سلام من پسری 20 ساله هستم که دانشجو ام و اهداف زیادی به غیر از ازدواج برای آینده خودم و سرزمینم دارم من دارم درس میخونم در رشته مورد علاقم و میخوام از طریق این رشته به خودم و جامعه بشریت خدمت کنم اما پدر ومادر عقب مانده ای دارم که میگویند باید یا دام دار شوم یا کارگر یا کشاورز من از این کار ها متنفرم باور کنید آدم تنبلی هم نیستم اما نمیدانم چرا اونا میخوان من تا آحر عمرم پدرم در بیاد واسه یه لقمه نون من میخوام از طریق همین رشته به کشورم خدمت کنم نه با پرورش گاو وگوسفند یا عملگی و بنایی نکته دوم اینکه من اصلا از ازدواج متنفرم دلیلش رو هم نمیتونم بگم کلا بدم از ازدواج میاد اما اونا میگن باید همین الان ازدواج کنی سربازی هم معلف شدم حالا کردنش بهانه میگن باید ازدواج اونش به کنار میگن باید بایک دختر بچه که هنوز نمیدونه فرق زن ومرد چیه ازدواج کنی خوب این جنایته مگه جنایت شاخ داره یا دم داره فردا به مشکل برمیخوریم حالم از ازدواج به دلایلی به هم میخوره حالا ایناهم هی میگن بیا با یه دختر بچه عروسکی ازدواج کن اگه میشه کمکم کنید و لطفا مثل بقیه روانشناس ها نپرسید چرا از ازدواج متنفرم ممنونم. اگر هم میشه یه کم زودتر پیامم رو بزارید چون شنیدم این برنامه تا ده دوازده روز پیام رو به اشتراک نمیزاره
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
تو اصلا معلوم نیست بالاخره دلت با ازدواج هست یا نه
هر دفعه یه چیز میگی
دلش با ازدواج هست
پولش با ازدواج جور نیست
سلام وقت به خیر وخسته نباشید. من شرایط مالی افتضاحی دارم البته پدر ومادرم هم همینطور اونام فقیرن من شب و روز تلاش میکنم ودرس میخوانم و همین طور کشاورزی دست وپا شکسته پدرم رو با کمک خودش میچرخونم من دارم از همین حالا پس انداز میکنم وبا وجود گرانی های نجومی دنیا چرت امروز حساب کرده ام تا17الی20سال دیگر شرایط ازدواجم فراهم میشود با چند مشاور مالی وازدواج هم صحبت کردم البته غیرروحانی گفتند که در این قضیه ازدواج آمادگی یعنی رفاه وپول ومن هم حسابی قناعت وپس انداز میکنم تا پول جمع شود اما متاسفانه از زبان فامیل هایمان میشنوم که میگویند تا25سالگی بیشتر شوق عاشق شدن و فداکاری برای جنس مخالف وجود دارد بعد از آن به مرور زمان مردانگی از وجودت پاک میشود ودیگر به ازدواج و زندگی با جنس مخالف سرد میل میشوی عده ای دیگر هم میگویند تا آن موقع دیگر دخترسالم نیست که تو بگیری ویا باید بایک دختربچه که 15الی20سال ازت کوچک تر باشه ازدواج کنی عده ای دیگه هم میگن ما ازدواج کردیم زیر مخارجش و زندگی کم آوردیم خودت رو بدبخت نکن برو با پولات یه گذرنامه بگیرو از این مملکت برو کیف کن یعنی تو میگی بیام زن بگیرم وتا آخر عمر تواین شرایط مزخرف کشور زندگی کنم عده ای هم میگویند اصلا همین الان هم دختر سالم وبا آبرو نیست بعضی ها قبل از ازدواج کاراشون رو کردن وخیلی خیلی عذر میخوام رفتن دوباره بایه عمل یکی دو میلیونی سرپایی خودشون رو دختر کردن حالا از روانشناسان این برنامه میخوام به من کمک کنن و بگن آیا واقعیت داره که تو سن 35الی40سالگی دیگه آدم از ازدواج بدش میاد یا اصلا بایدبره با دختر بچه ها ازدواج کودک همسری کنه اینطوری باشه که خیلی بده بابامم هی مسخرم میکنه میگه توبه ازدواج چی پول خونت همش300 میلیونه اما یه عروسی فجستنی 500 میلیون تازه بدون مهریه و شیربها آب میخوره حالا چیکار کنم ادامه بدم یانه اصلا بیخیالش بشم ومثل بقیه آدم ها هرچی در میارم بریز وبپاش کنم و همینجوری صبر کنم تا اگه واقعیت داره نسبت به ازدواج سرد وبی میل بشم اگه کمکم کنید خیلی ممنون میشم اوقاتتون خوش موفق باشید.
با سلام دوباره به شما
همانطور که درباره ازدواج گفتم اگر واقعا نیاز به ازدواج رو در خودتون می بینید ولی فعلا شرایط مالی اش رو ندارید، باتوجه به اینکه سن وسالی ندارید، توصیه می کنم که یک برنامه ریزی بکنید تا در آینده نه چندان دور شرایط ازدواج رو برای خودتون فراهم کنید. از طرفی باتوجه به شرایط مالی شما میتونید دختر و خانواده ای رو برای وصلت انتخاب کنید که شرایط مالی مشابه شما رو داشته باشد یا یک دختر کم توقع و قانعی رو برای ازدواج انتخاب کنید. البته این فرمایش خداوند رو که می فرماید: «وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ ۚ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ؛ و البته باید مردان بیزن و زنان بیشوهر و کنیزان و بندگان شایسته خود را به نکاح یکدیگر درآورید، اگر آن مردان و زنان فقیرند خدا به لطف و فضل خود آنان را بینیاز و مستغنی خواهد فرمود.» [نور/32] نباید غافل شد که اگر واقعا به خداوند توکل کنید، در این زمینه حتما به شما کمک خواهد کرد.
اما به تأخیر انداختن ازدواج برای چند سال باتوجه به اینکه شما شرایط سنی تون کم هست، چندان مشکل ساز نیست، مگر آنکه این تأخیر انداختن بسیار زیاد باشد؛ مثلا تا 30 سالگی به تاخیر انداختن باعث میشود رفته رفته نسبت به مسئله ازدواج کمتر رغبت پیدا کنید. البته بصورت دقیق نمی توان گفته که از چه سنی میل و رغبت به ازدواج در افراد کمتر میشود ولی بهترین سن یا طلایی ترین سن ازدواج، سنی است که فرد واقعا نیاز به ازدواج رو در خودش احساس می کند و تمایل به ازدواج دارد.
اینکه آیا در سن 35 سالگی به بالا ممکن است که فرد از ازدواج متنفر شود، باید در جواب عرض کنم که با بالا رفتن سن فرد در ازدواج نوعی احتیاط بیشتری می کند تا جایی که ممکن است دچار وسواس در انتخاب شود و حتی از آنجایی که نمی تواند تصمیم نهایی رو بگیرید، مستأصل شده و در نهایت ممکن است یا کلا سختگیری رو رها کند و براساس هرچه آمد، خوش آمد پیش رود که این نوع ازدواجش حتما ریسک بردار خواهد بود یا اینکه تصمیم می گیرد که کلا ازدواج نکند و به دیگران وانمود کند که از ازدواج بیزار است. این روند زندگی هم درواقع پذیرش یک عمر تنهایی و محروم کردن خود از زندگی مشترک و مزایای آن است.
اما اینکه شما چه کسی رو به عنوان همسر بپذیرید، توصیه اکثر کارشناسان اینه که بهتر است کسی رو که بیشترین تناسب و تشابه رو با شما از جهات اعتقادی، اخلاقی، فکری، رفتاری، فرهنگی و خانوادگی داشته باشد انتخاب کنید. بنابراین موردی رو که خانواده به شما معرفی کردند، به نظر میاد سن و سال کمی دارد، ولی اشاره نکردید که سن و سالشون چقدره؟ شما چقدر از او و خانواده اش شناخت دارید؟ به نظرتون میزان تناسبتون چقدره؟ اگر مطمئن هستید که ایشون برای شما مناسب نیست، خب میتونید نظرتون رو درباره اون فرد به خانواده تون بگید.
در مورد نوع ازدواج و هزینه هایی که برای جشن عروسی و ... میکنید بستگی به خودتون و فردی که انتخاب می کند دارد که چگونه حاضرید هزینه هارو مدیریت کنید و آیا حاضرید خودتون رو اسیر تجملات کنید و هزینه های غیرضروری رو متحمل شوید یا رعایت و مدیریت هزینه ها یک جشن ساده ولی رضایت بخش و خاطره سازی رو تجربه کنید.
موفق باشید.
شما برو خودکشیتو بکن نمیخواد واسه ما روانشناس بشی تو خودت به مشاوره احتیاج داری مهدیس جون.
با سلام به شما کاربر محترم
درباره سن ازدواج نمیشود به صورت مطلق حرف زد و گفت که مثلا سن ازدواج چقدر است؛ چرا که هرکسی به فراخور نیاز، شرایط و آمادگی که دارد، تصمیم به ازدواج میگیرد، لذا یک نفر ممکن است در سن 16 سالگی، و دیگری در سن 25 سالگی یا بلکه بیشتر شرایط و آمادگی ازدواج را داشته باشد. بنابراین اگر احساس نیاز به ازدواج ندارید و بخواهید برای ازدواج به خاطر فشارهای دیگران اقدام کنید، کاملا غلط و نادرست است. لذا در این زمینه به جای اینکه با اصل ازدواج مخالفت کنید سعی کنید بع صورت منطقی و صمیمانه به خانواده بگویید که فعلا نیاز به ازدواج ندارید، نه اینکه از اساس مخالف ازدواج باشید؛ چرا که این نوع مخالفت باعث میشه حساسیت خانواده رو به اصل قضیه بیشتر کنید و یجورایی بیشتر اونها رو نگران وضعیت خودتون میکنید. بنابراین بهتره بگید که فعلا نیازی به ازدواج ندارید تا خیالشون تا حدودی راحت شود.
درباره شغل و آینده تون هم به نظر میاد که شما در میان خانواده تک پسر باشید و اصرار خانواده تون روی شغل کشاورزی و دامداری شاید به خاطر همین مسئله باشد که نبود شما در کنار آنها باعث هدر رفت سرمایه خانوادگی میشود. بهتر است به جای اینکه با خانواده کلنجار بروید و به دو گروه موافق و مخالف تبدیل شوید، سعی کنید با صمیمیت و نرمی و نفوذ در آنها ارتباط برقرار کنید تا هم اونها بتونند شرایط و نظرات شما رو درک کنند و هم شما بتونید نظرات و خواستههای اونها رو درک کنید. وقتی به مرحله درک متقابل برسید اون وقت بهتر میتونید مسائل رو حل کنید. بنابراین به جای اینکه از قبل پیش فرض هایی برای خودتون درباره خانواده ترسیم کنید با ذهن باز به اونها نزدیک شوید. شاید علت اینکه میخواهند شما کار کشاورزی و دامداری کنید این باشد که دوست دارند در کنارشان باشید و شما نسبت به این مسئله غافل هستید.
توصیه بنده اینه که بدون هیچ پیش فرضی به خانواده نزدیک تر شوید و ببینید واقعا خواستههای واقعیشان چیست؟ آیا خلأ فیزیکی و روحی شما در خانواده باعث شده چنین خواسته ای از شما داشته باشند؟ آیا به خاطر حفظ سرمایه و حفظ سنتهایشان چنین خواسته ای دارند؟ آیا ... بنابراین وقتی علت اصلی رو بیابید بهتر میتونید پاسخ جواب رو بیابید و مسئله رو حل کنید.
در ضمن تصور شما درباره شغل کارگری و کشاورزی و ... درست نیست؛ اینکه فکر کنید این کارها یک کار پیش پا افتاده و ... هستند که در برابر مثلا کار در شهر و حتی کارهایی مانند پزشکی، مهندسی و ... کم ارزش تر هستند، کاملا سخت در اشتباهید! هر کار و شغلی در جای خودش لازم و ضروریه و ارزش هرکاری هم به نیت و قصد و هدف فرد بستگی دارد. لذا یه کشاورز میتونه به نیت رزق حلال با کار آفرینی در این زمینه برای مردم و جامعه اش مفید باشد و این منافاتی با اصل کار ندارد که باید حتما یک کار خاصی باشد. در واقع اون اهداف و نیت فرد است که کار را ارزشمند و معتبر جلوه میدهد نه خود اصل کار!
موفق باشید.
بارآخرتون باشه که به علیرضاتوهین میکنید هی بهتون هیچی نمیگم
نویسنده عزیز آیایه مردبایدازاین حرفابزنه آیا یه مردمیگه من این کارونمیکنم که پوستم توآفتاب برنزه میشه نمیرم توآفتاب که کچلی میگیرم نمیرم توزمین کشاورزی که سرتاپام خاکی میشه بیام باگاووگوسفندا سروکله بزنم این حرف یه مردنیست زشته این حرفارومیزنی هی ماهیچی بهش نمگیماین بیشترازاین حرفامیزنه یه جوری میگه اسم زن وجلومن نیارین انگارمیخوان بهش هیولاتحویل بدن اگه من بخوام خودکشی کنم نمیام ازتواجازه بگیرم مردباس اهل کارباشه این حرفایی که تومیزنی مال خانوماست نه حرف یه مرد که اززن گرفتنم میترسه به سلامتی
بفرما آقای لر دیدیدی آخر این همه محبت وگل
گل و بلبل بهت میگه گندت در اومد من امثال این
دختر رو خوب میشناسم میدونم از کدوم دخترا
است و اگه به تو هم گفتم دخترباز به خاطر این
بود که بفهمی با چه گرگ های طرفی.
نویسنده عزیزواسه چی تواینقدرخسیسی پست منوتونداره که مال هممون همه توش شیریکیم درضمن زشته یه مردازاین حرفا بزنه بگه نمیرم توآفتاب که برنزه میشم موهام توآفتاب میریزه ومیسوزه نمیرم توزمین کشاورزی که خاکی میشم این حرفامال خانوماست ناسلامتی تومردی زشته ازاین حرفا بزنی بخدا راست میگم
بچه ها به نظرشما یه مردازاین حرفامیزنه!؟
میخوام بدونم آیاعاشق شدن جرمه یعنی وقتی کسی عاشق شده جرم کرده من قبلاعاشق شدم ۴سال یکی رومیخواستم اونم منومیخواست امابه بدترین شکل ترکم کردمنم خودکشی کردم تا پای مرگ رفتموبرگشتم بعدازاون به بعدترسیدم عاشق بشم نکنه دوباره شکست بخورم الان که باعلیرضا آشناشدم عاشقش شدم ولی شماها چیکارکردین گندزدین بهش
الان یکی بهم جواب بده آیاعاشق شدن جرمه؟
کار پیدا نمیشه که
به نظرم از اون چیزی که داری حداقل درست استفاده کنید
موفق باشین
مگه شماازاین همه فحش دادن به منوعلیرضاخسته نشدین ها مگه عاشق شدن جرمه هامگه جرمه مگه هرکسی عاشق میشه گناه کرده
یکی به من جواب بده میخوام بدونم عاشق شدن جرمه
معذرت میخوام من دلتوشکوندمواینوحقتونبودعلیرضا ولی من نمیذارم بینمون بهم بخوره
حتما شماها فکر کردید دامداری که پدرم برای من خواب دیده یه کلینیک فوق پیشرفته است ها نه بابا یه چند تا گوسفند مردنی و مریض که فقط گوش شیطون کر شکم مون رو سیر کنن شما چقدر ساده این کبک و بوقلمونو سمندر لرستانی و کروکودیل و کوسه اینا کجا بود بابا اونا میخوان به زور راه های قدیمی و مزخرف خودشونو به من قالب کنن درباره ازدواج هم که من گفتم از ازدواج متنفرم بعد شما نوشتی ازدواج نکن منکهیچ وقت موجودی به نام زن رو نفهمیدم نمونه بارزش این پایین هست که همش میگه میخوام خودکشی کنم من حتی مادر خودمو درک نکردم اصلا از زنها بدم میاد بعد اصلا فقرا که نباید ازدواج کنن ازدواج از قدیم هم مال خوانین و شخصیت های ثروتمند بوده هرکسی که نباید ازدواج کنه آخه.
خدا بهت راه درست و نشون بده برادر
حسابی زدی به سیم آخر اینجوری که درست نمیشه
یه راه حل خوب پیدا کن باور کن با جنگ و دعوا
یا حرف به کرسی نشون به جایی نمیرسی
از من گفتن بود حالا خود دانی مدل حرف زدنت خوب نیس
تو نمیخواهی یه تکون به خودت بدی؟؟؟؟
همه کارهات رو که بابا و ننت نباید برات انجام بدن
خودت برو یه دامداری خوب بزن
بالاخره از یه جا باید شروع کنی دیگه
تنبل نرو تو سایه ، سایه خودش می آیه ! آره؟؟؟؟
با این نظر موافقم
بالاخره از یک جا باید شروع کنی به کاری که دوست داری
دیوار کوتاه تر از دیوار من نبود بعد چرا من شما که ازهمون اول میگفتی من یه دروغگو ام دیگه چرا هی بامن حرف زدی و درد ودل کردی از نظر شما من همون ناشناس و تتتتتتتت و rezaeizو بیادش مگه نیستم چقدر نفهم بودم که رفتم با همکارام وقت گذاشتم که واسه شما فکر کنند که آخرشم بهمون بگی دروغگو وشارلاتان اینقدر حرص الکی واسه کسی که تو این مدت حتی بهت اعتمادم نداشته و فقط میگفته یکی باشه خودمو روسرش خراب کنم باشه بیا خراب کن در ذهن شما من یک آدم هوسران حقه باز و بیخود هستم که میام مخ دخترها رو میزنم واقعا ممنونم از اینکه درباره من اینطور فکر کردی آفرین.
ناشناس واگذارت میکنم به خدا همش تقصیرتودعواراه انداختی چقدازاین کارت لذت میبری هابگو؟خیلی کیف میکنی نه توهرکاری بکنی نمی تونی بین منوعلیرضاروبهم بزنی من نمیذارم مهدیس نمیذاره علیرضا اشتباه کردم غلط کردم این حرفام همش چرته باورنکن من باورت دارم من بهت اعتماددارم بخدا ازدیشب تاحالاخواب به چشم نمیادنزاربخاطراین چرتاپرتابینمون به بخور
به نظرم شما اصلا نباید ازدواج کنید
چون از نظر روحی و فکری ضعیفید !
اما در مورد کار
تا حالا چه اقدامی برای انجام کار جدید داشتید؟
بنده خدا الان پول توی دامداری صنعتیه
میخواد پرورش ماهی باشه
یا پرورش دام و طیور
منتها فقط صنعتیش
تو خودت دنبال شغل میگشتی
اما الکی الکی برای چند نفر زیر همین مطلب شغل درست کردی ها که وقتشون رو پر کنندا
ناشناس واگذارت میکنم به خدا بایدتاوان این دلشکستناروبدی توباعث شدی دعوابینمون راه بیفته من نمیذارم بین منوعلیرضا بهم بخوره خواب به چشم نمیادعلیرضا دارم همینجوربرات گریه میکنم من دل توروشکوندم مهدیس نمیذاره علیرضاش غصه بخوره غلط کردم اشتباه کردم علیرضا من هرکاری میکنم تاروبدست بیارم اصلاخودم دنیاروزیرورومیکنم تا پیدات کنمنزاربااین حرفای مزخرف که همش چرته این عشق ازبینمون بره امیدوارم خدا منوتوروبه هموبرسونه ببین مهدیس چه کارا برات میکنه اصلااین دعواها واسمون میشه خاطره حرفاموباورکن مهدیس بهت دروغ نمیگه ناشناس بایدتاوان این کاراتوپس بدی خدا لعنتت کنه آخرش زهرخودتوریختی ولی علیرضامن نمیذارم من بهت اعتماددارم باورکن حقت این نبود این حرفایی چرت که همش الکیه اعصابم ازدست ایناخوردبوداومدم روسرتوخالی کردم الان بهت میگم من ازهمون اولش بهت اعتماد کردم پس چرابهت اعتمادکردم حرفای دلموبهت گفتم چراهنوز۲روز نشده بودبهت علاقمندشدم چراخودم اول حسموبهت گفتم واسه چی جلوهمشون وایسادم گفتم آره من علیرضارو میخوام من به علیرضااعتماددارم اونارویادت رفته آدم اشتباه میکنه گول شیطونوخوردم اومدم این حرفاروبهت زدم ازهمون اول فهمیدم چه بچه صاف ودل پاکی هستی اصلاجارمیزدکه دیگه نیازبه گفتن نبودعلیرضانزاراینا موفق شن که بین مادوتابهم بخوره مگه نگفتم هرچی بشه بایدمثل کوه پشت هم باشیم ها بخنددیگه ببین من چقدناراحتم چقددارم غصه میخورم اگه منو میبخشی یه استیکرخنده برام بفرست زیرشم بنویس به کوری چشم حسود من منتظرم زودزودبفرست همین الان بزار اشکام تموم شن ازبی خوابی چشام داره کورمیشه من میدونم منومیبخشی مگه خودت نگفتی این همه جون میکنم تاتوبخندی الان یه کاری کن لبخندچیه واست قهقهه میزنم منتظرما من چشمم روگوشیه
ناشناس واگذارت میکنم به خدا بایدتاوان این دلشکستناروبدی توباعث شدی دعوابینمون راه بیفته من نمیذارم بین منوعلیرضا بهم بخوره خواب به چشم نمیادعلیرضا دارم همینجوربرات گریه میکنم من دل توروشکوندم مهدیس نمیذاره علیرضاش غصه بخوره غلط کردم اشتباه کردم علیرضا من هرکاری میکنم تاروبدست بیارم اصلاخودم دنیاروزیرورومیکنم تا پیدات کنمنزاربااین حرفای مزخرف که همش چرته این عشق ازبینمون بره امیدوارم خدا منوتوروبه هموبرسونه ببین مهدیس چه کارا برات میکنه اصلااین دعواها واسمون میشه خاطره حرفاموباورکن مهدیس بهت دروغ نمیگه ناشناس بایدتاوان این کاراتوپس بدی خدا لعنتت کنه آخرش زهرخودتوریختی ولی علیرضامن نمیذارم من بهت اعتماددارم باورکن حقت این نبود این حرفایی چرت که همش الکیه اعصابم ازدست ایناخوردبوداومدم روسرتوخالی کردم الان بهت میگم من ازهمون اولش بهت اعتماد کردم پس چرابهت اعتمادکردم حرفای دلموبهت گفتم چراهنوز۲روز نشده بودبهت علاقمندشدم چراخودم اول حسموبهت گفتم واسه چی جلوهمشون وایسادم گفتم آره من علیرضارو میخوام من به علیرضااعتماددارم اونارویادت رفته آدم اشتباه میکنه گول شیطونوخوردم اومدم این حرفاروبهت زدم ازهمون اول فهمیدم چه بچه صاف ودل پاکی هستی اصلاجارمیزدکه دیگه نیازبه گفتن نبودعلیرضانزاراینا موفق شن که بین مادوتابهم بخوره مگه نگفتم هرچی بشه بایدمثل کوه پشت هم باشیم ها بخنددیگه ببین من چقدناراحتم چقددارم غصه میخورم اگه منو میبخشی یه استیکرخنده برام بفرست زیرشم بنویس به کوری چشم حسود من منتظرم زودزودبفرست همین الان بزار اشکام تموم شن ازبی خوابی چشام داره کورمیشه من میدونم منومیبخشی مگه خودت نگفتی این همه جون میکنم تاتوبخندی الان یه کاری کن لبخندچیه واست قهقهه میزنم منتظرما من چشمم روگوشیه
یادمان باشد .....
در املاى زندگى ....
همیشه براى محبّت
تشدید بگذاریم تا .....
از دوستى و انسانیت
حتى نیم نمره هم كم نشود
کاش این رو هم یک پیج جدید میکردی اینجوری در بین نظرات گم نمیشد
حـــــس قشــــنگیه وقتی بــــــدونی ڪه یــــڪی نگرانته...
یڪی بترســـــــه از اینڪه یڪ روز ازدستــت میده..
ســــعـــی ڪنه ناراحتـــتـــــ نڪنه...
حس قشــــــنگیه...
وقتی ازش جــــدا میــــشی پیام بــــده
عزیزدلـــــم رسیدی؟
حس قشـــــنگیه..
بـگه ڪه حواســـــم بــهت هست..
حس قشنــگیه ازت حمـایت کنه..
آره...!!!
دوسـت داشتن همــــیشه زیــــباست...
تـــمام خوبی حـــــس مالــــڪــیت اینه ڪه
از ڪســـی ڪه دوســـــــــش داری بپرســــــی
تو مـــــــال ڪی هــــــستی؟
واون بــــدون معطلی بگه ..
فقط مــــال تــو...
حس خوبیه داشتن سعیده جان
تو لحظه لحظه های زندگیشون
علیرضا من دیگه طاقت دوباره دل شکوندن دیگه ندارم منوببخش باهام این کارونکن بهت گفتم تونباشی منم نیستم دلم داره آتیش میگیره که چرااون حرفاروزدم وقتی این متنتوخوندم گریه کردم بخدا گریم بندنمیاداشتباه کردم بی عقلی کردم
آها بگو همینو میخواستم اون یکی رو تو به این بچه لر نشون بده آفرین تا بشناسه تو چه جور دختری هستی کسی که به والدینش احترام نزاره چه توقعی ازش میره بفرما علیرضا خان یه عمر سر کار بودی اینم از مهدیس خانومت حالا با اون روی واقعیش آشنا شو این اصلا به تو اعتمادنداشته از اول بدبخت خنگ
آهای من اومدم اینجا نظر نوشتم که کمک من کنید بعد این دختره که من شک دارم دختر باشه اومده میگه میخوام خودمو بکشم همه رفتین دور اون واقعا میگن دنیا زن سالاریه من باور نکردم اصلا برو خودتو دار بزن به ماچه چرا اینقد دور این دختره میچرخید ولش کنید بابا هممونو سر کار گذاشته توهم برو بیرون از این حرف های ناامیدی بزن اومدی اعصاب مارو خراب کردی آخرشم به این علیرضا خنگ هرچی از دهنت دراومد گفتی اتفاقا یکی از دلایلی که من از ازدواج بدم میاد همین نمک نشناسی دختر هاست تا یه اتفاق ساده میفته یا خیانت میکنن یا میگن خودمومو میکشیم یا میدن مهریه میزارن اجرا برو بیرون از پیام من خانم برو یه جا دیگه دعوا کن و خودتو بکش شماهم به جای اینکه منو کمک کنید دور اینو گرفتید مطالب دیگرو هم خوندم این خانم میاد همه جا دعوا میکنه برو بیرون
این همه راهکار دادیم دیگه برادر
بعدشم ما ایرانیا چون خیلی احساساتی هستیم وقتی یکی درخواست کمک کرد نمیتونیم ساده عبور کنیم چه راست بگه چه دروغ
ولی شما حق دارید صفحتون شلوغ شد راهکارا گم شدن
و در آخر استفاده از کلمه ی همه خیلی اشتباهه اینطوری گناه همه رو میشورید
ببین داداش عصابتو خورد نکن اصلا اینا معلوم نیست کی هستن
اینقدرم زن ستیز نباش من هم زن دارم هم یه دختر کوچولو والا ما سنتی ازدواج کردیم خیلی هم خوشبختیم اول زندگیم فقط یه تومن حقوق داشتم با همون ساخت سختی کشید اما صبر کرد تا پیشرفت کنم اصلا بهش شک ندارم اتفاقا همیشه میگم لیاقتش بیشتر از منه البته به خودش نمیگما
تازشم یه دختر دیگه هم میخوام البته فقط منتظرم شرایط مالیم بهتر شه
تو زندگی فقط باید صبر داشته باشی باصبر همه چی درست میشه مطمئن باش
این عینک بدبینی هم از چشمات وردار
انشالله موفق باشی تو کار و زندگیت
خیلی عالی بجا اینکه اینقدر جنجال بپا کنند
یکم از مغزشون کار میکشیدند الان روزشون بعضی
حالاشون بود این جمله زیبا بود
"لیاقتش بیشتر از منه "
باور کن مهدیسم و علیرضا و ناشناس سه تاشون یک نفرند
بروبابا توچی میگی این وسط توهم زهرتوبریزوبروخب
آره دروغ میگن البته هرچند که شما خودتون دارید میگید که از همون اول منو باور نداشتین اما اینا دروغ میگن اصلا اینا کین که من جوابشونو بدم من بچه پدری هستم که از بس زمین رو بیل زده الان دیگه انگشتای دستاش نیمه بستست ونمیتونه عین من دستشو باز کنه من هیچوقت یه همچین کار کثیفی که اینا میگن انجام ندادم اینجا یک برنامه فرهنگیه نه سرکوچه که بیایی مخ بزنی و این چرت وپرتا واینم برای این ناشناس مینویسم که شما به قول خودتون از اولش گفتید که منم ناشناس تو اگه خودت خواهرو مادر داری برو تعصب اونارو بکش که البته کارت تعصب نیست دلقک بازی و دو به هم زنیه این دخترم که تا تقی به توقی میخوره میگه میخوام برم خوکشی کنم چقدر ضعیف و زود رنجه واقعا اصلا اعتماد به نفس نداری ناشناس آخرش مرضتو ریختی باشه بهت خندیدی خخخخخ ههههههه حالا گمشو که دارم همش بهت بدو بیرا میگم اینجا هههررررریییی
آره من ضعیفم اصلاهرچی دلت میخاد بگوتوروخدا منوببخش این حقت نبود
علیرضا غلط کردم اینابهم فشارآوردن هی بهم میگفتن بی حیا منم اعصابم خوردشد اومدم روسرتوخالی کردم غلط کردم
آره غلط کردی
اما نه توی دوست پسر بازیت
که قبلا هم سابقه داشته!
بلکه غلط کردی وقتی دل پدر و مادرت رو شکوندی
وقتی عرضه تخم مرغ درست کردن رو هم نداشتی
غلط کردی که توی رابطه با این علیرضای لر دختر باز!
بلکه غلط کردی وقتی مادرت یک لیوان آب ازت میخواد اما تو سرش داد میزنی و میری توی اتاق آهنگ گوش میدی
غلط کردی وقتی هیچ عرضه ای نداری جز تیغ میزنم تیغ میزنم
غلط کردی نه در ارتباط با این پسره
بلکه غلط کردی که بجای یک زندگی آدم حسابی
همش دنبال لغویات هستی
اینقدربا علیرضا بدحرف نزن فهمیدی ممنون بابات فحشای قشنگتون
بسه بسه بسه باعلیرضااینجوری حرف نزن به من فحش بده به علیرضا نه
ای خدا ببین به علیرضا چه حرفایی زدم تقصیرشماهاست هی گفتین علیرضا این جوره اونجوره بهت گفتم برو پدرومادرت رومسخره کن هی بهم فشارآوردیدهی بهم گفتیدبی حیا منم اعصابم خوردشدبه علیرضا شک کردمالان مث سگ پشیمونم چرااین حرفاروبهت زدم این حقت نبودهی ایناحرصم دادن علیرضا من غلط کردم معذرت میخوام میدونم الان ازدستم ناراحتی توروخدا حرفاموبه دل نگیراین حقت نبودمن که حرفای اینارو هیچ وقت گوش نمیدادم نمیدونم چرااینجوری شد درکم کن منم حالم بدبود اینااومدن این حرفاروزدن اعصابم بیشترخوردشد اومدم روسرتوخالی کردم
با هم دوست باشید
دنیا دو روزه
شلیل دلت خوشه ها انگاریه خنجرکردن توقلبم
علیرضا واقعا اگه اینا دارن دروغ میگن چرااز خودت دفاع نمیکنی!؟ اگه اینجورباشه معلومه کلاسرکارمون گذاشتی چون منم بهت شک کردم که بااسمای مختلف خودتوجازدی حتی به جرات میتونم بگم این ناشناس خودتی که داری به هممون طعنه میزنی که حتی اون معصومه مقیمی هم خودت بودی نمی خواستم بگم حالاکه گندت درارمده گفتم اعتراف کنم ازهمون اول فهمیدم داری سرکارم میزاری واقعا اگه مادروغ میگیم چرا ازخودت دفاع نمیکنی چرا مثل یه مردنمیای وسط میدون جاربزنی بگی دارین دروغ میگین بدو که گندت دراومد
شما دعا کنید من پیداش کنم قول میدم ببرمش جاهایی که تو بهشت هم نبینه کافیشاب چیه میبرمش یه رستوران کوهی توی شهرمون که ارزون ترین غذاش500هزار تومنه از اون بالا کل دنیارو ببینه وکیف کنه بعد از غذا هم سوار تلکابینش میکنم تا با سرعت200کیلومتر درساعت بیاد پایین هرچی خورده بالا بیاره فقط دعا کنی پیداش کنم.
نمیخوادمنوپیدا کنی بیاتوقبرستون منوپیداکن فهمیدی
برو ننه باباتومسخره کن مهدیس خانم ساعت ۵ که اومدم خونه بخاطرشما بامشت زدم توشیشه جل الخالق مگه میشه بخاطرمن اینوشوهرش یه شبه اونقدموادمصرف کردکه مردچرا بابامن یه شبه اونقدکشیدنمردها اون تتتتتتتتتتت هم خودتی کلاازحرفات پیدا بود واقعا چقدراحت شده با احساس یه دختربازی میکنن ولی من خوب همراهیت کردم جیگرم حال اومدکه به هیچ دختردیگه ای اینکارونکنی
خو حالا کی میری خواستگاری خواهری من
صفحهها