سلام و عرض خسته نباشید
پسری هستم ۲۷ساله با همسرم که همکلاسی بودیم مدتی آشنا شدم و به خواستگاری ایشون رفتم وچون خانواده ایشون با نامزدی مخالف بودن همون ابتدا عقد کردیم الان ۵سال هستش که عقدیم و چند ماه دیگه قرار جشن عروسی بگیریم اما متاسفانه من اصلا با همسرم تفاهم ندارم از هیچ لحاظی دختر ایده آل من نیست وهمیشه به این امید تغییر رابطمو ادامه دادم ولی الان که به جشن عروسی نزدیک شدم ومیبینم هیچ چیز عوض نشده, من پسری اجتماعی شاد و شوخ بودم برعکس همسرم دختر ساکت و همیشه سایلنت جوری که روی روحیه من هم تاثیر گذاشته,از لحاظ جنسی بسیار سرد و بی تفاوت واقعا نمیدونم چیکار کنم اینقدر اخیرا به این موضوع فکر کردم افسرده شدم و بشدت کاهش وزن داشتم لطفا منو راهنمایی کنید, خیلی باهاش صحبت کردم ولی خیلی خودخواه برخورد میکنه و ذره ای حاضر نیس رفتارشو عوض کنه درصورتیکه همیشه به من میگه عاشقتم دوست دارم ولی زبانی ,از روابط زناشویی فقط خرید رفتن و نهایتا یک بوسیدن رو داره,لطفا کمکم کنید
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
با سلام و عرض تشکر از سوالی که در انجمن رهروان ولایت مطرح نمودهاید.
سوال شما دو پاسخ دارد که به نظر بنده توجه شما به پاسخ دوم آن حیاتی تر است و ما نیز فقط اشاره ای به پاسخ اول میکنیم تا مقدمهای شود برای بیان مطلب دوممان.
قطعا ما نیز به این نکته واقف هستیم که شما در شرایط بسیار سختی گرفتار شدهاید و برون رفت از آن برای شما بسیار حیاتی است و ما در حد توان وظرفیت این انجمن در پاسخگویی به شما کمک خواهیم کرد.
راه حل اول:
پاسخ ابتدایی ما این است که مشکل شما با یک هم افزایی منفی روز به روز بدتر شده است یعنی یک رفتار منفی همسر در درون شما فکر منفی ایجاد کرده و این فکر منفی احساس شما را نسبت به او و همچنین رابطه میانتان منفی کرده است (احساساتی مانند افسردگی، عصبانیت و ... که خودتان به آن اشاره نمودید) این احساس منفی معمولا رفتار منفی را برمیانگیزاند و دقیقا همین رفتار منفی شما، فکر و ذهن و رفتار همسرتان را منفی خواهد کرد بنابراین با ادامه یافتن این ماجراست که پس از 5 سال به این بن بست تیره و تار رسیدهاید. قطعا برون رفت از این ماجرا راه حل دارد و آن راه حل یک مقدمه حیاتی را میطلبد که آن مقدمه حیاتی این است که شما تا اطلاع ثانوی از شروع زندگی مشترک زیر یک سقف تا تعیین وضعیت خودداری نمایید.
راه حل مشکل شما شکستن این چرخه منفی و حرکت به سمت نقطه مثبت است که ما در اینجا مجال باز کردن آن را نداریم و به شما راه حل دوم را پیشنهاد میدهیم.
راه حل دوم:
اگر راه را در این میبینید که باید این چرخه منفی را بشکنید باید این را نیز بدانید که در این مسیر به کمک نیاز دارید و قطعا به تنهایی از پس آن بر نخواهید آمد بنابراین باید حتما به دنبال یک مشاور امین و کارآزموده باشید تا مشکلتان را ریشه ای بررسی نماید و با دقت بالا آن مشکل را حل نماید.