08:05 - 1402/12/14
سلام
وقت بخیر.
خسته نباشید.
دختر کوچیکم ازمن سوال میکنه که چرا خدا انسانها رو خلق کرده و هدف خدا از آفرینش آدمها چی بوده؟
ممنون میشم جواب بدید.
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
انجمنها:
http://btid.org/node/283856
با عرض سلام و ادب خدمت شما
درباره این موضوع که علت خلقت انسان چیست، نکاتی را خدمت شما عرض میکنیم؛ اما اینکه چه مقدار بتوانید خود حضرتعالی آن را در سطح درک و فهم فرزندتان به او بفهمانید، بسته به هنر خودِ شما دارد. البته مسائل مربوط به توحید و صفات خداوند، غالباً دارای پیچیدگیهایی هست که درک صحیح از آن نیازمند گذر زمان و رشدِ فکری انسان است.
با ذکرِ این مقدمه به سراغ پاسخ سوال میرویم:
مولوی هدف خلقت را از زبانِ خدا در قالبِ یک بیتِ شعر اینگونه ترسیم میکند:
من نکردم خلق تا سودی کنم
بَلکه تا بر بندگان جودی کنم
خداوند انسانها را خلق کرده تا با نعمتِ وجود، به لذت بیپایان رسیده و مشمولِ جود و رحمتِ بیپایانِ او قرار گیرند.
خداوند در قرآن میفرماید من بندگان را برای رحمت کردنِ به آنها خلق نمودم.[هود: 119]
البته برای دریافتِ این رحمتِ بیپایان در بهشت، انسانها را به دنیا آورده تا از این مسیر با اختیار خود و با کمترین عمل و با یک بهانه، به آن حقیقت دست پیدا کنند.
برای آنکه موضوع کمی روشنتر بشود، آن را در قالبِ مثالی توضیح میدهیم: فرض کنیم میدان مسابقهای بزرگ توسط شخصی بینهایت پولدار تدارک دیده شده و به شرکتکنندگان در این مسابقه گفته شده: به همه کسانی که در مسابقه شرکت کردهاند، جایزه تعلق میگیرد، چه به مقام و رتبه خاصی برسند، چه هیچ حرکتی نکرده و تنها یک قدم بردارند. کمترین جایزه برای پایینترین شرکتکننده، این است که مادامالعمر تمام هزینههای زندگیاش تامین شده و دیگر هیچ دغدغهای در طول زندگی نخواهد داشت. مراتب بالاتر نیز علاوه بر این، مبالغ هنگفتی دریافت کرده و جایزههای غیر قابل توصیفی که در طول عمرشان ندیدهاند، دریافت خواهند کرد. فقط یک نکته وجود دارد و آن اینکه کسی در این میدان مسابقه حق ندارد مانع حرکت دیگران شده و حقوق دیگران را ضایع نماید و خودش نیز نباید به گوشهای از میدان رفته و به جای حرکت در مسیر، در همان زمین مسابقه جا خوش کرده و ضمن عدم طی کردن مسیر، مانع پیشروی سایرین شود.
سوال این است که آیا با این اوصاف کسی حاضر است بگوید چرا مرا در این میدان مسابقه قرار دادهاند؟ معلوم است که کسی چنین سوالی را نخواهد کرد؛ زیرا اجازه دادن برای شرکت در چنین میدانی در حقیقت به معنای آن است که در برابر هیچ، همه چیز به انسان بدهند. باورش سخت است که به ما بگویند برو و در فلان میدان تنها یک قدم به جلو برو، ما تمام زندگیات را مادامالعمر تامین کرده و کاری میکنیم که دیگر هیچ دغدغهای نداشته باشی. برای کمتر از این هم، مردم سر و دست میشکنند. درحال حاضر، برای شرکت در یک مسابقه جهانی که جایزهای به مراتب کمتر از این دارد و تنها به برندگان آن مسابقه تعلق میگیرد، عدهای ماهها رنج و سختی را به جان میخرند که شاید بتوانند در آن مسابقه رتبه آورده و جایزه ناچیزش را دریافت کنند.
اینکه خداوند به ما اجازه داده تا به دنیا بیاییم، به معنای آن است که به ما اجازه داده تا در برابر عمل ناچیز و بیمقدار، به لذت ابدی دست یابیم. بر اساس روایات ما، گاهی خداوند، یک شخص را تنها به خاطر یک نماز قبول شدهاش به بهشت میبرد.[1] یا گاهی یک شخص بهخاطر یک جرعه آبی که با یاد خدا نوشیده، بهشتی میشود.[2] یا حتی گاهی شخص به خاطر دلسوزی نسبت به دیگری و ناراحتی برای اینکه نتوانسته به او کمک کند، بهشتی میشود.[3] آن هم چه بهشتی؟ بهشتی که در پایینترین درجه آن، آنقدر نعمت وجود دارد که اگر اهل آن بخواهند تمام مردم دنیا را مهمان کنند، توانایی انجام آن را دارند.[4] چه نعمتهایی؟ نعمتهایی که اگر اهل دنیا آن را ببینند، از زیبایی و طراوت آن مدهوش میشوند.[5] تا چه زمانی؟ تا ابدیت. ابدیت یعنی بینهایت زمان که اگر ما ساعتها بنشینیم، نمیتوانیم حتی آن را تصور کنیم. چه نوع خوشی و لذتی؟ خوشی و لذتی که نمونهاش را حتی یکبار هم در دنیا تجربه نکردهایم و تصور آن هم، حتی یکبار به ذهنمان خطور نکره است؛[6] زیرا جنسش با لذتها و خوشیهای دنیا کاملاً متفاوت بوده و درک آن برای ذهن دنیوی ما ممکن نیست. خلقت برای چنین لذت ابدی، جای سوال ندارد؛ زیرا معنای این خلقت این است که به ما اجازه داده شده تا این قدرت را داشته باشیم که در برابر هیچ، به بینهایت لذت، دست پیدا کنم؟
پینوشت:
[1]. برقی، المحاسن، دارالکتب الاسلامیه، ج1، ص253.
[2]. کلینی، کافی، اسلامیه، ج2، ص96.
[3]. همان، ص196.
[4]. عدهای از علما، الأصول الستة عشر، مؤسسة دارالحديث الثقافية، ص326.
[5]. مجلسی، بحارالانوار، دار احیاء التراث، ج8، ص199.
[6]. شیخ صدوق، امالی، کتابچی، ص432.