پسر همسایه من را اسیر خود کرده!

22:19 - 1395/03/19

سلام ممنون ازسایت خوبتون من حدود2 سال پیش پسر همسایمون ازم خواست که یه مدت واسه شناخت ابتدایی باهم درارتباط باشیم اخه بعم علاقه مندبود ونیتش ازدواج بود اماواسش مهم بود که قبلش یه شناخت نسبت بهم داشته باشیم منم حرفاش واسم منطقی بودوقبول کردم یه مدت باهم بودیموهمه چی خوب بود تااینکه یهوهمه چی وارد مسائل حاشیه ایی شدومن تصمیم گرفتم جدا شم اماباز بعدحدود1ماه اصرارکرد ک برگردم ومنم بخاطر علاقه ای ک بهش داشتم نتونستم نه بگم اماباز واسه مسایلی ک من عجولانه قضاوت میکردم قهرکردم وجداشدم وباز اون پاپیش گذاشت تااینکه این سری یه بحث بینمون پیش اومدواون از بچه بازیای من خسته شداماباز من جداشدم تااینگه حدود6 ماه ازش خبری نشدومنم یه خواستگار واسم اومدکه خونواده تاییدش میکردن و منم دیدم پسرخوبیه قبول کردم حدود5 ماه نامزدی بودم اماتوتمام این مدت دلم پیش همسایه بود وجسمم پیش نامزدم و از طرفی نامزدمم یه مرد فوق العاده بی احساس ک زن رو فقط واسه بشور بساب میخواست و مسائل زناشویی و اصصصصلا بعم توجه ومحبت نمیکرد مدام منوبااطرافیان مقایسه میکرد ومنوجلوجمع کوچیک میکرد تااینکه تصمییم گرفتم جداشم تومدت نامزدیم اون به دوستام اصرار میکرد ک منومنصرف کنن وبه همشون گفته بودک پشیمونه وطاقت نداره منوباکسی دیگه ببینه اماخب دوستام بهم چیزی نگفتن تااینکه نامزدیم بهم خورد و پسر همسایه فهمید وباز اومد سمتم منم چون تومدت نامزدیم وحشتناک اذیت شده بودم وشدیدا میخواستم ک پسر همسایه کنارم باشه بازباهاش درارتباط بودم اماخب نمیگه قصدش چیه پاپیش نمیزاره و منم سردرگمم نمیدونم چیکار کنم این بلاتکلیفی داره عذابم میده و جدیدا پسرخالم اومده خواستگاری و خانواده اصرار دارن ک باید قبول کنی اما من دلم پیش اونه نمیدونم چیکار کنم اون هم نمیگه نیتش چیه ؟من بخاطرتجربه ی قبلیم میترسم توروخدا راهنماییم کنید

http://btid.org/node/94019

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 2 =
*****
تصویر آسمان95

بهش بگو فلان فلان شده من رو مسخره کردی یا خودت رو؟!!!!
اگر علاقه داری مثل بچه آدم بیا خواستگاری
اگر نداری، پیغام پس غام چیه دیگه؟!
مگه من و احساساتم مسخره تو هستیم؟!!!

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

دهه هفتادیا با همین فرمون در امر ازدواج پیش برن
من میرم رشته حقوق میخونم که یا دفتر طلاق بزنم یا وکیل خانواده بشمsmiley

خانم محترم مگه مهدکودک
به پسر همسایه علاقه داری
نامزد می کنی
به پسرخالت هم راه میدی

تکلیفت با خودت روشن کن
ازدواج تخم مرغ شانسی که نیست چند تا ازدواج گنیم که یکی بگیره

خب اول مساله را با پسر همسایت روشن میکردی بعد ازدواج می کردی

حالام تا تکلیفت با پسر همسایه روشن نشده خق نداری به پسر خالت اوکی بدی

با پسر همسایه صحبت کن ببین چرا جلو نمیاد یا شرایطش جور نیست که این مساله هست یا طرف دنبال بازی دادن تو هست که باید تکلیف این دوتا روشن بشه حتی اگر لازم باشه به خانوادت بگی که پسرهمسایه به من ابراز علاقه کرده تا اونا بهتر بتونن تصمیم بگیرن

 

تصویر miss..merida

سلام
نکته اول محرم شدن  فقط به یک تیکه کاغذ نیست ..دل ادم باید محرم باشه .اینکه شما هی از این شاخه به اون شاخه بپرید برای یافتن مرد مد نظرتون نه تنها درست نیست حتی میشه گفت یه جور درتضاده با روحیات یک خانم متشخص..
میرسیم به پسر همسایه یا مردنمای همسایه یا بازیگر  ..متاسفانه اینجور ک بنظر میاد شما یک بازیچه اید برای این اقا اگر میخواست زود میومد برای خواستگاری اقدام میکرد !شناخت مگه چقدد زمان میبره ؟شناخت  عدد اتمی کربن که نیست!
جدای همه رابطه اشتباه با پسر همسایه و نامزدیتون فعلا یه کم بخودتون استراحت بدید تا ذهنتون ارامش لازم رو بدست بیاره و در یک فضای کاملا اروم و بی دغدغه تصمیم بگیره .به اون پسرک همسایه هم اعتنایی نکنید تا بفهمه اگر شما رو میخواد رسما باید بیاد خواستگاری ن این دوستای بیخود و لذت افرین ی طرفه..بلوغ فکری شما کمه برای ازدواج توصیه میکنم فعلا ازدواج نکنید تا ب این درک برسید خیلی اوقات نهدر حرف که در عمل شما کهیک خانمید باید از موضعتون کوتاه بیاید.
موفق باشید
 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام  به شما کاربر گرامی و عرض تبریک به مناسبت ماه مبارک رمضان

متاسفانه اولین اشتباه شما در این اتفاقات ناخوشایندی که برایتان رخ داد، این بود که با پسر همسایه‌تان رابطه برقرار کردید؛ زیرا در این رابطه جدای از گناه آلود بودن آن، صرفا احساسات شما تحت تاثیر قرار گرفت و همین موضوع روی تصمیم شما به جدایی و قطع نامزدی خود با خواستگارتان موثر بود.
به نظر می‌رسد فارغ از اینکه در آن قطع نامزدی، نامزدتان هم مقصر بوده، شما هم مقصر بودید و به نظر تداعی رابطه شما با پسر همسایه در تصمیم گیری شما برای قطع نامزدی بی تاثیر نبوده است.

بنابراین لازم است اول پی به اشتباهات خود ببرید تا بتوانید برای آینده خود تصمیم درستی بگیرید در غیر اینصورت اشتباهات شما همچنان تکرار خواهد شد.

امّا درباره ارتباط شما با پسر همسایه و اینکه تکلیف شما هنوز مشخص نیست، لازم است در اولین گام، به هر نحوی که شده، ارتباط خود را با فرد مورد نظر قطع کرده و سپس از او بخواهید که تکلیف شما را مشخص و به صورت رسمی اقدام کند. همچنین به او بگویید؛ با توجه به شرایط موجود و فشارهای خانواده به هیچ وجه امکان ارتباط مجدد با او وجود ندارد و تنها راه پیش‌روی او، خواستگاری از طریق خانواده است. فرد مورد نظر چنانچه واقعاً علاقه‌مند به شما باشد، با تمام وجود برای راضی کردن خانواده خود تلاش می کند و اقدام رسمی خواهد کرد، امّا اگر هیچ اقدامی نکرد یا گفت: در حال حاضر شرایط ازدواج را ندارد، در آن صورت، دیگر دلیلی ندارد که این رابطه گناه آلود را همچنان ادامه دهید.

از این رو توصیه بنده به شما این است که بیش از این، گرفتار احساسات و اشتباهات گذشته خود نشوید، در نتیجه لازم است این رابطه را هرچه زودتر قطع کرده و از ایشان بخواهید که تکلیف شما را مشخص کند در غیر اینصورت شما را فراموش کند. در ضمن، برای فراموشی این رابطه ناسرانجام می‌توانید در همین سایت تحت عنوان "راهکارهای فراموش کردن عشق بی‌سرانجام" مطالب مورد نظر را مطالعه کنید.

همچنین در مورد خواستگار فعلیتان توصیه می‌کنم تا تکلیف رابطه فعلی خود را مشخص نکرده‌اید، بی‌خود به فکر خواستگار جدید و مورد دیگر نباشید؛ لذا بهتر است یک بهانه‌ای جور کنید و از خواستگارتان بخواهید برای مدت دیگری اقدام به خواستگاری کند؛ مثلاً ظرف یک ماه دیگر تا در این مدت، هم تکلیف رابطه فعلی را مشخص کرده و هم در مورد گذشته و آینده خود بیشتر فکر کنید تا بتوانید تصمیم درستی برای آینده خود بگیرید.

با آرزوی موفقیت