فرزندم به شدت وابسته شده بمن

08:54 - 1401/05/25

سلام و وقت بخیر
پسر آخر من ۶سالشه و امسال پیش دبستانی میره
امت به شدت وابسته شده بمن و حتی تنهایی نمیره پیش دوستاش و بازی کنه
و همش برای مدرسش نگرانم
ایا راهی هست وابستگی به مادر کم بشه

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/217534
تصویر اسدیان

عرض سلام و احترام دارم خدمت شما کاربر محترم. از اینکه به ما اعتماد کرده و مشکلتون رو با ما مطرح کردید متشکرم.

در مورد وابستگی های بیش از حد و به‌ نوعی غیرمتناسب با سن و به قولی اضطراب جدایی کودک، اولین چیزی که مورد توجه قرار میدیم  پیدا کردن علت و در واقع ریشه این وابستگی و اضطراب هست. وقتی ما علت وعامل رو بیابیم، با رفع عامل ایجاد کننده، اون وابستگی و مسئله‌ای که کودک باهاش مواجه هست، رفع میشه.

گاهی، به خصوص مثل مورد شما که شما فرمودید فرزندتون آخرین فرزند هست، وابستگی خود مادرمطرحه. به نوعی انگار مادر وابسته تره تا کودک و برای مادر جدایی سخت هست. یا اینکه مادر ممکنه که حتی اگر به زبان نیاره، اما همیشه نگران کودکش هست. نگران این که نتونه خوب با دوستاش بازی کنه، یا آسیب ببینه یا مشکلی براش پیش بیاد و... این نگرانی و اضطراب مادر، میتونه ناخواسته و ناخودآگاه، به کودکش منتقل بشه و درنتیجه کودک دچار اضطراب شده و به مادر بچسبه و نخواد که از مادر جدا بشه .

 حقیقت اینه که مستقل شدن و به مرور جدا شدن از مادر، یک نیاز فطری و یکی از مراحل رشد کودک هست. کودکان از سن نوپایی، وقتی که به حرکت می‌افتن، چهار دست و پا میرن و بعدها راه میرن، به صورت فطری تمایل دارن که از مادر دور بشن و اینکه مادر چقدر اونها رو با آرامش رها میکنه و با مراقبت از دور اجازه میده که از مادر فاصله بگیرن و در مراحل بالاتر رشدی، اینکه چقدر اجازه میده متناسب با توانایییشون، مستقل عمل کنن و به نوعی این اضطراب رو نداره که نکنه از پسش بر نیاد، نکنه آسیب ببینه  و... کمک میکنه به اینکه، کودک بتونه راحت تر از مادر جدا بشه و به اصطلاح دلبستگی ایمن در کودک شکل بگیره.

توصیه اصلی ما در وابستگی کودک، به ویژه در سالهایی که دیگه باید وارد محیطهای بزرگتر ومدرسه بشه ، به مادر این هست که، تمرکزش رو از اینکه بخواد کودک را از خودش جدا کنه برداره. و روی استقلال دادن به کودک، اعتماد کردن به توانمندی کودک بذاره. اگر در کارهای مختلف به ویژه در انجام کارهای شخصی کودک، مثل (بازی کردنش، غذا خوردن، مسواک زدن وهر کاری که وظیفه ی شخصی کودک تعریف میشه ) زیاد تذکر داده میشه، حذف بشه .مادر به کودک اجازه بده که، نیاز به استقلال که یکی از نیازهای اساسی و فطریش هست، در کودک توجه و ارضا بشه. و این باور که مادر اون رو توانمند می بینه و اون رو فردی ببینه که میتونه از پس کارهای خودش بر بیاد میتونه و مسئولیت کارش رو به عهده بگیره، در کودک ایجاد بشه. و به واسطه این احساس توانمندی، کودک راحت تر می تونه مراحل رشد خودش رو که یکی از این مراحل همین جدا شدن از مادر و وارد شدن به فضای دوستان و فضاهای بزرگتر هست، تجربه کنه.

پس توصیه بنده به شما مادر عزیز این هست که، در این یک ماه باقی مانده تا شروع مدرسه، شما روی این قضیه که بخواید به زور فرزندتون رو جدا کنید، به زور وارد جمع دوستانه کنید، خودداری کنید. ولی اون رو در کارهای مختلفی که متناسب با سنش میتونه انجام بده، مستقل بزارید. اونو در جمع هایی مثل پارک یا هرجایی که دوست داره ببرید، اما اجبارش نکنید وارد جمع بچه ها بشه. فقط اجازه بدید که دراون فضا باشه و در کنار این که باور خودتون هست که اگر بخواد، میتونه از عهده این مرحله بر بیاد و با بچه ها بازی کنه و مشکلی نخواهد داشت ،این ذهنیت رو کم‌کم در کودکتون هم ایجاد میکنید . (توجه داشته باشید این زور کردن میتونه خیلی غیرمستقیم باشه، مثلا اینکه هی تشویقش کنید یا بگید ببین دوستات دارن بازی میکنن، تو هم برو پیششون. این در واقع به ظاهر شبیه تشویق کردنه ولی پیامی که به کودک میده، پیام ناتوانی و اینکه مامان باید بگه وگرنه من نمیتونم، هست)

اجازه بدید، کودکتون خودش برسه به او مرحله که تصمیم بگیره که از شما جدا بشه و اگر که شما به استقلالش توجه کنید و این ذهنیت توانمند دیدن واقعی ( و نه فقط به زبان) کودکتون رو، در خودتون ایجاد کنید، خواهید دید که خیلی زود کودکتون از شما فاصله خواهد گرفت.

اگر شرایط رو مساعد دید و کودکتون هم تمایل داشت، میتونید یه زمانی رو اختصاص بدید و در این مورد با فرزندتون صحبت کنید. ؟؟ازش بپرسید چه نگرانی هایی داره که نمیخاد از شما جدا بشه و بعد بشنید با هم برای هرکدوم از اونها راهکار مناسب پیداکنید. اینجوری فرزندتون احساس درک شدن از طرف شمارو خواهد داشت و از طرفی خیالش راحت میشه که مامان کنارشه و بهش کمک میکنه و به نوعی غیرمستقیم احساس امنیت از اینکه مامان هست و قرار نیست که رهاش کنه یا تنهاش بذاره خواهد داشت و این کمک میکنه، راحتتر این مرحله رو پشت سر بذاره.

برای آمادگی برای مدرسه، میتونید به همراه فرزندتون به فضای مدرسه ای که میخواد از اول مهر بره تشریف ببرید، کلاس ها رو با هم ببینید، با معلم و مدیر آشنا بشید تا کودکتون ذهنیتی داشته باشه  نسبت به محیط مدرسه و به قولی فضای مدرسه براش آشنا باشه.

اگر کودکتون زیاد در معرض تلوزیون و موبایل و به طور کلی فضای مجازی هست، به حداقل برسونید چراکه آسیب های فضای در مشکلات مختلف کودکان از جمله اضطراب ها اثبات شده است.

موفق باشید

تصویر اسدیان

در حال پاسخگویی