قبلا ازدواج موقت کرده است

10:44 - 1395/02/31

سلام 
ممنون میشم به این پست جواب بدید:

دختر جوانی هستم که به تازگی پسری حدودا ۳۰ ساله به خواستگاریم آمده...
در جلسه اول عنوان کردند که برای به گناه نیفتادن خانمی ۴۵ ساله را صیغه کرده ام و الان خانواده ام برای ازدواج به من فشار می آورند...
من دو هفته است که از آن خانم جدا شده ام اما با پیام های احساسی مرا دچار عذاب وجدان کرده اند... چون ایشان در این دنیا تنها هستند...
من از این بابت به خواستگاری شما آمدم چون از صبوری شما مطمینم و از اینکه راز مرا فاش نخواهید کرد و از این جهت که نمی خواهم دل پدر و مادرم شکسته شود...
اما نمی خواهم دل آن خانم را هم بشکنم و احساس می کنم اگر ایشان را به حال خود رها کنم فرد بی وجدانی هستم... شاید ماموریت و امتحان من کمک به این خانم باشد...
حالا از شما تقاضا دارم با بنده ازدواج کنید و اجازه دهید این خانم هم چنان محرم من بماند تا زمانی که خودش بخواهد از من جدا شود یا همسر دیگری برگزیند...
برای انتخاب درست به زندگی همسران ایمه نگاه کنید که با چند همسری آن ها مشکلی نداشته اند...
من مطمینم این کار باعث خیر و برکت زندگی ما می شود...

حالا به نظر شما من دختر جوان باید چه تصمیمی بگیرم؟
من با اصل صیغه که برای جلوگیری از گناه بوده مشکلی ندارم اما وقتی می بینم این خانم با یک پیام این جوان را چنان متزلزل می کند که نمی تواند تصمیم قاطعی بگیرد و همیشه درگیر عذاب وجدان است و حضور این خانم هم زمان مشخصی ندارد از ورود به این زندگی می ترسم...
این جوان هنوز از یک رابطه جدا شده و می خواهد وارد رابطه دیگری شود و اساس انتخابش هم به نوعی کمک به همان خانم است... دختری را انتخاب کرده که می داند راز نگه دار است... او را انتخاب کرده تا برای دل پدر و مادرش ازدواج کند و آن خانم قبلی را هم نگه دارد...
من انسان خودخواهی نیستم اما اگر این خانم تا آخر عمر نتواند از این جوان دل بکند چه... تکلیف من در چند صباح آینده چه می شود؟ آیا آنقدر آرامش روانی دارم که محیط خانه ام را آرام کنم... با همسر و خانواده اش و فرزندانم درست رفتار کنم...
 
ممنون میشم زودتر به بنده جواب بدید

http://btid.org/node/92767

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 11 =
*****
تصویر Ali7291
نویسنده Ali7291 در

باز هم ازدواج موقت laugh
تمومی نداره این فاجعه
والا یه دختر بترشه بهتر از این گونه ازدواج و تحمل کردن این نوع شرایطه  بگذریم حالا
هم خودت زجر میکشی هم دیگران و رفتارت خیلی خراب میشه و این رفتار چه تاثیرات مخربی تو خانواده جامعه که نداره .حساس بودن دخترا یه امر طبیعیه پس اگه فکر میکنی نمیتونی این وضع رو (محرم ماندن آن زن با این مرد)تحمل کنی و حساسی نسبت به این موضوع پس بیخیال.
البته طرح چند زنی(میگن فقط محرمه laugh) هم تقریبا بصورت غیر مستقیم محض رضای خدا داره انجام میشه من شنیدم.

تصویر 123456
نویسنده 123456 در

یعنی حماقت یک زن در قرن بیست  یک تا چه حدی میتونه باشه 
یعنی تا چه حدی یک زن میتنه خودشو گول بزنه 

شما میگی مشکلی نداری 
بعد میگی 

گر این خانم تا آخر عمر نتواند از این جوان دل بکند چه... تکلیف من در چند صباح آینده چه می شود؟

من به شما خ رک میگم 
نکن دختر جان شما نمی تونی حتی در عالم رویا هم به این زندگی ادامه بدی 

با خودت صادق باش 
 

تصویر haserat
نویسنده haserat در

شما که میگی اصل ازدواج موقت را قبول داری پس دیگه مشکلت سر چیه؟ وقتی این اصل را قبول داری به همسرت حق بده چهارتا زن صیغه ای داشته باشه و هر وقت خواست بره پیش یک کدامشون.
اگرم اصل ازدواج موقت را قبول نداری که کلا بحثش چیز دیگست.

تصویر حسین وجدانی «مشاور»

پاسخگو: اقای مصطفوی

با سلام به شما کاربر محترم

همانطور که خودتان هم اشاره کردید، اصل صیغه به جهت جلوگیری از گناه مشکلی ندارد ولی بحث این است که آیا این فرد با یک صیغه کردن، اینگونه تحت تاثیر قرار می‌گیرد بطوریکه از این رابطه دچار عذاب وجدان شده و نمی‌خواهد از این رابطه دل بکند، می‌توان به ایشان به عنوان همسر اعتماد کرد که در بزنگاه‌های حساس زندگی دچار لغزش نشود بتواند تصمیمات درستی برای زندگی مشترک بگیرد.

این آقایی که با یک پیام از سوی آن خانم، آن چنان موثر می‌شود که می‌خواهد ایشان را حفظ کند، از کجا معلوم که در آینده بتواند به درستی دو زندگی را حفظ کند؟

از این جمله ایشان «من از این بابت به خواستگاری شما آمدم چون از صبوری شما مطمینم و از اینکه راز مرا فاش نخواهید کرد و از این جهت که نمی خواهم دل پدر و مادرم شکسته شود...» به نظر می رسد برای اینکه دل والدین خودش را به دست آورد، تصمیم به ازدواج گرفته است، در حالی که احساس نیاز به ازدواج دائم را نداشته است؛ چرا که تاحدودی نیازش از طریق ازدواج موقت برطرف شده و انگیزه‌ ی کافی برای ازدواج دائم را نداشته باشد و چه بسا انگیزه هم داشته باشد ولی عامل اصلی آن، فشار والدین او مبنی بر ازدواج دائم است و ایشان به این دلیل می‌خواهد با شما ازدواج کند. در کنار ان ارتباط عاطفی ایشان با آن خانم، تا حدود زیادی نیازهای او را تأمین می‌کند.

پس اگر ایشان بخواهد با شما ازدواج کند، چه انگیزه‌ای می‌تواند در او شکل بگیرد که بتواند زندگی مشترکتان را حفظ کند؟ به عبارت دیگر آیا انگیزه ی قوی خواهد داشت تا به مرور زمان زندگی مشترک را حفظ کند؟ چه بسا با گذشت زمان زندگی مشترک برایش کاملا عادی شود و در کنار ان شما هستید و آن خانم که ممکن است هردو به خاطر به دست آوردن او، صحنه زندگی را تبدیل به صحنه مبارزه کنید. شاید بگویید: من اصلاً سعی نمی کنم با آن خانم مبارزه کنم و ... امّا تضمینی وجود دارد که او هم نخواهد با شما مبارزه کند؟

از سویی دیگر برفرض که آن خانم، کاملا خوب و ... علیرغم اینکه اگر شرایط آن پسر قبول کنید و از خودگذشتگی کنید و آن خانم را به عنوان هوو در زندگی بپذیرید، آیا به این فکر کرده‌اید که می‌توانید آن خانم را به عنوان هوو گرچه برای مدتی تحمل کنید؟

حتی اگر شما شرایط خواستگارتان را قبول نکنید و در صورتی جواب مثبت به ایشان بدهید که او به آن خانم برنگردد باز هم جای نگرانی برای شما وجود دارد که در اینجا باید ریشه نگرانی هایتان را بررسی کنید. آیا وجود آن خانم در زندگیتان واقعاً منبع مشکلات شما در زندگی مشترکتان می‌شود؟  آیا نگران رجوع خواستگارتان به رابطه قبلی اش هستید؟ اگر نگرانی های شما مربوط به این مسایل است می‌بایست نسبت به این مسایل واقع بینانه فکر کنید و سپس آنهارا رفع کنید مثلاً:

از خودتان بپرسید اگر قرار بود خواستگارتان با آن فرد زندگی کند چه لزومی داشت تا رابطه اش را برهم بزند و با شما ازدواج کند؟ آنچه شما باید برآن تکیه کنید یک اعتماد خاص و واقعی به ایشان است. پس به جای پرداختن به این مساله که ایشان هنوز در رابطه قبلی اش مانده است، از او بپرسید که چرا او آن را رها کرده است و یک زندگی تازه را با شما شروع کرده است. موقعیتی که در آن هستید، فرصت خوبی است تا میزان اعتماد به ایشان را بسنجید.

به نظرم یک گفتگوی صریح در این رابطه با خواستگارتان، بهتر میتوانید تصمیم گیری کنید.

تصویر تدبیر
نویسنده تدبیر در

سلام
     اگر با حضور زن دیگری در زیندگیتان مشکلی ندارید و از آقا هم خوشتان آمده جواب مثبت بدهید
ولی اگر موضوع برایتان قابل تحمل نیست صداقت و زندگیتان را معامله نکنید