زنان در معراج

22:14 - 1393/09/06

پیامبر(ص)فرمودند:آن شب که مرا به معراج بردند، گروهي از زنان امت خود را در عذاب سختي ديدم و از شدت عذابشان گريستم...
اميرالمومنين علي (ع) مي فرمايد : روزي با فاطمه محضر پيامبر خدا (ص) رسيديم، ديديم حضرت به شدت گريه مي کند!
گفتم : پدر و مادرم به فدايت يا رسول الله ! چرا گريه مي کني ؟
فرمودند : يا علي ! آن شب که مرا به معراج بردند، گروهي از زنان امت خود را در عذاب سختي ديدم و از شدت عذابشان گريستم. (و اکنون گريه ام براي ايشان است.)
زني را ديدم که از موي سر آويزان است و مغز سرش از شدت حرارت مي جوشد.
زني را ديدم که از زبانش آويران کرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوي او مي ريزند.
زني را ديدم که از پستانش آويزان کرده اند.
زني را ديدم که دست و پايش را بسته اند و مارها و عقربها بر او مسلط هستند.
زني را ديدم که کر و کور و لال بود و در تابوتي از آتش قرار داشت که مغز سرش از سوراخهاي بيني اش بيرون مي آمد و بدنش از شدت جذام و برص قطعه قطعه شده بود.
زني را ديدم که از پاهايش در تنور آتشين جهنم آويزان است.
زني را ديدم که گوشت بدنش را با قيچي هاي آتشين ريز ريز مي کند.
زني را ديدم که صورت و دستانش در آتش مي سوزد و امعا و احشاي داخلي اش را مي خورد.
زني را ديدم که سرش سر خوک و بدنش بدن الاغ بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود.
و زني را به صورت سگ ديدم و آتش از نشيمنگاه او داخل مي شود و از دهانش بيرون مي آيد و فرشتگان عذاب عمودهاي آتشين بر سر و بدن او مي کوبند.
حضرت فاطمه (س) عرض کرد : پدر جان ! اين زنان در دنيا چه کرده بودند که خداوند آنان را چنين عذاب مي کند؟!
رسول خدا (ص) فرمود : دخترم ! زني که از موي سرش آويخته شده بود ، موي سر خود را از نامحرم نمي پوشاند.
زني که از پستانش آويزان بود، زني است که از حق شوهرش امتناع مي ورزيد.
زني که از زبانش آويزان بود ، شوهرش را با زبان اذيت مي کرد.
زني که گوشت بدن خود را مي خورد، خود را براي ديگران زينت مي کرد و از نامحرمان پرهيز نداشت.
زني که دست و پايش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط شده بودند ، به وضو و طهارت لباس و غسل جنابت و حيض اهميت نمي داد و نظافت و پاکيزگي را مراعات نمي کرد،و نماز را سبک مي شمرد و مورد اهانت قرار مي داد.
زني که کر و کور و لال بود ، زني است که از راه زنا بچه به دنيا مي آورد و به شوهرش مي گويد بچه تو است.
زني که گوشت بدن او را با قيچي مي بريدند، خود را در اختيار مردان اجنبي مي گذاشت.
زني که صورت و دستاش مي سوخت و او امعا و احشاي داخلي خودش را مي خورد، زني است که واسطه کارهاي نامشروع و خلاف عفت و عصمت قرار مي گرفت.
و زني که سرش مانند خوک و بدنش مانند الاغ بود، زني سخن چين و دروغگو بود.
و اما زني که در قيافه سگ بود و آتش از نشيمنگاه او وارد و از دهانش خارج مي شد، زني خواننده و حسود بود.
سپس فرمودند: واي بر زني که همسرش از او راضي نباشد و خوشا به حال آن که همسرش از او راضي باشد. [1]
********************
دانلود کتاب معراج، تفسير الميزان جلد ۱۳، علامه طباطبايي رحمه الله عليه رك:‌سايت گفتگوي ديني

http://btid.org/node/47080

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 12 =
*****
تصویر max
نویسنده max در

پیامبر در شب معراج فقط بانوان رو دیدن که عذاب میکشند ؟؟؟؟؟؟پس آقایون چی؟اونا رو ندیدن؟؟!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟

تصویر محمد فرضی پوریان

با سلام خدمت شما. دوست عزیز این مطلب تنها یک قسمت از حدیث هست، حدیث حدود 15 صفحه میشه که در برخی قسمت ها به اقایون هم پرداخته؛ اما چوت این مطلب راجع به خانم ها و بیشتر راجع به بحث حجاب بوده؛ انتخاب شده. ولی اگر در منابع روایی نگاه کنید، کل حدیث هست و مفصل و طولانی است و در فقراتی به عذاب آقایون هم اشاراتی داره.

تصویر max
نویسنده max در

خوب در مورد عذاب اقایان هم بنویسید.همش,در مور عذاب زنان مطلب گفته گیشه.اینجوری ما فکر میکنیم افایون هیچ عذابی ندارند!!!

تصویر محمد فرضی پوریان

اما در رابطه با سوال دوم: زری خانم، بزرگوار، در فروع دین و اعمال فردی و اجتماعی، ما معتدیم و حرف درست هم همینه؛ که باید بندگی کرد، حرف باید حرف خدا باشه، و لو اینکه برای من سخت و طاقت فرسا باشه؛ مهم نیست، باید به سخن خدا گوش کرد؛ اگر گفته حجاب باید بگم چشم، اگر گفته خوانندگی بده باید بگم چشم، اینجا دیگه نمیتونم بگم نه، عقل من میگه اشکال نداره؛ چون در فروع دین اصلا عقل راه نداره، شما تا صبح فکر کنید که ایا نماز واجب هست یا نه، نمیدانیم؛ تا صبح فکر کنید که آیا وضو را باید چگونه گرفت، هرگز عقل بشری بدون وحی جواب نمیده. لذا گفتند در اونا باید تقلید کرد؛ شما با عقل خودتون میتونید تشخیص بدید چی حرامه و چی حلاله؟ نه میتوان تشخیص داد. حالا درسته بعضی چیزا رو میفهمه، اما هرگز حرامشون نمی دونه. اینهمه مردم تو غرب شراب میخورن، مگه نمیدونن که براشون ضرر داره.

ما از کجا میدنیم که مثلا گوشت گرگ حرامه ولی گوشت شتر حلاله و... این موراد تنها از وحی گرفته میشن؛ دنبال فلسفه بافی هم نباید بود، چون ممکنه بعدا بفهمیم اشتباه کردیم. لذا آنچه را که یک مرجع دینی برای ما بیان میکنه رو باید عمل مرد و تابع بود و سمعا و طاعتا قبول کرد.

این تقلید کورکورانه نیست، بلکه کاملا عقلی و برهانیه؛ شما اگه دلتون درد بگیره چیکار میکنید، میرید نونوایی و به شاطر میگین، یا به مامان، یا نه خودتون میرید داروخونه و همینجور بدون اطلاع یه قرصی رو که نمدونید چی هست رو میخورید؟ نه مطمئنا میرید دکتر، اون هم هر دکتری نه، بلکه پیش متخصصش میرید، بین اونا هم تحقیق میکنید که کی از همه تخصصش بیشتره، درسته؟ دین هم همینطوریه باید رفت پیش متخصصش باید تقلید کرد اما تقلیدی از روی فکر و تعقل؛ رجوع جاهل به عالم است.

لذا خواهش میکنم مثل بعضی روشنفکرا نشین، تا دو روز میرن دانشگاه، اولین چیزی که کنار میزارن دینشونه؛ اون هم با این بهونه که کی گفته از یک پیرمرد لب گور باید نقلید کرد؟ من از اون بیشتر میفهمم؟ سوال اینه مگر الان امثال پروفسور سمیعی هم پیرمرد نیستن، چرا کسی به ایشون نمیگه پیر شده و چیزی نمیفهمه، چون تخصصش رو قبول دارن؛ مراجع هم همینه اونا 60 ساله که تو دین تخصص پیدا کردن.

خیلی طولش ندم، حلال و حرام به عقل و فطرت من نیست، باید دید خدا چی میگه، الان سخن خدا حرف مراجع هستش، هر سوالی داشتی که خوانندگی خوبه بده، باید از مرجعت بپرسی؛ حجاب در چه حد باشه باید بپرسی و... .

نکته پایانی اینکه این جور احادیث رو اگر سندش درست و صحیح باشه میپزیرم و روی چشم میذاریم و صرف اینکه به نظر من درست نیست، نشد جواب؛ اما اگر سندش قوی نیست و مجهول هست و ضعیف کنار میذاریم.

ان شاء الله که موفق باشید. بخونید اگر نقدی داشتید بنویسید تا مجددا خدمت برسم.

تصویر محمد فرضی پوریان

با سلام خدمت همه دوستان این بحث، به خصوص خواهر بزرگوار «زری» خانم؛ حقیر همه کامنت ها رو خوندم و در پاسخ زری خانم عرض میکنم؛ اینجا دو بحث پیش اومد و چون بین اونا تفکیک نشد، بحث به هم گره خود.

یه بحث اینکه که راه شناخت دین و خداوند متعال چیه؟ و با چه چیزی تشخیص بدیم خداوند متعال چه اوصافی داره؟

و بحث دیگه اینه که اینجور احادیث درسته  یا نه؟ و در کل، در عمل چه بکنیم؟ ایا سختگیری‌های برخی مذهبی ها درسته یا نه؟

این دو بحث نباید با هم مخلوط بشه.

اگر اجازه بدید اول به بحث اول بپردازیم:

خانم زری بزرگوار؛ حالا نمیدنم که چقدر مطالعات فلسفی و کلامی داشتید و رشته تحصیلیتون چی بوده، اگر بفرمایید خوبه. به اصطلاح کلامی، وحی بر عقل مقدم است ثبوتا و عقل بر وحی مقدم است اثباتا. یعنی در عالم بالا و آنجا که هیچ چیز مخفی نیست، وحی و کلام خدا بر همه چیز مقدم است. اما در اینجا و عالم ماده که همه چیز مخفی است، عقل بر وحی مقدم است و همانطور که شما فرمودید همه اعتقادات رو باید با عقل اثبات کرد.

اما سوال مهم اینه که کدوم عقل، آیا هر چیزی که من فکر کنم با عقل من سازگار نیست، باطله، ممکنه من اشتباه کنم؛ این همه مردم حتی فلاسفه که در تشخیص موضوعی اشتباه کردن؛ نه، این ملاک درست نیست و شما با این ملاک نمیتونید حرکت کنید و همه چیز نسبی میشه؛ یکی میگه به نظر من خدا اینجوریه، اون یکی میگه نه اینجوریه، سومی حرف دیگری رو میزنه و... لذا دین و شناخت خدا و به طور کلی اصول دین نسبی میشه.

پس چیکار باید کرد، باید از اصول منطقی کمک گرفت، در منطق گفته میشه برای شناخت یک چیز سه راه وجود داره: برهان، قیاس و استقراء؛ که تنها برهانه که مفید یقین هست؛ برهان هم اون چیزیه که بر مبنای بدیهیات باشه. یعنی ما دو مقدمه بدیهی رو کنا هم بذاریم و از اونا یم نتیجه یقینی بگیریم؛ که 6 تا بدیهی رو بیان کردن و همه قضایا باید به اونا برگرده.

خیلی طول ندم. شناخت خداوند متعال با عقله ولی عقلی که با برهان حرکت کنه، نه هر چیزی که دلم بگه، اینکه من بگم خدا خیلی مهربونه و کسی رو عذاب نمیکنه و.. که برخی میگن، درست نیست، باید ببینم این سخن برهانی هست یا نه.

نکته دوم اینکه(خواهشا این رو بیشتر دقت بفرمایید): باید بین اصول دین و فروع دین فرق گذاشت؛ عقل تنها در اصول دین حجته و مقدم؛ باید محدوده عقل بشر و فهم اون رو مشخص کنیم، بعد در مورد اعمال عبادی بحث کنیم؛ محدود عقل بشر در رابطه با تجربیات و کلیات هستی است و در غیر اون راه نداره؛ تجربیان یعنی اموری که در آزمایشگاه به وسیله حواس پنچ گانه قابل حس هستن؛ و کلیات عالم که در واقع پاسخ اون سه تا سوال شاعره که از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود، و به کجا میروم. این موارد که در شریعت به اصول دین معروف هستند، کاملا عقلی اند و تقلید در اونا معنا نداره، شما هم کاملا آزادید که هر گونه سوالی بپرسید، خدا هست یا نیست؟ کجاس؟ چگونه زندگی میکنه؟ نبوت چیه و کیه؟ امام کیه؟ معاد و قیامتی هست یا نیست و... .

اما راجع به فروع دین، باید گفت: عقل در اونا راه نداره و اصلا قابل شناخت نیستند، شما تا صبح فکر کنید که ایا نماز واجب است یا نه، نمیدانیم؛ تا صبح فکر کنید که آیا وضو را باید چگونه گرفت، هرگز عقل بشری بدون وحی جواب نمیده. لذا گفتند در اونا باید تقلید کرد؛ شما با عقل خودتون میتونید تشخیص بدید چی حرامه و چی حلاله؟ نه میتوان تشخیص داد. حالا درسته بعضی چیزا رو میفهمه، اما هرگز حرامشون نمی دونه. اینهمه مردم تو غرب شراب میخورن، مگه نمیدونن که براشون ضرر داره.

لذا ازتوت خواهش میکنم لجبازی رو کنار بذاریم و حرف حق رو قبول کنیم. مثلا اگر کسی از شما بپرسه چه چیزی توی اون اتاق هست، چی جداب میدید بدون اینکه اونجا رو ببینید؟ مطنئنا نمی دونید تا نرید و ببینید.

اینجا هم دقیقا همین هست، ما با عقل خودمون نمیتونیم، بفهمیم عذاب الهی چطوریه، عقل میتونه تشخیص بده که چون خدا عادله و کار بیهوده انجام نمیده، باید عذابی باشه؛ ولی حالا اون عذاب چه شکلیه، چه جوری، هرگز تشخیص نمیده.

برای امروزه کافیه زیاد خستتون نکنم. انشاء الله در پست دیگری به بحث دوم میپردازیم.

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

سلام علیکم...

خداقوت...

نظرتان کاملا جامع وعالی . ....

فقط ان شاءالله که زری خانم ببینند...

اجرکم عندالله...

تصویر العبد
نویسنده العبد در

سلام
خانم زرى ابتدا از اينکه نتونستم به شما کمک کنم عذر خواهى ميکنم. که از دست بنده خدا چه بر مى آيد اميدوارم خداى مهربان دستگير شما , بنده وهمه دوستان باشن. ولى در حدى که به ذهن من ميرسه روى حقانيت کتاب آسمانى تحقيق کنيد روى مسائلى از جمله اعجاز علمى ميتونيد زوم کنيد. اگر اثبات شد اون رو معيار قرار بديد. براى شما , خودم و همه دوستان آرزوى رستگارى دارم به خواست خداى مهربان و عزيز.

تصویر زری
نویسنده زری در

سلام به شما داداش . خواهش می کنم . ممنون از راهنماییتون و از دعای خوبتون .  تشکر . 

البته اینکه شما میگید اعجاز علمی خودش نشون دهنده ی اینه که علم رو مبنا گرفتید و می خواید به واسطه ی اون بگید قرآن هم درسته . یعنی در پس ذهن ما که با این سیستم آموزشی "علم خدا انگار" بزرگ شدیم همش علم یه آرامش

من علم رو هم چندان قبول ندارم و براش اعتبار زیادی قایل نیستم البته . ولی یه کتاب درباره ی اعجاز عددی قرآن خوندم .  درباره ی اعجاز علمی هم خواهم خوند ایشالا . ممنون 

این چیزی هم که اذعان کردم بهش ایمان ندارم مفهوم این حدیث بود نه قرآن . که این حدیث ممکنه درست هم نباشه . 

تشکر از شما

تصویر زری
نویسنده زری در

ببخشید خط سوممو تکمیل نکردم 

... علم به ما یه آرامش و قطعیت برای صدور یه حکم میده .  

من خودم فطرت و دلمو اصیل تر از علم می دونم . سعی می کنم ببینم اون چی میگه . علم که صرفا محسوسات و تجربیات و نتیجه گیری های عقل (عقل حسابگر ) هست که بسیار متغیر و سطحیه 

تصویر زری
نویسنده زری در

شما واقعا به همچین خدایی ایمان دارین ؟ عجب ! 

تصویر آقا سعید

سلام زری خانم

زری خانم اگر به جهنم معتقد باشین و به آیه های مربوط به عذاب در جهنم نگاه بندازید دقیقا همین ها رو متوجه میشید که هست و بدتر از این هم هست.

همچنین وقتی میبینیم خدا عذاب یه عده رو در همین دنیا با سیل و تند باد و رعد و برق و بارش سنگ و... عذاب کرده پس نباید این عذابها فرای تصوراتمون باشه

ضمنا قرار نیست برا ساکنین جهنم آرامش و آسایشی وجود داشته باشه و قرار هم نیست کسانی که یه عمر در این دنیا هر کاری از ستم به مظلومان تا قتل نفس و آزار و اذیت کرده باشه بخشیده بشه و به همراه بندگان صالح خدا که همه عمرشون رو با بدبختی و سختی زندگی کردن تا کمک دیگر مردم کنن و عبادت و شب زنده داری کردن محشور بشن ...

تصویر زری
نویسنده زری در

سلام آقا سعید . از شمام ممنون 

من خودم یه درک و اعتقاد خاصی راجع به جهنم دارم . ولی تصورم به این شیوه ی خیلی جسمانی ای که توصیفش می کنن نیست . ما هم تا به جهان دیگه نریم و از بند حجاب جسمانی رها نشیم نمی تونیم واقعا چنین چیزی رو تصور کنیم 

ضمن اینکه صرف بیرون بودن مو و آوازخوانی و تمیکن از شوهر رو مدنظرم بود نه جنایاتی مثل نسل کشی و حق کشی و .... . من اتفاقا فردی رو می شناسم که عمده ی وقت و تلاششو تو کمک به بندگان خدا و حل مشکل نیازمندان میذاره ولی حجاب کاملی نداره .

اون عذابا هم برای افرادی که بنا بر  عناد اشکار با حجت های آشکار خدا میذاشتن و پیغمبرا رو می کشتن بوده تا جایی که می دونم . نه خوانندگی یه زن که یه کار جزئیه . ضمن اینکه به دوست دیگمون گفتم که خیلی از مردها ترانه هایی که می خونن از نظر مضمون و موسیقی و سبک بسیار سخیف تر از یه زنانی هست که کاراشون با وقار و هنر همراه هست 

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

سلام علیکم...

ببخشیدجواب میدم..

اما خواهرخوبم مگه قراره مردانی که آواز میخونن ...اونم سخیفش ...مجازاتی براشون نیست....اینکه دراین حدیث

زنان آوازه خوان رو بیان کردن دلیلی نمیشه که مردان مستثنی بشن...اونام به جای خـــــود....(اثبات شی نفی

ماعــــدانمیکنه آبجی جون....)

بعدشم اگه این زنان -هنـــــریا به قول شما وقار داشتن ..توی یه جای مناسب ازش استفاده می کردن و چوب حراج به وقار بودنشون

با تحریک کردن مـــردان نمی زدنند **چون صـــــــــــــــدای یک زن به واقع بسیار زیباتر از صدای یک مـــــــــــــرد هست**

اینو لطفا قبول کنیدکه مهیج بودن صدای یک زن خیلی بیشتراز صدای یک مرده...ودرضمن برای همون وقارشونم

خوب نیست صداشون درمعرض دید بیگانه قراربگیره تاازش لذت ببره...

موفق باشید

 

تصویر زری
نویسنده زری در

درود رایحه جان . اون پاییین ، زیر پست خودتون یه قسمتی از منظورمو عرض کردم . فکر کنم ندیدینش

منظورمم از وقار ، اون وقار چادر مشکی اسلامی و سربزیر بودن و اینا نیست . منظورم اینه که لباس هاشون بلند و سنتی هست  .  اندامشون توش معلوم نیست . رقص های تحریک آمیز تو اجراهاشون ندارن . صداهاشونو به طرز سبک و جلف در نمیارن . اتفاقا تن صداشون تا حدودی به مردها متمایل تره 

صداشون هم از چند تا مرد پرسیدم براشون محرک نبود . خودتون می تونید یکی از اجراهای افرادی مثل خانم پریسا یا خانم سپیده رئیس السادات رو تو نت نگاه کنید تا متوجه منظورم بشید . 

در ضمن من نمیگم زنها ، خوبه خواننده بشن . من در جایگاهی نیستم که همچین حکمی صادر کنم . حرفم این بود که چنین خواننده هایی به صرف اینکه زن هستن ، موجبات جلوگیری از پیشرفت معنوی مردان رو فراهم نمی کنن . همین 

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

...ودرد برشما خواهر خوبم...بله دیدم اما بایه چندروز باتاخیر...

زری خانم منظور منم از وقار اصلا داشتن  چادرمشکی اسلامی سربه زیر بودن ،نبود ..اگرچه که اینا می تونه

ممکمل وقار باشه...این سخن شما کاملا متین(لیاس بلند .سنتی ،معلوم نبودن اندام)...بله  خانمی که با

مقنعه ومانتو بلندو... باشه ازلحاظ اعتقادی همه چی رو رعایت کرده اما ازلحاظ فرهنگی رعایت نکرده پس به

ایشون می تونیم بگیم باحجابن...

امـــــایه چندتا سوال:

 شما فرمودین :رقص تحریک آمیز ندارن ...مگه رقصی هم وجود داره که تحریک آمیز نباشه؟؟؟والا ما که دراین

زمینه علمی نداریم شاید بازم یه عده برای توجیه این کاراشون ازاین دست حرفا می زنند شما نباید این

چیزارو قبول کنید...

خواهرخوبم هیچ تمایلی به دیدن این خزعبلات ندارم ...فقط حیف این کلمه ی به این مقدسی که چسبیده

به اسم این خانم..

برچه اساس ومنطقی این حرف رو میزنید؟  فقط از پرسیدن چند نفر به این نتیجه رسیدید؟(حرفم این بود که چنین خواننده هایی به صرف اینکه زن هستن ، موجبات جلوگیری از پیشرفت معنوی مردان رو فراهم نمی کنن . همین )

ولی من میگم این چیزا نه تنها جلوی پیشرفت معنوی مردان رو می گیره بلکه جلوی پیشرفت معنوی خودزنان رو هم می گیره ....

 

موفق باشید...

 

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

سلام علیکم...

بستگی داره برداشت شما ازایمان چی باشه!!!!!!!!!!!!!

خب هرکس کاراشتباهی ازش سرمی زنه باید تقاصشو پس بده...حتی توی همین دنیا...

اون دنیا که جای خود دارد....

حالا این زنها هم کم کاری نکردن ...!!!!فقط هم بااین کاراشون به خودشون ضرر نزدن ....

بلکه عواقبش دامنگیر خیلی از جوونا شده...

موفق باشید ان شاءالله...

 

تصویر زری
نویسنده زری در

عواقب آوازخونی و بیرون بودن مو این قدر سنگین بوده ؟ بستگی داره با چه معیاری بسنجین ! فکر نمی کنم صرف آواز خوندن به کسی صدمه ی خاصی بزنه .

درباره ی اون حرفمم منظورم این بود که شما به چه جوور خدایی ایمان دارین . اول بهتون میگن به خدا بیار بعدا که ایمان آوردین ویژگی ها و نحوه ی عذاب کردنشو میگن ؟ شخصا اون خدایی که من با دلم می شناسم اینن جوری نیست . 

تصویر hadiis
نویسنده hadiis در

اونقدرااااام مطمئن نباشین:))

یعنی نه نباید اطمینان زیادی داشته باشیم و هرکار دلمون خواست بکنیم و بگیم خدا می بخشه

نه هم نباید ناامید باشیم و بگیم عمرا ببخشه...

باید درحالت خوف و رجاء خدا رو بخونیم ...

درضمن نباید گناهم کوچیک به حساب بیاریم اینا کم گناهی نیستنindecision

 

تصویر العبد
نویسنده العبد در

سلام. هر عملى يک باطن وحقيقتى داره. شما در نظر بگير قراره در اين دنيا به اوج رشد و تکامل خودتون برسيد ونتيجتا خدا رو بشناسيد و انشاالله به لقا خداى مهربان و جاودانگى در جوار رحمت پروردگار برسيد. حالا يک نفر با خوانندگى يا دعوت به خود و يا هر مسير انحرافى ديگه جلوى حرکت وپيشرفت معنوى شما رو بگيره . به نظر من که لطمه خيلى بزرگى به شما زده و سرمايه بزرگ يعنى عمرتون رو گرفته و بايد منتظر عواقب کارش هم باشه. در ضمن ملاک در بد بودن اعمال ارجاع اون ها به کتاب خدا و احاديثه. اميدوارم سخنى روشنگر رو خدمتتون عرض کرده باشم. عاقبت شما بخير.

تصویر زری
نویسنده زری در

سخن روشنگر ؟ 

ملاک هر کس فطرت و عقلشه . همون چیزی که می فهمه و در اختیار داره . من شخصا چیز بیشتری در اختیار ندارم . پس با همین معیار می سنجم

صدای زن و موهاش هم فکر نمی کنم تحریک کننده باشن از نظر جنسی . از خیلیا پرسیدم گفتن برامون تحریک کننده نیست . حالا رعایت کردنش یه چیزه و همچین عذاب سادیستی ای یه چیز دیگه .  خوانندگی زنان نمی دونم جلو کدوم پیشرفت معنوی رو گرفته ؟ میشه بیشتر باز کنین قضیه رو ؟ هنوز روشن نشدم 

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

بسم الله الحمن الرحیم....

فهمیدن اینکه آیا این مواردمانع پیشرفت معنوی شده یانه !!!!!سخن روشنگرنمیخواد

فقط یه نگاه دقیق به اطراف مارو به همه چی می رسونه...

فقط نشستن پای درددل یه جوون که چقــــد داره

سختی میکشه باوجود این همه بی حجابی و....خودشو حفظ کنه ...فک کنم کافی باشه

یه نمونش درددل یه جوون توی همین سایت باخانمای بی حجاب بود ...حالا شما خواهر بزرگوار زیباترین

چیز یک زن رو که مـــــو هست رومی فرمایین باعث تحریک نمیشه...

لطفا این سوال رو از جوونایی که مقید هستن بپرسید نه کسایی که دیدن این چیزا براشون شده یه

عادت ...

خـــــــدایا به مایک دیده ی بینا به جای ذهن روشنگرعطا بفرما....

 

 

تصویر زری
نویسنده زری در

ببین رایحه جان . خلط مبحث نکن آبجی . شما داری میگی مو زیباترین چیز یک زن هست . اولا این نظر شما هست . از دید زیبایی شناسانه ی شما مو زیباترینه . همه همچین نظری ندارن . پس منجر به حکم کلی نمیشه . ثانیا که حرفتونم بپذیریم هر چیز زیبایی شهوت برانگیز نیست . مثلا یه لباس زیبا یا روسری زیبا تحریک کننده نیست . بر خلاف زیبایی که یه چیز متغیر و سلیقه ای هست بین افراد مختلف ، تحریک کننده بودن یه مفهوم فیزیکی و جسمانی  (ببخشید این قدر صریح گفتم )  مشخص هست که کاملا قابل تعریفه . البته آستانه ی تحریک افراد مختلف فرق داره . ولی عمدتا موی زن باعث تحریک جسمانی مرد نمیشه و فقط زیباییش می تونه باعث جلب توجه مرد بشه . تفاوت این دو خیلی خیلی مهمه . همون طور که زیبایی صورت هم می تونه باعث جلب توجه بشه . و اصلا ممکنه یه نفر یه روسری خیلی زیبا بپوشه که بیشتر از حالت بی حجابیش جلب توجه کنه . که این به هیچ وجه تو فقه حرام نیست 

یه مردی هم ممکنه موها و چهره ی جذابی  برای زنها داشته باشه . 

تازه نمیشه بگی از اونایی بپرس که خیلی مقیدن . بعضی افرادی که به نظرت مقید میان افراد عقده ای و گرسنه ی جنسی هستن که اینا نمی تونن اساس همه قرار بگیرن . مشکلشونم مقید بودن نیست . چیز دیگه ای هست . اگر بر مبنای بعضی از اینا بخواسم در نظر بگیریم که باید کل موجودیت زن رو ملغی کنیم . مثلا یکی گفته بود من تو عربی وقتی ضمایر رو می خوندم توسط ضمیر "هی " تحریک می شدم . یه نفر اصلا مفهوم زن ممکنه براش تحریک کننده باشه . پس بیایم ضمایر و اسامی مونث رو هم کلا حذف کنیم بخاطر اینا ! 

ثانیا که هر خوانندگی ای هم الزاما تحریک کننده نیست . یه زن خیلی موقر و هنرمند (اسمشو نمی برم )  که استاد موسیقی سنتی هست ، هیچ کدوم از آهنگا و ترانه هایی که خونده مضامین جنسی نداشتن همش مضامین ادبی و عرفانی بلند داشتن ، لباس های بلند و سنتی هم می پوشه و هیچ وقت اداها و رقص های اونجوری در نمیاره ، این زن جلو پیشرفت معنوی کی رو گرفته دقیقا ؟ خواننده های مرد زیادی هستن که میشه این کارو بهشون نسبت داد ولی به امثال این زنی که اسم بردم نمیشه نسبت داد . 

تصویر العبد
نویسنده العبد در

سلام.
پس جايگاه کتاب توى معيار هاى شما کجاست؟
اگر عقل و فطرت کافيه پس نياز به پيامبران الهى کجا قرار ميگيره.

تصویر زری
نویسنده زری در

شما با چه ابزاری می فهمی که پیامبران الهی کیا هستن ؟ از کدوم کتاب باید پیروی کنی ؟ این همه کتاب دینی و کلامی و فلیفی تو دنیا هست . مثلا از کجا می فهمی تثلیث مسیحیا درسته یا توحید ؟ از کجا می فهمی قرآن رو خدا نازل کرده ؟ از کجا می فهمی کیا امام هستن ؟ کدوم حدیثی که ازشون نقل شده درسته کدومش جعلیه ؟ از کجا فهمیدی وحی چیه ؟ 

چه جوری به اسلام ایمان آوردی ؟ این اسلامت فارغ از توصیفی که بوده که اسلام از خدا داشته ؟ 

همه ی اینا رو اگر دینت درست باشه با عقل و فطرتت فهمیدی . اگر نباشه هم که تقلید از دیگرانه و به قول همون اسلام پشیزی ارزش نداره . پس مبنای اصلیت عقل و فطرتت بوده . حالا اینکه بیای همون عقل و فطرت رو به  اعتبار اسلام از بین ببری کاملا غیرمنطقیه 

من نمیگم اگاهی من درست تشخیص میده . اما اصلا چیزی خارج از آگاهی خودمو نمی تونم تصور کنم . هر چیزی رو که تصور کنم درسته به محض تصور و تصدیق من وارد دایره ی آگاهی هام میشه و چیزی رو هم که نتونم با ابزار شخصیم تصدیق کنم وارد این آگاهی نمیشه و انگار نیست . 

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

سلام علیکم خواهرخوبم...

ازقدیم گفتن کسی که چیزی رو انکار می کنه ازهمه بیشتر قبولش داره...

حالا دلیل این سوالاتتون رو واقعا نمیدونم...

اما درحد خودم پاسخ میدم :ما دونوع رسول داریم ،رسول ظاهری که همون پیامبران هست ورسول

باطنی که همون عقله...

 

یعنی انبیاء حجّت خدا هستن و عقل حجّت بین خدا و خلق ؛ یعنی خدا بر اساس عقل از آنها

تکلیف می خواد و آنها نیز بر اساس عقل از خدا توقّع هدایت و ارسال نبی و امام و کتاب دارن.

 

امّا این که عقل از رسولان الهی برتره درست نیست. بلکه حجّیّت عقل مقدّم بر حجّیّت انبیاء

هست...

چون حجّیّت انبیاء را هم عقل باید اثبات بکنه. یعنی به حکم عقله که ما نبوّت عامّه و خاصّه را اثباتش

می کنیم.

لذا اگر منظور از برتری همین تقدّمه درسته ؛ امّا اگر منظور اینه که رتبه

ی وجودی عقل افراد عادی از رتبه ی وجودی انبیاء بالاتره ،

یقیناً چنین سخنی درست نیستش...

چون انبیاء نیز عقل دارند و عقل آنان یقیناً برتر از عقل ماست...

پس چگونه صاحب چنان عقلی میتونه مادون عقل ماباشه....

 

اما در مورد اين سؤال که پس با وجود حجّتي به نام عقل، چه نيازي به پيامبران بود و خداوند چرا پيامبران

را فرستاد، پاسخش اینه که:

عقل محدوديت هايي داره و احکامی که عقل به طور يقيني و قطعي مي تونه در مورد اونا

حکم بکنه، محـــدوده. عقل گرچه در مورد امور ماوراي ماده مثل مبدأ و معاد، کلياتي را میتونه درک

بکنه، اما از درک جزئيات صفات خدا و جزئيات عالم آخرت عاجزه. همچنين گرچه عقل مي تونه

کليات ارزش هاي اخلاقي را درک بکنه...

اما از ارائه راهکارهاي لازم در مورد بايسته هاي اخلاقي عاجز ه

 از آونجا که نه عقل و نه علم بشري، احاطه جامع و همه جانبه به همه ابعاد وجودي انسان و

جهان نداره، از ارائه راهکارهاي عملي لازم براي رساندن انسان و جوامع بشري به سعادت، عاجزه...

در مورد احکام و دستورات عملي، گرچه عقل مي تواند يک دسته احکام را که احکام عقل پذير ناميده

میشن رو،به تنهايي و بدون کمک وحي درک بکنه، اما دسته ديگري از احکام به نام احکام فراعقلی را

عقل نميتونه درک بکنه...

و بشر در اينطور احکام محتاج دينه...

همچنین خود همین عقله که وجوب بعثت هادیان الهی را اثبات می کنه و میگه: برای خدای

صاحب لطف و احسان لازمه که منودر یافتن راه سعادت یاری بکنه. لذا خداوند متعال انبیاء را

فرستاد و اگر نمی فرستاد خود همین عقل در روز قیامت عذر می آره که خدایا من به تنهایی قادر

نبودم تمام احکام تو را بفهمم....

ان شاءالله موفق باشید....

تصویر زری
نویسنده زری در

سلام آبجی . ممنون از جواب مفصل و جامعت . یه قسمتی از حرفهای شما ، ربط داشت به حرفم و قسمتیش هم هست که چندان مشمول سوال من نمیشه . 

شما هم قبول کردی که عقل تقدم داره ولی الزاما برتری نداره . اولا که من فطرت و وجدان رو هم گفتم فقط عقل رو نگفتم . ثانیا که اگه مبنا رو بگیریم که عقل تقدم داره ، من اول باید خدایی رو که یه دین داره معرفی می کنه بشناسم و ببینم با عقل  و فطرتم سازگار هست یا نه . بعدا اون خدا رو با اون دینی که فرستاده می پذیرم . نه اینکه اول دین رو بپذیرم بعدا ببینم این دین درباره ی خدا چی گفته . من به خدایی که به خاطر یه همچین گناهی چنین عذابی کنه اعتقادی ندارم . حالا ممکنه بعدا پیدا کنم چنین اعتقادی ، ولی الان ندارم 

این حرفای ظاهرا  فلسفی رو هم به نظرم اشتباه فرمودید . اتفاقا انسان کلیات امور رو نمی تونه درک کنه و جزئیات رو راحت تر  درک می کنه . اصلا یکی از سوالای فلسفه اینه که این جزئیاتی که با محسوسات و عقل درک می کنیم از پس چه کلیتی بیرون اومدن . جزئیات صفات خدا اتفاقا قابل درک تر هست . به تعریف مفهوم "کلی" و "جزئی" تو فلسفه مراجعه کنین متوجه منظورم میشین 

اگر من در مورد درست یا غلط بودن یه حدیث ساده نتونم به عقل و فطرتم اعتبار بدم و بگم تو داری غلط می کنی  چه جور می تونم با استفاده از همین عقل و فطرت و دلم ، مسایلی مثل وحی و نبوت و عصمت و ... که مفاهیم بسیار عمیق تر و سخت تری هستن درک کنم ؟

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

سلام خواهرجونم...

قسمت آخرهمین نظرمو دقیق تربخونید به همه چی میرسید....

خب لب مطلب یامخلص کلام: عقل اگه عقل سلیم باشه حتما بعدازاینکه خداو...رو قبول کرد  این

نیازرو احساس می کنه که بایدوحی ونبوت و....وجود داشته باشه وگرنه اعمالش تماما آب در

هاون کوبیدنه...

 

فک نکنم نیاز به جواب دیگه  ای باشه... مگه اینکه قصد مغلطه داشته باشید!!!!!!!!!!!!

موفق باشید...

تصویر زری
نویسنده زری در

رایحه جان من جواب شما رو چند بار خوندم و فقط قسمتیش که درباره ی تقدم زمانی و در عین حال عدم برتری عقل بر انبیا بود به حرف من ربط داشت . 

تو بقیه ی مسایلی هم که طرح کردم جواب دیگه ای تو صحبت شما نیافتم . مخصوصا سوال آخر پست قبلیم . 

در ضمن علم منطق بارها بازخوانی شده و فلاسفه ی مختلف براش نظام های مختلف ارائه دادن . من نمی دونم بر اساس کدوم نظام منطقی حرف من مغلطه بوده ؟ اصل حرف من اینه که ما همزمان که خدا رو می شناسیم بهش ایمان میاریم . نه اینکه اول به یه دین ایمان بیاریم بعدا خدا رو بشناسیم . اینم هیچ ربط مستقیمی به اسلام نداره . هر دینی همین طوره . هر مسلکی . تو همون فلسفه ی اسلامیشم معرفت و ایمان قرین همدیگه هستن .  این الان یه حرف واضح و روشنه و نه دوپهلو هست نه مبهم  که بخواد مغلطه باشه . تازه خود شما که به من مغلطه نسبت میدین ، اطلاعات اشتباهی رو درباره ی واژه های "کلی " و "جزئی" فرمودین  که خودش باعث به استباه افتادن مخاطبتون میشه

از شما بابت بحث متشکرم . خودم علاقه ای به بحث اعتقادی توی فضای مجازی (به خاطر نقایصش) ندارم . اینم همین جور پیش اومد . 

موفق باشین

تصویر hadiis
نویسنده hadiis در

واقعا اینجوری فکر می کنی؟؟؟؟؟indecision

تصویر زری
نویسنده زری در

بله عزیزم . این جوری فکر می کنم . خیلی عجیبه ؟ ! 

تصویر العبد
نویسنده العبد در

سلام. مرد و زن نداره خدا به هممون رحم کنه انشاالله.

تصویر mahseta
نویسنده mahseta در

چن هفته پیش یه کلیپ راجب این حدیث دیدم که روش سخنرانی یه روحانی معروفی هم بود اونایی که اینو دیده باشن متوجه منظورم میشن:)) البته الان اسمش یادم نمیاد ولی تو آپارات هست بگردین 
 

تصویر آقا سعید

زني را ديدم که از پاهايش در تنور آتشين جهنم آويزان است.

اینو ننوشتین چیکار کرده بود؟؟

:|

تصویر اشک شور

شرمنده . جایی که این حدیث رو خواندم همین قسمت فقط بود.