مادرم گفته باید ازدواج کنی!

17:35 - 1396/01/23

پدر من فوت کرده. مادرم بهم گفته اگه میخوای ازت راضی باشم باید بری حوزه و زود هم ازدواج کنی و ول کن نیست. همش میخواد حرف حرف خودش باشه. میخواد هر کی از راه اومد من فورا جواب مثبت بدم و ازدواج کنم. با حرفاش آتیشم میزنه. منم عصبی میشم. تا جوابش رو ندم سکوت نمیکنه. انگار من بدم میاد ازدواج کنم. نصف مشکلم با مادرمه که این جوری می کنه. نصف مشکلم با خداست به خاطر سرنوشتی که برام رقم زده.

-------------------------------------

کاربران محترم توجه داشته باشند که ادامه‌ي ارتباط با کارشناسان سايت و درج نظرات جديد براي رسيدن به پاسخ نهايي و جامع، تنها با عـضويـت در سايت ممکن خواهد بود؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
بعد از عضويت مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums

 

http://btid.org/node/107025

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 3 =
*****
تصویر کاظمیان

با سلام

خوشحالیم که می توانیم به شما کمک کنیم.

اینکه والدین علاقه زیادی به سر و سامان گرفتن فرزندان خود دارند، قابل انکار نیست. بالطبع اصرارشان برای ازدواج هم کاملاً طبیعی است. اما گاهی ممکن است اصرار والدین از حد طبیعی خود خارج شده و حالت اجبار و زور بگیرد. یا حتی فرزندان برای خاتمه دادن به این اصرارها و رهایی از برزخی كه در خانواده دارند، تن به ازدواج با فرد مورد نظر والدینشان بدهند؛ به این امید که شاید عاقبت این ازدواج خوب باشد و محبتی که در دلشان ندارند، در طول زندگی به وجود بیاید.

اما واقعیت این است که ازدواج های چنینی به دلیل عدم عشق و علاقه طرفین به یكدیگر و حتی تنفر از هم در بیشتر مواقع به سردی و جدایی می انجامد. به همین دلیل توجه دختر و پسر و والدینشان برای جلوگیری از وقوع چنین ازدواج هایی لازم و ضروری می باشد.

متاسفانه گاهی خانواده ها گمان می كنند كه تنها كسانی هستند كه می دانند خوشبختی و سعادت فرزندشان در گرو چه چیزهایی می باشد و برای اینكه فرزندشان را در دنیای خوشبختی ببینند از هر راهی برای وادار كردن آنها به ازدواج استفاده می نمایند.

بعضی از خانواده ها از ایجاد فشارهای روانی به فرزندان بهره می گیرند و با او قهر می کنند،‌ به حال خود رهایشان می کنند،‌ به خشونت زبانی روی می آورند مثلا تکه می اندازند، تحقیر می کنند، سرکوفت می زنند، منت می گذارند و...
عده ای از والدین هم فرزندشان را از برخی از حقوق طبیعی یا فرصت ها و خواسته هایشان محروم می کنند.

 

چه باید کرد؟

فرزندان باید توجه داشته باشند كه مسئولیت زندگی آینده شان بر عهده خودشان است. یعنی آنها باید به تنهایی تمام خوشی ها و غمهای آن را تجربه نمایند و والدین و اطرافیانشان نمی توانند در پیمودن این راه كمك شایانی به آنها بكنند.

پس بهترین راه این است كه دختر و پسر سعی كنند، خود برای آینده و زندگی مشتركشان برنامه ریزی كرده و تصمیم بگیرند.

در این راستا هم برای مقابله با سرسختی و مقاومت والدین می توانند از راهكارهای ذیل استفاده نمایند:

**داشتن صبر فراوان در این راه و توكل به خداوند متعال و استعانت از او.

** مشورت با مشاوران متخصص یا بزرگان فامیل، طرح بحث و یاری جستن از آنها.

**صحبت با والدین و طرح بحث با آنها در كمال آرامش و احترام.

**یادآوری تجربیات تلخ دوستان و آشنایان از زندگی مشترك و اشتباهاتشان به والدین و بیدار سازی آنها.

** در صورتی كه صحبت فرزند با والدین موثر نبود باید از نفوذ و قدرت بزرگان فامیل بر روی والدین استفاده كرده و از آنها طلب یاری نمود.

**برخی می توانند برای قانع كردن والدینشان از مشاوران خبره و متخصص نیز استفاده کنند.

اما در پایان نکته ای را خدمت شما برادر بزرگوار عرض می کنیم

پدر و مادر کسانی هستند که خداوند نسبت به انها احترام و ارزش بالایی را قائل است اگر چه در روایات بر مادر بیشتر تاکید شده است و در قران این امر چندین بار مورد سفارش واقع شده است.

لذا بااینکه مادر بزرگوار شما در این امر سخت گیری می کنند شما نباید از کوره بدر شده و با ایشان بداخلاقی کنید سعی کنید فضایی آرام و همراه مهر و عطوفت با ایشان برقرار کنید که در این فضا هم به خواسته ی خودتان می رسید و هم می توانید مادر را از فشار و اجبار منع کنید و هر چه فضا رو به بد خلقی و عصبانیت و تندی برود گره کار کورتر و حل کردن مشکل سخت تر می شود.

موفق و موید باشید