نوجوان عاشق

20:13 - 1394/04/17

من 17 سالم است و درس خوانم و برای خود هدفی دارم ولی من چند روز پیش تو کلاس عاشق دختری شدم شاید شما الان فک کنید از ان عاشق های اتشین و نوجوانی نه بخدا من دوستش دارم و کلی میدانم که عاشق شدن تو این دوره یعنی افت تحصیلی. ولی میخواهم هر چه زودتر خانواده ها بدانند و با هم درس بخوانیم تا زمانی که دانشگاه رفتیم اون موقعه ازدواج کنیم بخدا نیتم خوبه من نمیدانم چرا همه این عشق ها را تکذیب میکندد کمکم کنید
ببینید خانواده ی ما یه خانواده ی فرهنگیه و خانواده ی دختر هم همینطور من میگم بقران قسم میخوام هرچه زودتر خانواده ها بدونن و اصلا ارتباط نداشته باشیم تا وقتی که وارد دانشگاه شدیم اونوقت ازدواج میکنیم درظمن بهترم درس میخونیم من نیتم خوبه خوبه  و مطمنم برارد و خواهرهای خوبی دارم تا به من مهارت های زندگیرو تا روز ازدواجمون یعنی زمان دانشگاه به من یاد بدن  کمکم کنید.

http://btid.org/node/68852

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 0 =
*****
تصویر هدیه
نویسنده هدیه در

sad بنظزم که اصلا با دختر نباش وبه درست ادامه بده

تصویر محمدرضا 666666666
نویسنده محمدرضا 666666666 در

3

تصویر amirmoomadi

با سلام 
سریع میرم به اصل مطلب 
خانوادها بیسواد شده اند این دلیل نمیشه اطلاعات زیاد است بلکه تفکر غربی وارد جامعه شده و مهمتر از ان no خانواده ها وظیفه خود را در حمایت خود از فرزندان خود فراموش کرده اند و زیر بار تامین موقعیت برای ازدواج نمی روند و ممهمتر از ان فراموش کرده اند که انسان برای چه خلق شده 
وقتی شخصی عاشق میشود یعنی امادگی کامل برای ازدواج کردن را دار د 
خود بنده بعد از عاشق شدن در زندگی موفق شدم  هر چند عشق یک طرفه بود و شخص مقابل قبول نکرد ولی به من اثر چندانی نگذاشت و در واقع باعث شد من از نظر معنوی به مقام بالاتری برسم
عاشق شدن بنده هم مثل شما بود ولی حتی من چهره شخص رو کامل یادم نمیاد  من عاشق دل اون شده بودم  و به خودش هم  گفتم و  حجاب و ادب و رفتار و  اهل علم بودن اون  بعد عاشق شدنم میل جنسی ام کاهش یافت و نماز  هارو اول وقت میخونم و  شاد تر بودم 
انسان در سنین بایین باید ازدواج کنه تا از ارتباط عاطفی و لذت جنسی که بعد از لذت رسیدن به خدا  است و خداوند این لذت رو به انسان داده البته اهراه با محبت به همسر باید باشه که خیلی ثواب داره 
ازدواج کردن در سنین پایین هیچ مشکلی ندارد و حتی عالی است چون خانواده ها نمیخواهند وظیفه پدری و مادری خود را ادعا نمایند و از مسئولیت خود شانه خالی میکنند angryangryangryangry
وظیفه پدر کمک کردن به پیدا کردن شغل است 
در گذشته چون پدر در زمین کار میکرد و یا دارای شغل هایی مانند آهنگری نجاری و غیره بود فرزند از دوران کودکی کاری یاد میگرفت و در واقع پدر کاری را به ارث میگذاشت ولی حال پدر در شرکت کار میکند دیگر خبری از دادن اموزش کاری برای کودک نیست 
و مادران 
در گذشته دختر ها در خانه به مادر کمک میکردند و این باعث میشد دختر ها به بلوغ فکری برسند

البته ازدواج دختر در سنین پایین بهتر است چون هنوز تفکرات ضد اسلامی خبر ندارد و وارد دانشگاه یا دوران دبیرستان نشده است 

و این مستلزم این است که مادر  وظیفه خود را که تا 7 سالگی به فرزند محبت کند را  باید رعایت کند ولی متاسفانه بعضی از دخترهای امروز  بچه دار شدن را برای خود ننگ cryingcrying و خانه دار شدن را نیز  افت کلاس میدانند و  خانواده تشکیل نمیدهند و  جمعیت کاهش و افراد کهن سال افزایش پیدا میکند

و در اخر تفکر ازدواج در سنین پایین ،  تفکر غربی و  فرار خانواده ها  از  اخرین و بزرگترین مسئولیت است

ازدواج میتواند به این شکل باشد که دختر و پسر در سنین پایین ازدواج کنند و  خانواده انها را تامین کنند و حتی یک اتاق برای زوج نوجوان تامین کنند  تا هم در دوران نوجوانی زندگی  زناشویی را در بهترین سن تجربه کنندتا  انرژی نوجوانی  استفاده بهتر شود چون اگر دختر و پسر در سن 15 تا 20 انرژی خود را نتوانند کنترل کنند مانند کسانی که احساسات عاطفی و میل جنسی شدیدی دارند و ان را سرکوب کنند دختر و پسر دیگر در اینده به موفقیت نمیرسند
چون این دوران بهترین دوران سنی یک انسان است 
جوریکه در روایات است در قیامت میپرسند دوران نوجوانی خود را چطوری استفاده کردی 
 اگر شخص ازدواج کند دیگر سردرگم نیست  

 خانواده ها بخاطر حیای غلط که نمیتواند فرزند خود را تربیت کند  و  اموزش ازدواج را به فرزندان خود بدهند در این دنیا و اخر مقسر  هستند

یا علی

تصویر موسی
نویسنده موسی در

شما در سن نوجوانی هستین و هنوز با سختی هایی که برای ازدواج درست کرده اند اشنا نیستید. مهریه های سنگین، 90% جهاز ، خانه، نفقه های میلیونی و .. الان همه انتظار دارن پسر اینا رو بپردازه و فقط امیدوارم به گناه نیوفتی. تا می تونی از گناه دوری کن که بد منجلابی هستش. جوانیت تباه میشه با گناه. به نظرم حتی ازدواج موقت اگه تونستی بکنی خوبه فقط مواظب باش به گناه مبتلا نشی ... ازدواج موقت می تونه مسکن خوبی باشه

تصویر mohsen66
نویسنده mohsen66 در

۱-وقتی عاشق از نوع شیفته هستی ازدواج نکن.
۲-مطمئنی وقتی ۳۰ سالت باشه بازم نظر امروزت درباره اون دختر خانوم رو خواهی داشت؟
۳-نذار هیجاناتت برات تصمیم بگیرن،توباید اونها رو کنترل کنی،نه اونا تو رو.

تصویر پریسار

با یاد خدا
سلام
ز دست دیده و دل هردو فریاد..........

عشق ی دروغه بزرگه،ک بیشتر انسان ها ب زندگی خودشون راهش دادن بخاطر همین با راست قاطی شده.

ما در واقع دوستدار بیهوده گویی های مغز خود هستیم.(در مورد ویژگی هایی از معشوق ک درک نکردیم)
 

تصویر alijoon
نویسنده alijoon در

تبریک به تو برای وجود مقدست...اتفاقا منم 17 سالمه...تا چن ساعت شایدم چند دقیقه ی دیگه پستی میدم بیا و بخون و نظر بده....ما بیشتر حرف همو میفهمیم@!!!!

تصویر setare246
نویسنده setare246 در

معلومه پسر عاقلی هستی و حساب شده می خواهی عمل کنی. این خیلی خوبه، خیلی زود این قضیه رو با خانوادت مطرح کن و ازشون در این زمینه کمک بخواه . ازدواج توی اوایل جوونی خیلی خوبه ، چون دختر و پسر به معنی واقعی لذت های زندگی رو درک می کنن اما هر چی سن بالاتر میره وسواس و سخت گیری توی انتخاب بیشتر میشه،لذتها کمتر دیده میشه و فقط نداشته ها و کمبودها به چشم میاد.

تصویر samadiafraa

بنطر من سن ملاک نیست پسری رو میشناسم که تو سن 18 سالگی عاشق شد عاشق دختری که 5 سال ازش بزرگتر بود همه میگفتن هوسه اما بعد از چهارسال ازدواج کردن و الان زندگی دارن که همه غبطشو میخورن
بگذار چندین سال بگذره تا هم به خودت م به اون دختر هم به بقیه ثابت بشه که عشق واقعی و موندگار هست یا نه

تصویر ماندانا

نمیشه فقط روحساب حرف  شمابگیم این حستون الکی وزودگذرنیست ب هرحال هرکسی برای توجیح خودش ودیگران این حرفارومیزنه....من نمیخام قضاوت کنم!!!ولی این حرفایه سری حرف تکراریه که همه ما،حتی خودمن،هم میزنم....حالاتاکجای حرفمون درست باشه...خدامیدونه...
ولی اینکه میگیدخانواده ها بدونن یکم میتونه اطمینان بده که حستون الکی نیست...
درکل نمیشه فقط روحساب حرف شماگفت که عاشقش هستیدوحستون الکی نیست...
ی پیشنهادهم دارم که برای خودم واقعاموثربوده...شمایه مدت(مثلاسه چهارماه)سعی کنیدازش دورباشید....اگربازم بی تاب دیدنش شدید....(نمیگم حتما)ولی میتونیدمطمئن تربشیدکه حستون حس زودگذری نیست...
و...ی خواهش هم دارم...قبل ازاینکه ب کاری اقدام کنید،باکسی مشورت کنیدکه
1-عاقل وپخته باشه
2-شماروکاملابشناسه
3-تجربه عاشقی داشته باشه....که البته اگرتوزمینه عشق موفق بوده باشه کمک بزرگی میتونه بهتون بکنه....

امیدوارم تصمیم درست بگیریدوموفق باشید

تصویر Rad
نویسنده Rad در

سلام يه جايی شما گفتين 

شاید شما الان فک کنید از ان عاشق های اتشین و نوجوانی نه بخدا من دوستش دارم و کلی میدانم که عاشق شدن تو این دوره یعنی افت تحصیلی

خدمتت عرض كنم كه اگه منظورت از عشق آتشين همون احساس زودگذر هست، اگر حس خودتو مثل حس 14 سالگی خودم بدونم، من باور ميكنم كه عشق شما واقعيه! اما اگه نباشه، باز نميخوام قضاوت كنم. نميخوام فلسفه ببافم كه عشق واقعی چی هست! حس رو بايد احساس كرد نه اينكه براش فلسفه بافت!
 فقط يه سوال: شما اونو برای خودت ميخوای يا برای خودش؟ يعنی از يه فردی خوشت اومده و ميخوای اونو واسه خودت داشته باشيش و با وجود اون خودت خوش باشی يا اينكه احساس مسئوليت و فداكاری داری و در واقع تصميم داری هرچی واسه خودت ميخوای هم واسه خودت بخوای؟ به نظر من جواب دادن به اين سوال مشخص ميكنه كه يه حس زودگذر داری يا عشقت عشق واقعيه؟ 

در مورد افت تحصيلی يه چيزی ميگم ناديده بگير. چون ممكنه ازش الگو بگيری و كار اشتباهی انجام بدی. من چهارده سالم كه بود عاشق يه دختری شدم و باهاش ارتباط داشتم. تو اين مدت انقدر شدت عشق من زياد بود كه نه تنها باعث افت تحصيليم نشد، بلكه باعث پيشرفتم هم شد. اما دليلش چی بود؟ چون وجود اون دختر و عشقی كه نسبت بهش داشتم به من انگيزه‌ی زيادی ميداد و از كل كارهايی كه انجام ميدادم انگيزه فوران ميكرد. به خاطر همين به شدت درس ميخوندم و اصلا خسته نميشدم چون احساس ميكردم اين يه گامی رو به جلو برای رسيدن به اون دختر هست. اون عشق به من انگيزه ميداد كه هركار سختی هست رو انجام بدم. پس من يكی كه افت تحصيلی برام پيش نيومد. البته همه ی افراد دور و برم كه احساس ميكردن عاشق يكی شدن واقعا از كار و زندگی خودشونو ساقط ميكردن! منكه اينجوری نبودم!

البته من تصميم گرفتم رابطمونو قطع كنم. چون يه سری حرفا ميزديم كه زدنشون گناه بود و هم اينكه احساس كردم خانواده ی‌ من يا اون بخاطر يه سری شرايط نميذارن به هم برسيم. پس گفتم بهتره كش ندم رابطه رو كه اون دختر به من وابسته تر شه و وقتی سر موقع با مخالفت خانواده ها روبرو شديم و نرسيدم ضربه ی سختی به اون و به من ميخورد. اين تصميم برام سخت بود اما انجام دادمش. اون دختر فكر كرد كه من بهش خيانت كردم يا تركش كردم يا نميخواستم و يا آدم شيادی بودم. اما مجبور بودم. سعی كردم تو اين مورد منطقی باشم و هركاری كردم خدا خودش شاهده كه من بخاطر خودش انجام دادم. اونم تو چهارده سالگی. اما هيچوقت اون حسم رو حس زودگذر ندونستم. چون بعد از چندين سال من هنوز هم حسم به اون دختر از بين نرفته و نخواهد رفت. چون ميدونم حسم درسته.

در مورد عاقلانه رفتار كردن و فكر كردن هم بايد ديد اون عقل چه عقليه؟ اينكه همه هی ميگن عاقل باش بستگی داره با چه عقلی عاقل باشی. اگه اون عقل، عقل منفعت طلبه، از نظر من به هيچ دردی‌نميخوره! و چيزی كه بهش باور دارم اينه كه عشق از اعماق عقل مياد. اينكه به بهونه ی عاقل بودن به كلی عشق و فرد عاشق رو زير سوال ببريم برای من مضحكه و حاصل عقل منفعت طلبه و اين نوع فكر پوچه.

البته فكر كنم دو سوم حرفام دوايی برات نبود. اما تنها حرفی كه ميتونم بزنم اينه كه به سوالی كه پرسيدم فكر كن. موفق و مويد باشی و اميدوارم به هرچی كه ميخوای برسی:)
در پناه حق

تصویر Rad
نویسنده Rad در

سلام آقا ايمان عزيز. بله ميدونم خيلی ها تجربه ميكنن. منكه منكرش نيستم :) البته فكر كنم درست برداشت نكردين. چون من گفتم مدتی باهاش ارتباط داشتم اما رسيدنی‌در كار نبود. و البته من جلو نرفتم و ايشون كه حس منو فهميد اومد جلو و حرف خودشو زد. و اينكه من هم مدام به فكرش بودم اما چون فكرش به من انگيزه ی بی‌حد و حصری ميداد باعث ميشد پيشرفت كنم.
در مورد عشق و عقل هم كامنت بالا نظر خودمو گفتم. 
در مورد پاراگراف دوم هم نظری‌ندارم. چون  به قول شما يكی حسرت ميخوره يكی‌ پشيمون ميشه. اما اون موقع كه چهارده سالم بود همه بعنوان مشاوره بهم ميگفتن دو سال ديگه بزرگ ميشی‌ميخندی به اين حست. در صورتی كه چهارسال گذشته و من چيز خنده داری نميبينم. فقط و فقط قضاوت و نوع ديد افرادی كه اينو به من ميگفتن برام خنده دار بود!
 

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

سلام اقای راد اون حسی که شما تجربه کردی رو خیلی از پسرها تجربه میکنن. اون حس تکرار نشدنیه چون همش احساس بوده و میشه یه عشق واقعی دونستش حالا بسته به ادمش داره یکی مثل شما بهش میرسه و همش انرژی میگیره یکی مثل من جلو نمیره و مدام تو فکرش میمونه چشمشو که باز میکنه افت تحصیلی و... رو قشنگ تو زندگیش میبینه. البته دوستاییم داشتم که رسیدن و زندگیشون بدتر شد و بهتر نشد . ولی جالبتر اینکه پسر اگه تو اون سن این دل مشغولی رو نداشته باشه بزرگ که بشه اصلا اون حس رو تجربه نمیکنه چون عقل رو هم دخیل میکنه.

من هم بنظرم این اقا مثل مورد شما انرژی بگیره ولی احتمالش بنظرم خیلیه که یه روزی بگه چرا اینقد زود؟؟؟؟؟؟ یه جایی میفهمه اونم یکی مثل اون بوده ولی اگر الانم نره تا اخر عمرش تو حسرتش میمونه و این هم اصلا خوب نیست. هر تصمیمی که بگیره باید عوارضش رو بجون بخره الان در مورد ایشون گزینه 0 و 1 وجود نداره هردو مزایا و معایب داره که باید سبک سنگین کنه هرکسیم با توجه به تجربه شخصی خودش یه نظری یده. من که نرفتم میگم برو اونکه رفته میگه نرو.  

تصویر آقا حمید

دوست عزیز ما برای این اینجور عشقایی رو تکذیب میکنیم چون که خودمون هم یه روزگاری 17 سالمون بوده

وقتی آدم میرسه به 20 سالگی نگاه به پشت سرش میکنه میگه خدا رو شکر فلان کار و فلان کار رو انجام ندادم و در واقع اون موقع به حکمتش پی میبره

وقتی 25 سالت میشه و نگاه به 20 سالگی میکنی میگی خدایا شکرت که فلان کار به ضررم بود و تو جلوی من رو گرفتی و نتونستم انجام بدم وگرنه الان بدبخت شده بودم

دوست عزیز شما اول راه جوونی هستی، فکر کردی همه چی تو ازدواجه؟  هر کی ازدواج کرد  خوشبخت شد؟

تو الان باید توی مسافرت و گردش و تفریح و بگو بخند با دوستات باشی

ازدواج یه تعهد سنگینیه که تا واردش نشی متوجه نمیشی، بچه بازی که نیست

تو از ازدواج فقط سکسشو میبینی و بوس بوس کردنشو میبینی

تو این دوره اینقدر انزوا ایجاد شده با این اینترنت و گوشی و اینقدر هم اطلاعاتی که نباید بدونن دارن که دچار بلوغ زودرس میشن و پسر 17 ساله میخواد زن بگیره و به اصطلاح عاشق شده

برو خوشی کن عزیز من، مطمئن باش ازدواج کنی یه احساس بدی بهت دست میده بعد از چند ماه

اون موقع یه زن افتاده به گردنت و دوستای مجردت رو هم میبینی که آزادن و دارن خوشی میکنن

اون موقع است که دیگه راه برگشت نیست و حسرت میخوری

موفق باشی

تصویر sadegh37
نویسنده sadegh37 در

داداش سن مردم ملاک بزرگ شدنشون نیست.
برو شهدا رو ببین توی 17 سالگی چه کارایی میکردن

تصویر پروانه

ببین برادر من شما توسن نوجوانی و بلوغ هستید، آدم ها تو این سن زیاد عاقلانه فکرنمیکنن و برای عاشق شدن، فقط به یه تلنگرخیلی کوچیک احتیاج دارن که احساسات و غریزه، حرف اول رو توش میزنه و نه عقلانیت، ببین شماالان چی از اون دختر دیدید یا چی ازش میدونید که عاشقش شدید؟!!! صرف اینکه تو ظاهر ازکسی خوشتون بیاد و دوستش بدارید، برای ازدواج کافی نیست ، ازدواج بحث یه عمر زندگی است، شوخی بردار نیست
حالا اگه واقعا فکرمیکنید ایشون مورد مناسبی هست ، با خانواده نون مطرح کنید ببینید نظراونها چیه، ولی اگه صرفا یه علاقه ظاهری و بدون شناخت بهش دارید، فراموشش کنید
ووفق باشید

تصویر عشق پاک

میدونی چرا همه ، این عشق ها رو تکذیب میکنند؟!
چون از بس که شرایط ازدواج برا جوونا سخت شده و همه پسرا مجبورن دیر اقدام کنن برا ازدواج ، این تفکر عمومی شده و جای خودش رو تو ذهن همه باز کرده!
متاسفانه امروزه بلوغ فکری و و بلوغ اقتصادی خیلی دیر سراغ جوونا میاد و همین باعث شده که بالاجبار دیرتر هم ازدواج کنن و بالتبع در جامعه یه عادتی و یه روندی ایجاد شده که سن معمول و منطقی ازدواج مثلا برا یه پسر رو حدودای 24 میدونن
حالا این وسط اگه یه پسر مثلا تو سن 17 سالگی واقعا هم شرایطش رو داشته باشه و مستعد ازدواج باشه ، وقتی اسم ازدواج رو میاره همه میگن هنوز برات زوده!
در صورتی که چقدر خوبه که اگه شرایط فراهم باشه یه پسر همون اولیل جوانی بتونه ازدواج کنه و با خیال راحت به بقیه زندگیش برسه و برای آینده این دنیاش و اون دنیای خودش تلاش مثبت بکنه
متاسفانه متاسفانه متاسفانه ، روند جوری شده که ازدواج تبدیل به یه هدف شده ، اونم یه هدفی که به این سادگیا بدست نمیاد در صورتی که ازدواج نباید هدف باشه ، باید راه مناسب و صحیح رسیدن به هدف باشه و اون هدف اصلی هم چیزی نیست جز خشنودی خدا و خوشبختی و آرامش آدم خودش تو این دنیا که نهایتا هم باعث سعادت اخروی بشه

تصویر Ali naseri
نویسنده Ali naseri در

معلومه آدم روشن فکری هستین البته هنوز در جامعه ما جوانان اینقدر ظرفیت ندارند

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

 پسرها دوبار عاشق میشن یه بار همین سن تو که بقولت عشق اول هست و اتشین که دیگه تکرار هم نمیشه و معمولا هم بهش نمیرسن بقیه موارد هم عشق و عقل قاطیه. بنابراین فکر نکن فقط تو این شرایطو داری و احساست خیلی عجیبه خیلی از ما هم اینو تجربه کردیم. از نظر عاطفی خیلی میتونه کمکت کنه و بقول خودت مسیرت مشخص میشه ولی با شرایطی که داری و عملا اه در بساط نداری ایا خونواده دختر قبولت میکنن؟  اگر قبولت میکنن برو جلو ولی یه چیز رو هم در نظر بگیر که زیادی تو عقد موندن خوب نیست. دوستم که سنشم 5-6 سالی از شما بیشتر بود 4 سال تو عقد بود باهاش حرف میزدم میگفت هیچ حسی به زنم ندارم چون خیلی تو عقد بودیم ولی مجبورم بگیرمش. تو الن اقدام کنی نهایتش چند سال میتونی تو عقد بمونی؟ اگرم عقد نکنی هیچ فرقی نمیکنه فقط بدبینی ایتنده هم بهش اضافه میشه.  

تصویر یه عاشق واقعی

سلام خدمت شما 

بحث سن و سال نیست . چون فهم و شعور و انسانیت فراتر از این ارقام و اعداد هست .اما اینکه شما میتونی همون فردی که واقعا نیاز داری رو انتخاب کنی و کسی که بتونی باهاش بسازی زندگیتو حای بحث داره 

اما بحث مهمتر ، همراهی خانواده هاست .... 

اگر در اولین قدم بتونی خانواده خودت رو مجاب کنی و شایستگی های خودت برای انتخاب همسر و گام برداشتن برای خواستگاری رو عملی کنی .... حداقل 50 درصد راه رو رفتی .... و گام های مقدماتی رو برداشتی .... و برای 50 درصد باقیمانده باید مهارت های خودتو بالا ببری که ان شا الله با توکل به خدا موفق خواهید بود . 

پس فعلا مقدمات رو مهیا کن .

موفق باشی