سلام من خانم ۶۶ ساله هستم ومدت بیش از ده سالمه که مبتلا به وسواس فکری هستم افکار بسیار بد وشرم اور نسبت به خدا وائمه معصومین ع درذهن من می اید واعصابم رابهم میریزد واحساس رذل بودن میکنم وازخودم بدم میاد ونمیدانم دراین حالت اگر بمیرم اخرتم چه خواهدبودوفکر میکنم شاکی های من ان دنیا خودخدا واّئمه هستندوفکر میکنم که خدا میدانست که من چه عاقبتی دارم وچنین بنده مزخرفی هستم چرا مراخلق کردکه حالا بایدبروم جهنم البته من امیدواربه فضل ورحمتش هستم ولی ازنوع محشورشدن خودم میترسم بارها تصمیم گرفتم نماز نخوانم چون سرنماز این حالت شدیدتر میشودولی پیش خودگفتم من تکلیفم خواندن نماز است ونمازراترک نکردم اما فکرمیکنم این چه نمازیست که من حضور قلب که ندارم هیچ کلی گناه هم میکنم که نسبتهای زشتی به خدا وائمه ع میدم حتی مکه رفتم اما چه مکه ای باعث خجالت وشرمندگی که شاید نرفتنش بهتراز رفتن بود انجا ازخدا خواستم خوب شم واین افکار ازمن برطرف شود امااتفاقی نیفتاد
من دکتر روان پزشک رفتم ودارو درمانی هم کردم اما نتیجه ای نگرفتم وبا افرادمتقی هم صحبت کردم وبارها خودم را جریمه مالی وبدنی کردم امافایده ای نداشته کانال شمارا دیدم گفتم ازشما بپرسم شاید مثمرثمرباشدویا حداقل تکلیفم راانجام داده باشم پیشاپیش از پاسختان متشکرم خداخیرتان دهد
--------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با سلام و عرض ادب خدمت شما
از اینکه از تخصص خود در راستای حل مشکل شما بهره میبریم خدای را شاکر و سپاسگزاریم.
اولین نکته مهم در درمان وسواس فکری این است که دارو درمانکننده این بیماری روانی نیست و دارو نهایت کاری که انجام میدهد این است که تعدیلهایی در سیستم فکری و عصبی شما انجام میدهد تا شما را برای انجام درمان روانشناختی آماده سازد و اگر شما انتظار درمان از دارو داشته باشید، این را بدانید که اتفاق خاصی در این باره نخواهد افتاد و به مرور شما مقاومت خود را در برابر این افکار از دست خواهید داد و شرایط بدتر نیز خواهد شد.
اما نکته دومی که گفتید که در این باره با مؤمنین بسیاری صحبت کردهاید؛ این کار نیز کار درستی نبوده و به احتمال قوی بر تشدید بیماری شما تأثیر گذاشته است.
بیماری روانی درمان روانشناختی میخواهد و نه صحبت کردنهای بی فایده در این باره. از ما گلایهمند نباشید چرا که ما دلسوز شما هستیم و میدانیم که این دو مسیری که شما رفتهاید به نتیجه دلخواه شما را نخواهد رساند.
در این باره حتماً باید به مشاور و درمانگر وسواس مراجعه نمایید و ما هیچ تردیدی در این مسئله نداریم. اما برای اینکه در روند مسئله قرار گیرید نکات مهمی در این زمینه را به شما یادآور میشویم.
1.درمان وسواس با روش مواجهه با فکر صورت میگیرد. به این صورت که شما فکرها را آزاد میگذارید تا به سراغتان بیایند و هیچ کاری در رابطه مقابله با این فکر به این نحو که تلاش کنید به ذهنتان خطور نکنند نمیکنید.
2.تا زمانی که فکر در ذهن باشد و به اقدام بیرونی کشیده نشود هیچ گناهی به پای شما نوشته نمیشود.
3.هیچ گاه نه خدا و نه اهل بیت از اینکه این فکر خود به خود به ذهنتان میآید شما را مواخذه و عذاب نخواهند کرد. مگر فکر دست شماست؟
4.به جای اینکه به فکر این مسئله باشید که این فکرها به ذهنتان نیاید به سراغ خواندن مطالب مربوط به خدا و اهلبیت باشید و در کنار این فکر به تولید فکر مثبت در رابطه با خدا و اهلبیت بپردازید.
5.عذاب وجدان به سراغتان نیاید و در رابطه با این افکار هم با هیچ کس گفتگوی درد دلانه نداشته باشید.
همه اینها را که بیان کردیم اما نهایتاً باید بگوییم که شما بینیاز از مراجعه به یک درمانگر وسواس نیستید و توصیه اکید ما این است که حتماً در این باره فوری مراجعه نمایید. خواهید دید که به مرور مشکلتان حل خواهد شد و جای نگرانی خاصی نیست.
با تشکر از صبر و حوصله شما