باید چیکار کنم از یه طرفم اون دختر عاشق منه  یه فکریم چند وقته توی سرمه که با مادرم که راحتم باهاش اینو در میون بزارم برای ازدواج
خلاصه این جور مسائلی دیگه. نمیدونم باید چیکار کنم ولی اونجوری که عقلم میگه فراموشی بهترین کار چون دخترای این دور زمونه نه همشون اکثریت اعتمادی نیست بهشون واقعا گیج و سردرگمم

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/212774
تصویر خاطرشاد

سلام وقت بخیر، واقعا کارتان جای تحسین دارد که از ارتباط هایی که به شما از لحاظ روحی و روانی ضربه میزنند توانستید بیرون بیایید.
یکی از مهمترین انتخاب های که ما در زندگی داریم انتخاب همسر است.
ما باید سعی کنیم در این انتخاب همسر عاقلانه تصمیم بگیریم وبعد عاشقانه زندگی کنیم اما متاسفانه در جامعه ما جوانان عاشقانه تصمیم میگیرند و بعد میخواهند عاقلانه زندگی کنند وبعد می ببینند آن کسی را که انتخاب کردند اصلا مورد مناسبی نیست.
شما هم باید در این امر مهم دقت کنید.
حالا شاید برای شما سوال شود انتخاب عاقلانه چطوری حاصل می‌شود 
یکی این است که من برای انتخاب همسر باید معیارهایی داشته باشم
معیار یعنی اینکه دوست دارید همسرتان چه ویژگی هایی داشته باشد
اگر شخصی برای ازدواج معیار نداشته باشدمانند کسی هست که به بازار می رود بدون اینکه بداندمثلا چه کفشی میخواهدبخرد . این شخص یک کفشی را انتخاب می کند و همان را میخرد وبعد می ببیند اون کفشی که  می خواسته نیست چرا این اتفاق افتاد چون این شخص نمی‌دانست که چه کفشی میخواهد مثلا کفش برای سالن فوتبال میخواسته، ولی یک کفشی انتخاب می کند که اصلا مناسب آنجانیست.اگر من معیار برای انتخاب همسر نداشته باشم دقیقا همین اتفاق برایمان می‌افتد
پس گام اول اینکه من بدانم چطور همسری را میخوام؟
دومین گام برای انتخاب عاقلانه این است که من شناخت کافی بدست بیاورم. برای همین شما باید یک دوران آشنایی  بگذارنید البته با رعایت کردن موارد شرعی آن.
تا بتوانید یک شاخت کاملی از طرف مقابلتان(اعم از خود شخص و هم خانواده ایشان) بدست بیاورید چون بدون شناخت از طرف مقابلتان نمی توانید انتخاب درستی را داشته باشید 
وقتی شاخت کافی را بدست بیاورید دیگر این را نمی گویید که آیا می توانم به آن اعتماد کنم یا نه ؟
پس با شناختی که از طرف مقابلم به دست می آورم این اعتماد هم به دست می آید.
اگر تصمیم بر ازدواج شد به شما توصیه میکنم بعد از این که شناخت کافی  بدست آوردید و طرف مقابلتان هم معیار های شما را داشت بازم یک مشاوره پیش از ازدواج بروید
امیدوارم که این نکات توانسته باشد به شما در این مسیر کمک کند 
موفق باشید

تصویر خاطرشاد

در حال پاسخ گویی هستم