سلام خداقوت.
ببخشید همسرم دیالیزی است و یک پسر پنج ساله دارم الحمدلله. خیلی وقتها احساس نا امیدی میکنم و هیچ انگیزه ای برای انجام دادن کارهایم ندارم و همش میخوام بخوابم حتی اگر خوابم نیاد. چیکارکنم که امید و انگیزه ام بالا بره؟. ممنونم که هستید . در پناه امام زمان باشید....
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
مخاطب گرامی، سلام؛ از اعتماد شما به این مجموعه از شما تشکر میکنیم. نمیدانیم چند وقت است که همسرتان این مشکل را دارد ولی درک میکنیم که بیماری همسرتان باعث نگرانی و به وجود آمدن مشکلات زیادی برای شما شده است. امیدواریم که هر چه زودتر شرایط بهتر شود و این مشکل حل شود.
البته شما توضیح ندادهاید که چه حسی در طول روز دارید. آیا از زندگی کردن و فعالیتهای روزمره لذت میبرید؟ آیا به غذایی که قبلاً دوست داشتید بازهم علاقه دارید و از آنها لذت میبرید؟ آیا خوابتان دچار مشکل شده است؟ آیا پرخور یا کم خور نشدهاید؟
نمیدانیم در درونتان چه افکاری دارید و شما از چه چیزهایی رنج میبرید، ولی میدانیم که حس خوبی به زندگی ندارید.
شاید از بیماری همسر و مسائل و مشکلات آن خسته شدهاید و ناامید هستید. شاید مسائل مالی مطرح است یا مشکلات دیگری هم مطرح است. ایکاش در مورد مشکلات و افکاری که باعث شده به ناامیدی برسید صحبت میکردید.
در رویکرد روانشناسی شناختی، اعتقاد بر این است که باورهای غلط و آسیبرسان هستند که ما را بیمار میکنند. ما با باورهای غلط احساس بدی خواهیم داشت و برای تغییر احساسمان باید باورهایمان را تغییر دهیم.
شما یک پسر 5 ساله دارید. این پسر سرمایه زندگی شماست و از داشتن او خوشحال هستید. همین امر نکتهای است که میتواند به شما انگیزه و امید و انرژی زندگی بدهد. او هرروز رشد میکند و هرروز یک توانمندی کسب میکند و شما خوشحال هستید که او را میبینید که بزرگ میشود. سعی کنید روی او متمرکز شوید. به اینکه پسرتان را دوست دارید و او سالم است فکر کنید. سعی کنید عشق به او را در قلبتان پرورش دهید.
همه مشکلات روزی حل میشوند. مهم این است که ما چه نگاهی به زندگی داریم. اگر نگاه ما به زندگی و این دنیا این باشد که ما باید رفاه و آرامش داشته باشیم، وقتی مشکلات میآیند، خیلی ناراحت خواهیم شد و احساس بسیار بدی خواهیم داشت، ولی اگر با این نگاه به زندگی بنگریم که این دنیا محل آسایش نیست و سختی همیشه در زندگی این دنیا وجود دارد، کمتر ناراحت میشویم؛ البته طبق روایات هر سختی که در این دنیا میکشیم، خداوند پاداشی به ما در جهانی دیگر خواهد داد.
نکته دیگر مهارت حل مسئله است. ما برای حل هر مشکلی نیاز به مهارتی به نام حل مسئله، داریم. هر فردی در طول زندگی و هرروز ممکن است با مشکلات متعددی روبرو باشد که برای حل آنها نیاز به یک فرایند ذهنی و جرت تصمیمگیری دارد.
اگر روش درستی برای حل مسئله نداشته باشیم و صرفاً در لحظه تصمیم بگیریم که چه کنیم ممکن است روش درستی برای حل مشکلات انتخاب نکنید و در حل مشکلات، موفقیتی کسب نکنیم.
اولین مرحله در حل مسئله تعریف مسئله است. شما باید به این فکر کنید که دقیقاً مشکلتان چیست و چه ویژگیهایی دارد. چنانچه چند مشکلدارید، باید بدانید که مشکل اصلی و محوری چیست. چه چیزی بیشتر حالتان را خراب کرده است. شما باید دقیقاً مشخص کنید که ماهیت این مشکل چیست و از چه زمانی شروعشده است و چه علتهایی دارد؟ با پرسیدن این سؤالها میتوانید تعریف درستی از مشکلتان ارائه بدهید.
مرحله دوم در فرایند حل مسئله، ارائه راهحلهای پیشنهادی است. در این مرحله شما باید ذهنتان را آزاد بگذارید تا هر راهحلی که به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید. نباید به این فکر کنید که راهحلها عملیاتی هستند یا خیر یا خوب هستند یا خیر؛ زیرا در این مرحله راهحلها هرچقدر بیشتر باشند بهتر است. پس هر چه به ذهنتان میرسد بنویسید اگرچه راهحل خوبی نباشد.
در مرحله سوم شما باید فواید و مضرات هر راهحل را جلوی آن بنویسید و هر راهحل را ارزیابی کنید. در این مرحله شما باید راهحلها را سانسور نکنید و اگر نمیتوانید راهحل زیادی بنویسید میتوانید از مطالعه و مشورت کمک بگیرید.
نهایتاً در مرحله چهارم شما باید از بین راهحلهای پیشنهادی راهحلی که بیشترین فایده و کمترین ضرر را دارد انتخاب کنید.
توصیه میکنیم برای بهتر شدن حالتان سعی کنید زندگی روتین گذشته را دوباره از سر بگیرید. تفریحات، فعالیتهای شغلی یا تحصیلی، ورزش، رفت آمد و دیدوبازدید و هر کاری که قبلاً انجام میدادید یا از آن لذت میبردید را از سر بگیرید اگرچه حال آن را ندارید ولی سعی کنید بهعنوان یک تکلیف انجام دهید و بعد از مدتی میبینید که احساستان تغییر میکند.
خوشحال میشویم بازهم در خدمتتان باشیم.
در نوبت پاسخگویی