سوال اعتقادی: آیا خدا می‌تواند صفات بی‌نهایتی را برای مخلوق بیافریند؟

08:26 - 1402/09/06

با سلام و عرض ادب خدمت جنابعالی
ان‌شاءالله که خوب هستین.
سوال: ما میگیم که خداوند قادر و تواناست ومی‌تواند هر کاری انجام دهد. حال آیا خدا می‌تواند صفات بی‌نهایتی را بیافریند برای مخلوق که خود دارای آن باشد؟ چون هر صفت کمالی که در مخلوق است در خدا هم هست. آیا چنین می‌شود و اگر می‌شود چرا نیافریده؟

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/268984

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 1 =
*****
تصویر صاحب الامری روح الله

با عرض سلام مجدد

همان‌گونه که عرض شد، فهم دقیق مطالب نیازمند گذراندن مقدمات فلسفی است؛ ولی برای آنکه سوال بی‌پاسخ نماند، توضیح مختصری خدمتتان عرض می‌شود.

ذات خداوند، هم «واحد» است، هم «احد».

واحد است؛ یعنی دومی برای آن تصور نمی‌شود.

احد است؛ یعنی کثرت و ترکیب از اجزاء در آن راه ندارد. یعنی نمی‌توان برای خدا ذاتی را تصور کرد که مرکب از ذات، علم، قدرت، حیات، اراده و سایر صفات باشد.

ذات خدا، ذاتی بسیط است که مبرای از هرنوع کثرتی می‌باشد. نسبت دادن صفات به ذات و انتزاع صفات متعدد از ذات، به جهت محدودیت ذهن ماست که نمی‌تواند ذات خداوند را با تمام صفاتش یکجا بفهمد و مجبور است یک بار مفهوم ذات را انتزاع کند، بار دیگر مفهوم علم را از ذات انتزاع کند و بار سوم مفهوم قدرت را و همین طور. 

در نتیجه حق آن است که در خارج یک امر بسیط بیشتر وجود ندارد و آن ذات خداست. کثرت‌ها و مفاهیم متعدد و صفات گوناگونی را که ما از ذات انتزاع می‌کنیم، کار ذهنمنان است و در خارج مابازاء جداگانه‌ای غیر از ذات بسیط خدا ندارند که مثلا بگوییم خدا هست و در درونش صفت الف و ب و ج و ... نیز وجود دارند. انتزاع صفات گوناگون از سوی ذهن هم تا جایی است که ذهن به آن معنی برای فهم اوصاف خدا نیاز داشته باشد و چنین چیزی محدود بوده و بی‌نهایت بودنش بی‌معناست.

امیرالمومنین علیه‌السلام در نهج‌البلاغه فرمودند: «وَ كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْيُ الصِّفَاتِ عَنْهُ»؛ «کمال اخلاص آدمی در آن است که صفات متعدد را از خدا نفی کند». [نهج‌البلاغه، صبحی صالح، خطبه اول، ص39]

این فرمایش حضرت نمی‌خواهد بفهماند که خداوند هیچ صفتی ندارد؛ بلکه حاکی از آن است که ذات الهی صفتی زائد بر ذات که موجب تکثر و ترکیب در ذات باشد را ندارد؛ در نتیجه این ذهن من و شماست که کثرتی را از ذات خداوند به‌عنوان صفات او انتزاع کرده و به او نسبت می‌دهد و الا در خارج، این صفات مابازاءی غیر از ذات ندارند و چیزی اضافه بر ذات خدا نیستند تا تکثر و بی‌نهایت بودنشان موجب بی‌نهایت بودن ذات بشود.

معمولاً بی‌نهایت بودن خداوند را در وصف «واحد» بودن او مطرح می‌کنند، نه احدیت. به این صورت که می‌گویند: خداوند ذاتی بی‌نهایت است که دومی برای او فرض نمی‌شود.

برای اینکه برای شما روشن‌تر بشود مثالی را مطرح می‌کنیم. فرض کنید نوری یکپارچه‌ و بی‌نهایت وجود دارد که تمام هستی را پر کرده است. این نور در درون خودش یک نور است و طیف‌های گوناگون و متعدد از نورانیت را ندارد. آیا اینکه این نور یک نور است و در درون خود تکثری از نورها را ندارد، مانع از آن می‌شود که تمام عالم و هستی را پر کرده و بی‌نهایت باشد؟ حتماً چنین نیست. برای بی‌نهایت بودن لازم است تا وجودش همه مکان‌ها و همه زمان‌ها را پر کرده و فوق زمان و مکان باشد و بی‌نهایت نور (وجود) باشد، نه اینکه در درون خودش متکثر و مثلاً متشکل از بی‌نهایت ذرات باشد.

تصویر صاحب الامری روح الله

با عرض سلام مجدد

برای نامحدود بودنِ صفات الهی لازم نیست تا تعداد آنها بی‌نهایت باشد؛ بلکه همان‌گونه که در جای خود هم بیان شده، هر یک از صفاتِ ذاتیِ خداوند، ازآنجاکه عین ذات هستند، بی‌نهایت می‌باشند.

توضیح بیشتر اینکه ذاتِ خداوند بی‌نهایت است. صفات نیز دو‌گونه است:

صفات ذاتی
صفات فعلی

صفات ذاتی، عین ذات خدایند. همان‌گونه که ذات بی‌نهایت است، آنها نیز بی‌نهایتند. مثلاً علم خدا عین ذات اوست و همان‌گونه که ذات بی‌نهایت است علم او نیز بی‌نهایت است؛ زیرا خداوند به ذات خود عالم است و چون ذات خدا بی‌نهایت است، پس علمش به ذاتش هم بی‌نهایت است.

نکته: آنچه باعث بی‌نهایت بودنِ صفات ذات در ذات می‌شود، عینیت آنها با ذات بی‌نهایت است، نه تعدد و کثرتِ آنها. تعدد و کثرت صفات ذات تنها تعدد مفهومی و انتزاعی است و الا در خارج یک ذات است و صفاتی که مابازاءی جدای از ذات ندارند. تعدد صفات در خارج و در ذات، دلیلی بر نامحدود بودن نیست؛ بلکه موجب کثرت در ذات می‌شوند؛ بنابراین برای نامحدود بودنِ خداوند، نیازی به کثرت صفات نیست.

صفات فعلی هم که ربطی به ذات ندارند؛ بلکه از فعلِ خدا انتزاع می‌شوند. به هر میزانی که فعل از خداوند صادر می‌شود، این صفات هم از فعل خدا انتزاع می‌شود؛ مثلاً خداوند یکی از افعالش خلق کردن است. یکی از افعالش رزق دادن است. یکی از افعالش رحمت است و ... از هر کدام از این افعال الهی صفاتی مانندِ خالقیت، رازقیت و رحمت و... انتزاع می‌شود. تعداد این صفات نیز وابسته به تعداد افعال خداست. محدود بودنِ این صفات نیز موجبِ محدود شدن ذاتِ خداوند نمی‌شود؛ زیرا این صفات از ذات خدا انتزاع نمی‌شود تا محدود بودنِ آن موجب محدودیت ذات شود.(تفصیل جواب منوط به گذراندنی مقدمات دقیق فلسفی است و در این مختصر نمی‌توان به آن پرداخت.)

تصویر صاحب الامری روح الله

با عرض سلام و ادب خدمت شما

اینکه خدا صفات بی‌نهایت به مخلوقی بدهد که از این جهت مانند خدا باشد، امکان‌پذیر نیست؛ زیرا تمام مخلوقات محدودند و ممکن نیست موجودی محدود دارای صفاتی نامحدود باشد. فرض شما یعنی اینکه خدا مخلوقی را بیافریند که مخلوق نباشد و این محال است.

البته باید بدانید خداوند مخلوقاتی خلق کرده که مظهر تمام صفات جمال و جلال الهی هستند. 

در دعای ماه رجب در وصف اهل‌بیت می‌خوانیم: «لا فَرْقَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَها اِلاّ اَنَّهُمْ عِبادُکَ وَخَلْقُکَ»؛ «میان تو(خدا) و آنها(ائمه علیهم‌السلام) فرقی نیست جز اینکه ایشان بندگان تو و مخلوق تواند». [مفاتیح‌الجنان، ادعیه ماه رجب]

این عبارت حاکی از آن است که آن بزرگواران مظهر تمام صفات الهی هستند، البته با این تفاوت که آنها مخلوق بوده و اقتضاءات مخلوق بودن ازجمله محدودیت را دارا هستند. یعنی اگر خداوند سمیع، بصیر، علیم، قادر و دارای صفات کمالیه است، آنها نیز به اذن خداوند دارای این صفات هستند.

در قرآن می‌خوانیم که خداوند «مِثل» ندارد: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ»؛ «خداوند هیچ مثل و مانندی ندارد». [شوری: 11]

اما در همین قرآن می‌خوانیم که خداوند «مَثَل» دارد. «وَلِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلَىٰ»؛ «خداوند دارای نمونه برتر است». نمونه برتر همان موجودی است که مظهر صفات جمال و جلال الهی است.

در زیارت جامعه در خطاب به اهل‎‌بیت علیهم‌السلام می‌گوییم: «وَ الْمَثَلِ الْأَعْلَى»؛ «[شما] همان مَثَل اعلی هستید». [مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره]

تصویر دریافت سوالات

بله درست است
ولی منظور من این بود که آیا خداوند چرا دارای صفت های بینهایتی نیست در روایات برای خداوند صفت های انگشت شماری شمرده اند
و خداوند باید از تمام لحاظ نامحدود باشد
حال که اینطور است خداوند محدود نمی باشد؟
در واقع سوال بنده این است که چرا خداوند دارای صفات بینهایت نمی باشد؟