معرفی ی جانباز دهه هفتادی

21:29 - 1395/05/28

یه پهلوون گمنام، یه #مرزبان شجاع و یه #پلیس فداکار.

صادق یه مرده! بوی مردونگی میده! جنسش از اوناس که فک میکنیم فقط تو افسانه ها هست. عطر و بوی جبهه میده، مثل همون رزمنده های خالص و بی ریا.
ایشون ستوان دوم #صادق_میانکی هستن که تو هجده سالگی دانشگاه پلیس قبول شد و بعد چهارسال تحصیل عازم سیستان و بلوچستان شد. با توجه به شجاعت و لیاقت بالایی که داشت خیلی زود مورد توجه قرار گرفت و به عنوان جانشین پاسگاه کهیری در شهرستان نیکشهر انتخاب شد و تو این مدت ضرب شصت خوبی نشون اشرار و تروریست های منطقه داد و تونست پاسگاه و نیروهای تحت امر رو رو سرحال و فعالتر کنه.
یه سال از فارغ التحصیلی و شروع کارش میگذشت که به یکی از پایگاه های کهیری حمله شد، صادق میانکی به همراه چندنفر دیگه از نیروها برای کمک رسانی به منطقه اعزام شدن که متاسفانه تروریست جاده رو با بمب و تله انفجاری آلوده کرده بودن و با انفجار دو بمب خودرو حامل رزمندگان ناجا رو منهدم کردن و صادق میانکی بر اثر این انفجار به شدت زخمی شد. کل بدنش پر زخم و ترکش های اون بمب شد. بخاطر امنیت منو شما کل بدنش سوخت و دوچشمش رو ازدست داد و برای همیشه چشم به این دنیا بست. چشماشو داد تا چشمای کسی رو #ناموس ما نباشه. دستو پاهاش دچار مشکل شد پنج ماه بیمارستان بود و الانم صبح تا شب توی خونس ولی خیلی دلش برای رفیقاش و خانوادش تنگه خیلی سخته پیششون باشی و دیگه نتونی ببینیشون. چشم رو همه #تفریح و آرزوهاش بست ولی وقتی ازش پرسیدن از این وضع پشیمون نیستی؟ گفت نه به هچی وجه، وقتی هرکس کاری انتخاب میکنه باید با عشق کار کنه الانم که تو این وضعم احساس میکنم با اشرار میجنگم. تنها افتخارم پوشیدن این لباس مقدس بود چون بالاترین در جه یعنی جانبازی رو بهم داد.

این جانباز عزیز اهل مشهد هستن.

به_این_عکسها_خیره_شو_خیره_شو صادق_میانکی

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/97274

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 13 =
*****
تصویر  بهرام ریسی
نویسنده بهرام ریسی در

واقعا جوانی شجاع ودوست داشتنی بودن در این مدت که درپاسگاه شهرمون بود