10:05 - 1402/10/05
با سلام
.ایا مجازات های دنیوی خداوند در چارچوب اسباب و مسببات است ؟ یا خیر .و اینکه آیا خداوند کاری را بدون اسباب و مسببات انجام میدهد؟
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
انجمنها:
http://btid.org/node/274745
سلامعلیکم
مجازات الهی اعم از اخروی و دنیوی در چارچوب تکوین و نظام علی و معلولی است. خداوند عذاب یا مجازات را قرارداد نمیکند. دقت بفرمایید که واژه مجازات و جریمه، ذهن ما انسانها را بیشتر به سمت مجازات قراردادی و متعارف بین خودمان، منصرف میکند و ممکن است دچار اشتباه بشویم. در امور اجتماعی قرارداد میکنیم که اگر شخصی چراغقرمز را رد کند، فلان مبلغ را باید بپردازد و این قرارداد قابلتغییر است؛ یعنی میشود جریمه را بیشتر کرد یا تغییر داد. در مورد آثار واقعی، ما عموماً کلمه جریمه و مجازات را به کار نمیبریم. اگر کسی اسید بخورد، اثر طبیعی و واقعی این کار از بین رفتن مجاری تغذیه داخلی و سوختن بدن او از درون است؛ اما غالباً نمیگوییم مجازات و جریمه او اینگونه است. در ادبیات دینی آثار واقعی اعمال ما در دنیا و آخرت با واژگان چون جزا بیان شده است. جهنم اثر واقعی اعمال خلاف است و فقر و کوتاهی عُمر در دنیا، اثر حقیقی و واقعی قطع رحم و برخی کارها است. اگر در مواردی این آثار مترتب نمیشوند، باز باید در حیطه همین نظام علی و معلولی درک شود؛ به این معنا که مانعی حقیقی باعث شده که سبب تأثیر خود را نگذارد.
موفق باشید.
با سلام و خسته نباشید .
ایا مجازات های دنیوی از سوی خداوند میتواند از نوع مجازاتهای قراردادی باشد؟ اگر خیر ایا آیه ای هست ؟
سلامعلیکم
آنچه درباره تکوینی بودن ذکر شد عمدتاً مرتبط با عذاب اخروی است. خداوند متعال میتواند برای پیشگیری از عواقب واقعی عمل در آخرت و نجات بندگان از جهنم، مجازات دنیایی را قرارداد کند. تعزیرات حکومتی و قوانین جزایی غالباً اینگونه هستند؛ برای همین گفتهاند که تعزیز به دست حاکم شرع است. باید دقت بفرمایید که قراردادی بودن یک مجازات دنیایی به معنای بیضابطه بودن و بیارتباط بودن آن با واقعیت نیست. همان قرارداد نیز با در نظر گرفتن واقعیات جامعه و مصلحت افراد صورت میگیرد و مادامی قرارداد معتبر است که به صلاح فرد و جامعه باشد. در مکتب اسلام صِرف قرارداد ایجاد حقانیت و مشروعیت نمیکند.
برای مجازات قراردادی میشود تعزیز و شلاق، جزیه گرفتن از اهل کتاب و کفارات را مثال زد. مجازات دنیایی گاه موجب تخفیف یا حذف مجازات اخروی میشود؛ البته عقل بشر از ارائه توضیح کافی و دقیق درباره چگونگی ارتباط مجازات دنیا و آخرت عاجز است.
ببخشید سوالی که هست این هست که مثلا من فکر میکنم اگر فلان گناه را انجام بدهم ....خداوند لکه ای سیاه میاره روی صورت من .و اونو از من پنهون میکنه مثلا موقعی که من برم جلو اینه اون لکه رو محو کنه ....و موقعی که من نگاه ب اینه نمیکنم باز اون لکه رو بیاره همش فکر میکنم که این مجازات رو قرار بده برای من ایا این فکر من میتونه درست باشه یا خیر اگر خیر چرا
سلامعلیکم
همینکه از گناه و آثار آن خوف دارید، نعمت بسیار بزرگی است و نیکوست برای آن شکرگزار باشید. مؤمن باید همواره حالت ترس از گناه را همراه با امید به رحمت خدا در خود حفظ کند.
ممکن است احساس راه رفتن حشرات بر روی بدن یا وجود لکه سیاه از تأثیرات روحی و روانی همین ترس باشد. امکان هم دارد که این حالت و احساس هشداری الهی باشد که دست از گناهی بهخصوص بردارید. درهرصورت نیکوست شما این احساس را در حد یک هشدار جدی بگیرید و در ترک گناهان تلاش کنید.
دقت داشته باشید که این پیشآمدها و رنجهای دنیایی نوعی رحمت و بیدارباش است تا ما از عذاب واقعی و سخت قیامت نجات پیدا کنیم.
موفق باشید.
یعنی ممکنه که این کار را خداوند انجام بدهد؟
با سلام مجدد
در روایات ما به چنین چیزی که شما فرمودهاید اشاره شده است؛ ولی مربوط به قلب است و آن هم نه این قلب مادی و صنوبری، بلکه قلب روحانی و باطنی انسان.
حتماً میدانید که ما یک جسم مادی داریم و یک روح و باطن. همانگونه که جسم ما تحت تأثیر عوامل مادی قرار گرفته و مثلاً صورتمان زخمی میشود، یا قلبمان درد میگیرد، روحمان هم دقیقاً به همین صورت تحت تأثیر عوامل معنوی مانند گناه و ثواب قرار گرفته و زنگار میگیرد یا نورانی میشود.
در روایتی از امام باقر علیهالسلام نقل شده که فرمودند: هيچ بندهاى نيست جز آنكه در دلش نقطه سفيدى است و هرگاه مرتکب گناهى شود، در آن قسمتِ سفید، نقطهای سیاه به وجود میآید، اگر توبه كند، آن سياهى از بین میرود و اگر [بدون توبه] دوباره به دنبال گناه برود، سياهى افزایش پیدا میکند تا آنجا كه همه سفيدى دل را فرا میگيرد ... .[کافی، اسلامیه، ج2، ص273]
بنابراین با انجام گناه، نقطه سیاه ایجاد میشود؛ اما نه در صورت، بلکه در قلب، آن هم نه در قلبِ مادی، بلکه در روح و باطن انسان. و البته اگر انسان استغفار کند، قرآن تلاوت کند، اشک بر امام حسین بریزد، نماز بخواند، صلوات بفرستد، دست گرفتاری را بگیرد، این نقطه سیاه برطرف میشود.
شاید منشأ این احساس شما شنیدنِ روایاتی از این قبیل باشد که البته هیچ ارتباطی با جسم ظاهری انسان نداشته و همگی ناظر به همان روح است. به عبارتی اگر چشم باطنتان باز باشد، خواهید دید که چهره باطنیِ افراد با انجام گناه تاریک شده و نقطه سیاهی در قلبِ روحانیشان ایجاد میشود.