سلام‌من دختری هستم ۲۰ساله دراهواز وعاشقه پسری ۲۸ساله درتهران شدم پدرو مادرم سالهاس جداشدن ومن با پدرم زندگی میکنم پسری ک دوستدارم همسایه مادرم درتهران عشقمان دوطرفس و تمام‌خانواده او و فقد مادره من موافق خواهرانم مخالف هستند واجازه نمیدن بیان خواستگاری پدرم ب رابطمون شک کرده و گویا متوجه شده و من میترسم ک اجازه نده ..پسر تمام شرایط داره و همو خیلی دوستداریم من از زندگیم خیلی خسته شدم لطفا راهنماییمون کنید
-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
سلام عزیزم .. بهتره اول مشخص کنی هدفت از ازدواج چیه ؟!
سلام
از حضور شما در سایت رهروان ولایت تشکر میکنم
پاسخ اجمالی:
قبل از این که این مسئله بخواهد توسط شما مطرح شود باید از جانب خانواده پسر دنبال شود (یعنی خواستگاری رسمی)پس از اینکه پدر و خواهران نظر خود را گفتند و شما هم نظرتون رو گفتید چنانچه با مخالفت پدر و خواهرها مواجه شدید باید مسئله از طرف پسر و خانواده وی دنبال شود و با اصرارهای زیاد و قرار دادن واسطه های مختلف نظر آنان را موافق نمایند. همچنین شما میتوانید با برقراری ارتیاط صمیمی و عاطفی با خواهران و بیان دلایل خود سعی کنید آنها را با خود همراه نموده تا آنها هم بتوانند بر نظر پدرتان تأثیر بگذارند. در نهایت چه رضایت آنها جلب شود و چه جلب نشود در هر دو صورت نکات مهم گفته شده در پاسخ تفصیلی را مد نظر قرار دهید.
پاسخ تفصیلی:
نکته مهمی که در ابتدا باید خدمتتان عرض کنم و لازم است شما به آن توجه داشته باشید این است که برای ازدواج کردن با یک فرد، صرف عشق و یا احساس علاقه داشتن به فرد کافی نیست یعنی با احساس علاقه نمیتوان گفت همه چیز برای ازدواج فراهم است. بلکه باید درکنار این علاقه، آمادگی های لازم برای ازدواج شامل رسیدن به رشد عقلی و عاطفی و اداره زندگی مستقلانه و هدف مناسب داشتن برای ازدواج و هم تناسبهای لازم با یکدیگر وجود داشته باشد. برای داشتن ازدواج موفق به این لینکها مراجعه کنید: « تناسبهای لازم برای ازدواج» و « راهکارهای ازدواج موفق»» و «دورخیز برای ازدواج» بنابراین با توجه به این جمله که فرمودید از زندگی خسته شدم بیشتر دقت کنید که وقتی این احساس خستگی با احساس عشق کنار هم بیاید شرایط انتخاب درست را سخت تر میکند پس مبادا به خاطر این مسئله از پیامدها و عواقب نامطلوب این ارتباط (در صورتی که به صلاح شما نباشد)غافل شده و تصمیم نادرست بگیرید.
نکته بعدی توجه به این مطلب هست که در فرهنگ ما ایرانی ها خانواده ها نقش مهمی در زندگی فرزندان دارند بنابراین اگر ازدواجی را دنبال کنید که علاوه بر رضایت خودتان رضایت خانواده هم به همراه داشته باشد شانس بیشتری در موفقیت خواهید داشت.
نکته مهم بعدی این است که احتمال وجود موانع و مخالفت جهت ازدواج شما وجود دارد بنابراین برقراری ارتباط با طرف مقابل میتواند روز به روز موجب علاقه و دلبستگی بیشتر شما شود و در صورت عدم رضایت پدر شما، دچار شکست عاطفی و سختی های روانی شدیدی شوید.
با توجه به نکات ذکر شده توصیه ما این است که قبل از این که این مسئله بخواهد توسط شما مطرح شود باید از جانب خانواده پسر دنبال شود (یعنی خواستگاری رسمی)پس از اینکه پدر و خواهران نظر خود را گفتند و شما هم نظرتون رو گفتید چنانچه با مخالفت پدر و خواهرها مواجه شدید باید مسئله از طرف پسر و خانواده وی دنبال شود و با اصرارهای زیاد و قرار دادن واسطه های مختلف نظر آنان را موافق نمایند. همچنین شما میتوانید با برقراری ارتیاط صمیمی و عاطفی با خواهران و بیان دلایل خود سعی کنید آنها را با خود همراه نموده تا آنها هم بتوانند بر نظر پدرتان تأثیر بگذارند.
سعی کنید در این مدت از برقراری ارتباط با پسر خودداری کنید تا دلبستگی بیشتر ایجاد نکند و چنانچه این ازدواج به سرانجام نرسید دچار شکست عاطفی نشوید.
اگر سرانجام رضایت خانواده جلب شد برای داشتن ازدواج موفق حتما بررسی های لازم را داشته باشید و چنانچه تلاشها به نتیجه نرسید و ازدواج منتفی بود به صورت کامل با پسر قطع ارتباط نموده و از راهنمایی های گفته شده در همین انجمن جهت فراموش کردن عشق استفاده نمایید.
برایتان آرزوی موفقیت و خوشبختی میکنم