غزل لطیف روزگار

15:43 - 1394/01/17

خدمات جبران ناپذیر مادر

مردی به رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفت: «مادرم سخت پیر شده است و اکنون نزد من زندگی می‌کند. او را بر دوش می‌گیرم و جا به جا می‌کنم. خود به او غذا می‌خورانم و شست‌وشویش می‌دهم. با این حال، از روی شرم، چهره‌ام را از او بر می‌گردانم تا بدین گونه او را تعظیم کرده باشم. آیا تلافی خدمات او را کرده‌ام؟» فرمودند: «نه» در ادامه پیامبر با بر شمردن مشکلات و رنج‌هایی که پدر و مادر در دوران بارداری و طفولیت فرزند خود تحمل می‌کند علت این حکم را مورد اشاره قرار دادند.

کاش مادرش زنده بود

مردی نزد پیامبر آمد و گفت: ای رسول خدا هیچ کار زشتی نیست مگر اینکه انجام داده‌ام، آیا توبه من قبول می‌شود؟ حضرت فرمود: «آیا پدر و مادرت زنده‌اند؟» گفت: تنها پدرم زنده است. حضرت فرمود: «به پدر خود احترام و نیکی کن؛ تا خداوند تو را ببخشد.» وقتی که آن مرد رفت، حضرت به اطرافیانش فرمود: «ای کاش مادرش زنده بود و به مادرش نیکی می‌کرد؛ زیرا با نیکی کردن به مادر، قبولی توبه‌اش نزدیک‌تر می‌بود.»[1]

هم‌نشین موسی در بهشت

روزی حضرت موسی(علیه‌السلام) در مناجات، از خداوند متعال خواست که هم‌نشین خود را در بهشت به او نشان دهد. جبرئیل(علیه‌السلام) نزد موسی(علیه‌السلام) آمد و گفت: ای موسی! هم‌نشین شما در بهشت فلان مرد قصاب است و نشانی او را داد. حضرت موسی(علیه‌السلام) به در مغازه مرد قصاب آمد. دید جوانی است شبیه شب گردان و مشغول  فروختن گوشت است. از دورکارهای مرد قصاب را نظاره کرد تا ببیند چه کار فوق العاده‌ای انجام داده که چنین استحقاقی یافته؟ ولی به نکته خاصی نرسید.

همین که شب شد، مرد جوان مقداری گوشت برداشت و به طرف منزل رفت، حضرت موسی(علیه‌السلام) نیز در پی او رفت و بدون آن که خود را معرفی کند، از او خواست تا یک شب میهمان او باشد. مرد جوان با آغوش باز پذیرفت و با کمال ادب مهمان را به درون منزل برد. حضرت موسی دید جوان غذایی تهیه کرده، به سراغ پیرزنی فرتوت و کهن سال رفت که او را درون زنبیلی جای داده بود، او را بیرون آورد و شست وشو داد، لباس‌های او را عوض کرد و با دست خود غذا در دهان او گذاشت. پیرزن در میان این کارها کلماتی می‌گفت که برای حضرت موسی(علیه‌السلام) نامفهوم بود. بعد از آن که جوان از میهمان نیز پذیرایی کرد، مشغول خوردن غذا شدند. حضرت موسی(علیه‌السلام) پرسید: این پیرزن کیست؟

جوان عرض کرد: مادر من است و چون توان ندارم که برای او خدمتکاری تهیه کنم، به ناچار خودم کارهایش را انجام می‌دهم و به او خدمت می‌کنم. حضرت پرسید: کلماتی که مادرت می‌گفت، چه بود؟ جوان گفت: هر وقت او را شست‌وشو می‌دهم و غذا به او می‌خورانم، او می‌گوید: خداوند تو را ببخشد و هم‌نشین حضرت موسی در بهشت قرار دهد. حضرت موسی(علیه‌السلام) در این هنگام خود را معرفی کرد و فرمود:
ای جوان! بر تو مژده باد که خداوند متعال دعای مادرت را مستجاب گردانید. از خداوند خواسته‌ام که هم‌نشین خودم را در بهشت به من نشان دهد و خداوند متعال هم تو را معرفی کرد، من تمام اعمال تو را نظاره کردم و هیچ عملی نیافتم[که تو را مستحق این مقام کند] مگر اینکه دیدم از مادرت تجلیل و احترام کردی و نسبت به او احسان نمودی.[2]

می‌ترسم ناراحت شود

امام زین العابدین(علیه‌السلام) نسبت به مادرش بسیار نیکوکار بود؛ به طوری که به ایشان گفتند: شما نسبت به مادر، از همه کس نیکوکارتری ولی نمی‌بینیم که با او در یک ظرف  غذا بخوری! امام در جواب فرمود: چون ترسم که دستم را به سوی غذایی ببرم که مادرم قصد خوردن آن را داشته است و او را ناراحت کنم.[3]

نگاه محبت آمیز

"نگاه" مقوله شگفتی است. هر نگاه پیامی دارد از این رو در فرهنگ اسلامی برخی از نگاه‌ها معصیت است و برخی عبادت در روایت آمده است؛ «نگاه مهرآمیز فرزند به پدر و مادر، عبادت است.»[4] پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز فرمودند: «درهای آسمان در چهار هنگام به رحمت گشوده می‌شود: هنگامی که باران می‌بارد، آن گاه که فرزند به چهره مادر و پدر می‌نگرد، وقتی که در کعبه باز می‌شود و آن زمان که ازدواجی شکل می‌گیرد.»[5]

در بهشت و صورت حور

مردی خدمت پیغمبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و عرض کرد: من نذر کرده‌ام که در بهشت صورت حورالعین را ببوسم! حضرت فرمود: «برو پای مادر(به منزله صورت حورالعین) و پیشانی پدرت را(به منزله در بهشت) ببوس. عرض کرد: پدر و مادرم از دنیا رفته‌اند، حضرت فرمود: «قبر آن‌ها را ببوس.»[6]

بزرگترین واجب

در قرآن کریم، چندین بار احسان به پدر و مادر توصیه شده است. علامه طباطبایی(ره) در این باره نگاشته‌اند؛ «نیکی به پدر و مادر، پس از یکتاپرستی از واجب‌ترین واجبات است؛ همان‌گونه که آزردن پدر و مادر پس از شرک، از بزرگترین گناهان است.»[7] و در جای دیگر آورده‌اند؛ «در چند جای قرآن کریم، خداوند متعال، احسان به والدین را در کنار توحید و نفی شرک آورده است و پس از فرمان به توحید یا نهی از شرک، به احسان نسبت به پدر و مادر فرمان داده است.»[8]

قرآن در وصف حضرت یحیی(علیه‌السلام) می‌فرماید: «او نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود و متکبر و عصیانگر نبود.»[مریم/14] و از زبان حضرت عیسی حکایت می‌کند؛ «مرا نسبت به مادرم نیکوکار گردانید و جبار و شقی قرار نداد.»[مریم/32] از این دو آیه  بر می‌آید که هرکس به پدر و مادرش نیکی مکند، سرکش و بدبخت است. امیرمومنان علی(علیه‌السلام) نیز می‌فرماید: «نیکی کردن به پدر و مادر، بزرگترین واجب است.»[9]

پی‌نوشت‌ها:
[1]. بحارالانوار، ج74، ص82
[2]. پاداش‌ها و کیفرها، ص75
[3]. پندهای حکیمانه، علامه حسن زاده آملی
[4]. تحف العقول، ص461
[5]. بحارالانوار، ج103، ص221
[6]. قرةالعین، ص38
[7]. المیزان، ج13، ص79
[8]. همان، ج7، ص372
[9]. شرح غرر و درر آمدی، ج3، ص259

http://btid.org/node/61115

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****
تصویر مریم8989

خدا به تمام مادرا سلامتی و طول عمر عنایت کن

تصویر yosef
نویسنده yosef در

احسنتم. خسته نباشید . ایدکم اللهyes