همسرم اصلا بفکرش نیست که خونه دار بشیم...

13:45 - 1401/09/03

باعرض سلام
 بنده الان سیزده  سال که ازدواج کردم و شوهرم فقط در حد خوراک و پوشاک ما رو تامین کردن والان سیزده سال که با خانواده ی همسرم زندگی میکنم خانواده ی همسرم فقط مادر و پدرش نیستن برادر بزرگترش وهمسر ودوتا بچه هاش هم هستن وواقعا خسته شدم
ولی همسرم اصلا سعی نمیکنن وشاید بگم اصلا بفکرش نیست که خونه دار بشیم یا اصلا مستقل بشیم همسر الان 36سال دارن وبنده 29ساله هستم

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/226211
تصویر سحرخیز

سلام؛ عرض ادب و احترام خدمت شما خواهر گرامی ...

از اینکه­ سؤال خودتون رو با ما به اشتراک گذاشته‌اید و نیز تلاش دارید مسائل زندگی رو به شیوه درست و از طریق مشورت نمودن حل مسئله کنید از شما سپاسگزاریم. سوالتون رو مطالعه کردم؛ اشاره داشتید که همسر شما فقط در حد خوراک و پوشاک شما رو تأمین می­ کنند و به مدت سیزده سال هست که به همراه خانواده همسرتون زندگی می­ کنید و از اینکه همسر شما تلاشی برای مستقل شدن ندارند خسته شده‌اید، لذا برای بهبود زندگی خود به دنبال راهکار مناسب هستید؛ در ذیل نکاتی رو خدمت شما عرض می­کنم.

طبیعت زندگی‌کردن در یک‌خانه با خانواده شوهر این است که بعضی از مسائل خودبه‌خود پیش می­ آید و موجب خسته شدن افراد خانه می ­شود و اینکه شما سال‌های سال در کنار آنها زندگی می­ کنید و احیاناً مسائل مختلفی که پیش می ­آید را مدیریت کرده­ اید نشان از با درایت بودن شما دارد.

در خصوص زندگی‌کردن در کنار خانواده همسر، باید عرض کنم که تصمیم نهایی این موضوع به شما و همسرتان بر­می‌گردد. این نیاز به بررسی دارد که چرا همسر شما نتوانسته جدا زندگی کند؟ آیا به‌خاطر والدین ایشان هست؟ آیا از قبل تا به امروز هیچ‌گونه برنامه­ ریزی برای آن نداشته‌اند و عرف آنجاست؟ مسائل اقتصادی خانه خریدن یا رهن کردن را مشکل دارند؟ آیا همسرتون از جداشدن واهمه دارند که باعث نگرانی ایشون میشه؟

بهر­صورت این موضوع باید مشخص شود و همچنین اینکه شما چه تلاشی برای کمک به همسر خود در این زمینه داشته‌اید؟ در نهایت این موضوع ابتدا شما باید با همسرتون به یک توافقی و فهم مشترکی از این موضوع برسید، شاید ایشون احساس نیاز نمی‌کنند که بخوان شما رو از اونجا ببرند و اگر شما قصد جابه‌جایی دارید ابتدا این احساس و نیاز و خواسته خود رو باید با شکل مختلف به ایشون القا کنید.

دقت همیشه خانه خریدن ملاک نیست، اگر حقیقتاً بستر زندگی جمعی به همراه خانواده همسرتون، برای شما فراهم نیست می­ توانید با مشورت با همسر خود، زمینه را برای نقل‌مکان دادن به یک‌خانه مستقل شخصی ولو اجاره‌ای آماده کنید. البته که این کار ممکن است به این سرعت محقق نشود؛ بنابراین در طول این مدت سعی کنید همسرتان را نسبت به این موضوع خوب آگاه نمایید. با زبانی نرم و بدون غرزدن با همسر خود صحبت کنید و برای ایشون دلیل بیاورید که ایشان متوجه شوند علت پافشاری شما بر مسئله جدا زندگی‌کردن از خانواده ایشان این نیست که شما با خانواده ایشان خصومت یا کینه‌ای دارید، بلکه اتفاقاً شما خوبی‌های خانواده همسر را می‌بینید، آن‌ها را دوست دارید و بهشون احترام می­ گذارید؛ اما جدا زندگی‌کردن شما به نفع هر دو طرف هست و دلایل خودتون را دراین‌رابطه به همسر محترم ارائه کنید.

سعی کنید با رابطه خوبی که نسبت به خانواده شوهرتان ایجاد می ­کنید آنها را توجیه کنید که به‌خاطر رفع سختی و اذیت‌شدن شما و اینکه جای شما را تنگ کرده‌ایم و خود شما نیاز به این مکان دارید می‌خواهیم از این جا برویم و الا در کنار شما بودن آن هم بدون هیچ هزینه اجاره و یا پرداخت قبوض که برای ما بسیار عالی است. در این زمینه اگر فردی وجود دارد که شرایط شما رو درک می­کند و همسر شما از ایشان حرف‌شنوی دارد، می‌توانید بخواهید که با همسر شما طرح این موضوع را داشته باشد.

به‌هیچ‌وجه در برابر شوهرتان از خانواده ایشان بدگویی نکنید؛ زیرا هم پدر و مادر ایشان هستند و هم اینکه به مدت زیادی خانه خود را در اختیار شما قرار داده‌اند و این کار جای تشکر و قدر قدردانی دارد.

درباره همسرتان یک قاعده را همیشه مدنظر داشته باشید و آن اینکه درهرصورت او را تأیید و حمایت کنید و به‌هیچ‌وجه کرامت و اقتدار او را زیر سؤال نبرید و ایرادات را حتماً به‌تنهایی و دور از چشم دیگران مخصوصاً بچه‌ها با او در میان بگذارید و در نقدها حساسیت‌های ایشان را در نظر بگیرید و با رعایت ادب و احترام با همسرتان صحبت کنید تا بتوانید اعتمادبه‌نفس و خودباوری او را بالا ببرید.

کلام پایانی : بالاخره درهرصورت سعی کنید ابتدا رضایت شوهر و خانواده ایشان را نسبت به این جابه‌جایی به دست آورید تا در ادامه راه و مواجهه با سختی‌های اجاره‌نشینی شوهرتان همه را گردن شما نیندازد و خودش را کنار نکشد. یعنی طوری باشد که مسئولیت این کار را خود او با رضایت تمام بپذیرد و سپس با برنامه ریزی صحیح و برداشتن موانع بتوانید به خواسته خود برسید. توصیه می‌کنم حتماً با یک مشاور امین در این زمینه صحبت کنید تا بتونید راه‌حل‌های مناسب رو به کار بگیرید.

موفق و سربلند باشید.