سلام
من خانمی 38 ساله ، لیسانس و دارای 2 فرزند هستم ، یه مدت هست که تندخو شدم و کم حوصله و یه وقت میبینم حالم خوبه و سرحالم ولی یه دفعه به یه آدم کم حوصله تبدیل میشم که دوست ندارم کسی باهام حرف بزنه حال و حوصله هیچ ندارم و یه مدت دوست دارم برم مسافرت بعد چند ساعت تصمیم میگیرم نه تو اتوبوس حوصله ندارم ..من چیکار کنم تبدیل به آدم دو شخصیتی شدم ...
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
سلام؛ عرض ادب و احترام خدمت شما
از اینکه سؤال خودتان رو با مجموعه اندیشه برتر به اشتراک گذاشته و تلاش دارید مسائل خودرو به شیوه درست و از طریق مشورت نمودن حل مسئله کنید از شما سپاسگزارم. سؤال شما رو مطالعه نمودم و اینگونه متوجه شدم که مدتی هست که تند خود و کمحوصله شدهاید و احساس میکنید یکوقتهایی سرحال هستید و گاهی حوصله هیچچیزی رو ندارید. انشاءالله در این زمینه نکاتی رو خدمت شما عرض میکنم.
خواهر بزرگوار؛ احساس و رفتار ناخوشایندی را که در حال تجربهکردن آن هستید قابلدرک هست که باعث متفاوت شدن خلقیات انسان میشود.
بزرگوار؛ کمحوصلگی و پایینبودن آستانه تحمل و بهتبع آن تندخو شدن، میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. یکی از دلایل آن تفکر هست؛ وقتی افراد در مورد خودشان و تواناییهایی که دارند، درک کاملی نداشته باشند، بالتبع هم نمیتوانند خوب برنامهریزی کنند و در زندگی همه چیز برای آنها صفر و صدی میشود و بهمحض کوچکترین قدم اشتباه باعث میشود که فکر کنند آدم ضعیفی هستند.
دلیل دوم احساساتی هست که با آن درگیر هستند و به همین خاطر خلقوخوی کوتاهمدت و بیثباتی رو همراه با استرس و اضطراب و تحریکپذیری تجربه میکنند و گاهی در زندگی احساس پوچی میکنند و در رفتار خود به دیگران احساس وابستگی دارند.
اما چند راهکار در این زمینه:
در قدم اول باید افکاری که باعث میشوند حال شما بد شود را در همان لحظه شناسایی و یادداشت کنید. این را بدانید که این تفکر ما است که باعث نحوه احساس و رفتار ناخوشایند ما میشود پس آنها را تا میتوانید شناسایی کنید تا ریشه بدشدن حال و هوای خودتان را پیدا کنید. بعد از مدتی به فهرستی از افکار منفی درباره ناراحتیها، اضطراب، ترس، ناامیدی، خشم و درماندگی در خود خواهید رسید که باعث احساس و رفتار بد در شما میشوند، مثلاً عصبی شدم؛ چون امروز کار خودم رو خوب انجام ندادم، آنگاه برای حل هر کدام از آنها باید طرح و نقشهای را برنامهریزی کرد و آنها را با موارد مثبت جایگزین کرد.
در گام دوم: باید سعی کنید خودتان را از وضعیت خارج کنید که در ذیل مواردی را خدمت شما پیشنهاد میدهم:
- گاهی اوقات سبک زندگی غلط اعم از خوراک، خواب و استراحت کافی و عدم ورزش و تفریح و استفاده زیاد از فضای مجازی باعث خستگی و بیحوصلگی انسان در زندگی میشود. حتماً برای این موارد برنامهریزی کنید.
- در صورت امکان با یک طبیب سنتی یا اسلامی متخصص که امکان بررسی مزاج رو داشته باشند مراجعه و مشورت داشته باشید.
- سعی کنید فعالیتهای مثبتی رو از شب قبل برای برنامه فردای خود داشته باشید تا زندگی پیشبینیپذیری را تجربه کنید.
- با دوستان پر انرژی که اهل ارتباط با معنویت نیز هستند ارتباط برقرار کنید و احساسات خود را با آنها در میان بگذارید.
در پایان نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشید اینکه بهمرورزمان و صبرکردن به تجربه حال بهتری دست پیدا کنید.
امیدوارم که همیشه سرزنده و سربلند باشید.