14:37 - 1393/01/09
من میخواهم بنابه این دلایل ازنامزدم جداشم.اول ازهمه که مهمتره اینکه هیچ وقت روحرفش وانمیسته درصورتیکه به نظرمن مردوحرفش,مردنبایدحرفاش دوتابشه.دوم اینکه هنوزبادوستاش مجردی میره بیرون حتی باوجودمخالفت من وخانوادش.همش قهرمیکنه.هرجادعوتش میکنن بهونه میاره که نره.بخاطرهمه این رفتاراش من تصمیم گرفتم ازش جدابشم.حتی همین دیشب بادوستاش رفته مسافرت خارج ازکشوربدون رضایت من وخانوادش منم بخاطرهمین تصمیم گرفتم ترکش کنم.
انجمنها:
http://btid.org/node/27555
اینکه رو حرفش وانمیسته :ینی ثبات اخلاقی نداره
ولی اینکه میگید باهاتون لج کرده. اگه باهات لج کرده میتونین بامهربونی و اینکه به خواسته هاش احترام بزارید وبا رفتار خوبتون با منطق! میتونین از رفتارهای بدش خجالتش بدین اونم کم کم میفهمه که زندگی ینی همسر و خانواده. و میفهمه که شما به خواسته هاش ارزش قاعلین . اونم دیگه باهاتون لج نمیکنه. اما اگه ثبات اخلاقی نداره ینی هر دم یه تصمیمی میگیره این فایده ای نداره .
معمولا خانواده های چادری در هر سطحی از اعتقاد که باشند تمایل دارند عروسشان هم چادری یا حداقل دیگه محجبه باشه. اینکه شما "اصلا تو قید و بند حجاب نیستید" و براتون مهم هم نیست، جای سوال داره چطور همچین توافقی بینتون صورت گرفته. احتمالا علاوه بر حجاب در مسایل دیگر هم با هم تفاوت های جدی دارید.
خانواده های دو طرف از ازدواج شما دو نفر رضایت دارند؟ خود شما و نامزدتان بر سر این مسایل و یا هر مسئله اعم از اعتقادی، مالی، رفتاری و ... اختلافی ندارید؟ مثلا بر سر نحوه پوشش و رفتار در جمع. نوع دوستان و معاشرین ، سبک زندگی و ... ؟
منظور اینکه احتمال نمی دهید ایشون با این رفتار و بی توجهی ها به شما و خانواده شان، به نوعی دارند اعتراض و نارضایتی خودشان را از مسئله یا مسائلی نشان می دهند؟
بیرون رفتن با دوستان و سفر رفتن یه چیزه، قهر کردن و بهونه آوردن برای نرفتن به مجالس (احتمالا به دلیل لجبازی و نارضایتی) یه چیز دیگه است.
با توجه به یه خط اطلاعاتی که درباره خودتون دادید، فقط میشه همینقدر حدس زد.
دوست عزیز ...اخرین مرحله و اخرین راهی که جلوی شما خواهد بود طلاقه نه اولین راه ......
شاید بعدا بگید که خیلی هم این چیزایی که گفتید مهم نبود....
در مورد این کاراش و اینکه سفرهای مجردی میره دوتا حرف دارم....از دو دیدگاه متفاوت ....
یکی اینکه باید سفرهای با شما از اون سفر های مجردیشون بیشتر بهش خوش بگذره که اونا رو فراموش کنه و نره ....
یعنی باید از بودن با شما و خانواده ها بیشتر لذت ببره و جوری بشه که خودش سفرهای مجردیش رو فراموش کنه ...انقدر شما باهاش مخالفت کردید که ایشون حتی سفر خارج بدون شما هم میره...و این اصلا خوب نیست....
حرف دیگه اینه که ایشون هنوز نفهمیده که ازدواج چیه ....وقتی انقدر خودسر تو کارهاش عمل میکنه و از بودن با شما بهش خوش نمیگذره بعد از ازدواج هم میتونه این موضوع ادامه پیدا کنه ....الان که بهترین زمان باهم بودن و عشق سرشار هست اینجوری رفتار کنه بعد از ازدواج که اینجور چیزا فروکش میکنه دیگه میخواد چی کار کنه .؟؟؟؟؟
شما اهل رفت و امد و دید و بازدید هستن ولی ایشون نیستن ...این موضوع میتونه برای شما ناخوشایند بشه ...
قهر کردن ایشون هم بیشتر ظاهر سازی هست که بتونه راحت کارهای خودسرش رو انجام بده و راحت گردش و تفریحش رو بره.....
ایشون هنوز نمیدونه که مسئولیت یه نفر دیگه مثل شما رو به عهده داره ....و این موضوع بعدا مشکلات بیشتری رو بوجود میاره....
سلام.من کم اینجا نظر میذارم.ولی دیدم مشکل شما مشکلیه که دیدم توی آشناهام و گفتم شاید بتونم راهنماییتون کنم.
متاسفانه شوهر شما به بلوغ عقلی نرسیده.اون هنوز نمیتونه مسئولیت یک زندگی رو قبول کنه.
این آقا فعلا مناسب زندگی مشترک نیست و من میدونم اگه شما باهاش بمونی بعدا پشیمونیت بیشتر از اینه که الان ازش جدا بشی،پس جدا شو!
خداروشکر هنوز نامزدید و این مشکلات رو متوجه شدید.
در یک کلام اینکه شوهر شما هنوز بچه است!
به نظر شما امکان نداره اگر فرصتی رو این دو نفر به خودشون بِدن، شاید آقا پسر هم در همون فرصت به بلوغ برسه و زندگیشونو با خیال راحت شروع کنن؟
فکر نمیکنین بهتره جدایی آخرین راه حل باشه؟
قهر کردن و حرف عوض کردن و بهونه آوردن در مردها نشانه های یه مشکل شخصیتی خاصی هستن. (احتمالاً اهل فرافکنی هم هست؟) اینجور مردها اصلاً به درد زندگی مشترک نمیخورن.
سلام
دختر خوب بنظر من الان گریه بکنی و برات گریه بکنن, دلت بشکنه و دلشونو بشکنی, ازشون ناراحت بشی یا ازت ناراحت بشن (خصوصا خانوادت!) خیلی خیلی خیلی بهتره تا اینکه بعدا احساس و روحت جریحه دار بشه و داغون بشی و خدایی نکرده با یه بچه بخوای جدا بشی. فکرشو بکن ببین اون موقع خانوادت بیشتر ناراحت میشن یا الان؟ اون موقع بیشتر داغون میشی یا الان؟
اون موقع بیشتر دید مردم و فامیل نسبت بهت تغییر میکنه یا الان؟
نترس. ببین اگر واقعا حس میکنی این آدم آدم مناسب تو نیست همین الان بکش کنار. حرف هیچکسم برات مهم نباشه. مردم عقد میکنن و طلاق میگیرن خانواده هاشون قرص و محکم پشتشونن کسی هم نمی تونه بگه بالا چشمشون ابرو اونوقت خانواده تو از آبروشون بابت بهم زدن یه نامزدی ساده میترسن؟؟!
این آدمی که شما گفتی یکی عین خودش بدردش میخوره! یعنی اگر گفت من میرم شمال با دوستام, زنشم بگه من میرم جنوب با دوستام! والا. اینا زن نجیب و آبرودار و اهل زندگی بهشون نیومده. میتونی بسازیش بسازش ولی اگر میدونی از توانت خارجه با خودت تعارف نداشته باش و از حرف کسی هم ابا نداشته باش. زندگی زندگی توه و حتی 1% هم به کسی ربط نداره وقتی توی موقعیت تو نیستن و نمی تونن درکت کنن.
موفق باشی.
سلام به همه دوستان عزیزم
من هم فکر میک نم با این مواردیکه شما فرمودین بهترین کار همینه که رهاش کنی تا بیش تر از این اذیت نشی
سلام
به نظر من شما که هنوز عقد نکردین و این یه دوران آشناییه بهتره بیخیالش بشین
متسفانه مرد زندگی نیست
سلام ی دوست جان الان که داستانت رو خوندم خیلی ناراحت شدم اما برات دعا میکنم عزیزم امید وارم عاقبتت به خیر و خوبی تموم بشه اما بنظرم اگر الان که هنوز عقدی صورت نگرفته تکلیفت مشخص کنی بهتره اما بنظرم قبلش مشاوره حتما برید
مرسی عزیزبرام دعاکن
سلام
من هم موردی مشابه شما در خانوادمون سراغ دارم البته اونها خیلی از شما جلوترن(زندگیشونو میگم)ایشون هم مشکل شما رو داشتن و الان با دوتا بچه از شوهرشون جدا شدن.شوهرشون خیلی با دوستاشون وقت صرف میکردن.سوارکاری و کوه و گشت و گذار و...همش با دوستاش و بدون همسرش.بدترین شکنجه ای که یک زن میتونه از شوهرش ببینه دیده نشدنه.خیلی سخته که باشین ولی دیده نشین.اونوقته که تمام زحمات و سختی های زندگی رو یک تنه باید تحمل کنین.بنظر من زودتر ازشون جدا یشین تا عاقبتتون مثل فامیل من نشه
راستش تخصیص ندارم که بگم جدا بشین یا نه ... فقط میدونم طلاق راه حل اخره... اگه هنوز راهی برای اصلاحش هست باید همه رو امتحان کردن به هر قیمتی که هست!!!!
شده اگه به زور مجبور با هم برین پیش مشاور ....
اخه به نظرت مشاوره فایده داره؟
شما هیچ نوع اطلاعاتی از خودتون و خانواده هاتون نداده اید. اگر ایشون برای کنسرت و ... رفته باشند که احتمالا تو خط دین و مذهب نیستند یا کم هستند. خودتون هم با قضاوت از اینکه گفته اید "صبر کن بعدا با هم بریم" ....؟؟؟ بستگی داره هدفتون از رفتن چی بوده باشه. مسافرت یا کنسرت و ... .
خلاصه اول باید حداقلی از شناخت از دو طرف و خانواده ها وجود داشته باشه تا بشه فکری کرد.
نه خانواده اونهامذهبی هستن همشون چادری هستن اما من خودم اصلاتوقیدوبندحجاب نیستم یعنی اصلابرام مهم نیست
سلام دوست عزیز
ببین اگر این سفر ،سفر کاری هست اشکالی نداره بزار بره ولی اگر اهل رفیق بازیه و میخواد بره خوش گذرونی که دیگه تکلیف مشخصه.عزیز خارج که میره برا زیارت عاشورا و نذر امام حسین که نرفته.رفته کنسرت و دیسکو احتمال خیلی زیاد شراب خوری و ... حالا خود دانی . این پسر اهل زندگی مشترک نیست بنظرم بهم بزنی الان بهتر از اینه که فردا عقد کنی و طلاق بگیری
برای نفر بعدی هم نترس اگر پسر بفهمه جریانو و پسر فهمیده ای باشه درکتون میکنه و هیچ عیب و ایرادی هم نداره.تصمیم درست بگیر خودتون الان شرایط رو بهتر درک میکنین تا ما
اره اتفاقارفته کنسرت هرچی همش بهش گفتم صبرکن عقدکنیم بعدش باهم بریم گوش به حرفم نداد
با توجه به شرایطی که داری چون گفتی توی شهرستانتون خیلی جدایی جلوه خوبی نداره حتما برید پیش مشاور این آقا اگر واقعا میخواست ازدواج کنه با حرفه شما در مورده عقد تردید نمیکرد به خدا توکل کن حاضر نشو تحت هر شرایط متاهل بشی اینطور متاهل شدن یه جور تنهاییه همیشگیه که فقط دردسرای تاهلو داره شاید نظرم خیلی بدبینانه باشه الان حتما پیش مشاور برید احتمالا نخواد که بیاد بهش بگید برا تموم کردن این رابطه میخواید که پیشه مشاور برید میاد باهاتون
اتفاقاخودشم نظرش اینه که حتمابریم پیش,مشاوره
با سلام
گاهی وقتا نداشتن برنامه های جذاب خانوادگی باعث میشه طرف ما به سمت سویی دیگه من جمله دوستهای زمان مجردی کشیده بشه
به عنوان مثال در حین باهم بودن به هم انتقاد کردن یعنی به محض رفتن به یه کافی شاپ یا پارک یا سینما ابتدا زبان به گلایه باز کردن میتونه راه را برای بیرون رفتن از فضای خانواده مهیا کنه.
حساس شدن به یک مورد کوچیک تر باز هم زمینه را برای بروز مسائل بزرگتر آماده میکنه
به عنوان مثال اگر با یک مهمانی رفتن کوچیک داخل شهر مخالفت نمیشد و با مهارت با اون رفتار میشد الان این اتفاق(خارج ازکشور)رخ نمی داد.
الان هم دیر نشده و گرفتن تصمیم های قشنگ تر جز جدا شدن به شما برای داشتن یک زندگی خوب و متعادل کمک میکنه.
برنامه های متنوع و در ابتدا باب میل ایشون را در فضای خانه ترتیب بدین
باز هم به عنوان نمونه:
یه جشن تولد را با دعوت از همون دوستاش در خانه ترتیب دادن خودش تاثیر زیادی داره.
سلام مرسی ازراهنمایی خوبت.اتفاقااین چندوقت اخیرخیلی باهم جروبحث داشتیم.مامانم میگه دلیل اینکه دوباره به سمت دوستاش کشیده شده تقصیرخودته اما این مسافرت رفتن روازخیلی وقته میگه میخوام برم هیچ ربطی هم به بحثمون نداشته
عزیزم تا میتونی الان چشماتو باز کن تا بهتر بشناسیش! هرچند خیلی از اینها تا ابد با هر مردی میمونن مثل این مجردی بیرون رفتنشون. سعی کن اگه در حد یه بیرون رفتن و با دوستان بودن عادی هست تو سخت نگیری بهش. اما اینکه خارج از کشور میره و رو قولها و حرفاش وا نمیسته میتونه به یه مشکل بزرگ تبدیل بشه تو آینده پس همین الان فکراتو بکن چون بعدا به مشکل بر خواهی خورد باهاش.. بعد هم گاهی باهاش صحبت کردی رو این مسایل؟؟ میدونه ناراحتت میکنه این کاراش؟ خیلی جدی باهاش صحبت کن و بگو که اگه قراره به همین منوال پیش بره تصمیم جدایی داری البته اون موقع هم مواظب باش که ظاهرن برای یک مدت خودشو تغییر نده فقط باید بخواد که بنیادی تغییر کنه.
اره خیلی باهاش صحبت کردم الان یک ماه بودگیرداده بودکه من برم بادوستام مسافرت خارج ازکشورامابازم باوجودنارضایتی من وخانوادش بازم رفت.دارم دیوونه میشم نفسی فکرکن معلوم نیست اونجامجردی داره چی کارمیکنه.گوشیشم که خارج ازمرزانتن نمیده.فکرمیکنم جداشدن بهترین راه باشه.برام دعاکن عزیزم
متاسفم واقعن :( اما بهتره الان درست تصمیم بگیری بخدا منم همین مشکل شمارو دارم شوهرم عادت کرده به قهر کردن الان 2 هفته ست گذاشته رفته، نمیدونم کجا! بدون هیچ خبری. دیگه دارم دق میکنم از بلا تکلیفی.. تو هم بهتره تا به روزگار من نیفتادی یه تصمیم درست بگیری.. بیخیال حرف مردم اگه بعد ازدواج جدا شی که حرف مردم بیشتره، تو خانوم باش همه میفهمن مشکل از نامزدت بوده.. یه مردی که نه حس مسئولیت داره نه از خونواده آدم حساب میبره همون بهتر که نباشه..
شما قبل از محرمیت پی نبردید که به بلوغ فکری برای ازدواج نرسیده؟!!!
قبل ازدوران نامزدی مدت ۳ماه بااجازه خانوادهامون رفت و امدکردیم اما اون موقع حرفاش باالانش فرق میکرد
طبق گفته هاتون ایشون هنوز دلبسته دوران مجردی هستن مطمئن باش پسری که دوس داشته باشه متاهل بشه همه جوره زندگیشو حفظ میکنه امیدوارم خدا کمکت کنه هر چی بهتره بشه و واقعا اگر به صلاحتون نیست این ازدواج تحمل و صبر جدایی بهتون بده خیلی بهترو سر راهتو قرار بده پای کسی که میدونی موندنی نیست نمون
من میخوام جداشم اماهمش خانوادم میگن اگرجداشی فکرکردی کسی میادخواستگاری دختری که قبلانامزدداشته.همش میگه تومیخوای ابروی ماروجلوفک وفامیل ببری بااین کارت
بستگی به این داره که توی چه شهری زندگی میکنید. معمولا تو شهرستانها ی کوچیک اینجوریه که اگر دختری یک بار نامزدیشو به هم زد تو ازدواجش تاثیر منفی میذاره
نه من تهران هستم اما فامیلامون بهم خوردن نامزدی یادیرازدواج کردن دختروبدمیدونن