با عرض سلام خدمت استاد گرامی
دو سول داشتم از محضر گرامیتان
۱-آیا می توان فضائل و رذایل و اخلاقیات را جزء مجردات نام برد
۲- به چه دلیل انسان اشرف مخلوقات گردید در حالی که جن و انس هر دو عقل شهوت و اختیار دارند
با تشکر از محبتان
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با عرض سلام و ادب خدمت شما
پاسخ به سوال اول:
از آنجا که نفس انسان به اعتقاد ما امری مجرد است، اوصاف آن از قبیل علم، محسنات اخلاقی، رذایل اخلاقی و تمام ملکات نفسانی نیز مجرد هستند؛ زیرا مادی امری است که تعلق به ماده داشته باشد؛ اما اوصاف نفس تعلق به نفسی دارند که خودش مجرد است.
پاسخ به سوال دوم:
قبلاز پاسخ به این سوال لازم است این نکته را تذکر بدهیم که منظور از برتر بودن انسان ظرفیت و استعداد بیشتر برای پیشرفت و تعالی است و الا همه انسانها به صورت بالفعل بر سایر موجودات برتری ندارند. به فرموده قرآن برخی از انسانها از چهارپایان هم پستتر هستند.[فرقان: 44]
اما چرا انسان بر جن برتری دارد، با اینکه هردوی آنها دارای قوه اختیار و قوه شهوت و غضب هستند؟ در پاسخ به این سوال باید عرض کرد داشتن قوه اختیار و قوه شهوت و غضب، دلیل بر تساوی این دو موجود در مراتب وجودی نیست؛ بلکه ظرفیت وجودی هر یک برای درک حقایق و معارف الهی با دیگری متفاوت است. حقیقت آن است همانگونه که ظرفیت وجودی انسانها هر یک با دیگری در درک معارف الهی یکسان نبوده و هر کدام در مرتبهای از وجود قرار دارند - و لو اینکه همگی در داشتن قوه شهوت و غضب با یکدیگر مشترکند - ظرفیت وجودی نوع انسان با نوع جن نیز در یک مرتبه نیست و لو اینکه هر دو دارای قوه شهوت و غضبند. بر اساس آنچه در مجموع از روایات بر میآید، انسان به لحاظ روحی و جن به لحاظ جسمی هر یک بر دیگری برتری دارند. به دلیل همین برتری روحی است که خداوند به هنگام خلقت انسان میفرماید میخواهم خلیفهای برای خود در زمین بگذارم و به همین جهت است که وقتی ملائکه که تجربه جن و نسناس را در زمین داشتهاند، به اعتراض میپردازند، خداوند در جوابشان میفرماید: من چیزی میدانم که شما نمیدانید. خداوند برای آنکه این ظرفیت را به ملائکه نشان دهد، علم الاسماء را به آدم میآموزد و میفرماید: ای ملائکه حال شما از اسماء به من خبر دهید. وقتی ملائکه ابراز عجز از این موضوع میکنند، به آدم میفرماید تنها گزارشی از علمالاسماء به آنها بده؛ زیرا ایشان بر خلاف حضرت آدم توانایی علم پیدا کردن به اسماء را نداشتند.[بقره: 30-33] این نشان از آن دارد که جنس انسان با جنس جن فرق دارد و در انسان ظرفیتی است که میتواند خلیفه خدا شده و متصف به صفات جمال و جلال الهی گردد و توانایی درک مطالبی را دارد که حتی ملائکه هم از درک آن عاجزند.
بر این اساس، اشتراک در دو قوه شهوت و غضب و اختیار، نمیتواند دلیل بر تساوی رتبی انسان و جن با یکدیگر باشد، کما اینکه تساوی در این امر نمیتواند دلیل تساوی انسانها با یکدیگر در مرتبه وجودیشان باشد. ما کجا و وجود نازنین پیامبر خاتم کجا؟