سوال من درموردهمسرم هست، همسرم خیلی مردخوبیه ولی یک اخلاقای بخصوصی داره که من اذیت میشم بیشترمواقع مثلا اینجوریه که باهم حرف میزنیم شوخی می کنیم می خندیم چند دقیقه بعدش ساکت میشه هیچ حرفی نمیزنه، میدونه منم ناراحت میشم ولی تا چند ساعت مقاومت میکنه میاد که آشتی کنه اگه من بگم برو اونور یا نمیخام آشتی کنم دیگه میره هیچ حرفی نمیزنه همیشه هم میگه من خیلی دوست دارم و...ولی بعضی وقتا که این رفتاراش رومی بینم واقعا می مونم که برای چی اینجوری برخورد میکنه یا مثلا بعضی وقتا که یک حرفی میزنه من ناراحت میشم باهاش حرف نمیزنم اونم ساکت میشه هیچ حرفی نمیزنه مثلا نمیاد معذرت خواهی کنه یا ازدلم دربیاره نمیدونم متوجه منظورم شدین یا بیشترتوضیح بدم
سن خودم۲۶همسرم۳۲،هردومون لیسانس داریم و۱ساله ازدواج کردیم من دانشجو هستم ایشون مهندس
زمانایی که خوبه حالشون خیلی باهم خوبیم ومشکلی نداریم ولی موقع هایی که ازچیزی ناراحت میشن که چه به من ربط داشته باشه چه نه ساکت میشن وحرف نمیزنیم واین خیلی من رواذیت می کنه و وقتیم یک حرفی میزنه که من رو ناراحت میکنه بلد نیست ازدلم دربیاره
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با سلام و عرض ادب خدمت شما
از حسن اعتماد شما به مجموعه اندیشه برتر سپاسگزارم
از اینکه برخی از رفتارهای همسرتان موجبی ناراحتی شما شده است و توقع ندارید که همسرتان این گونه برخورد کنند برایم قابل درک است. و از اینکه تلاش می کنید با روش صحیح و درست با این مسئله برخورد کنید قابلتحسین است. با توجه به سؤال نکاتی را خدمتتان عرض میکنم که امیدوارم برایتان مفید واقع شود.
مراقب اقتدار همسرتان باشید.
همانطور که محبت و ابراز محبت برای خانمها یک نیاز اساسی است، مردان نیز اقتدار و حفظ اقتدار برای آنها بسیار مهم است. بنده متوجه میشوم که شما با این جمله که میگویید نمیخام آشتیکنم منظورتان واقعاً این نیست که نمیخواهید با او آشتیکنید. دوست دارید که او به شما توجه بیشتری کند( به تعبیری ناز شما را بکشد) اما باید مراقب باشید این جملات و این کارها به قیمت از بین رفتن اقتدار او نباشد. اینگونه رفتارها اگر زیاد شود بهمرور قهر کردنهای شما عادی میشود. حتی زمانی میرسد که دیگر به قهر کردنهای شما بیتفاوت میشود و تا خودتان صحبت نکنید او نیز صحبت نخواهد کرد.
شناخت خودتان را در برابر روحیات مزدان و زنان بیشتر کنید.
زمانی که زنان از موضوعی ناراحت میشوند دوست دارند با همسر خود صحبت کنند و اگر همسرشان خوب به حرفهای آنها گوش بدهند و همدلی خوبی داشته باشند مقدار بسیار زیادی از مشکل حل خواهد شد. اما مزدان اینگونه نیستند وقتی از موضوعی ناراحت میشوند دوست دارند خودشان آن مسئله را حل کنند. آنها معمولاً سریع با همسر خودشان بیان نمیکنند. این بیان نکردن به معنای این نیست که از همسرشان بدشان میآید بلکه خودشان دوست دارند مسئله را حل کنند و با دیگران مخصوصاً خانواده بازگو نمیکنند.
درمجموع عرض بنده این است که بسیاری از مطالبی که بیان کردید به این تفاوت روحیات برمیگردد. یعنی شما دوست دارید مثل روحیه خودتان برخورد کنند اما ایشان متناسب با روحیه خودش برخورد میکنند. برای اینکه این دلخوری ناراحتیها پیش نیاید میبایست شناخت خودتان را از این تفاوتها بیشتر کنید.
نقاط مثبت را بیشتر ببینند.
اولاً عرض بنده این است که این ناراحتیهای که پیشآمده بیشتر به خاطر تفاوت روحیات میان مزدان و زنان است. اما اگر فرض کنیم به خاطر این تفاوتها نیز نباشد شایسته نیست شما اینهمه ویژگیهای مثبت همسرتان را نادیده بگیرید و فقط به نقاط سیاه توجه کنید. مراقب باشید اگر فقط یک نقطه منفی در همسرتان باشد و شما همین یک ویژگی منفی را در ذهنتان خودتان نگه دارید بهمرور خسته خواهید شد. تا جایی که بعد از یک سال دیگر ویژگیهای مثبت همسرتان را کمتر میبینید و حتی ممکن است از این زندگی نیز خسته شوید.
واقعبینانه نگاه کنید.
آیا خود شما همه اخلاق و ویژگیتان مثبت است و اصلاً اخلاق بد ندارید؟ همه انسانها بهغیراز معصومین ویژگیهای منفی دارند که ممکن است خودشان اصلاً اذیت نشوند ولی دیگران از این ویژگی اذیت شوند. عرض بنده این است بالفرض همه موارد قبلی اشتباه باشد و اینگونه نباشد که بنده گفتم باز عرضم این است که هیچ زندگی صددرصدی نداریم. یعنی همه زندگیها ناملایمات و تنشهایی وجود دارد که در مرحله اول تلاش کنند تا حل شود اما اگر حل نشد باید با آن مدارا کنند و باقی مسائل زندگی را به خود سخت نگیرند.
در پایان توصیه میکنم برای اینکه از روحیات متفاوت مرد و زن آگاهی بیشتری داشته باشید کتاب مزدان مریخی ، زنان ونوسی را مطالعه کنید. حتماً در شناخت شما مؤثر است.
لینک زیر نیز میتواند را هم ملاحظه بفرمایید میتوان مفید باشد.
جمع بندی
اولاً این موارد مشکل خاصی نیست و بیشتر به خاطر تفاوت روحیات است و اگر شناخت بیشتری از روحیه همدیگر داشته باشید با روش دیگری با این مسائل برخورد میکنید.
ثانیاً بالفرض که اینگونه نباشد نباید 80درصد تفاهمها را رها کرد و به 20 درصد اختلافها پرداخت.
امیدوارم توانسته باشم سؤال مدنظرتان را پاسخ داده باشم.
در ادامه اگر سؤالی بود در خدمتتان هستم.
موفق و مؤید و پیروز باشید
من وهمسرم۱سال وچندماهه باهم عقدکردیم وهنوزخونه خودمون نرفتیم من۲۵سالمه ایشون۳۱وهردوتحصیل کرده ایم.
همسرمن خیلی مردخوبیه یعنی ازهرنظرکه فکرکنیدعالیه چه ازنظرتوجه چه احترام وخرج کردن یعنی ازهرلحاظی یک مرد کامله فقط یک مشکلی که من با اخلاق ایشون دارم وقتایی که خوبن خیلی خوبن شوخی می کنن حرف میزنن میخندن اما وقتایی که ناراحتن سکوت می کنن و باهام حرف نمیزن اگه سرکارمسئله ای پیش اومده باشه که کلا آروم کم حرف میشن هرچقدم من سعی کنم بهش نزدیک بشم وباهاش حرف بزنم جواب نمیده ولی اگه ازمن ناراحت باشن حالاحرفی زده باشم یاحرکتی انجام دادم ک باب میلشون نبوده بازم سکوت می کنن باهام حرف نمیزنن گوشیشون روخاموش میکنن اگه پیامی هم بدن جواب نمیدن کلاخیلی خیلی سردبرخوردمی کنن وباهام قهرمی کنن هیچ راهی واسه نزدیک شدن بهشون برام بازنمیذارن ومشکلی که خودمم دارم وقتی میخوام چیزی روتوضیح بدم گریه ام میگیره وکار روخرابترمی کنم وباید حتما با پیام بهشون بگم که اوایل پیاماروجواب میدادن ولی الان که خیلی ناراحتن دیگه جواب پیامم رونمیده بنظرتون من چیکارکنم؟ چجوری بهشون بگم که قهرنکنه و بجاش وقتی ناراحتی یک جوردیگه رفتارکنیم؟ کلا اینکه بیاد منت کشی کنه یاعذرخواهی کردن روبلد نیست