من بنده خدام یا اونها

15:16 - 1399/05/08

سلام خیلی شاهکار نیستم که بخوام خودمو معرفی کنم درکل روز همتون خوش من یه سوال برام پیش اومده من در لحظه گناه از خدا میترسم و هرچی خوردم گفتم الهی شکرت هروقت هم کج رفتم به ساعت نکشیده خدا زد تو دهنم یه بار دویست هزار تومن نزول گرفتم تو باغ داشتم با تلفن حرف میزدم خدا رعد و برق زد تو گوشم تمام گردنم و صورتم سوخت یه بارم کفر نعمت کردم که همینجوری موتور زنجیر برید و وقتی چشم باز کردم تمام بدنم با وزنه آویزون بود خوب این تا اینجا این از خدای من یک نفر هست که سگی داره و روزی یک کیلو جگر گوسفندی و یک کیلو فیله گاو میده به سگ عزیزش تا بخوره روزی صدبار هم میگه خدا کیه وجود نداره و بهش فحش ناموسی هم میده و اصلا خدا رو قبول نداره خواهر من تا 25 سالگی از خونه در نیومد همش تو راز و نیاز و دعا کردن با خدابود الان زن یک بی شرف شده هم دست بزن داره هم کثافت کاری میکنه هم شراب میخوره و هم میره با زنهای بدکاره و یه بچه لال هم داده دست خواهر من ولی یه دختر تو فامیل متاسفانه داشتیم حتی هنوزم که شوهر داره باز پشت ماشین این و اون دیدمش و تو فضای مجازی هم کلی عکس لختی میگیره شوهری داره که بیا و ببین با ایمان پولدار و خوشتیپ و بچشونم سالم و باور کنید بازم هنوز یک زن بدکارست که داستانش حسابی مفصله حالا سوال من اینه آیا خدا همون خداست یا استغفرالله دوتاست یکی خدای من که تکون میخورم میزنه پس کلم یکی هم خدای اونا که روز به روز خوشبخت تر و شاد تر میشن من دیگه داری امتحان میشی و این حرفا تو کتم نمیره یه چیزی این وسط میلنگه یا خدای ما فرق داره یا خدای اونا برای چی هرچی بی شرف تر باشی بیشتر خوشبختی اونش هیچی من اگر مثل این افراد خلافکارو بی شرف باشم خدا میزنه لهم میکنه پس یکی بگه چه خاکی تو سرم کنم چرا خدا فقط منو میبینه و میزنه تو کلم چرا کس دیگه ای رو نمیبینه لطفا کمکم کنید دارم دیوونه میشم به دادم برسید چرا فقط زورش به من بدبخت میرسه نه کس دیگه میخوام خودمو بکشم دارم دیوونه میشم.

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/153625

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 0 =
*****
تصویر دخترتنها
نویسنده دخترتنها در

عیب نیکان زود بر مردم هویدا می شود

موی اندر شیر خالص زود پیدا می شود

تصویر کمالی
نویسنده کمالی در

با سلام و احترام

دوست بزرگوار لازم است قبل از پرداختن به مطلب شما به چند نکته توجه کنیم:

اول اینکه، برای قضاوت در مورد زندگی یک فرد باید هم از باطن زندگی مردم اطلاع کافی داشت و هم تمام طول زندگی را مد نظر قرار داد، به همین خاطر صرف اینکه شما بخش کوچکی از زندگی یک فرد را دیدید دلیل نمی شود که حکم کنید خدای متعال با فرد گناهکار هیچ برخوردی نداشته است بلکه حتی با وی به خوبی برخورد کرده است. زیرا در موارد متعددی خدای متعال به گناهکاران فرصت داده تا هر کاری که میخواهند انجام دهند ولی در نهایت آنها را ذلیل خواهد کرد، به همین خاطر است که در آیات قرآن تأکید شده است که انسان به اقوام گذشته نگاه کند که در اثر گناه خویش به چه بلایی مبتلا شده‌اند، یعنی شخص گناهکار علاوه بر آنکه در آخرت عذاب میبیند در دنیا نیز مورد غضب الهی قرار خواهد گرفت. به عنوان نمونه می‌توان از صدام یاد کرد که اگر شخصی دوران اقتدار وی را میدید گمان میکرد که خدا به این فرد چقدر نعمت داده است ولی در نهایت خدای متعال وی را به ذلت کشاند.

نکته دوم اینکه، خدای متعال نسبت به مؤمنانی که به ایشان علاقه مند است زودتر برخورد کرده و جزای عمل ناصحیح وی را میدهد تا درس گرفته و به اشتباه خویش ادامه ندهد، در حقیقت این نوع رفتار خدای متعال یک سیره تربیتی برای مؤمنین است که از یاد وی غافل نشوند.آنچنان که امام صادق عليه السّلام دراین زمینه می‌فرماید: إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا كَثُرَتْ ذُنُوبُهُ وَ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ مِنَ الْعَمَلِ مَا يُكَفِّرُهَا ابْتَلَاهُ بِالْحُزْنِ لِيُكَفِّرَهَا.چون گناه بنده بسيار گردد و خدا بخواهد او را پاك كند، او را به اندوه گرفتار سازد تا كفارة گناهانش گردد[امالى مفيد، مجلس سوم ح 7 ص 36]]

خدای متعال طول عمر با عزت به حاج آقای قرائتی بدهد ایشان در تبیین این مطلب این گونه مثال میزدند: یک قطره چایی یک بار روی عینک می افتد سریع انسان آن را پاک میکندبار دیگر روی لباس می ریزد، آخر هفته با ماشین لباسشویی شسته میشود، ولی بار دیگر روی فرش می افتد در این صورت آخر سال با پارو و قالیشویی این چایی ریخته شده پاک میشود، هرکدام از این رفتارها نشان بر اهمیت یکی از این موارد بر مورد دیگر است.

نکته سوم: اینکه برای مؤمنین که گناهی نکرده‌اند و از درجه بالایی پیش خدای متعال برخوردار هستند، برخی اوقات مشکلات ایجاد می‌شود تا در قیامت ترفیع درجه گرفته و مراتب بالایی دست یابند، آنچنان که امام جعفرصادق (علیه‌السّلام) در کلامی گهربار می‌فرماید: اِنَّ الْعَبْدَ لَیَکُونُ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ الدَّرَجَةُ لَا یَبْلُغُهَا بِعَمَلِهِ فَیَبْتَلِیهِ اللَّهُ فِی جَسَدِهِ اَوْ یُصَابُ بِمَالِهِ اَوْ یُصَابُ فِی وُلْدِهِ فَاِنْ هُوَ صَبَرَ بَلَّغَهُ اللَّهُ اِیَّاهَا؛  (ممکن است) برای بنده‌ای در نزد خدا درجه و رتبه‌ای باشد که از طریق عملش به آن درجه نمی‌رسد، پس خداوند او را به بلا و مصیبتی در بدن و یا مال و یا مصیبت فرزند مبتلا می‌سازد تا اگر صبر و تحمل نماید خداوند او را به آن درجه برساند».[ بحارالانوار، ج۶۸، ص۹۴.]

در این قسمت لازم است به این نکته اشاره کنم که انسان زمانی که خودش به بلایی دچار میشود باید به این فکر کند که چه خطائی از وی سر زده است ولی زمانی که دیگران را دچار مشکل میبیند باید گمان کند که این فرد جزء افرادی است که خدای متعال میخواهد وی را ترفیع درجه بدهد.

با توجه به این نکات به خوبی می‌توان تمام اشکالات شما را پاسخ داد، شما اگر خودتان بعد از اشتباه خویش دچار بلا شده‌اید از این جهت است که خدای متعال میخواهد شما را تربیت کند که به این رفتارهای اشتباه روی نیاورید، اگر خواهرتان دچار مشکلاتی شده است از این جهت است که خدای متعال میخواهد ترفیع درجه بدهد، و اما قضاوت در مورد افراد خلافکاری که بیان کردید، خیلی زود است مقداری صبر کنید، آثار رفتار اشتباه آنها را در همین دنیا خواهید دید.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

تو این سی سال سن اینو فهمیدم 

هرچی ظالم تر، حق خورتر، بیشرفتر، سنگدلتر بی تعهدترباشی خدام بیشتر هواتو داره و تحمل دیدن یهههه‍ه لحظه سختی و غمت رو نداره، پس هیچوقت تو هیچی کم نمیزاره برات ،این دنیا خودش بهشت وجهنمه،بدون این دنیات جهنم باشه شککککککک نکن اون دنیاتم جهنمه،چون سیرمیشی از دنیات و همه و همه  حتی از خدات ، ناامید هم که کافره پس جاش کجاست ؟ تو جهنم

تصویر یعقوبی

با عرض سلام به شما؛

کاربر محترم هیچ انسانی نیست كه بلا نداشته باشد؛ لكن بلا گاه از سنخ مشكلات است و گاه ازسنخ آسایش و راحتی؛ و البته دانایان بهتر می دانند كه بلای نوع دوم بسیار سختتر و خطرناكتر از نوع اوّل است.

طبق منطق قرآن كریم، دنیا فقط و فقط جای تكلیف و امتحان می باشد ؛ و جز تكلیف و امتحان در آن چیزی نیست. دنیا سراسر دار امتحان است و هر انسانی كه در آن وارد شود فقط و فقط برای امتحان می باشد ؛ و هر منظور دیگری نیز در میان باشد همگی در زیر چتر تكلیف و امتحان قرار می گیرد.

 لكن خیلی ها معنی امتحان را نمی دانند و خیال می كنند كه امتحان فقط با سختیها و مصیبتهاست.در حالی كه چنین نیست. خداوند متعال می فرماید: « امّا انسان هنگامى كه پروردگارش او را براى آزمایش، اِكرام مى‏كند و نعمت مى‏بخشد مى‏گوید: «پروردگارم مرا گرامى داشته است. و امّا هنگامى كه براى امتحان، روزیش را بر او تنگ مى‏گیرد مى‏گوید:«پروردگارم مرا خوار كرده است.». چنان نیست كه شما مى‏پندارید؛ شما یتیمان را گرامى نمى‏دارید. و یكدیگر را بر اطعام مستمندان تشویق نمى‏كنید. و میراث را (از راه مشروع و نامشروع) جمع كرده مى‏خورید. و مال و ثروت را بسیار دوست دارید. چنان نیست كه آنها مى‏پندارند. در آن هنگام كه زمین سخت در هم كوبیده شود. و فرمان پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف در صف حاضر شوند. و در آن روز جهنم را حاضر مى‏كنند؛ (آرى) در آن روز انسان متذكّر مى‏شود؛ امّا این تذكّر چه سودى براى او دارد؟! » (الفجر:15 ـ 23)

بنا بر این، همان گونه كه مرگ عزیزان، فقر ، بیماری، نقص عضو و امثال این امور، امتحان خدا هستند ، زنده بودن عزیزان ، ثروت، سلامتی، داشتن اعضای سالم و امثال آنها نیز امتحان الهی اند. و چه بسا كسانی كه در امتحانات قسم دوم مردود می شوند تعدادشان بیشتر از كسانی باشد كه در امتحانات قسم اوّل مردود می شوند. در امتحانات قسم اوّل بسیاری از افراد متوجّه خدا شده و از او مدد می جویند ولی در قسم دوم كمتر كسی هست كه خدا را یاد كرده و شكر نعمت او كند.

این را هم بدانید که گاه بلایا و مصائب برای مجازات می باشند ؛ گاه كفّاره ی گناهان هستند ؛ گاه امتحانند ؛ گاه موجب حصول شرط برخی كمالات می باشند ؛ گاه برای ارتقاء درجه اند و گاه نیز برای آن هستند كه كمالات اولیاء برای مردم ظاهر گردد. لذا مثلاً اگر واقعه ی كربلا رخ نمی داد ، كرامات و عظمتهای شهدا و اسرای كربلا هیچگاه برای اهل دنیا ظاهر نمی گشت و چنین الگوی بی نظری برای اهل دنیا باقی نمی ماند.
امّا در عین اینكه این اغراض خاصّ بر بلایا مترتّب است ، همگی آنها زیر چتر عنوان كلّی امتحان به معنی اعمّ نیز قرار می گیرند. چون اصل واژه امتحان ، به معنی آزمودن برای اظهار كمال و خلوص می باشد.

موفق باشید

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

همینم که شما فرمودید استدلال دیگه. امیدوارم که یه همسر لایق نصیبتون بشه.

درکل مقایسه آدم رو بیچاره میکنه.

چون در مقایسه باطن زندگی خودمون رو با ظاهر زندگی دیگران مقایسه می کنیم.

 

تصویر منتظر غریب

با سلام

بنده کاری به این استدلالها ندارم فقط اومدم بگم اینجاست که وقتی در برابر مشکلات این طور میریزم بهم و حسرت زندگی دیگران رو می خوریم باید بدونیم و حدس بزنیم اگر ازمون سوال کنند در زمان امام حسینعلیه االسلام اگر بودین در روبه روی حضرت بودین یا کنار . باتوجه به خرده گیری های سریعمون فکر کنم باید بگم در روبه روی امام می شدیم .

امام حسین علیه السلام تمام اعضای خانوادشون و یارانشون رو از دست دادند ولی عاشق خدا بودند و هیچ گله ای نداشتند . حضرت زینب سلام الله علیها صبر داشتند بر مشکلات و هیچ وقت آه و نفرین نکردن .

و حتی فرمودند جز زیبایی چیزی ندیدند.

خداوند عده ای را با دارایش امتحان میکنه و عده ای رو با نداریش.

شما تو زندگی دیگران نیستین ببینین که چطور زندگی می کنن خیلی از آدمها در ظاهر خوش هستن امام درونشون پر از مشکلات اگر همسر فامیلتون مرد مومنی هست شما در ظاهر این شخص را در ظاهر مومن میبینید خیلی از آنسانهایی که در ظاهر مومن هستن فقط از بیرون این طور نشون داده میشن.

هرموقع مشکلات باعث شد که از کوره در برین یاد مصیبتهای بی بی زینب سلام الله علیها بیوفتن.

همیشه از خدا خواستم صبر زینبی بهم بده.

بنده دوستانی داشتم که محجوب بودند ولی بعد از طلاقشون کاملن از خدا فاصله گرفتن ولی بنده در برابر بسیاری از مشکلات که شاید تحملش برا هر دختری سخت باشه تحمل کردم و از خدا فاصله نگرفتم روز به روز به اعتقاداتم مقیدتر شدم.

هیچ وقت حسرت خوشی زندگی دیگران رو نخورین .

لقد خلقنا الانسان فی کبد.

خداوند انسانها رو در رنج آفریده.

حتما سعی کنین این آیه رو با تفکر و تفاسیر مختلف مطالعه کنین.فکر کنم آیه 4 سوره بلد باشه .

موفق و پیروز باشین. ان شالله خداوند صبر زینبی به همه ما عطا کند.

یا حق التماس دعای فرج

خیلی زیبا و بجا فرمودید ان‌شاءالله که شما وهمه جوانان خوشبخت شید .angel

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

ایات امهال و استدراج در قران هم براتون میفرستم.

ایه امهال: 
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا؛ هر دو دسته -دنیاخواهان و آخرت طلبان- را از عطای پروردگارت مدد می بخشیم و عطای پروردگارت از کسی منع نشده است.»(اسراء، آیه ۲۰)

ایات استدراج: 
آیه ۱۸۲ سوره اعراف: (والذین کذبوا بآیاتنا سنستدرجهم من حیث لا یعلمون)؛ "و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند به تدریج از جایی که نمی‌دانند گریبانشان را خواهیم گرفت ".

← آیه دوم

۲. آیه ۴۴ سوره قلم: (فذرنی ومن یکذب بهذا الحدیث سنستدرجهم من حیث لا یعلمون)؛ "پس مرا با کسی که این گفتار را تکذیب می‌کند واگذار به تدریج آنان را به گونه‌ای که در نیابند "گریبان" خواهیم گرفت".

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

عزیز... تو تعالیم و اموزه های دینی ما اومده وقتی خدا کسی پشت سر هم.گناه میکنه اول بهش فرصت ودر واقع مهلت میده که برگرده بهش میگن.سنت امهال. ولی وقتی از توبه و بقول معروف از به راه حق برگشتن کسی ناامید میشه بهش فرصت و شرایط عالی میده که بتدریج خودش رو غرق در گناه کنه بهش میگن.سنت استدراج. و بعد اون دنیا بقول شما حالش رو میگیره. خداکنه هیچکی به این روز دچار نشه.

یادمه تو کتاب (حدود) مجازات ادم خلافکار رو باتوجه به خلافش تعیین میکرد و هر درجه که جرم طرف بیشتر میشد مجازاتش سنگینتر میشد رسید به اعدام بار اول و دوم ...و من کنجکاوانه منتظر بودم ببینم جرم که بالاتر از مجازات اعدام  که شد چه مجازاتی تعیین میشه؟ هیچوقت یادم نمیره این قسمت کتاب حدود رو که نوشته بود: خدا میگه این فرد رو دیگه مجازاتش رو خودم میدم.

اینا به لحاظ فقهی و دینی 

ولی به لحاظ روانشناسی میگه که شما هر اعتقادی رو که برگزینید، براتون به حقیقت درمیاد. و هر اثر بیرونی، تجلی طبیعی الگوی اندیشه درونی هست.

غبطه خوردن به خیر و خوشی دیگران سدی در برابر رشد و دگرگونی شماست و خود را ارزشمند دانستن، درهای بسیاری را می گشاید.

خیلی تاکید میکنن که از اندیشه های منفی بپرهیزید. چون اندیشه های منفی به کائنات دستور جذب واقعیات خارجی منفی رو میده و ذهن نیمه هشیار ما میربینه ما منفی بافی میکنیم فکر میکنه خوشمون نیاد و پشت سر هم منفی جذب میکنه.

شاید خنده تون بگیره ولی لوییز هی که از رهبران بلند اوازه بین المللی نهضت عصر نوین هست، میگه : هنگامیکه می خواهیم وضعی رو عوض کنیم باید بگیم : "من مشتاقم اون الگوی درونم را که این وضع را می آفرینه عوض کنم".

میگه شما به تمامه باید باورتون این باشه که خودتون هستید که این وضع رو بوجود اوردید. الگوی درونی خودتون این وضع رو افریده. میگه اون جمله رو باید بارها تکرار کنید تا اقتدارتون رو پس بگیرید و به محضی که دیدتون و در واقع الگوی درونیتون عوض شد از طبقه قربانی بیرون می جهید و دیگر درمانده نیستید.

من نمیدونم شما در مقابل چیزی که گفتم چه موضعی میگیرید ولی لوییز هی میگه هرگونه مقاومت باعث میشه که شما فقط درجای خودتون درجا بزنید؛ تا موقعی که تصمیم بگیرید مثبت فکر کنید و مثبت جذب کنید.

موفق باشی عزیزم

 

تصویر نویسنده کامنت
نویسنده نویسنده کامنت در

سلام خانم من نمیخوام اینجوری باشه چرا خدا اونا رو دوست نداره واسه چی هرچی عوضی و الدنگه باید تو نازو نعمت و خوشی و اعتبار زندگی کنن بعد افراد گاگولی مثل من تا ابد روزی هزار بار آرزوی مرگ بکنن خوب بزنه پس کله اونام دیگه فقط زورش به من میرسه.

تصویر benham  bani
نویسنده benham bani در

باور کن تو الدنگ و گاگول نیستی

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

چون خدا دوستت داره... من خودم بشخصه اگه کاری بدی کردم و خدا زد پس کله ام میگم خدا رو شکر که هنوز حواسش بهم هست.

از کجا میدونی شاید اون بندگان شقی و بدبختِ خدا تو سنت امهال و استدراجش باشند؟

ولی شما بنده ای هستید که خدا دوستتون داره و نمیخواد از راه سعادت منحرف بشید.

کفر گفتن و فحش ناموسی دادن بخدا نعوذ بالله بنظرم مال تربیت خانوادگی نادرسته.

اخ شوهر منم میگه... بعد که دقت کردم دیدم کلا فامیلشون همینجوری اند... همش میترسم بچه هام یاد بگیرن... 

اون مشاوری که جواب شما رو میده امیدوارم به منم بگه چکار کنم بچه هام یاد نگیرن؟

کفر گفتن اگه از رو عصبانیت شدید نباشه، موجب ارتداد میشه البته خدا رو شکر شوهر من اهل نماز و روزه هست و این دلیل اینه که مرتد نیست.

شوهر من بمحضی که عصبانی شد شروع میکنه...

اوائل ازدواجمون که کفر میگفت من سریع بحث رو تموم میکردم. ولی انگار اشتباه کردم. بعدش دیگه برای اینکه من اصلا باش مخالفت نکنم بعنوان یه دستاویزی برای ترسوندن من کفر میگه. هروقت هم بهش میگم کفر نگو میگه تو اعصابمو خرد کردی... درحالیکه اصلا نمیشه باش حرف زد... هیچ مشکلی رو نمیشه با حرف زدن باهاش حل کرد. آدم میرسه بجای حل مساله میرسه به پاک کردن صورت مساله. 

میگه تو ایقد کتاب خوندی مغزت مستهلک شده...خخخ... (یکی از دانشجوهام این اصطلاح رو در مورد پدرش که شیشه ای و مشروبی بود بکار میبرد). جالبه که میدونه هم من برای حل مشکلاتم که خودش نمیتونه مدیریت کنه کتاب میخونم.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

مشاور سایت گرامی، جواب اینم بده لطفا