فوق العاده شکاک و بددل هستش

13:07 - 1393/11/28

با سلام، دختری هستم 27 ساله. 6 ماهه عقد کردم و متوجه شدم همسرم فوق العاده شکاک و بددل هستش. طوریکه ازش متنفر شدم. چندتا نمونه از کاراش رو میگم: مثلا اگه یه بار تلفنشو جواب ندم یا تلفنم مشغول باشه بهم میگه کجا بودی که جواب ندادی؟ با کدوم پسر حرف میزدی؟ هرچقدرم براش سند و مدرک میارم که ثابت کنم باور نمیکنه. من معلمم وقتی سر کلاسم میگه من باید صداتو بشنوم از طریق تلفن تا مطمئن بشم سرکلاسی. جرات ندارم حتی با رئیشم در مورد حقوقم حرف بزنم. وقتی بیرون میرم 100 بار چکم میکنه. چند بار تعقیبم کرده و میدونه که من تا بحال با پسری دوست نبودم و از این رابطه ها نداشتم ولی ههمش مشکوکه، به همه شک داره و با شماره های مختلف بهم زنگ میزنه ببینه من جواب میدم یا نه . بعضی وقتا بهم تهمت میزنه و حرفای زشت. من شاگرد پسر 10 ساله داشتم که حتی بابت اونم بهم شک کرد. دائما تو شک و توهمه. مشاوره هم رفتیم یه سری حرفای چرت و پرت در مورد من به مشاوره زده بود که حتی اون خانم مشاور بعد از جلسه بهم گفت بهتره ازش جدا بشی. جدیدا هم یه تهمت جدبد بهم زده که واقعا شرم دارم که بگم و دلم انقد شکسته که از ته دلم نفرینش کردم. حالا شماهایی که از بد بودن طلاق می گید و حرف از تلاش برای حفظ زندگی می زنید بگید من چکار کنم؟ قبل از عقد اصلا اینطور نبود و حتی خانوادش هم اشاره ای به این موضوع نکردن یعنی یه خداشناس تو این خانواده نبود که این حقیقتو بگه. در صورتی که همشون و هم خود همسرم نماز اول وقت و قرآن خووندنشون و .... ترک نمیشه. حالا شما بگید من چکار کنم؟ نگین که برم درمانش کنم چون نه من و نه هیچ دختر دیگه ای حاضر نیست با کسی که سابقه روانی داره ازدواج کنه.
یه راه حل بهم بدید ممنونم

http://btid.org/node/56668
تصویر mahmoudi
نویسنده mahmoudi در

با تشکر از کمک هاتون

قبل از عقد، یعنی 3 ماهی که ما نامزد بودیم اصلا ایشون این رفتارا رو بروز ندادن با تحقیقات و پرس و جوهایی هم که خاانواده من داشتن همه از ایشون و خانوادشون و دین و اعتقاداتشون تعریف کردن. یعنی جز خانوداده خودش کسی نمی دونست این اقا همچین مشکلاتی داره. منم با توجه به این پرس و جوها و موقعیت اجتماعی و تایید خانواده ایشونو قبول کردم. الانم ازش متنفر شدم و میخوام جدا بشم

تصویر مریم8989

سلام
همسر شما مبتلا به اختلال پارانویید هستن و باید دارو مصرف کنن و زمان زیادی لازمه تا قسمتی از مشکلات ایشون ازبین بره ولی هیچوقت کامل حل نمیشه
پس شما کاری که میکنی این هستش که یه فکر خودت باش و سریعتر جدا شید

تصویر yosef
نویسنده yosef در

دو پای دیگه قرض کنید واز این جور آدمها فرار کنید.

تصویر saman66
نویسنده saman66 در

با توجه به شرایطی که شما فرمودید چاره ای جز طلاق وجود نداره و همه هم این حق رو به شما میدهند اما خب شما هم مشکلت رو به گونه ای مطرح کردی که راه کار دیگری داده نشه از جمله پیگیری درمان! و شاید به نوعی بشه گفت شما خودت به تصمیم طلاق رسیدی اما نیاز به تایید تصمیمت داری که از نظر همه ما هم تاییده!

ولی شاید بد نباشه هم برای کمک به کسایی که تو مرحله انتخاب هستن و هم محکم شدن دل خودت از تمام ویژگی های همسرت صحبت کنی

چه ویژگی هایی ایشون داشتند که شما ایشون رو برای ازدواج انتخاب کردید؟ ویژگی های خوبشون رو بشمرید

لطفا در مورد تصوراتتون از ازدواج هم برامون بگین؟ و همینطور ویژگی های یک همسر ایده ال رو

در ضمن حالا که شما تصمیم خودتون رو گرفتید و قصدتون جداییه بد نیست که به خاطر خودتون نه همسرتون (شاید ایشون ابدا لیاقتش رو نداشته باشه) برای بهبودش قدمی بردارید و اگر واقعا بهبود نیافت ازش جدا بشید

به قولی چون که 100 آمد 90 هم پیش ماست! شما که قصد جدایی رو داری پس این یه تیره تو تاریکی ، با کمک خونواده خودتون و همسرتون برای بهبودش تحت نظر یک روان پزشک مجرب اقدام کنید! به عقیده بنده چیزی از دست نمیدین

اگر همسرتون پذیرفت و تحت درمان قرار گرفت که کمی صبر کنید اگر هم نپذیرفت یا اوضاع وخیم تر از اونی بود که شما فکر میکنید که هیچ ازش جدا میشید

همه ما احسان و سولماز برنامه ماه عسل رو دیدیم و احسان رو تحسین کردیم اما حاظر نمیشیم برای یک لحظه مثل اون باشیم

چه فرقی میکنه همسر شما مشکل جسمی داشته باشه یا مشکل روحی! اگر قرار بود همه مثل ما فکر کنن چه برسر جانبازامون میومد! جانبازایی مثل عمو حسن ماه عسل!

خواهر خوبم چه شما طلاق بگیری و چه یک عمر بسوزی و بسازی برای هیچ کس تفاوتی نمیکنه پس برای خودت زندگی کن و تصمیم بگیر!

چیزهای با ارزش راحت بدست نمیان باید براشون مبارزه کنی، و فراموش نکن بزرگترین و سرسخت ترین رقیبت تو این مبارزه خودتی!

به خدای رحمان توکل کن و کارت رو به خداوند واگذار کن! تلاشتو بکن که به همسرت کمک کنی و زود نامید نشو و اگه به این نتیجه رسیدی که همسرت نمی خواد تغییر کنه یا مشکلش بیشتر از حد توان شماست بعد به سمت طلاق برو

خدای رحمان نگهدارتون باشه

یا علی

 

تصویر آقا حمید

"همه ما احسان و سولماز برنامه ماه عسل رو دیدیم و احسان رو تحسین کردیم اما حاظر نمیشیم برای یک لحظه مثل اون باشیم"

قضیه این خانم با اونا کلا فرق میکنه

احسان اگه طلاق میداد سولماز رو، سولماز برای همیشه مجرد میموند

ولی این خانم اگه طلاق بگیره هم خودش میتونه ازدواج کنه هم اون آقا

اون آقا هم بعد از طلاق اگه متوجه اخلاق و روحیات بد خودش شد که هیچ، میره و با کسی که میخواد ازدواج میکنه، اگه نه که با همون وضعیت میمونه و احتمالا میره یکی دیگه رو بدبخت میکنه

ما در قبال دیگران وظیفه ای نداریم که بریم درمونشون کنیم، مگه دختر مردم عمرشو از سر راه آورده که صرف یه روانی کنه که انواع تهمتها رو بهش میزنه

اونا جمیعا دروغ گفتن به این خانم و این اخلاق آقا رو مخفی کردن،

پس این مشکل از ابتدا بوده

سولماز قضیش از این جهت هم فرق میکنه، سولماز بعد از عقد با احسان این اتفاق براش افتاده، چیزی رو پنهون نکرده، آدمی که با مخفیکاری زندگی یکی رو تلخ میکنه باید با لگد زد و انداختش از زندگی بیرون، چون موندن با اون وقت هدر دادن و تلخ کردن ایام جوانی هست

پس شما هم دیدگاه خوشبینانه و احساسی به کار نبر

طرف داره رنج میکشه و شما میگی برو دنبال دوا درمون.

با طلاق تو این وضعیت این 2 نفر پی به کار خودشون میبرن و دیگه وضعشون مشخص میشه،

طلاق در وضعیت کنونی خیلی بهتر از طلاق با وجود 1 بچه است.

تصویر مریم8989

بسیار عالی بود صحبتاتون

تصویر آقا حمید

گاهی وقت ها دادن شانس دوباره به کسی
مثل دادن یه گلوله ی اضافه ست
برای اینکه باراول نتونسته تو رو خوب هدف بگیره !

'آل پاچینو"

تصویر kia1991
نویسنده kia1991 در

یه کلام====>>>> طلاق

 

 

تصویر سروناز20

این افراد بیمارن ... زودتر تمومش کنید ..طلاق

تصویر farzan
نویسنده farzan در

آدم هر چقدرم عاشق کسی باشه و به خاطر عشقش از طرفش مراقبت کنه و چهارچشمی مواظبش باشه و .... خداییش دیگه تهمت نمیزنه!!!! من قبول دارم که دوست داشتن و عشق زیادی باعث میشه آدم خیلی رو طرف مقابلش حساس باشه و دیگه دلیل واسه تهت و شک کردن نمیشه. این آقا 100 درصد مشکل روانی داره. دقت کن شما یه بار زندگی می کنی و یه بار فرصت داری زندگی کنی پس قدر خودتو بدون و تو رابطه ای که عذاب می کشی یه لحظه هم نمون.

تصویر vakili
نویسنده vakili در

یک دلیلش هم می تونه عشق و علاقه خیلی بالای اوشون به شما باشه . نگرانه از دستت بده . می ترسه یکی مخت رو بزنه. می ترسه از دست بده شما رو که همش چهارچشمی مواظب شماست. زیادی عاشقته.

تصویر خانم آسمان

طلاق بگیر چون تازه برین زیر یه سقف شروع میکنه کتک کاری و یه جای سالم تو بدنت نمیذاره.

اینطوری محترمانه طلاق میگیری ولی اگه بری زیر یه سقف با خفت باید طلاق بگیری.

اتفاقا پریروز داشتم یه خبری میخوندم یه اقایی که شکاک بود دوتا بچه بزرگ هم داشت زنش رو کشت.

بچه هاش میگفتن هر روز میرفت مادرمون رو میزد فیلم میگرفت میگفت بگو که با کس دیگه رابطه داشتی.

 

تصویر شبنم73
نویسنده شبنم73 در

همچین فردی کلا رو مخه

اگه میتونی تحمل کنی خب باهاش زندگی کن اما اگه تحملشو نداری وقضیه به این سادگیا حل نمیشه و شوهرت آدم بشو نیست جداشو

تصویر آقا حمید

توصیفی که از همسرتون کردید منو یاد شخصیت اسماعیل تو سریال "همه چیز آنجاست" انداختlaugh

---------------------

بزرگترین اشتباهی که می‌توانیم انجام دهیم این است به آدم‌ها طولانی‌تر از آنچه لیاقتش را دارند اجازه دهیم در زندگیمان بمانند...

ژوزه ساراماگو

تصویر ali08
نویسنده ali08 در

ببین فرار کن

فرار نه ها......فرارررررررررررررررررررررررررررر!

روانی شاخ نداره ک

تصویر مریم8989

بنظر من که شما از کسی هم نخواه ک به اصطلاح باهاشون صحبت و پا درمیونی کنند
چون ممکنه بخاطر جدایی یه مدت این نشونه ها روبروز نده اما این شخص خودشو ثابت کرده شخصیتش این هستش
من یک سال از عمرم رو صرف همچین ادمی کردم
جون فکر میکردم قایل درمانه ولی نیست

تصویر مریم8989

رابطه ای ک حداقل برای ادم ارامش رو همراهش نیاره به هیچی نمیارزه
رابطه ی فرسایشی
رابطه ی تحقیر کننده
این از این نوعه
هیچ راه درمانی هم نداره

تصویر مریم8989

مطمئن باش خواهر گلم خودتو بیرون نکشی از این رابطه اوضاع وخیم تر هم میشه
هر قدمی ک برای جلب اعتمادش برداری نتیجه ش عکسه برای این اقا
و انواع برخوردا از جمله برخورد فیزیکی و اجازه ندادن برای خروج از منزل یکی از اساسی ترین اتفاقایی ک برات میفته
شخصیتتو خرد میکنه بخاطر دفاع از خودش ممکنه انواع تهمت هارو ازش بشنوی
و حریم شخصی براش کوچکترین معنایی نداره
روحا کشته میشی
ببخشید از دوستان ولی من به عینه به این حرفا رسیدم ک دارم میگم
نمیخوام کسی این ها رو تجربه کنه

تصویر مریم8989

سلام
من سابقه ی همچین اشنایی تو زندگیم داشتم وتلخ ترین تجربه زندگیم بوده ب سرعت ازش جداشو
چون این رابطه تخریبیه
و روت اثر میذاره ،تا بیشتر از این آسیب نزده به زندگیت ازش جدا شو
این اقا صد درصد مشکل حادی داره
احتمالا ایشون قربانیه یه رابطه ک در گذشته اش بوده هستش و نمیخواد مجددا براش پیش بیاد
اینم بگم که ایشون هیچوقت حالت عادی نخواهد داشت
به محض اینک یه درصد حس کنه ک ممکنه ازت اشتباهی سربزنه ممکنه دست ب خطرناک ترین کارها بزنه
ممکنه اینده حتی بچه ی خودش رو هم قبول نکنه
دیدم که میگم
اصلا ادامه نده ، کش نده قضیه رو
چون نهایتا پشیمونی داره حتی بخاطر زمانی که هدر رفته

تصویر آقا سعید

سلام دوست عزیز

زندگی با کسی که اینقدر شکاکه اشتباهه

ازش جدا بشین و برا شناسنامه المثنی از طریق دادگاه اقدام کنین.

میدونم این حرفهام براتون خیلی سخته و واقعا عذاب آوره ولی به قول معروف هر وقت ماهی رو از آب بگیری تازس.ان شاءالله که ایشونم مشکلات روحیشون برطرف بشه.ولی حتما از خوانوادش بخواین برا درمان پسرشون اقدام کنن وگرنه دخترای دیگه هم قربانی این مشکل میشن

تصویر یاسمین زهرا

به نام خدا

چنین افرادی اگر درمان نشند زندگی کردن باهاشون واقعا سخته

کاش دوره نامزدی داشتید دوره نامزدی خیلی خوبه آدم به مشکلاتی از این دست راحت پی میبره ..تو این موارد میترسم نظری بدم ولی اگر من جای شما بودم از اونجایی که همیشه آدم مستقلی بودم واقعا شکسته میشدم و اگر از درمانش ناامید میشدم بیش از این صبر نمیکردم و ..

 

تصویر هانا
نویسنده هانا در

اگر نمیخواید برا درمانشون کاری بکنید و مطمئنید مشکل داره پس صبر کردن چیزیو حل نمیکنه ولی بهتر نیست قبلش تلاشتونو کرده باشید؟برید دکتر ببینید چه نظری داره

تصویر هانا
نویسنده هانا در

این همه شکاک بودن قبل از عقد مشخص نبود؟ حتما دورانه نامزدی نداشتید اره؟...نمیشه با کسی که انقد بی دلیل شکاکه زندگی کرد . با یه دکتره روانشناس حضوری صحبت کنید همسره شما رفتارشون نرمال نیست

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.

با توجه به توضیحاتی که در مورد رفتارهای همسرتان داده‌اید، به نظر می‌رسد همسرتان دارای شخصیت پارانوئیدی است که به‌عنوان بدبین و شکاک یا بددل معروف است. اینگونه افراد با چنین شخصیتی خیلی سخت به دیگران اعتماد می‌کنند.

اینگونه افراد اصولا به همه، حتی همسرشان سوءظن دارند و با کوچک‌ترین اشتباهی اعتمادشان را از دست می‌دهند. مدام فکر می‌کنند دیگران می‌خواهند از آن‌ها سوءاستفاده کنند، بنابراین همیشه در حال انجام کارهایی هستند که دیگران نتوانند از آن‌ها سوءاستفاده کنند. همچنین بسیار کینه‌ای هستند و به محض اینکه اشتباهی از اطرافیانشان ببینند، سریع ارتباطشان را قطع می‌کنند و روابط اجتماعی‌‌شان را بر هم می‌زنند. اینگونه افراد معمولا اهل روابط اجتماعی نیستند و زندگی با آن‌ها تاحدودی طاقت‌فرساست.

متاسفانه این پدیده در میان برخی از پسران به "ظاهر مذهبی" در اوایل ازدواج دیده می‌شود که چنین سوءبرداشت‌هایی نسبت به رفتار همسرشان دارند و از آنجایی که به "اعتقاد خودشان" غیرت خاصی نسبت به همسرشان دارند، گاها توهم می‌کنند که همسرشان در حال خیانت به اوست یا توهم می‌کنند که نگاه دیگران به همسرشان حالت خاصی دارد. (در حالی که اینگونه غیرت در آموزه‌های دینی به غیرت‌ نابه جا و دردسر آفرین تعریف شده است.[1])

اینگونه افراد معمولا سعی می‌کنند با سخت گیری بیش از حد، همسرشان را حفظ کنند؛ در حالی که این کار آن‌ها باعث می‌شود همسرشان روز به روز از او دورتر شود و این حس عدم اعتماد، کم کم به معضلی بزرگ در زندگی زناشویی تبدیل می‌شود و علاقه همسر نیز به این فرد را کم می‌کند.

در مواردی هم پیش می‌آید که حتی همسر به دلیل این سخت‌گیری‌ها، خواستار جدایی و طلاق می‌شود که البته حق هم دارد؛ زیرا واقعا این بی اعتمادی باعث به ستوه آمدن همسر می‌شود. امّا این بدبینی و بی اعتمادی این افراد با توجه به "شدت و ضعف آن" به مرور و با گذشت زمان، کم‌رنگ می‌شود. (البته اگر شدت بدبینی و بی اعتمادی زیاد باشد، مسلما حتی با تحت نظر مشاور هم، فرآیند نسبتا طولانی را می‌طلبد.)

لذا قبل از هرگونه اقدامی، حتی اگر برای آخرین بار هم که شده، لازم است شما خواهر گرامی، با همکاری اطرافیان خیرخواه که بر روی شوهرتان نفوذ کلام دارند(مانند پدر، مادر یا برادر و خواهر ایشان) شوهرتان را متقاعد کنید، جلساتی را با مشاوری حاذق داشته باشند تا مشاور محترم بتواند پی به شدّت و ضعف بدبینی و بی اعتمادی شوهرتان ببرد و درنهایت با مشورت از او بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید؛ زیرا مشورت‌های مشاور به شما می‌تواند به شکل واقع بینانه‌تری به شما کمک کند تا بهترین تصمیم را برای  آینده زندگی خود بگیرید.

با آرزوی موفقیت

پی‌نوشت:
[1]. امام علی(علیه‌السلام) فرموده: «مواظب ‏باش در جایی غير از موضع غيرت، غيرت به خرج ندهى؛ زيرا اين عمل افراد صحيح ‏را به سوى فساد و افراد پاكدامن را به جانب گناه متمايل خواهد ساخت.»[بحار، ج103، ص252]