گناه در لغتفارسی در معانی بزه، خطا، نافرمانی و مانند آن بهکار میرود. و در لغت عربی از آن به "ذنب" و "معصیت" تعبیر شدهاست. معانیای که دربرگیرندهی تمام معنیها باشد، همان نافرمانی و انجام عملی برخلاف قانون است (چه قانون طبیعی و اجتماعی باشد و چه قانون الهی و دینی) و تخلف از آن سبب عقوبت و کیفر در این دنیا و نیز در آخرت است.
یکی از مسائل مهم در زمینهی گناهشناسی، شناخت مرزهای گناه است. از آنجا که شناخت حدومرز بین پارهای صفات نیک با صفات زشت، بسیار دقیق است؛ عدهای براثر نشناختن این حدود، ناخودآگاه گناهی را بهعنوان کار شایسته انجام میدهند و یا بهعکس، کار خوبی را به اینخیال که زشت است، ترک میگویند.
برای نمونه، مرز این عناوین را درنظر بگیرید: ذلّت و تواضع، تکبّر و عزّتنفس و وقار، بخل و قناعت، سکوت و کنترلزبان، اسراف و سخاوت، رشوه و هدیه، سرکوبی غریزهها و عفّتنفس و... . بسیار اتفاق میافتد عدهای بهعلت عدمشناخت صحیح، گرفتار درهمآمیختگی این مفاهیم گردند. مثلاً بهعنوان قناعت، بخل ورزند، یا بهعنوان سخاوت، دچار اسراف شوند.
محمدبنمنكدر مىگويد: "در يكى از روزهاىگرم تابستان در بيرون از مدينه امام باقر عليهالسّلام را ديدم كه با تلاشى خستگىناپذير كشاورزى مىكرد. با خود گفتم: "سبحاناللّه" يكى از بزرگانقريش در اين ساعت گرم به دنياطلبى مشغول است، بايد بروم و او را نصحيت كنم. نزدش رفتم و پس از سلام گفتم: خداوند وضعت را سامان دهد. آيا درستاست كه يكى از بزرگانقريش با اينحال، در چنين ساعت گرمى به طلب دنيا مشغولباشد؟ اگر در همينحال مرگت فرا رسد، براى خداوند چهپاسخى دارى؟
فرمود: اگر در اينحال مرگم فرا رسد، در حالى به سراغم آمده كه به اطاعت خداوند مشغولم و به وسيلهی آن خود و خانوادهام را از نياز به تو و ديگران حفظ كردهام ولى مىترسم مبادا در حالىكه به نافرمانى و گناه پروردگار مشغول باشم، مرگم فرارسد" (1). بنابراین، زهد با دنیاداری صحیح، هیچگونه تضادی ندارد، بلکه برای ایجاد یکزندگی سالم در دنیا و آخرت، هم تلاش لازم است و هم زهد. (2)
منبع: گناه و توبه (مجموعه اخلاق دانشجویی)، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، معاونت مطالعات راهبردی.
(1) کلینی، فروع کافی، ج5، ص73.
(2) مطالعه کنید: 1-گناهشناسی، محسن قرائتی./ 2- کیفر گناه 1و2، سید هاشم رسولی محلاتی.