با سلام خدمت دوستان و مشاوران عزیز ....ازتون میخوام راهنمایی و کمکم کنید....
نزدیک به چند ماهه که به دوست برادرم فکر میکنم...این افکار هم از زمانی شروع شد که وقتی من از دوستام واسه برادرم گفتم اونم از خصوصیات دوستاش برام گفت و حتی گفت که یکی از دوستام میگه دختر تو فامیلتون اگه دارین بهم معرفی کن...منم دلیل معرفی نکردن دختر از فامیلمون رو از برادرم پرسیدم گفت که خیلی خسیسه و از این اخلاقش خوشش نمیاد اما با این وجود گفت پسر خوبیه...منم زیاد اهمیت ندادم و پیگیر نشدم ....تا اینکه یه روز مطالب دوستاش رو تو فیس بوک نگاه میکرد و منم ازش پرسیدم این دوستات کین معرفی کن ، یکی یکی معرفی کرد و اون دوستشم رو که میگفت معرفی کرد و عکسش رو هم نشون داد منم از زرنگیم استفاده کردم و سنشو پرسیدم ، کارشو پرسیدم ، از خونوادش پرسیدم....
از نظر ظاهری پسر خوبی بود و کار و اخلاقشم که میگفت خوب بود از من هم 3 ماه کوچکتره....ذهنم درگیر این شخص شد اما روم نشد بهش بگم معرفیم کنه چون احساس میکنم اونم میدونسته که برادرم یه خواهر داره و واسه همینم گفته کسی رو تو فامیل دارین؟...اما من روم نمیشه بهش بگم من رو معرفی کنه...از این هم میترسم خودم باهاش در ارتباط باشم اما تا بحال با کسی دوست نبوده و نیستم و احساس میکنم ارزش یه دختر میاد پایین...اما از طرفی هم سنم میره بالا و دوست دارم که دیده بشم چون تو جامعه روستایی دخترا خیلی کم دیده میشن...
انتظارم هم اینه حداقل معرفی بشم و صحبت بکنیم تا شناخت داشته باشیم و اگه هم تفاهمی حاصل نشد مشکلی نیست عاقلانه کنار میکشیم ...فقط فرصتهارو خانواده ها به خاطر غرورشون از دست ندن...
سلام اینکه مستقیما برن بهش بگن به نظرم زشته ..شما میتونین به طور کاملا اتفاقی جلوش ظاهر بشین مثلا وقتی داداشت با دوستت رفته بیرون بیاد شماروهم برداره که برسونتتون خونه و همسفر بشین اینجوری پسره شمارو میبینه اگه خوشش بیاد که پا پیش میذاره اگرم نیاد نمیذاره ولی اینکه داداشت مستقیم تورو معرفی کنه به نظرم حرمتتون از بین میره
کلا هم ثابت شده زنها. بهتر و زودتر از مردها متوجه می شوند کی مناسبشونه البته خانمهای نرمال و باهوش
گاهی جفت روحیتونو شناختین ولی اون هنوز شما رو نشناخته من ایرادی نمی بینم یه جور خلاصه زن حالی مرده کنه که بعله منم دختر خوبیم از اخلاق تو هم خوشم میاد
اما خذایی نکرده زلیخا وار نه بلکه باوقار
در داستان اتللو نمایشنامه شکسپیر دزدمونا در واقع غیر مستقیم به اتللو حالی کرد که حاضره با همچین مردی ازدواج کنه و اتللو هم مطلبو گرفت و عاشق شدن و ازدواج کردن
فیلمش بسیار دیدنیه ببینید
البته یک تراژدیه و اخرش متاسفانه اتللو با دسیسه های یک مرد به همسرش بدبین میشه و میکشدش
حالا نکته زیاد داره این فیلم اما یکیش همینه که دزدمونا خیلی باوقار بود اما با شهامت هم بود و همسرشو شناخت که کی براش مناسبه غیر مستقیم تمایلشو نشون داد
سلام خواهر خوب
خوشم میاد زرنگ و بلایی
آخه این برادره شما داری بهش یجوری حالی کن برادر باید زرنگ باشه شوهر خوب برای خواهرش پیدا کنه نه اینکه شما انقدر چراغ مثبت بزنی بازم. نگیره مطلبو
خوب ببین. غیر مستقیم بگو که داداش من اگر مردی مثل این فلان دوستت باشه حاضرم باهاش ازدواج کنم
خلاصه شهامت بخرج بده
شما هوش هیجانی بالایی داری
اما بعدش که اومدن خواستگاری اول خوب بشناسش امتححانش کن
جبرائیل عزیز ممنون از راهنماییت...
اما اینکه میگی جلسه خواستگاری امتحانش کنم چه جوری؟
ببین من چپن برادرتون کمی این ادم رو معرفی نکرده گفتم خدایی نکرده شاید برادر شما چیزی می دونه و نمیگه مثلا خدایی ناکرده شاید شیطونه و اهل دوست دختر شایدم خسیس که اشاره کردین
اما میشه امتحان کرد
مثلا ازش سوال کن نظرش راجع نحوه برگزاری عروسی و عقد و مهریه چیه
یا مواردی دیگه که بگه و لو بده خسیسه یا نه
یا مثلا رک ازش بپرس دوست دختر داشته یا نه و نظرش چیه راجع این موارد البته باید روش فکر کنی
سوالات هرچه غیر مستقیم تر بهتر ولی مستقیم بود هم طوری نیست
شایدم این شخص ایده ال من نیستن که خدا شرایطش رو فراهم نمیکنه...
صبر و زمان همه چیز رو درست میکنه...
ما که از سن ازدواج 10سال صبر کردیم چند سالم روش....هر آنچه دیر آید درست آید...
خب برادرتون بهتر اون شخصو میشناسه شاید واقعا مناسب نمیبینه این شخصو وگرنه اگر مناسب بود حتما یه کاری میکرد با فقط چندتا سوال که نمیشه کسیو شناخت و در ضمن شما میگید ازتون کوچیکتره شاید اصلا شما ایده آلای ایشونو ندارید بهتره فراموشش کنید
ممنون از مشاور گرامی و دوستان دیگه...
من این قضیه رو به خواهرم هم گفتم ...خواهرم هم غیر مستقیم به برادرم گفته اما برادرم اصلا خودشو به راه دیگه ای میزنه...
آخه تو این موارد خیلی خجالتیه نسبت به برادرای دیگم...منم زیاد ذهنم درگیر این شخص نیست گاهی اوقات به فکرش میفتم نه اینکه شب و روزم به فکرش باشه...یه وقتایی که حوصلم سر میره و بیکاری بهم فشار میاره ...آخه هنوزم واسه شروع کار از محل کارم تماس نگرفتن و اینه که یکم اذیت میشم...
منم با نظر مشاور موافقم اینکه خانواده دختر نباید پیشقدم بشه چون پسر طاقچه بالا میاد...
در هر حال سعی میکنم از ذهنم دورش کنم و منتظر فرصتی میمونم که خدا برام فراهم کنه...
ببین با خدا هم یک مشورتی بکن
با تمرکز استخاره بگیر بگو خدایا این ادم برای اینده من ایا مناسبه؟
این شماره رو میدم یک مرکز قرانی هست استخاره هاش بی نظیره عجیب پاسخ درست به ادم میده
ده دقیقه بعد با رمزی که داده زنگ میزنی جپاب استخارتو میگه
تلفنیه
ولی عالیه
جبرئیل جان کاش شماره رو میذاشتی من شدیدا نیازمند یه استخاره ام اگه لطف کنی بذاری ممنون میشم:)
سلام الهام جانم
عزیزم این که خودتون به برادرت بگی اصلا کار خوبی نیست همینطور که بخوای یه موقع خودت برای صحبت با این آقا اقدام کنی هم اشتباهه ضمن اینکه زیاد بهش فکر نکن که یه موقع به لحاظ فکری و روحی وابستش نشی
به نظر من به مادرت یا خواهرت بگو که با برادرت صحبت کنن و بهشون بگن که اگه تو دوستات کسی هست که پسر خوبیه حتما خواهرت رو معرفی کن
اصلا هم چیز بدی نیست که برادر یا پدر دختر به طور خیلی محرمانه و محترمانه به پسر بگویند که خواهر یا دختری دارند برای ازدواج
عزیزم دوست من همینطوری ازدواج کرد مادرش به مادر پسر گفته بود برای اینکه دختر من رو برای پسرت مناسب میدونم همینطور موارد زیادی دیدم
من جات بودم به مادرم یا خواهرم میگفتم که به برادرم بگه اونم از طرف خودش نه از طرف من که داداشم نفهمه من میخوام
مادرتون باید بگه سن خواهرت داره بالا میره خودت(برادر) هم وظیفه داری به فکر ازدواجش باشی اگر دوست مناسبی داره که میدونی بعدا پررو نمیشه بهش بگو من خواهری دارم که خیلی مناسبه برات و.......
اصلا اصلا اصلا هم بد نیست خیلی از علما اینطوری دختراشون رو شوهر دادن حتی. دوست من باباش استاد دانشگاه بود یکی از دانشجوهاش رو پسندیده بود بهش گفته بود من دختری دارم و.... پسرخاله خودم هم باجناقش که دوستش بود گفته بود بیا خواهر خانومم رو بگیر و........ کلی نمونه دیدم من
نمیدونم چرا بعضیها بد میدونن.....مگه دختر حق انتخاب نداره فقط باید انتخاب بشه؟؟؟؟؟
خوشبخت بشی الهام گلم
سلام
نکته اول اینکه شما نباید به ایشان دل ببندی چون از ظاهر قضیه اینطور بر می اید که ایشان قصدی برای ازدواج نسبت به شما ندارد؛ وگرنه چون میدانست برادر شما یک خواهر دارد حتما از طریق خانواه اقدام میکرد و نمیگفت کسی از فامیل با به من معرفی کن!
نکته دوم اینکه برادر شما بخواهد شما را به دوست خود معرفی کند جلوه خوبی ندارد چون برادر شما هم مثل شماست و فرقی بین گفتن شما و او نیست. در هر صورت درخواست ازدواج از طرف دختر یا خانواده او خوب نیست چون با این کار جای طالب و مطلوب عوض شده و ممکن است بعدا به جای اینکه شما ناز کننده باشی، او ناز کند و برای شما تاقچه بالا بگذارد که این اصلا با شخصیت یک زن سازگار نیست. شاید علت معرفی نکردن برادر شما هم همین باشد.
با این حال اگر فکر میکنید طرف مورد مناسبی است و احتمال اینکه به خواستگاری شما بیاید وجود دارد، بهترین راه این است که از طریق فرد سومی که با شما نسبتی نداشته باشد اقدام کنید. البته باید فرد مطمئنی باشد که به هیچ وجه نگوید از طرف شما رفته بلکه صرفا شما را به عنوان یک مورد مناسب به او معرفی کند ببیند نظرش در مورد شما چیست. اگر در پیدا کردن این فرد مشکل داشتید میتوانید با برادر خود در این باره مشورت کنید و بگویید نظرت در مورد فلانی چیست؟ اگر دیدی او هم نظرش مثبت است این راهکار را به ایشان هم بگو تا او فردی را پیدا کرده و نظرش را جویا شود.
پیروز و سربلند
سلام
اما با اینکه مشاور بسیار خوبی هستین و درست هم میگین اما نکته اینه که بطور غیرمستقیم گفتن اشکال نداره
مثلا برادرش به دوستش بگه فلانی اگر قصد ازدواج داری دور و برتو خوب نگاه کن و از ادم شناخته شده بگیر
مگر پیامبر خدا خودش دخترشو به حضرت موسی پیشنهاد نداد؟البته میدونم که ظرفیت پیامبر بسیار زیاده و ادم عادی رو نباید باهاش بسنجیم ولی بالاخره بهتر از اینه که سن ازدواج دختر بره بالا
امان از برادر یا خواهر بی عرضه
سلام
اگر شرایط وجود داشته باشد این کار شدنی است چنانچه در بعضی از بزرگان ما هم این مسئله وجود داشته ولی در افراد عادی به خاطر نگاه های منفی که حاکم است، بازخورد منفی آن بیشتر است.
غیر مستقیم گفتن هم اگر خیلی غیر مستقیم باشد که طرف متوجه نمیشود چون ایشان میداند که دوستش یک خواهر دارد و اگر میخواست، نیازی به گفتن او نبود. اگر بوی درخواست هم بدهد که باز همان مشکل اول یعنی ناز کردن پسر و حتی خانواده اش وجود دارد.
بنابراین شرایط تعیین کننده است.