من چی کار کنم آخه جواب خوبی مگه بدی؟

12:43 - 1403/03/03

سلام
من وهمسرم ۵ سال ازدواج کردیم خانوادش نه عروسی نه طلا هیچ کاری نکردن فقط مشکل درست کردن کاری واسه من نکردن درصورتی که واسه اون یکی عروس این کار هارو کردن فرق گذاشتن
حالا من گفتم بیخیال همسرم خودش جبران میکنه شاغل بودم گفت بیا باهم کارکنم کارگاه کابینت زدیم کلی زحمت کشیدم یه مدت های طولانی خانه نداشتیم رفتم باهاش کارگاه موندم
الان بعد این همه زحمت و مشکلات نداری یهو زده زیر همه چیز تهمت ودعوا ودستگاهاش برداشته برده منو ول کرده
من چی کار کنم آخه جواب خوبی مگه بدی؟

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/299859
تصویر ابراهیمی راد

با تقدیم سلام و احترام خدمت شما کاربر ارجمند.
ازحسن اعتمادتان خرسندیم.
سوال شما کاربرارجمند حول چند موضوع  خانوادگی، اجتماعی  و حقوقی متفاوت مطرح شده که به اختصار به انها پاسخ میدهیم. چنانچه نیاز به توضیح مفصل در هر کدام داشتید که قطعاً متناسب با این سوال نیاز به جلسات متعدد دارید هم می توانید از طریق تماس تلفنی با مشاورتان از طریق شماره  3130044  و با پیش شماره 025 تماس حاصل فرمایید یا اینکه از همین مسیر سوالات خود را ارسال نمایید.

ازدواج و تشکیل خانواده یکی از  مهم ترین  و مقدس ترین ارکان  زندگی  برای هر فرد است ، لذا انتخاب درست و آگاهانه می‌تواند نقش مهمی در کیفیت بهتر زندگی و روابط  بین فردی زوجین بوجود آورد. هرچه ازدواج آگاهانه تر بوده باشد قطعا کیفیت زندگی مطلوب‌تر و تداوم رابطه عمیق‌تر و ماندگارتر خواهد بود.

ازدواج عاشقانه زندگی آرزوی هر شخصی است. اما باید دید شخصی که مد نظرتان هست آیا واقعا عشق زندگی شما و آدم مورد نظرتان هست و یا اینکه فقط یک احساس زودگذر و کاذب نسبت به شخصی است که وارد زندگی‌تان شده است.

بسیاری از افراد فکر می کنند شخص رویاهایشان را پیدا کرده اند و بدون شناخت کافی سعی می کنند هرچه سریع تر آشنایی شان را رسمی کنند اما پس از مدت کوتاهی با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد.

ازدواج باید کاملاً آگاهانه باشد با توجه به شرایط حاکم بر جوامع و تغییر ذائقه در سبک زندگی ها و عدم  شناخت و تجربه کافی از خود و طرف مقابل می‌تواند بشدت خطرناک و آسیب رسان باشد.

زندگی با عشق ورزیدن آغاز می شود و عشق موتور محرکه آغاز یک رابطه سالم و عاشقانه است ، اما به تنهایی کافی نیست. در واقع عشق شرط لازم یک زندگی است که بر اساس آن به زندگی رنگ و لعاب میدهد اما شرط کافی نیست.

برای اینکه بتوانید یک ازدواج خوب را رقم بزنید سعی کنید در ابتدا  بدون هر گونه دخالت احساسات و هیجانات و از روی عقل و تدبیر و به همراه یک مشاور مجرب که اگر حضوری هم باشد قدم به قدم به پیش بروید.

در این مسیر اولاً شما کاربر محترم هیچ گونه اشاره ای به سن و سال و میزان تحصیللات و شرایط یتان نداشتید. این کار به مشاور شما کمک می کند تا با شناخت بیشتری راهکارهای بهتری را ارائه نماید.

در خصوص بخش دوم سوال تان مجلس عروسی  و تالار از حقوق اولیه و بیاد ماندنی ترین خاطراتی است که عروس و داماد باید به یاد  داشته باشند. درسته که نباید در این زمانه پر هیاهو از اثراف و زیاده روی پرهیز نمود اما می‌شد با حفظ و رعایت کمیت ها یک جشن با کیفیت و مختصر نیز گرفت.

به هر حال از این موضوع پنج سال گذشته است و هر چند تلخ اما واقعیت را باید پذیرفت و با آن کنار آمد  و در همان ایام باید مقتدرانه برای برگزاری جشن ولو مختصر هم که بود برگزار می کردید. آنچه می توانست جبران کننده این نقص باشه اخلاق خوب و یک رابطه عاشقانه ای هست که باید همسرتان این کار را انجام می داد و اصل سردی این رابطه نیز دقیقا همین جاست که هر یک از شما دو نفر به سلاح مهارت های زندگی مسلح نیستید.

زن و مرد به دلیل وجود تفاوت‌هایی که با همدیگر دارند از حیث جسمی، جنسی، فیزیولوژی و نرولوژی به همین خاطر رفتارها و عملکرد و خلق و سطح انتظارات شان نیز باهم متفاوت است به همین جهت لازم و ضروری است که با شناخت مهارتهای زندگی از جمله مهارتهای: سازگاری، مدیریت بحران، ارتباط موثر و تفاوت‌های بین فردی از حیث کلامی، پیامی مورد ارزیابی قرار بگیرد و به این مهارت ها مسلح بشوید در آن زمان نتیجه عملی آن را در زندگی تان خواهید دید.

در خصوص بخش سوم سوال‌تان که جنبه حقوقی دارد  شاید اصلی ترین و یکی از بزرگ ترین اشتباه شما کاربر ارجمند شراکت کاری در محیط کار با همسرتان  بوده و همین امر باعث بروز بسیاری از مشکلات برایتان شده است.

در خصوص فعالیت های تان و شراکت کاری از نظر حقوقی می توانید پیگیری کرده و با تنظیم یک لایحه حقوقی از حقوق خود از قبیل : حق شراکت ، حق العمل مدتی که سر کار بودید و همچنین شراکت در اموالی که موجود است را به تنظیم یک لایحه ای به اداره ثبت قرار تامین خواسته گرفته و اموال را برای اینکه جابجا، مخفی ویا بفروش نرساند توقیف نموده و روند دادرسی را پس از توقف در دادگاه دنبال نمایید.

 پیشنهاد می کنم در وهله اول خودتان را به عنوان یک زن ضعیف، حساس و شکننده که با هر  کج خلقی اشک چشمانش سرازیر می شود خودتان را به همسرتان معرفی نکنید. بلکه با تکیه بر توانایی هایی که دارید قدرتمندانه و مدبرانه با مشاورتان هماهنگ بوده و باهمسرتان جهت ارتقای امنیت فردی و اجتماعی و تقویت خانوادگی جلو بروید.

درقسمت بعدی سوال‌تان و در ادامه اگر چنانچه مایل بودید بیست نکته کلید طلایی برای رسیدن به یک زندگی آرامبخش و سعادت محور که هر زن در زندگی نیازمند آن است  تقدیم حضورتان می کنم .

چنانچه باز هم در این خصوص سوالی داشتید می توانید در ادامه همین پست ارسال نمایید.
موفق باشید